ترجمة معاني القرآن الكريم - الترجمة الفارسية - تفسير السعدي * - فهرس التراجم


ترجمة معاني سورة: الواقعة   آية:

سورة الواقعة - سوره واقعه

اِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ۟ۙ
خداوند متعال از حالت قیامت که واقع می‌گردد و رخ دادن آن قطعی است خبر می‌دهد که:
التفاسير العربية:
لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ ۟ۘ
﴿لَيۡسَ لِوَقۡعَتِهَا كَاذِبَةٌ﴾ هیچ شکّی در وقوع قیامت نیست، چون دلایل عقلی و نقلی آشکار، بر آن دلالت می‌نمایند و حکمت خداوند متعال دالّ بر آن است.
التفاسير العربية:
خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ ۟ۙ
﴿خَافِضَةٞ رَّافِعَةٌ﴾ گروهی از مردمان را پایین می‌برد و به اسفل سافلین می‌رساند، و گروهی را بالا می‌برد و به اعلی علیّین می‌رساند. یا اینکه صدایش را پایین می‌آورد، به گونه‌ای که [فقط] آن کس که نزدیک است می‌شنود. و آن‌را بالا می‌برد، به گونه‌ای که آن کس که دور است می‌شنود.
التفاسير العربية:
اِذَا رُجَّتِ الْاَرْضُ رَجًّا ۟ۙ
﴿إِذَا رُجَّتِ ٱلۡأَرۡضُ رَجّٗا﴾ آنگاه که زمین به حرکت و اضطراب در‌آید.
التفاسير العربية:
وَّبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا ۟ۙ
﴿وَبُسَّتِ ٱلۡجِبَالُ بَسّٗا﴾ و آنگاه که کوه‌ها ریزه ریزه و متلاشی گردند
التفاسير العربية:
فَكَانَتْ هَبَآءً مُّنْۢبَثًّا ۟ۙ
((فَكَانَتۡ هَبَآءٗ مُّنۢبَثّٗا﴾) و به صورت گرد و غبار پراکنده شوند، به گونه‌ای که زمین طوری می‌شود که نه در آن کوهی است و نه نشانه‌ای، و به صورت میدانی صاف و مسطّح که هیچ فراز و نشیبی در آن نیست درمی‌آید.
التفاسير العربية:
وَّكُنْتُمْ اَزْوَاجًا ثَلٰثَةً ۟ؕ
﴿وَكُنتُمۡ أَزۡوَٰجٗا ثَلَٰثَةٗ﴾ و شما ای مخلوقات! طبق اعمال نیک و بدتان به سه گروه تقسیم خواهید شد.
التفاسير العربية:
فَاَصْحٰبُ الْمَیْمَنَةِ ۙ۬— مَاۤ اَصْحٰبُ الْمَیْمَنَةِ ۟ؕ
سپس حالات گروه‌های سه‌گانه را توضیح داد و فرمود: ﴿فَأَصۡحَٰبُ ٱلۡمَيۡمَنَةِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَيۡمَنَةِ﴾ سمت راستی‌ها، چه سمت راستی‌هایی؟ یعنی چقدر سعادتمند هستند، و چه وضع و حال خوبی دارند!
التفاسير العربية:
وَاَصْحٰبُ الْمَشْـَٔمَةِ ۙ۬— مَاۤ اَصْحٰبُ الْمَشْـَٔمَةِ ۟ؕ
﴿وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشۡ‍َٔمَةِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشۡ‍َٔمَةِ﴾ و سمت چپی‌ها چه وضع و حال بدی دارند!
التفاسير العربية:
وَالسّٰبِقُوْنَ السّٰبِقُوْنَ ۟ۙ
﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلسَّٰبِقُونَ﴾ و کسانی که در دنیا در انجام کارهای خوب از دیگران پیشی گرفته‌اند، در آخرت پیشاپیش دیگران وارد بهشت می‌شوند.
التفاسير العربية:
اُولٰٓىِٕكَ الْمُقَرَّبُوْنَ ۟ۚ
((أُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡمُقَرَّبُونَ﴾) در آخرت پیشاپیش دیگران وارد بهشت می‌شوند.
التفاسير العربية:
فِیْ جَنّٰتِ النَّعِیْمِ ۟
﴿فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ﴾ کسانی که چنین‌اند، مقرّب درگاه خداوند هستند و در اعلی علیّین و در منازل بلندی که هیچ منزلی بالاتر از آن نیست در باغ‌های بهشت خواهند بود.
التفاسير العربية:
ثُلَّةٌ مِّنَ الْاَوَّلِیْنَ ۟ۙ
و این‌هایی که ذکر شدند ﴿ثُلَّةٞ مِّنَ ٱلۡأَوَّلِينَ﴾ گروه زیادی از پیشینیان این امّت و غیره هستند.
التفاسير العربية:
وَقَلِیْلٌ مِّنَ الْاٰخِرِیْنَ ۟ؕ
﴿وَقَلِيلٞ مِّنَ ٱلۡأٓخِرِينَ﴾ و گروه اندکی از پسینیان هستند. این بیانگر آن است که نخستین افراد این امّت از کسانی که بعد از آنان آمده‌اند فاضل‌تر هستند؛ چون مقرّبان، بیشترشان از پیشینیان امّت می‌باشند. و مقرّبان که خواصّ خلق می‌باشند
التفاسير العربية:
عَلٰی سُرُرٍ مَّوْضُوْنَةٍ ۟ۙ
﴿عَلَىٰ سُرُرٖ مَّوۡضُونَةٖ﴾ بر تخت‌هایی خواهند نشست که با طلا و نقره و گوهر و دیگر آراستنی‌هایی که فقط خدا می‌داند آراسته شده‌اند.
التفاسير العربية:
مُّتَّكِـِٕیْنَ عَلَیْهَا مُتَقٰبِلِیْنَ ۟
﴿مُّتَّكِ‍ِٔينَ عَلَيۡهَا﴾ بر این تخت‌ها با کمال آرامش و راحتی روبه‌روی همدیگر تکیه زده‌اند. ﴿مُتَقَٰبِلِينَ﴾ و آنها با محبّت و همدلی و مؤدبانه روبه‌روی هم می‌نشینند.
التفاسير العربية:
یَطُوْفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُوْنَ ۟ۙ
﴿يَطُوفُ عَلَيۡهِمۡ وِلۡدَٰنٞ مُّخَلَّدُونَ بِأَكۡوَابٖ وَأَبَارِيقَ وَكَأۡسٖ مِّن مَّعِينٖ﴾ برای خدمت بهشتی‌ها و انجام دادن کارهایشان، نوجوانانی بسیار زیبا که ﴿كَأَنَّهُمۡ لُؤۡلُؤٞ مَّكۡنُونٞ﴾ انگار دُرهای پوشیده هستند و جاودان و همیشگی بوده و پیر نمی‌شوند و تغییر نمی‌کنند و سِن آنها بالا نمی‌رود
التفاسير العربية:
بِاَكْوَابٍ وَّاَبَارِیْقَ ۙ۬— وَكَاْسٍ مِّنْ مَّعِیْنٍ ۟ۙ
با کوزه‌ها و آب‌ریزها و جام‌های شراب گوارا که هیچ بیماری و آفتی ندارد، بر گرد آنان می‌گردند. «اکواب» پارچ‌هایی بدون دسته، و «اباریق» پارچ‌های دسته دار می‌باشند. جوانان اهل بهشت، شراب ناب را با این ظروف، برای آنان به گردش درمی‌آورند.
