ترجمة معاني القرآن الكريم - الترجمة الفارسية - تفسير السعدي * - فهرس التراجم


ترجمة معاني سورة: الحاقة   آية:

سورة الحاقة - سوره حاقه

اَلْحَآقَّةُ ۟ۙ
﴿ٱلۡحَآقَّةُ﴾ یکی از نام‌های قیامت است؛ چون قطعاً فرامی‌رسد و مردم را فرامی‌گیرد، و در آن حقائق امور و رازهای دل‌ها آشکار می‌گردد. پس خداوند با تکرار کردن آن، قیامت را مهم خواند: ﴿ٱلۡحَآقَّةُ مَا ٱلۡحَآقَّةُ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلۡحَآقَّةُ﴾ رخداد راستین. رخداد راستین چگونه رخدادی است؟ و تو چه می‌دانی رخداد راستین چیست؟ حاقه و رخداد راستین، بسیار مهم، عظیم و ترسناک است. [از جمله بزرگی و عظمت آن این است که خداوند امت‌های تکذیب کننده را با آن گرفتار عذاب زودرس نمود و هلاک کرد]
التفاسير العربية:
مَا الْحَآقَّةُ ۟ۚ
﴿ٱلۡحَآقَّةُ﴾ یکی از نام‌های قیامت است؛ چون قطعاً فرامی‌رسد و مردم را فرامی‌گیرد، و در آن حقائق امور و رازهای دل‌ها آشکار می‌گردد. پس خداوند با تکرار کردن آن، قیامت را مهم خواند: ﴿ٱلۡحَآقَّةُ مَا ٱلۡحَآقَّةُ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلۡحَآقَّةُ﴾ رخداد راستین. رخداد راستین چگونه رخدادی است؟ و تو چه می‌دانی رخداد راستین چیست؟ حاقه و رخداد راستین، بسیار مهم، عظیم و ترسناک است. [از جمله بزرگی و عظمت آن این است که خداوند امت‌های تکذیب کننده را با آن گرفتار عذاب زودرس نمود و هلاک کرد]
التفاسير العربية:
وَمَاۤ اَدْرٰىكَ مَا الْحَآقَّةُ ۟ؕ
﴿ٱلۡحَآقَّةُ﴾ یکی از نام‌های قیامت است؛ چون قطعاً فرامی‌رسد و مردم را فرامی‌گیرد، و در آن حقائق امور و رازهای دل‌ها آشکار می‌گردد. پس خداوند با تکرار کردن آن، قیامت را مهم خواند: ﴿ٱلۡحَآقَّةُ مَا ٱلۡحَآقَّةُ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلۡحَآقَّةُ﴾ رخداد راستین. رخداد راستین چگونه رخدادی است؟ و تو چه می‌دانی رخداد راستین چیست؟ حاقه و رخداد راستین، بسیار مهم، عظیم و ترسناک است. [از جمله بزرگی و عظمت آن این است که خداوند امت‌های تکذیب کننده را با آن گرفتار عذاب زودرس نمود و هلاک کرد]
التفاسير العربية:
كَذَّبَتْ ثَمُوْدُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ۟
سپس نمونه‌ای از حالات موجود قیامت را که در دنیا مشاهده می‌شود بیان کرد، و آن عقوبت‌ها و عذاب‌های خطرناکی است که خداوند امت‌های سرکش را بدان گرفتار کرده است. پس فرمود: ﴿كَذَّبَتۡ ثَمُودُ﴾ ثمود قبیلۀ معروفی بود که در حجر سکونت داشتند، و خداوند پیامبرش صالح علیه السلام را به سوی آنها فرستاد. صالح آنان را از شرکی که بر آن بودند نهی ‌کرد، و آنان را به یکتاپرستی فرا ‌خواند، اما آنان دعوت او را نپذیرفتند و وی را تکذیب کردند؛ و وقتی که از آمدن قیامت خبر داد، او را تکذیب کردند، حال آنکه حوادث و احوال قیامت مردمان را فرامی‌گیرد و آنان را درهم می‌کوبد. همچنین قبیلۀ عاد نخستین ـ که ساکنان حضرموت بودند ـ وقتی که خداوند پیامبرش هود علیه السلام را به سوی آنها فرستاد، و آنان را به عبادت خداوند یگانه فرا ‌خواند، او را تکذیب کردند و رستاخیزی را که او از آن خبر می‌داد انکار کردند، آنگاه خداوند هردو گروه عاد و ثمود را در دنیا هلاک کرد.