التفاسير العربية:
لَّا یُصَدَّعُوْنَ عَنْهَا وَلَا یُنْزِفُوْنَ ۟ۙ
﴿لَّا يُصَدَّعُونَ عَنۡهَا﴾ از نوشیدن آن شراب سردرد نمی‌گیرند، آن گونه که مردم از نوشیدن شراب دنیا سردرد می‌گیرند. ﴿وَلَا يُنزِفُونَ﴾ و نه عقل و شعور خود را از دست می‌دهند، آن‌طور که نوشندگان شراب دنیا عقل خود را از دست می‌دهند. خلاصه اینکه همۀ نعمت‌هایی که در بهشت هستند و نمونۀ برخی از آنها در دنیا نیز وجود دارد، هیچ آفت و عوارضی ندارند. همان‌طور که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿فِيهَآ أَنۡهَٰرٞ مِّن مَّآءٍ غَيۡرِ ءَاسِنٖ وَأَنۡهَٰرٞ مِّن لَّبَنٖ لَّمۡ يَتَغَيَّرۡ طَعۡمُهُۥ وَأَنۡهَٰرٞ مِّنۡ خَمۡرٖ لَّذَّةٖ لِّلشَّٰرِبِينَ وَأَنۡهَٰرٞ مِّنۡ عَسَلٖ مُّصَفّٗى﴾ رودبارهایی از آبی که بدبو نیست، و رودبارهایی از شیر که طعم آن تغییر نکرده است، و جویبارهایی از شراب که برای نوشندگان گوارا و لذّت‌بخش است، و جویبارهایی از عسل خالص و پالوده در بهشت وجود دارد. در اینجا شراب بهشت را ذکر نمود، و هر نوع آفتی را که در دنیا یافت می‌شود از آن نفی کرد.
التفاسير العربية:
وَفَاكِهَةٍ مِّمَّا یَتَخَیَّرُوْنَ ۟ۙ
﴿وَفَٰكِهَةٖ مِّمَّا يَتَخَيَّرُونَ﴾ و هر نوع میوه را که برگزینند و بخواهند، به کامل‌ترین و زیباترین صورت برایشان فراهم خواهد بود.
التفاسير العربية:
وَلَحْمِ طَیْرٍ مِّمَّا یَشْتَهُوْنَ ۟ؕ
﴿وَلَحۡمِ طَيۡرٖ مِّمَّا يَشۡتَهُونَ﴾ و از گوشت انواع پرندگانی که بخواهند، به هر صورتی که بخواهند کباب شده یا پخته شده و یا به صورتی دیگر که بخواهند برایشان فراهم خواهد شد.
التفاسير العربية:
وَحُوْرٌ عِیْنٌ ۟ۙ
﴿وَحُورٌ عِينٞ﴾ و حورانی زیبا چشم خواهند داشت که چشمانی سیاه و درشت و زیبا دارند. زیبایی چشم زن، از بزرگ‌ترین نشانه‌های زیبایی او به شمار می‌رود.
التفاسير العربية:
كَاَمْثَالِ اللُّؤْلُو الْمَكْنُوْنِ ۟ۚ
﴿كَأَمۡثَٰلِ ٱللُّؤۡلُوِٕ ٱلۡمَكۡنُونِ﴾ انگار آنها مرواریدهای تازه و زیبا و درخشانی هستند که از دایرۀ دید و باد و خورشید پنهان بوده‌اند، چنین مرواریدی بهترین رنگ را دارد، و به هیچ صورت عیبی در آن موجود نیست. پس به همین صورت حورهای بهشتی هیچ عیبی ندارند، بلکه آنان اوصافشان کامل و زیبا است. و هرچه در آنها فکر کنی جز آنچه دل را شاد می‌نماید و بیننده را خوشحال می‌کند نخواهی یافت.
التفاسير العربية:
جَزَآءً بِمَا كَانُوْا یَعْمَلُوْنَ ۟
این نعمت که برای آنها فراهم شده است، ﴿جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ﴾ به پاداش کارهایی است که می‌کرده‌اند. پس همان‌طور که آنها کارهای نیک کرده‌اند، خداوند نیز به آنان پاداش نیک داده و رستگاری و ناز و نعمت را به تمام و کمال به آنها می‌بخشد.
التفاسير العربية:
لَا یَسْمَعُوْنَ فِیْهَا لَغْوًا وَّلَا تَاْثِیْمًا ۟ۙ
﴿لَا يَسۡمَعُونَ فِيهَا لَغۡوٗا وَلَا تَأۡثِيمًا﴾ در باغ‌های بهشت سخنی بیهوده و یاوه و بی‌فایده نمی‌شنوند، نیز سخنی که گوینده‌اش را گناهکار ‌کند نمی‌شنوند.
التفاسير العربية:
اِلَّا قِیْلًا سَلٰمًا سَلٰمًا ۟
﴿إِلَّا قِيلٗا سَلَٰمٗا سَلَٰمٗا﴾ مگر سخن خوب و پاکیزه؛ چون بهشت سرای پاکیزگان است و در آن جز پاکی نخواهد بود. و این دلیلی است بر حسن ادب اهل بهشت در مخاطب قرار دادن همدیگر، و دلیلی است بر اینکه سخن آنها، بهترین سخن و بیشترین مایۀ شادی دل‌هاست، و سخنی است که از هر لغو و گناهی به دور است. از خداوند می‌خواهیم که ما را به لطف خویش از اهل بهشت بگرداند.
التفاسير العربية:
وَاَصْحٰبُ الْیَمِیْنِ ۙ۬— مَاۤ اَصْحٰبُ الْیَمِیْنِ ۟ؕ
[سپس آنچه را که خداوند برای یاران راست و سعادتمندان تهیه کرده است بیان کرد و فرمود:] ﴿وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡيَمِينِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلۡيَمِينِ﴾ یعنی حالت بسیار خوبی دارند.
التفاسير العربية:
فِیْ سِدْرٍ مَّخْضُوْدٍ ۟ۙ
﴿فِي سِدۡرٖ مَّخۡضُودٖ﴾ در میان درختان سدری هستند که خارهایشان گرفته شده و بریده شده است، و شاخه‌های خراب آن قطع گردیده، و به جای خار و شاخه‌های مضّر میوه قرار داده شده است، و درخت سدر ویژگی‌هایی چون سایۀ گسترده و آرامش یافتن انسان در سایۀ آن را دارا می‌باشد.
التفاسير العربية:
وَّطَلْحٍ مَّنْضُوْدٍ ۟ۙ
﴿وَطَلۡحٖ مَّنضُودٖ﴾ «طلح» درخت بزرگی است که در صحرا می‌روید و میوه‌ای لذیذ و خوشمزه دارد و مشهور است.