التفاسير العربية:
فَاَمَّا ثَمُوْدُ فَاُهْلِكُوْا بِالطَّاغِیَةِ ۟
﴿فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهۡلِكُواْ بِٱلطَّاغِيَةِ﴾ و اما قبیلۀ ثمود با صدای بزرگ و وحشتناکی که دل‌هایشان را پاره پاره کرد و روحشان را از تن به درآورد، هلاک شدند، و چیزی جز خانه‌ها و اجسادشان از آنان باقی نماند.
التفاسير العربية:
وَاَمَّا عَادٌ فَاُهْلِكُوْا بِرِیْحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ۟ۙ
﴿وَأَمَّا عَادٞ فَأُهۡلِكُواْ بِرِيحٖ صَرۡصَرٍ عَاتِيَةٖ﴾ و قبیلۀ عاد به وسیلۀ تندبادی شدید که صدای تندتری از رعد داشت هلاک شدند. ﴿عَاتِيَةٖ﴾ به گفتۀ بسیاری از مفسران عبارت از تندبادی است که بر نگهبانانش از حد معمول در گذرد و سرکشی کند. و صحیح آن است که به معنی بادی است که بیش از حد بر عاد تجاوز کرد.
التفاسير العربية:
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَّثَمٰنِیَةَ اَیَّامٍ ۙ— حُسُوْمًا فَتَرَی الْقَوْمَ فِیْهَا صَرْعٰی ۙ— كَاَنَّهُمْ اَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ۟ۚ
﴿سَخَّرَهَا عَلَيۡهِمۡ سَبۡعَ لَيَالٖ وَثَمَٰنِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومٗا﴾ خداوند آن تندباد را هفت شب و روز بر آنها گمارد، و این روزهای شوم و بدی برای آنان بود، و تندباد آنها را هلاک و نابود کرد. ﴿فَتَرَى ٱلۡقَوۡمَ فِيهَا صَرۡعَىٰ﴾ پس مردمان را می‌دیدی که نابود شده و مرده بودند. ﴿كَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٍ خَاوِيَةٖ﴾ انگار آنها تنه‌های توخالی درختان خرما هستند که سرهایشان قطع شده و روی هم افتاده‌اند.
التفاسير العربية:
فَهَلْ تَرٰی لَهُمْ مِّنْ بَاقِیَةٍ ۟
﴿فَهَلۡ تَرَىٰ لَهُم مِّنۢ بَاقِيَةٖ﴾ آیا می‌بینی که اثری از آنها باقی مانده باشد؟ این استفهام به معنی نفی مؤکد است؛ یعنی چیزی و کسی از آنها باقی نماند.
التفاسير العربية:
وَجَآءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهٗ وَالْمُؤْتَفِكٰتُ بِالْخَاطِئَةِ ۟ۚ
همچنین غیر از این دو گروه سرکشِ عاد و ثمود، سرکشان و متجاوزان دیگری نیز آمده‌اند، همانند فرعون مصر که خداوند بنده و پیامبرش موسی بن عمران ـ علیه الصّلاة والسّلام ـ را به سوی او فرستاد، و معجزات روشنی به آنها ارائه داد که به وسیلۀ آن حق را به یقین شناختند، اما از روی ستمگری و برتری‌جویی آن را انکار کردند و بدان کفر ورزیدند. و دیگر تکذیب‌کنندگانی که پیش از او بودند. ﴿وَٱلۡمُؤۡتَفِكَٰتُ بِٱلۡخَاطِئَةِ﴾ و اهل آبادی‌های زیر و رو شده؛ یعنی همۀ آبادی‌هایی که قوم لوط در آن می‌زیستند، مرتکب کفر و تکذیب و ستمگری و مخالفت و انواع گناهان و فساد گشتند.
التفاسير العربية:
فَعَصَوْا رَسُوْلَ رَبِّهِمْ فَاَخَذَهُمْ اَخْذَةً رَّابِیَةً ۟
﴿فَعَصَوۡاْ رَسُولَ رَبِّهِمۡ فَأَخَذَهُمۡ أَخۡذَةٗ رَّابِيَةً﴾ این اسم جنس است؛ یعنی هرکدام از این قوم و دسته‌ها پیامبری را تکذیب کردند که خداوند به سوی آنان فرستاده بود، و خداوند همۀ آنان را با عذاب فرو گرفت و به شدت آنها را مؤاخذه کرد و هلاک ساخت.
التفاسير العربية:
اِنَّا لَمَّا طَغَا الْمَآءُ حَمَلْنٰكُمْ فِی الْجَارِیَةِ ۟ۙ
از جمله کسانی که خداوند آنها را گرفتار عذاب نمود، قوم نوح هستند که خداوند آنها را در طوفان غرق کرد. ﴿لَمَّا طَغَا ٱلۡمَآءُ﴾ وقتی که آب روی زمین طغیان کرد و از جاهای بلند زمین فراتر رفت. اما خداوند بر مردمانی که مانده بودند منّت گذارد، و آنها را در کشتی روان سوار کرد، در حالی که در کمرهای پدران و مادرانشان بودند و خداوند پدران و مادران آنها را نجات داد.
التفاسير العربية:
لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَّتَعِیَهَاۤ اُذُنٌ وَّاعِیَةٌ ۟
پس خداوند را ستایش کنید و او را سپاس گزارید؛ خداوندی که شما را نجات داد، آنگاه که سرکشان را هلاک و نابود ساخت. و از آیات الهی که بر یگانگی او دلالت می‌نمایند، درس عبرت بیاموزید. بنابراین فرمود: ﴿لِنَجۡعَلَهَا لَكُمۡ تَذۡكِرَةٗ﴾ تا جنس کشتی را برایتان پندی قرار دهیم که شما را یادآوری نماید که اولین کشتی ساخته شده چگونه ساخته شد، و حکایت آن چگونه بود، و خداوند چگونه کسانی را که به او ایمان آورده و از پیامبرش پیروی کرده بودند به وسیلۀ آن کشتی نجات داد، و تمام اهل زمین را هلاک کرد! چون نوعِ هر چیزی، انسان را به یاد اصل و اساس آن می‌اندازد. ﴿وَتَعِيَهَآ أُذُنٞ وَٰعِيَةٞ﴾ و این را خردمندان می‌فهمند و منظور از آن را درک می‌نمایند. به خلاف کسانی که غافل و رویگردان می‌باشند و کودن هستند، چنین کسانی از آیات الهی سود نمی‌برند؛ چون آنها نمی‌فهمند و در آیات الهی نمی‌اندیشند.
التفاسير العربية:
فَاِذَا نُفِخَ فِی الصُّوْرِ نَفْخَةٌ وَّاحِدَةٌ ۟ۙ
وقتی خداوند آنچه را که با تکذیب‌کنندگان کرده بود بیان کرد، و فرمود که «چگونه آنها را مجازات کرده، و آنها را در دنیا به سزای اعمالشان رسانده، و خداوند پیامبران و پیروان آنها را نجات داده است»، این مقدمه‌ای بود برای بیان جزای جهان آخرت که در آن روز پاداش اعمالِ به تمام و کمال داده می‌شود. پس خداوند چیزهای خطرناکی را که پیش از وقوع قیامت اتفاق می‌افتد بیان کرد، و فرمود: اولین چیزی که اتفاق می‌افتد، این است که اسرافیل در صور می‌دمد، آنگاه که اجساد از نو زنده می‌شوند. ﴿نَفۡخَةٞ وَٰحِدَةٞ﴾ یک بار در صور دمیده می‌شود و ارواح بیرون می‌آیند، و هر روحی در جسد خودش داخل می‌شود، و ناگهان مردم می‌ایستند و نگاه می‌کنند.