التفاسير العربية:
وَّظِلٍّ مَّمْدُوْدٍ ۟ۙ
وَظِلّٖ مَّمۡدُودٖ
التفاسير العربية:
وَّمَآءٍ مَّسْكُوْبٍ ۟ۙ
﴿وَمَآءٖ مَّسۡكُوبٖ﴾ در میان بسیاری از آب‌ها و نهرهای روان و چشمه‌های جوشان هستند.
التفاسير العربية:
وَّفَاكِهَةٍ كَثِیْرَةٍ ۟ۙ
﴿وَفَٰكِهَةٖ كَثِيرَةٖ لَّا مَقۡطُوعَةٖ وَلَا مَمۡنُوعَةٖ﴾ یعنی همانند میوه‌های دنیا نیستند که در بعضی وقت‌ها یافت نمی‌شوند و فقط در برخی فصل‌ها در دسترس هستند و به دست آوردنشان مشکل است، بلکه میوه‌های بهشت همواره و همیشه وجود دارند، و چیدن و استفادۀ از آن راحت است، و انسان در هر حالتی که باشد به آن دسترسی دارد.
التفاسير العربية:
لَّا مَقْطُوْعَةٍ وَّلَا مَمْنُوْعَةٍ ۟ۙ
﴿وَفَٰكِهَةٖ كَثِيرَةٖ لَّا مَقۡطُوعَةٖ وَلَا مَمۡنُوعَةٖ﴾ یعنی همانند میوه‌های دنیا نیستند که در بعضی وقت‌ها یافت نمی‌شوند و فقط در برخی فصل‌ها در دسترس هستند و به دست آوردنشان مشکل است، بلکه میوه‌های بهشت همواره و همیشه وجود دارند، و چیدن و استفادۀ از آن راحت است، و انسان در هر حالتی که باشد به آن دسترسی دارد.
التفاسير العربية:
وَّفُرُشٍ مَّرْفُوْعَةٍ ۟ؕ
﴿وَفُرُشٖ مَّرۡفُوعَةٍ﴾ و بسترهایی که بر بالای تخت‌ها هستند، و این فرش‌ها و بسترها از ابریشم و طلا و مروارید هستند، و جز خدا کسی ماهیت آنها را نمی‌داند.
التفاسير العربية:
اِنَّاۤ اَنْشَاْنٰهُنَّ اِنْشَآءً ۟ۙ
﴿إِنَّآ أَنشَأۡنَٰهُنَّ إِنشَآءٗ﴾ ما زنان اهل بهشت را آفریده و پدید آورده‌ایم، امّا آفریدنی که با آفرینش دنیا فرق می‌کند؛ آفریدن کاملی که فناپذیر نیست.
التفاسير العربية:
فَجَعَلْنٰهُنَّ اَبْكَارًا ۟ۙ
﴿فَجَعَلۡنَٰهُنَّ أَبۡكَارًا﴾ یعنی کوچک و بزرگ آنها را دوشیزه گردانیده‌ایم.
التفاسير العربية:
عُرُبًا اَتْرَابًا ۟ۙ
﴿عُرُبًا أَتۡرَابٗا﴾ همسر پسند و هم سن و سال. و این شامل حورهای بهشتی و زنان اهل دنیا می‌گردد. و آنها در همۀ حالات و همواره دوشیزه هستند، و همواره شیفتۀ همسران خود می‌باشند. «عروب» به زنی گفته می‌شود که شیفتۀ همسرش و دلدادۀ او باشد و هیئتی زیبا و دلکش داشته باشد، زنی که هرگاه حرف بزند دل‌ها را می‌رباید و انسان را مدهوش می‌کند. و شنونده دوست دارد که حرفش تمام نشود، به خصوص وقتی که با آن صدای زیبا و نغمه‌های شادی‌آور ترانه می‌خواند. زنی است که اگر شوهر به ادب و زیبایی او نگاه کند، دلش سرشار از شادی و سرور می‌گردد. و اگر از جایی به جایی دیگر برود، آنجا را پر از عطر و نور می‌نماید. و عشوه و ناز به هنگام آمیزش را نیز شامل می‌شود.«اتراب» نیز زنان هم سن و سال هستند، سی و سه سال که کامل‌ترین سن جوانی است. پس زنان اهل بهشت همسرپسند و هم سن و سال هستند و هماهنگ و راضی می‌باشند؛ نه خود ناراحت می‌شوند و نه دیگران را ناراحت می‌کنند، بلکه مایۀ شادی و سرور می‌باشند.
التفاسير العربية:
لِّاَصْحٰبِ الْیَمِیْنِ ۟ؕ۠
﴿لِّأَصۡحَٰبِ ٱلۡيَمِينِ﴾ یعنی برای بهشتی‌ها فراهم شده‌اند.
التفاسير العربية:
ثُلَّةٌ مِّنَ الْاَوَّلِیْنَ ۟ۙ
﴿ثُلَّةٞ مِّنَ ٱلۡأَوَّلِينَ وَثُلَّةٞ مِّنَ ٱلۡأٓخِرِينَ﴾ این گروه که یاران دست راست و سعادتمندان هستند شمار زیادی از پیشینیان و شمار زیادی از پسینیان‌اند.
التفاسير العربية:
وَثُلَّةٌ مِّنَ الْاٰخِرِیْنَ ۟ؕ
﴿وَأَصۡحَٰبُ ٱلشِّمَالِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلشِّمَالِ﴾ منظور جهنّمی‌ها و کسانی است که اعمال بد انجام داده‌اند.
التفاسير العربية:
وَاَصْحٰبُ الشِّمَالِ ۙ۬— مَاۤ اَصْحٰبُ الشِّمَالِ ۟ؕ
خداوند کیفرهایی را بیان کرد که جهنّمی‌ها سزاوار آن هستند، پس خبر داد که آنها ﴿فِي سَمُومٖ وَحَمِيمٖ﴾ در آتش باد جهنّم خواهند بود و این باد سوزان آنها را به شدّت آشفته و ناراحت می‌کند، و آب بسیار داغی را خواهند نوشید که روده‌هایشان را قطع می‌گرداند.
التفاسير العربية:
فِیْ سَمُوْمٍ وَّحَمِیْمٍ ۟ۙ
﴿وَظِلّٖ مِّن يَحۡمُومٖ﴾ در سایۀ آتش جهنّم که آمیخته با دود است قرار خواهند داشت.
التفاسير العربية:
وَّظِلٍّ مِّنْ یَّحْمُوْمٍ ۟ۙ
التفاسير العربية:
لَّا بَارِدٍ وَّلَا كَرِیْمٍ ۟
﴿لَّا بَارِدٖ وَلَا كَرِيمٍ﴾ خنک و خوب نمی‌باشد؛ یعنی غم و اندوه، آنها را در میان این دود فراگرفته، و هیچ خیر و خوبی برایشان ندارد؛ زیرا نفی ضد، به مثابۀ اثبات ضد آن می‌باشد.
التفاسير العربية:
اِنَّهُمْ كَانُوْا قَبْلَ ذٰلِكَ مُتْرَفِیْنَ ۟ۚۖ
سپس کارهایی را بیان کرد که آنان را به این کیفر گرفتار کرده است و فرمود: ﴿إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَبۡلَ ذَٰلِكَ مُتۡرَفِينَ﴾ یعنی دنیایشان آنها را مغرور کرده بود، و برای آن کار کرده و از آن لذّت می‌بردند، و خوشگذران بودند. پس آرزو و خیالاتشان آنها را از انجام عمل نیک غافل گردانده بود، پس خوشگذرانی و رفاهی که خداوند آنان را به خاطر آن مذمّت کرده است عبارت از این نوع خوشگذرانی است.