التفاسير العربية:
وَّحُمِلَتِ الْاَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَّاحِدَةً ۟ۙ
﴿وَحُمِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةٗ وَٰحِدَةٗ﴾ و زمین و کوه‌ها برداشته می‌شوند، و کوه‌ها درهم کوبیده و نابود می‌گردند، و با زمین مخلوط می‌شوند. و زمین از بین رفته و به میدانی صاف و هموار تبدیل می‌گردد که هیچ فراز و نشیبی در آن دیده نمی‌شود. این کاری است که با زمین و اهل زمین می‌شود.
التفاسير العربية:
فَیَوْمَىِٕذٍ وَّقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ۟ۙ
فَيَوۡمَئِذٖ وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ
التفاسير العربية:
وَانْشَقَّتِ السَّمَآءُ فَهِیَ یَوْمَىِٕذٍ وَّاهِیَةٌ ۟ۙ
و آنچه با آسمان می‌شود این است که آسمان به تکان و جنبش درمی‌آید و پاره می‌گردد، و رنگ آن تغییر می‌کند، و بعد از این صلابت و قدرت بزرگ، سست و نا استوار می‌گردد. به راستی که امر بزرگی آن را آشفته می‌کند، و اندوه خطرناکی آن را سست و ضعیف می‌گرداند.
التفاسير العربية:
وَّالْمَلَكُ عَلٰۤی اَرْجَآىِٕهَا ؕ— وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ یَوْمَىِٕذٍ ثَمٰنِیَةٌ ۟ؕ
﴿وَٱلۡمَلَكُ عَلَىٰٓ أَرۡجَآئِهَا﴾ و فرشتگان بزرگوار بر کناره‌های آسمان خواهند بود، در حالی که در برابر عظمت خداوند فروتن‌اند. ﴿وَيَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّكَ فَوۡقَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِيَةٞ﴾ و هشت تن از فرشتگان -که بی‌نهایت قوی هستند- در آن روز عرش پروردگار را حمل می‌کنند، آنگاه که خداوند برای قضاوت و داوری با عدالت و فضل خویش می‌آید.
التفاسير العربية:
یَوْمَىِٕذٍ تُعْرَضُوْنَ لَا تَخْفٰی مِنْكُمْ خَافِیَةٌ ۟
بنابراین فرمود: ﴿يَوۡمَئِذٖ تُعۡرَضُونَ﴾ در آن روز پیش خدا آورده می‌شوید. ﴿لَا تَخۡفَىٰ مِنكُمۡ خَافِيَةٞ﴾ و هیچ چیزی از اجساد و کارها و حالات شما نهان نمی‌ماند، چون خداوند دانای پیدا و پنهان است. و بندگان را در آن روز با سر و پای برهنه و به صورت ختنه نشده، در زمینی هموار و صاف حشر می‌گرداند، که صدای صداکننده به آنها می‌رسد و همه با چشم دیده می‌شوند. در این هنگام آنها را طبق کارهایی که کرده‌اند جزا و سزا می‌دهد. بنابراین کیفیت جزا را بیان کرد و فرمود:
التفاسير العربية:
فَاَمَّا مَنْ اُوْتِیَ كِتٰبَهٗ بِیَمِیْنِهٖ فَیَقُوْلُ هَآؤُمُ اقْرَءُوْا كِتٰبِیَهْ ۟ۚ
اینها اهل سعادت و خوشبختی هستند، و نامه‌های اعمالشان که در آن کارهای درستشان ثبت شده به دست راستشان داده می‌شود تا از دیگران مشخص گردند، و بیانگر این باشد که آنها گرامی و بزرگوار هستند. هرکدام از اینها در این هنگام از سر شادی و از آنجا که دوست دارد مردم از احسانی که خداوند به او نموده آگاه شوند، می‌گوید: ﴿هَآؤُمُ ٱقۡرَءُواْ كِتَٰبِيَهۡ﴾ بگیرید نامۀ اعمال مرا بخوانید؛ نامۀ اعمال من به باغ‌های بهشت و انواع خوبی‌ها و بخشوده شدن گناهان و پوشیده شدن عیب‌ها مژده می‌دهد.