التفاسير العربية:
وَكَانُوْا یُصِرُّوْنَ عَلَی الْحِنْثِ الْعَظِیْمِ ۟ۚ
﴿وَكَانُواْ يُصِرُّونَ عَلَى ٱلۡحِنثِ ٱلۡعَظِيمِ﴾ و آنها گناهان بزرگ را انجام می‌دادند و از آن توبه نمی‌کردند، و از انجام گناهان پشیمان نمی‌شدند، بلکه بر آنچه پروردگارشان را ناخشنود می‌کرد اصرار می‌ورزیدند. پس با گناهان زیادی که بخشودنی نیستند به نزد پروردگارشان آمده‌اند.
التفاسير العربية:
وَكَانُوْا یَقُوْلُوْنَ ۙ۬— اَىِٕذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَّعِظَامًا ءَاِنَّا لَمَبْعُوْثُوْنَ ۟ۙ
و آنها زنده شدن پس از مرگ را انکار می‌کردند، و با بعید دانستن آن می‌گفتند: ﴿أَئِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ أَوَ ءَابَآؤُنَا ٱلۡأَوَّلُونَ﴾ چگونه پس از آنکه مُردیم و خشک شدیم و به خاک و استخوان تبدیل گشتیم، زنده می‌شویم؟! آیا پدران نخستین ما نیز برانگیخته می‌شوند؟ این محال است
التفاسير العربية:
اَوَاٰبَآؤُنَا الْاَوَّلُوْنَ ۟
﴿أَوَ ءَابَآؤُنَا ٱلۡأَوَّلُونَ﴾ آیا پدران نخستین ما نیز برانگیخته می‌شوند؟ این محال است
التفاسير العربية:
قُلْ اِنَّ الْاَوَّلِیْنَ وَالْاٰخِرِیْنَ ۟ۙ
خداوند در پاسخ آنها فرمود: ﴿قُلۡ إِنَّ ٱلۡأَوَّلِينَ وَٱلۡأٓخِرِينَ لَمَجۡمُوعُونَ إِلَىٰ مِيقَٰتِ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ﴾ بگو: همانا مردمان پیشین و پسین همه را خداوند زنده خواهد کرد، و در روزی معیّن که خداوند برای بندگانش مقدّر نموده همۀ آنان را گرد می‌آورد، و سزا و جزای کارهایی را که کرده‌اند به آنها می‌دهد.
التفاسير العربية:
لَمَجْمُوْعُوْنَ ۙ۬— اِلٰی مِیْقَاتِ یَوْمٍ مَّعْلُوْمٍ ۟
﴿قُلۡ إِنَّ ٱلۡأَوَّلِينَ وَٱلۡأٓخِرِينَ لَمَجۡمُوعُونَ إِلَىٰ مِيقَٰتِ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ﴾ بگو: همانا مردمان پیشین و پسین همه را خداوند زنده خواهد کرد، و در روزی معیّن که خداوند برای بندگانش مقدّر نموده همۀ آنان را گرد می‌آورد، و سزا و جزای کارهایی را که کرده‌اند به آنها می‌دهد.
التفاسير العربية:
ثُمَّ اِنَّكُمْ اَیُّهَا الضَّآلُّوْنَ الْمُكَذِّبُوْنَ ۟ۙ
﴿ثُمَّ إِنَّكُمۡ أَيُّهَا ٱلضَّآلُّونَ﴾ سپس شما ای کسانی که از راه هدایت گمراه شده‌اید و راه گناه و زشتی را در پیش گرفته‌اید! ﴿ٱلۡمُكَذِّبُونَ﴾ و پیامبر صلی الله علیه وسلم و آنچه را از حق و وعده و وعید که با خود آورده است تکذیب کرده‌اید
التفاسير العربية:
لَاٰكِلُوْنَ مِنْ شَجَرٍ مِّنْ زَقُّوْمٍ ۟ۙ
﴿لَأٓكِلُونَ مِن شَجَرٖ مِّن زَقُّومٖ﴾ از درخت زقّوم که بدترین و بد ‌بوترین و زشت‌ترین درخت است خواهید خورد.
التفاسير العربية:
فَمَالِـُٔوْنَ مِنْهَا الْبُطُوْنَ ۟ۚ
﴿فَمَالِ‍ُٔونَ مِنۡهَا ٱلۡبُطُونَ﴾ و شکم‌هایتان را از آن پر خواهید کرد. آنچه باعث می‌شود تا آنها با وجود زشتی زقّوم از آن بخورند، گرسنگی بیش از حد است که جگرشان را به جوش آورده و نزدیک است از گرسنگی دل‌هایشان از جا کنده شود. و خوراکی که با آن رفع گرسنگی می‌نمایند، نه انسان را نیرو می‌دهد و چاق می‌کند، و نه گرسنگی را برطرف می‌نماید.
التفاسير العربية:
فَشٰرِبُوْنَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیْمِ ۟ۚ
و امّا نوشیدنی آنها بدترین نوشیدنی است، و روی این خوراک آب داغ و جوشیده می‌نوشند؛ آبی که در شکم‌ها می‌جوشد. و این آب را همانند شترانی که به شدّت تشنه هستند می‌نوشند، و یا اینکه «هیم» نوعی بیماری است که شتران بدان مبتلا می‌شوند و سیراب نمی‌گردند.
التفاسير العربية:
فَشٰرِبُوْنَ شُرْبَ الْهِیْمِ ۟ؕ
و امّا نوشیدنی آنها بدترین نوشیدنی است، و روی این خوراک آب داغ و جوشیده می‌نوشند؛ آبی که در شکم‌ها می‌جوشد. و این آب را همانند شترانی که به شدّت تشنه هستند می‌نوشند، و یا اینکه «هیم» نوعی بیماری است که شتران بدان مبتلا می‌شوند و سیراب نمی‌گردند.
التفاسير العربية:
هٰذَا نُزُلُهُمْ یَوْمَ الدِّیْنِ ۟ؕ
﴿هَٰذَا نُزُلُهُمۡ يَوۡمَ ٱلدِّينِ﴾ این خوراک و این آشامیدنی، مهمانی و ضیافت آنها در روز جزاست، و این ضیافت را خودشان برای خود از پیش فرستاده، و آن را بر ضیافت و مهمانی خدا ترجیح داده‌اند. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ كَانَتۡ لَهُمۡ جَنَّٰتُ ٱلۡفِرۡدَوۡسِ نُزُلًا خَٰلِدِينَ فِيهَا لَا يَبۡغُونَ عَنۡهَا حِوَلٗا﴾ بی گمان، کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، باغ‌های بهشت ضیافت آنها می‌باشد، و آنان در آن جاودانه می‌مانند، و به جای آن چیزی دیگر را نمی‌طلبند.