التفاسير العربية:
اِنِّیْ ظَنَنْتُ اَنِّیْ مُلٰقٍ حِسَابِیَهْ ۟ۚ
و آنچه مرا به اینجا رساند، ایمان به زنده شدن پس از مرگ، و کسب آمادگی برای آن با انجام دادن اعمالی بود که می‌توانستم آنها را انجام دهم. ﴿إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلَٰقٍ حِسَابِيَهۡ﴾ من یقین داشتم که با حساب و کتاب خود روبه‌رو می‌شوم.
التفاسير العربية:
فَهُوَ فِیْ عِیْشَةٍ رَّاضِیَةٍ ۟ۙ
﴿فَهُوَ فِي عِيشَةٖ رَّاضِيَةٖ﴾ او در زندگانی‌ای خواهد بود که همۀ آنچه را دل‌ها دوست دارند و چشم‌ها از دیدن آن لذّت می‌برند در بر دارد، در حالی که آن را پسندیده است و حاضر نیست چیزی دیگر را به جای آن انتخاب کند.
التفاسير العربية:
فِیْ جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ۟ۙ
﴿فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٖ﴾ در منازل و کاخ‌هایی بلند و مرتفع خواهد بود.
التفاسير العربية:
قُطُوْفُهَا دَانِیَةٌ ۟
﴿قُطُوفُهَا دَانِيَةٞ﴾ میوه‌های متنوّع این باغ‌ها به راحتی در دسترس است، و اهل بهشت آن را در حال نشسته و ایستاده و در حالی که لمیده‌اند می‌توانند بچینند و بردارند.
التفاسير العربية:
كُلُوْا وَاشْرَبُوْا هَنِیْٓـًٔا بِمَاۤ اَسْلَفْتُمْ فِی الْاَیَّامِ الْخَالِیَةِ ۟
و به صورت گرامیداشت به آنها گفته می‌شود: ﴿كُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ﴾ از هر نوع غذای لذیذ بخورید و از هر نوشیدنی گوارا بنوشید. ﴿هَنِيٓ‍َٔۢا﴾ کامل و بدون آنکه آلاینده‌ای در این خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها باشد. ﴿بِمَآ أَسۡلَفۡتُمۡ فِي ٱلۡأَيَّامِ ٱلۡخَالِيَةِ﴾ این به پاداش کارهای شایسته‌ای است که انجام می‌دادید، از قبیل: نماز و روزه و صدقه و حج و نیکی کردن با مردم و ذکر خدا و روی آوردن به او و ترک کردن کارهای بد. پس خداوند اعمال را سببی برای ورود به بهشت گردانده، و آن را اساس نعمت‌ها و سعادت قرار داده است.
التفاسير العربية:
وَاَمَّا مَنْ اُوْتِیَ كِتٰبَهٗ بِشِمَالِهٖ ۙ۬— فَیَقُوْلُ یٰلَیْتَنِیْ لَمْ اُوْتَ كِتٰبِیَهْ ۟ۚ
اینها اهل شقاوت و بدبختی هستند که نامۀ اعمال آنان که کارهای بدشان در آنها ثبت شده است، به دست چپشان داده می‌شود تا مشخّص گردند و خوار و رسوا شوند. پس هرکدام از آنها به خاطر غم و اندوه و ناراحتی می‌گوید: ﴿يَٰلَيۡتَنِي لَمۡ أُوتَ كِتَٰبِيَهۡ﴾ ای کاش کارنامه‌ام به من داده نمی‌شد! چون این کارنامه به وارد شدن به دوزخ و زیانمندی همیشگی مژده می‌دهد.
التفاسير العربية:
وَلَمْ اَدْرِ مَا حِسَابِیَهْ ۟ۚ
﴿وَلَمۡ أَدۡرِ مَا حِسَابِيَهۡ﴾ کاش چیزی نمی‌بودم و برانگیخته نمی‌شدم، و مورد حساب و بازخواست قرار نمی‌گرفتم. بنابراین می‌گوید:
التفاسير العربية:
یٰلَیْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِیَةَ ۟ۚ
﴿يَٰلَيۡتَهَا كَانَتِ ٱلۡقَاضِيَةَ﴾ ای کاش مرگ من، پایان‌بخش عمرم ‌بود و بعد از آن دوباره زنده نمی‌شدم!
التفاسير العربية:
مَاۤ اَغْنٰی عَنِّیْ مَالِیَهْ ۟ۚ
سپس متوجه دارایی و قدرت خویش می‌شود، و ناگهان می‌بیند که مال و قدرت او آفت جانش گشته؛ چون او از این مال و قدرت برای آخرت خود استفاده نکرده است، و برای او در روز قیامت سودی ندارد؛ و اگر بخواهد مال خود را به عنوان بلاگردان خویش بدهد به او فایده نمی‌رساند. پس می‌گوید: ﴿مَآ أَغۡنَىٰ عَنِّي مَالِيَهۡ﴾ مال و دارائی‌ام در دنیا به من سودی نرساند؛ چون من از آن چیزی برای آخرت خود پیش نفرستادم. همچنین در آخرت به من سودی نبخشید؛ چون زمان فایده رساندن آن گذشته است.
التفاسير العربية:
هَلَكَ عَنِّیْ سُلْطٰنِیَهْ ۟ۚ
﴿هَلَكَ عَنِّي سُلۡطَٰنِيَهۡ﴾ فرمانروایی و قدرت من از دستم رفت و نابود گشت. پس لشکریان و کثرت ساز و برگ و مقام و جایگاه بزرگ به من سودی نرساند، بلکه همه از بین رفتند، و به سبب همین مال و مقام سود [واقعی] را از دست دادم، و به جای آن غم‌ها و رنج‌ها مرا فراگرفت.
التفاسير العربية:
خُذُوْهُ فَغُلُّوْهُ ۟ۙ
پس در این وقت دستور داده می‌شود که او را عذاب دهند، و به نگهبانان تندخو و سختگیر جهنّم گفته می‌شود: ﴿خُذُوهُ فَغُلُّوهُ﴾ او را بگیرید و در گردنش طوقی بیندازید که او را خفه ‌کند.
التفاسير العربية:
ثُمَّ الْجَحِیْمَ صَلُّوْهُ ۟ۙ
﴿ثُمَّ ٱلۡجَحِيمَ صَلُّوهُ﴾ سپس او را بر اخگرها و شعله‌های آتش بغلطانید.