التفاسير العربية:
نَحْنُ خَلَقْنٰكُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُوْنَ ۟
سپس دلیل عقلی را بر زنده شدن پس از مرگ بیان کرد و فرمود: ﴿نَحۡنُ خَلَقۡنَٰكُمۡ فَلَوۡلَا تُصَدِّقُونَ﴾ ما شما را پدید آورده‌ایم پس از آنکه هیچ چیزی نبودید، و شما را بدون خستگی و ناتوانی آفریده‌ایم. آیا کسی که بر این کار تواناست، نمی‌تواند مردگان را زنده کند؟ آری! او بر هر چیزی تواناست. بنابراین آنها را به خاطر اینکه به زنده شدن پس از مرگ باور ندارند سرزنش کرد. چون آنها آنچه را که بزرگ‌تر و مهم‌تر از زنده شدن پس از مرگ است، مشاهده می‌کنند و آن اینکه خداوند آنان را از عدم پدید آورده است.
التفاسير العربية:
اَفَرَءَیْتُمْ مَّا تُمْنُوْنَ ۟ؕ
آیا دربارۀ آفرینش خود از نطفه‌ای که در رحم همسران می‌ریزید فکر کرده‌اید؟
التفاسير العربية:
ءَاَنْتُمْ تَخْلُقُوْنَهٗۤ اَمْ نَحْنُ الْخٰلِقُوْنَ ۟
آیا شما این نطفه و آنچه از آن پدید می‌آید را آفریده‌اید؟ یا خداوندی آفریدگار است که شهوت را در وجود زن و مرد قرار داده، و میان زن و شوهر دوستی و محبّت برقرار کرده که سبب تولید مثل می‌گردد؟!
التفاسير العربية:
نَحْنُ قَدَّرْنَا بَیْنَكُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوْقِیْنَ ۟ۙ
نَحۡنُ قَدَّرۡنَا بَيۡنَكُمُ ٱلۡمَوۡتَ وَمَا نَحۡنُ بِمَسۡبُوقِينَ
التفاسير العربية:
عَلٰۤی اَنْ نُّبَدِّلَ اَمْثَالَكُمْ وَنُنْشِئَكُمْ فِیْ مَا لَا تَعْلَمُوْنَ ۟
عَلَىٰٓ أَن نُّبَدِّلَ أَمۡثَٰلَكُمۡ وَنُنشِئَكُمۡ فِي مَا لَا تَعۡلَمُونَ
التفاسير العربية:
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْاَةَ الْاُوْلٰی فَلَوْلَا تَذَكَّرُوْنَ ۟
بنابراین خداوند آنها را فراخواند تا از آفرینش نخستین بر آفرینش دوباره استدلال کنند و فرمود: ﴿وَلَقَدۡ عَلِمۡتُمُ ٱلنَّشۡأَةَ ٱلۡأُولَىٰ فَلَوۡلَا تَذَكَّرُونَ﴾ و به راستی شما آفرینش نخستین را دانسته‌اید، پس چرا پند نمی‌پذیرید؟ چرا ایمان نمی‌آورید به اینکه کسی که بر آغاز آفرینش شما توانا بوده است بر آفرینش دوباره‌تان نیز تواناست؟
التفاسير العربية:
اَفَرَءَیْتُمْ مَّا تَحْرُثُوْنَ ۟ؕ
این منّت الهی بر بندگانش است و آنها را به وسیلۀ این نعمت، به توحید و عبادت خویش و بازگشت به سوی خود فرامی‌خواند که با فراهم کردن درختان و کشتزارها به آنها نعمت داده است؛ چرا که از این کاشتن رزق و روزی فراهم می‌شود، و نیازهای انسان‌ها برآورده می‌شود. انسان‌ها نمی‌توانند منافع و نیازهای برآورده شدۀ خود را بشمارند، چه رسد به اینکه بتوانند شکر آن را ادا نمایند و حق آن را به جای آورند. پس منّت خویش را به آنها گوشزد نمود
التفاسير العربية:
ءَاَنْتُمْ تَزْرَعُوْنَهٗۤ اَمْ نَحْنُ الزّٰرِعُوْنَ ۟
و فرمود: ﴿ءَأَنتُمۡ تَزۡرَعُونَهُۥٓ أَمۡ نَحۡنُ ٱلزَّٰرِعُونَ﴾ آیا شما آن را از زمین بیرون می‌آورید؟ یا آیا شما آن را رشد می‌دهید؟ و آیا شما خوشه و میوۀ آن را بیرون می‌آورید تا دانه و میوه‌ای رسیده ‌گردد؟ یا اینکه خداوند به تنهایی این کار را انجام داده و این نعمت را به شما بخشیده است؟ تنها کاری که شما انجام می‌دهید این است که زمین را شخم می‌زنید و در آن تخم می‌کارید سپس نمی‌دانید که بعد از این چه کارهایی صورت می‌گیرد و بیش از این نیز توانایی کار دیگری ندارید. با وجود این، به آنها گوشزد نمود که این کشتزار در معرض بسیاری از خطرها قرار دارد، امّا خداوند آن را حفاظت می‌نماید و برایتان باقی می‌گذارد تا مدّت زمانی از آن استفاده نمایید.
التفاسير العربية:
لَوْ نَشَآءُ لَجَعَلْنٰهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُوْنَ ۟
بنابراین فرمود: ﴿لَوۡ نَشَآءُ لَجَعَلۡنَٰهُ حُطَٰمٗا﴾ اگر بخواهیم کشتزار و میوه‌های آن را به گیاهی خشک و پرپر شده که سود و فایده‌ای ندارد تبدیل می‌کنیم، ﴿فَظَلۡتُمۡ تَفَكَّهُونَ﴾ آنگاه به سبب خشکیده شدن آن ـ بعد از آنکه برایش رنج برده‌اید و مخارج زیادی را خرج کرده‌اید ـ حسرت می‌خورید و پشیمان می‌شوید و شادی‌تان از میان می‌رود
التفاسير العربية:
اِنَّا لَمُغْرَمُوْنَ ۟ۙ
و می‌گویید: ﴿إِنَّا لَمُغۡرَمُونَ﴾ همانا ما دچار نقصان و زیان شدیم. و بلایی به ما رسید که ما را از پای درآورد.
التفاسير العربية:
بَلْ نَحْنُ مَحْرُوْمُوْنَ ۟
آنگاه می‌دانید که از کجا آمده‌اید و دچار زیان شده‌اید، و می‌گویید: ﴿بَلۡ نَحۡنُ مَحۡرُومُونَ﴾ بلکه ما بی‌بهره هستیم. پس خداوند را ستایش بگویید که آن را برایتان رویانده و باقی گذارده، و آن را کامل می‌نماید و کشتزارتان را به آفتی مبتلا نمی‌کند که از خیر و سود آن بی‌بهره باشید.
التفاسير العربية:
اَفَرَءَیْتُمُ الْمَآءَ الَّذِیْ تَشْرَبُوْنَ ۟ؕ
وقتی خداوند متعال نعمت خویش را مبنی بر خوراک دادن به بندگانش بیان کرد، نعمت آب شیرینی که می‌نوشند را نیز یادآور شد. فرمود: اگر خداوند این آب را در دسترس قرار نمی‌داد و برایتان فراهم نمی‌کرد شما انسان‌ها نمی‌توانستید آن را به دست آورید.