التفاسير العربية:
ثُمَّ فِیْ سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُوْنَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوْهُ ۟ؕ
﴿ثُمَّ فِي سِلۡسِلَةٖ ذَرۡعُهَا سَبۡعُونَ ذِرَاعٗا فَٱسۡلُكُوهُ﴾ سپس او را در زنجیری از زنجیرهای بسیار داغ جهنّم که طولش هفتاد گز است به بند کشید؛ یعنی زنجیر را از مقعد او فروبرید و از دهانش بیرون کنید تا در آن به بند کشیده شود و آویزان گردد. و او همواره به این عذاب وحشتناک گرفتار می‌شود. چه بد عذاب و چه بد کیفری است! و چقدر جای حسرت و تأسّف است؛
التفاسير العربية:
اِنَّهٗ كَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللّٰهِ الْعَظِیْمِ ۟ۙ
چون سببی که او را به اینجا رسانده این است که او: ﴿إِنَّهُۥكَانَ لَا يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ ٱلۡعَظِيمِ﴾ بی‌گمان به خداوند بزرگ ایمان نمی‌آورد، و به پروردگارش کفر می‌ورزید، و با پیامبران خدا به مخالفت بر می‌خاست و حقّی را که آنها با خود آورده بودند رد ‌کرد.
التفاسير العربية:
وَلَا یَحُضُّ عَلٰی طَعَامِ الْمِسْكِیْنِ ۟ؕ
﴿وَلَا يَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡكِينِ﴾ و مردم را بر خوراک دادن به بینوا ترغیب نمی‌کرد؛ یعنی در دلش مهربانی و رحم نبود که بر فقرا و بینوایان رحم کند. پس او آنها را از مال خود خوراک نمی‌داد، و دیگران را نیز تشویق نمی‌کرد که به آنها خوراک دهند؛ چون انگیزه‌ای در دلش برای این کار وجود نداشت. باید دانست که مدار خوشبختی دو چیز است: یکی اخلاص برای خدا که اصل آن ایمان آوردن به خداست، و دیگری نیکی کردن با مردم است، و بزرگ‌ترین نیکی، برآورده کردن نیاز مستمندان و دادن غذا به آنهاست. اما اینها نه اخلاص داشتند و نه نیکوکاری کردند، بنابراین سزاوار چیزی می‌گردند که مستحق آن هستند.
التفاسير العربية:
فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هٰهُنَا حَمِیْمٌ ۟ۙ
﴿فَلَيۡسَ لَهُ ٱلۡيَوۡمَ هَٰهُنَا حَمِيمٞ﴾ او در روز قیامت خویشاوند یا دوستی ندارد که برایش سفارش کند تا از عذاب خدا نجات یابد و یا به پاداش الهی دست یازد. ﴿وَلَا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ عِندَهُۥٓ إِلَّا لِمَنۡ أَذِنَ لَهُۥ﴾ و شفاعت نزد او [= خدا] برای هیچ کسی فایده نخواهد داشت، مگر شفاعت کسی که خداوند به او اجازه دهد. ﴿مَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ حَمِيمٖ وَلَا شَفِيعٖ يُطَاعُ﴾ ستمگران هیچ یار مهربان و شفاعت‌کننده‌ای ندارند که اطاعت شود.
التفاسير العربية:
وَّلَا طَعَامٌ اِلَّا مِنْ غِسْلِیْنٍ ۟ۙ
﴿وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنۡ غِسۡلِينٖ﴾ و خوراکی جز خون و چرکی که از بدن دوزخیان بیرون می‌آید ندارند. این چرک و خونابه به شدت داغ و بدبو است
التفاسير العربية:
لَّا یَاْكُلُهٗۤ اِلَّا الْخَاطِـُٔوْنَ ۟۠
و بدمزه و تلخ است. این خوراک زشت را ﴿إِلَّا ٱلۡخَٰطِ‍ُٔونَ﴾ جز کسانی که از راه راست منحرف شده و راه‌هایی را در پیش گرفته‌اند که آنها را به جهنم می‌رساند، نمی‌خورند؛بنابراین مستحق عذاب دردناک شده‌اند.