التفاسير العربية:
ءَاَنْتُمْ اَنْزَلْتُمُوْهُ مِنَ الْمُزْنِ اَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُوْنَ ۟
این خداوند است که آب را از ابر پایین می‌آورد، و آنگاه به سبب باران، رودبارهایی در روی زمین پدید می‌آیند، و در داخل زمین آب ذخیره می‌شود، و چاه‌ها و چشمه‌های جوشان روان می‌شوند. و از نعمت‌های الهی این است که آب را شیرین و گوارا کرده است
التفاسير العربية:
لَوْ نَشَآءُ جَعَلْنٰهُ اُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُوْنَ ۟
و اگر آن را شور و تلخ می‌گرداند، استفاده‌ای از آن برده نمی‌شد. ﴿فَلَوۡلَا تَشۡكُرُونَ﴾ پس چرا خداوند متعال را به خاطر نعماتی که به شما داده است شکر نمی‌گزارید؟
التفاسير العربية:
اَفَرَءَیْتُمُ النَّارَ الَّتِیْ تُوْرُوْنَ ۟ؕ
و این یکی از نعمت‌های ضروری است که مردم نمی‌توانند از آن بی‌نیاز باشند. مردم در بسیاری از کارها و برای رفع بسیاری از نیازهایشان به آتش احتیاج دارند، پس خداوند آنها را به آتشی که از درختان پدید آورده گوشزد می‌نماید، و می‌فرماید: مردم نمی‌توانند درخت آتش را پدید آورند، و خداوند آتش را از درخت سبز آفریده است. مردم چوب‌های درختان را برمی‌افروزند و به آتش تبدیل می‌شود، و چون نیاز خود را برآورده سازند آن را خاموش می‌کنند.
التفاسير العربية:
ءَاَنْتُمْ اَنْشَاْتُمْ شَجَرَتَهَاۤ اَمْ نَحْنُ الْمُنْشِـُٔوْنَ ۟
و این یکی از نعمت‌های ضروری است که مردم نمی‌توانند از آن بی‌نیاز باشند. مردم در بسیاری از کارها و برای رفع بسیاری از نیازهایشان به آتش احتیاج دارند، پس خداوند آنها را به آتشی که از درختان پدید آورده گوشزد می‌نماید، و می‌فرماید: مردم نمی‌توانند درخت آتش را پدید آورند، و خداوند آتش را از درخت سبز آفریده است. مردم چوب‌های درختان را برمی‌افروزند و به آتش تبدیل می‌شود، و چون نیاز خود را برآورده سازند آن را خاموش می‌کنند.
التفاسير العربية:
نَحْنُ جَعَلْنٰهَا تَذْكِرَةً وَّمَتَاعًا لِّلْمُقْوِیْنَ ۟ۚ
﴿نَحۡنُ جَعَلۡنَٰهَا تَذۡكِرَةٗ﴾ ما آن را تذکّری برای بندگان قرار داده‌ایم تا نعمت پروردگارشان و آتش جهنّم را که خداوند برای گناهکاران آماده کرده است به یاد آوردند. و این را هشداری قرار داده تا بندگانش را به سوی سرای ناز و نعمت بهشت سوق ‌دهد. ﴿وَمَتَٰعٗا لِّلۡمُقۡوِينَ﴾ و آتش را وسیله و منفعتی برای رهگذران قرار داده‌ایم. خداوند به طور ویژه بیان کرد که آن را برای استفادۀ مسافران قرار داده، چون مسافر بیشتر از دیگران از آن استفاده می‌نماید. شاید به خاطر این است که دنیا همه سرای سفر و گذر است، و بنده از زمانی که متولّد می‌شود به سوی پروردگارش مسافر است. پس خداوند این آتش را کالا و وسیله‌ای برای مسافران در این دنیا قرار داده، و آن را پند و یادآوری گردانده که آنها را به یاد سرای جاویدان آخرت می‌اندازد. وقتی شماری از نعمت‌هایش را بیان کرد که بر بندگان ایجاب می‌نمایند سپاس و عبادت او را به جای آورند
التفاسير العربية:
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِیْمِ ۟
فرمان داد تا او را به پاکی و بزرگی یاد کنند و فرمود: ﴿فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلۡعَظِيمِ﴾ پاکی و ستایش پروردگار بزرگت را بیان کن که اسماء و صفاتش کامل، و خیر و احسانات او فراوان است. و او را با قلب و زبان و اعضای بدنت ستایش بگو؛ چون او سزاوار ستایش است، و سزاوار است که شکر او به جای آورده شود و ناسپاسی او نشود؛ به یاد آورده شود و فراموش نگردد، و اطاعت شود و نافرمانی‌اش انجام نگیرد.
التفاسير العربية:
فَلَاۤ اُقْسِمُ بِمَوٰقِعِ النُّجُوْمِ ۟ۙ
خداوند به ستارگان و محل غروبشان، و آنچه خداوند در این اوقات به وجود می‌آورد، و بر عظمت و بزرگی او و یگانگی‌اش دلالت می‌کند سوگند یاد می‌نماید.
التفاسير العربية:
وَاِنَّهٗ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُوْنَ عَظِیْمٌ ۟ۙ
پس چیزی را که به آن سوگند یاد شده است، بزرگ جلوه داد و فرمود: ﴿وَإِنَّهُۥ لَقَسَمٞ لَّوۡ تَعۡلَمُونَ عَظِيمٌ﴾ و اگر بدانید آن سوگندی بزرگ است. و این سوگند بدان جهت بزرگ است که در ستارگان و حرکتشان و فرو گراییدن و غروبشان، نشانه‌ها و عبرت‌های بی‌شماری هست.
التفاسير العربية:
اِنَّهٗ لَقُرْاٰنٌ كَرِیْمٌ ۟ۙ
آنچه که برای اثبات آن سوگند خورده شده، قرآن است، و سوگند یاد شده که حق است و شکّی در آن نیست، و خیر و خوبی فراوان دارد، و دانش بسیاری در آن نهفته است، و هر خیر و دانشی از کتاب خدا استنباط می‌شود و به دست می‌آید.
التفاسير العربية:
فِیْ كِتٰبٍ مَّكْنُوْنٍ ۟ۙ
﴿فِي كِتَٰبٖ مَّكۡنُونٖ﴾ در کتابی نگاشته شده است که از چشم و دید خلق پنهان و پوشیده است؛ و این کتاب پنهان، لوح محفوظ می‌باشد؛ یعنی این قرآن در لوح محفوظ نوشته شده است، و نزد خداوند و فرشتگانش در ملاء اعلی مورد بزرگداشت است. و احتمال دارد منظور از کتاب پنهان، کتابی باشد که در دست فرشتگانی است که خداوند آنها را با وحی و رسالت خویش پایین می‌فرستد. منظور این است که این کتاب، از نگاه و دسترس شیطان‌ها پنهان است، و آنها قدرتی برای تغییر دادن و افزودن به آن یا کاستن از آن را ندارند.
التفاسير العربية:
لَّا یَمَسُّهٗۤ اِلَّا الْمُطَهَّرُوْنَ ۟ؕ
﴿لَّا يَمَسُّهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُطَهَّرُونَ﴾ جز فرشتگان بزرگواری که خداوند آنها را از آفت‌ها و گناهان و عیب‌ها پاک گردانده، قرآن را لمس نمی‌کنند. جز پاکان به قرآن دست نمی‌زنند. پس اهل پلیدی و شیطان‌ها به آن دسترسی ندارند. آیه به این مطلب اشاره می‌نماید که جایز نیست کسی که پاک نمی‌باشد به قرآن دست بزند. چنانکه در حدیث نیز به این مطلب تصریح شده است؛ به همین خاطر گفته شده: این آیه خبریست در معنای نهی؛ یعنی در واقع می‌گوید: «لا يمس القرآن إلا طاهر» بجز شخص پاک کسی نباید قرآن را لمس نماید.
التفاسير العربية:
تَنْزِیْلٌ مِّنْ رَّبِّ الْعٰلَمِیْنَ ۟
﴿تَنزِيلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ این قرآن -با صفت‌های بزرگی که برایش ذکر شد- از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است؛ خداوندی که بندگانش را با نعمت‌های دینی و دنیوی پرورش می‌دهد. و بزرگ‌ترین پرورش و تربیتی که با آن بندگانش را پرورش داده است، نازل کردن این قرآن، است که منافع و مصالح هر دو جهان را دربر دارد. خداوند با نازل کردن این قرآن مرحمت و لطفی در حق بندگانش نموده که سپاس آن را نمی‌توانند به جای آورند.
التفاسير العربية:
اَفَبِهٰذَا الْحَدِیْثِ اَنْتُمْ مُّدْهِنُوْنَ ۟ۙ
از جمله آنچه که بر آنها واجب است آن را انجام دهند و آشکارش کنند و به سوی آن فراخوانند، این کلام است. بنابراین فرمود: ﴿أَفَبِهَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ أَنتُم مُّدۡهِنُونَ﴾ آیا این کتاب بزرگ و پند استوار را، از ترس مردم و عیب‌جویی و زخم زبانشان پوشیده می‌دارید؟ این کار شایسته نیست، بلکه سخنی سزاوار پنهان شدن است که صاحبش به آن اعتماد نداشته باشد. امّا قرآن کریم حق است، و هرکس با آن به مبارزه و کشمکش بپردازد مغلوب می‌شود. کلامی است که پنهان داشته نمی‌شود، بلکه آشکار می‌گردد.
التفاسير العربية:
وَتَجْعَلُوْنَ رِزْقَكُمْ اَنَّكُمْ تُكَذِّبُوْنَ ۟
﴿وَتَجۡعَلُونَ رِزۡقَكُمۡ أَنَّكُمۡ تُكَذِّبُونَ﴾ و در مقابل منّت و احسان الهی که به آنان روزی داده است تکذیبش می‌کنند و نعمت خداوند را سپاس نمی‌گزارند، و می‌گویند ما به سبب فلان چیز و به سبب باران از این نعمت‌ها برخوردار شده‌ایم؛ و نعمت را به کسی دیگر که آن را نداده است، نسبت می‌دهند. آیا نباید شکر خداوند را به خاطر احسانش به جای بیاورید، که احسان و نعمت را بر شما فرو فرستاد تا از فضل و لطف خویش بیشتر به شما بدهد؟ هان بدانید که تکذیب و کفر، سبب و انگیزۀ رفع نعمت و آمدن عذاب می‌شود.
التفاسير العربية:
فَلَوْلَاۤ اِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُوْمَ ۟ۙ
﴿فَلَوۡلَآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلۡحُلۡقُومَ وَأَنتُمۡ حِينَئِذٖ تَنظُرُونَ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنكُمۡ وَلَٰكِن لَّا تُبۡصِرُونَ﴾ چرا هنگامی که روح به حلقوم می‌رسد و شما در این حال نگاه می‌کنید؟! در صورتی که علم و آگاهی ما و فرشتگان از شما به او نزدیک‌تر هستند، ولی شما نمی‌بینید.
التفاسير العربية:
وَاَنْتُمْ حِیْنَىِٕذٍ تَنْظُرُوْنَ ۟ۙ
﴿فَلَوۡلَآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلۡحُلۡقُومَ وَأَنتُمۡ حِينَئِذٖ تَنظُرُونَ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنكُمۡ وَلَٰكِن لَّا تُبۡصِرُونَ﴾ چرا هنگامی که روح به حلقوم می‌رسد و شما در این حال نگاه می‌کنید؟! در صورتی که علم و آگاهی ما و فرشتگان از شما به او نزدیک‌تر هستند، ولی شما نمی‌بینید.
التفاسير العربية:
وَنَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْكُمْ وَلٰكِنْ لَّا تُبْصِرُوْنَ ۟
﴿فَلَوۡلَآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلۡحُلۡقُومَ وَأَنتُمۡ حِينَئِذٖ تَنظُرُونَ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنكُمۡ وَلَٰكِن لَّا تُبۡصِرُونَ﴾ چرا هنگامی که روح به حلقوم می‌رسد و شما در این حال نگاه می‌کنید؟! در صورتی که علم و آگاهی ما و فرشتگان از شما به او نزدیک‌تر هستند، ولی شما نمی‌بینید.
التفاسير العربية:
فَلَوْلَاۤ اِنْ كُنْتُمْ غَیْرَ مَدِیْنِیْنَ ۟ۙ
﴿فَلَوۡلَآ إِن كُنتُمۡ غَيۡرَ مَدِينِينَ﴾ اگر گمان می‌برید که شما پس از مرگ زنده گردانیده نمی‌شوید و حسابی پس نمی‌دهید و جزا نمی‌بینید.
التفاسير العربية:
تَرْجِعُوْنَهَاۤ اِنْ كُنْتُمْ صٰدِقِیْنَ ۟
﴿تَرۡجِعُونَهَآ﴾ چرا روح را به بدن باز نمی‌گردانید؟ ﴿إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ﴾ اگر شما راست می‌گویید؟! حال آنکه شما اقرار می‌کنید که از بازگرداندن روح ناتوان هستید. پس یا باید به حقّی که محمّد صلی الله علیه وسلم آورده است اقرار کنید، یا اینکه راه عناد و مخالفت را در پیش گیرید؛ و اگر چنین کنید، سرانجام بد شما مشخّص خواهد شد.
التفاسير العربية:
فَاَمَّاۤ اِنْ كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِیْنَ ۟ۙ
خداوند حالات گروه‌های سه‌گانۀ مقرّبان، و یاران راست، و تکذیب‌کنندگان گمراه‌را در قیامت، در آغاز سوره بیان کرد. سپس حالات آنها را به هنگام مرگ در آخر سوره بیان نمود و فرمود: ﴿فَأَمَّآ إِن كَانَ مِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ﴾ پس اگر مُرده از مقرّبان درگاه خداوند باشد؛ کسانی که با انجام واجبات و مستحبّات و ترک حرام و مکروه و مباحات، خود را به خداوند نزدیک می‌گردانند،
التفاسير العربية:
فَرَوْحٌ وَّرَیْحَانٌ ۙ۬— وَّجَنَّتُ نَعِیْمٍ ۟
﴿فَرَوۡحٞ﴾ آنان آسایش و شادی دارند، و از نعمت‌های قلبی و روحی برخوردار خواهند بود. ﴿وَرَيۡحَانٞ﴾ ریحان کلمۀ جامعی است که همۀ انواع لذّت‌های جسمی از قبیل: خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها را شامل می‌شود. و گفته شده که ریحان به معنی گیاه خوشبو است که معروف می‌باشد. و این از باب تعبیر به نوع چیزی از جنس عامِ آن می‌باشد، ﴿وَجَنَّتُ نَعِيمٖ﴾ و باغ‌های پر ناز و نعمت. در این باغ‌ها چیزهایی هست که هیچ چشمی [تاکنون آن را] ندیده، و هیچ گوشی [اخبار آن ‌را] نشنیده، و [تصوّر آن] به دل هیچ انسانی خطور نکرده است. پس کسانی که مقرّب بارگاه خداوند باشند، به هنگام احتضار و در حالت نزع روح به این چیزها مژده داده می‌شوند؛ مژده‌ای که ارواح از شادی آن نزدیک است به پرواز در آیند. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ نَحۡنُ أَوۡلِيَآؤُكُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِۖ وَلَكُمۡ فِيهَا مَا تَشۡتَهِيٓ أَنفُسُكُمۡ وَلَكُمۡ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ نُزُلٗا مِّنۡ غَفُورٖ رَّحِيمٖ﴾ بی گمان کسانی که گفتند: «پروردگار ما الله است»، سپس پایداری ورزیدند، بر آنان فرشتگان فرود می‌آیند و می‌گویند: «نترسید و اندوهگین مباشید و به بهشتی که وعده داده می‌شدید شاد باشید. ما دوستان شما هستیم در زندگانی دنیا و در آخرت، و برای شما هر آنچه که بخواهید و دوست بدارید در بهشت مهیّا است.» و آن به عنوان مهمانی از جانب پروردگار آمرزندۀ مهربان است. و این فرمودۀ الهی که می‌فرماید: ﴿ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ﴾ آنان‌را در زندگانی دنیا و آخرت مژده است. چنین تفسیر شده که این بشارت و مژده، بشارت در زندگانی دنیا می‌باشد.
التفاسير العربية:
وَاَمَّاۤ اِنْ كَانَ مِنْ اَصْحٰبِ الْیَمِیْنِ ۟ۙ
﴿وَأَمَّآ إِن كَانَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡيَمِينِ﴾ و اگر از یاران راست باشد؛ آنها کسانی هستند که واجبات را انجام داده و محرّمات را ترک گفته‌اند، گرچه از آنها در انجام پاره‌ای از وظایف کوتاهی سر زده، کوتاهی‌ای که به ایمان و یگانه‌پرستی آنان خللی وارد نکرده است.
التفاسير العربية:
فَسَلٰمٌ لَّكَ مِنْ اَصْحٰبِ الْیَمِیْنِ ۟
پس به هریک از اینها گفته می‌شود: ﴿فَسَلَٰمٞ لَّكَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡيَمِينِ﴾ از سوی یاران دست راستت درودت باد؛ یعنی وقتی به آنها می‌رسد، به او سلام می‌کنند. و یا اینکه به او گفته می‌شود از همۀ آفت‌ها و بلاها و عذاب به دور و سلامت هستی؛ چون تو از دست راستی‌ها هستی، کسانی که از عذاب و کیفر در امان می‌باشند.
التفاسير العربية:
وَاَمَّاۤ اِنْ كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِیْنَ الضَّآلِّیْنَ ۟ۙ
﴿وَأَمَّآ إِن كَانَ مِنَ ٱلۡمُكَذِّبِينَ ٱلضَّآلِّينَ﴾ و امّا اگر از کسانی باشد که حق را تکذیب کرده و از هدایت گمراه شده‌اند.
التفاسير العربية:
فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِیْمٍ ۟ۙ
﴿فَنُزُلٞ مِّنۡ حَمِيمٖ وَتَصۡلِيَةُ جَحِيمٍ﴾ هنگامی که به نزد پروردگارشان می‌آیند، ضیافت آنان عبارت است از وارد شدن به آتش؛ آتشی که از همه سو آنها را فرا می‌گیرد و به دل‌هایشان می‌رسد. و هرگاه از شدّت تشنگی کمک بطلبند. ﴿يُغَاثُواْ بِمَآءٖ كَٱلۡمُهۡلِ يَشۡوِي ٱلۡوُجُوهَۚ بِئۡسَ ٱلشَّرَابُ وَسَآءَتۡ مُرۡتَفَقًا﴾ با آب جوشانی که صورت‌ها را کباب می‌کند به فریاد آنها پاسخ داده می‌شود.
التفاسير العربية:
وَّتَصْلِیَةُ جَحِیْمٍ ۟
﴿فَنُزُلٞ مِّنۡ حَمِيمٖ وَتَصۡلِيَةُ جَحِيمٍ﴾ هنگامی که به نزد پروردگارشان می‌آیند، ضیافت آنان عبارت است از وارد شدن به آتش؛ آتشی که از همه سو آنها را فرا می‌گیرد و به دل‌هایشان می‌رسد. و هرگاه از شدّت تشنگی کمک بطلبند. ﴿يُغَاثُواْ بِمَآءٖ كَٱلۡمُهۡلِ يَشۡوِي ٱلۡوُجُوهَۚ بِئۡسَ ٱلشَّرَابُ وَسَآءَتۡ مُرۡتَفَقًا﴾ با آب جوشانی که صورت‌ها را کباب می‌کند به فریاد آنها پاسخ داده می‌شود.
التفاسير العربية:
اِنَّ هٰذَا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِیْنِ ۟ۚ
﴿إِنَّ هَٰذَا﴾ آنچه خداوند ذکر نمود که بندگان را در مقابل کارهای نیک و بدشان سزا و جزا خواهد داد، ﴿لَهُوَ حَقُّ ٱلۡيَقِينِ﴾ حق و یقینی است که شک و تردیدی در آن نیست، و قطعاً تحقّق می‌یابد. و خداوند در این باره دلایل قطعی به بندگانش نشان داده است تا جایی که خردمندان چنان باور دارند که گویا این جزا را می‌چشند و حقیقت آن را مشاهده می‌کنند. پس آنها خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ ستایش می‌نمایند.
التفاسير العربية:
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِیْمِ ۟۠
بنابراین خداوند متعال فرمود: ﴿فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلۡعَظِيمِ﴾ پس نام پروردگار بزرگت را به پاکی یاد کن. پاک و منزّه است پروردگار بزرگ ما، و بسی برتر و بالاتر است، و به دور است از آنچه ستمگران و منکران می‌گویند. و ستایش پروردگار جهانیان را سزاست، ستایشی پاک و خجسته و بس فراوان. [پایان تفسیر سوره واقعه]
التفاسير العربية:
 
ترجمة معاني سورة: الواقعة
فهرس السور رقم الصفحة
 
ترجمة معاني القرآن الكريم - الترجمة الفارسية - تفسير السعدي - فهرس التراجم

ترجمة تفسير السعدي إلى اللغة الفارسية.

إغلاق