التفاسير العربية:
فَلَاۤ اُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُوْنَ ۟ۙ
خداوند متعال به همۀ آنچه مردم می‌بینند و به آنچه که نمی‌بینند سوگند می‌خورد. پس همۀ خلق در این داخل‌اند، و ذات مقدّس خدا هم داخل است که مردم آن را نمی‌بینند. خداوند بر آنچه مردم می‌بینند و بر آنچه که نمی‌بینند بر صداقت پیامبر و در خصوص قرآنی که آورده است سوگند خورده، و اینکه پیامبر بزرگوار آن را از جانب خدا به مردم رسانده است.
التفاسير العربية:
وَمَا لَا تُبْصِرُوْنَ ۟ۙ
خداوند متعال به همۀ آنچه مردم می‌بینند و به آنچه که نمی‌بینند سوگند می‌خورد. پس همۀ خلق در این داخل‌اند، و ذات مقدّس خدا هم داخل است که مردم آن را نمی‌بینند. خداوند بر آنچه مردم می‌بینند و بر آنچه که نمی‌بینند بر صداقت پیامبر و در خصوص قرآنی که آورده است سوگند خورده، و اینکه پیامبر بزرگوار آن را از جانب خدا به مردم رسانده است.
التفاسير العربية:
اِنَّهٗ لَقَوْلُ رَسُوْلٍ كَرِیْمٍ ۟ۚۙ
خداوند متعال به همۀ آنچه مردم می‌بینند و به آنچه که نمی‌بینند سوگند می‌خورد. پس همۀ خلق در این داخل‌اند، و ذات مقدّس خدا هم داخل است که مردم آن را نمی‌بینند. خداوند بر آنچه مردم می‌بینند و بر آنچه که نمی‌بینند بر صداقت پیامبر و در خصوص قرآنی که آورده است سوگند خورده، و اینکه پیامبر بزرگوار آن را از جانب خدا به مردم رسانده است.
التفاسير العربية:
وَّمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ ؕ— قَلِیْلًا مَّا تُؤْمِنُوْنَ ۟ۙ
و خداوند پیامبرش را از آنچه دشمنانش او را به شاعر یا جادوگر بودن متهم کردند منزه و پاک قرار داد، و بیان داشت که آنچه آنها را به این اتهام واداشت، عدم ایمان آوردن و پند نپذیرفتن آنهاست. پس اگر ایمان می‌آوردند و پند می‌پذیرفتند، آنچه را که به سود و زیان آنهاست می‌دانستند. آنها باید به حالت محمد صلی الله علیه وسلم و اوصاف و اخلاق او بنگرند تا چیزی را مثل خورشیدِ آشکار مشاهده کنند که آنها را راهنمایی می‌کند که محمد پیامبر برحق خداوند است.
التفاسير العربية:
وَلَا بِقَوْلِ كَاهِنٍ ؕ— قَلِیْلًا مَّا تَذَكَّرُوْنَ ۟ؕ
و خداوند پیامبرش را از آنچه دشمنانش او را به شاعر یا جادوگر بودن متهم کردند منزه و پاک قرار داد، و بیان داشت که آنچه آنها را به این اتهام واداشت، عدم ایمان آوردن و پند نپذیرفتن آنهاست. پس اگر ایمان می‌آوردند و پند می‌پذیرفتند، آنچه را که به سود و زیان آنهاست می‌دانستند. آنها باید به حالت محمد صلی الله علیه وسلم و اوصاف و اخلاق او بنگرند تا چیزی را مثل خورشیدِ آشکار مشاهده کنند که آنها را راهنمایی می‌کند که محمد پیامبر برحق خداوند است.
التفاسير العربية:
تَنْزِیْلٌ مِّنْ رَّبِّ الْعٰلَمِیْنَ ۟
و آنچه او با خود آورده است ﴿تَنزِيلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ از سوی پروردگار جهانیان فرو فرستاده شده است، و شایسته نیست که سخن انسانی باشد، بلکه سخنی است که بر عظمت و بزرگی اوصاف و کمال و رفعت مقام کسی دلالت می‌نماید که این سخنان را گفته است.
التفاسير العربية:
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْاَقَاوِیْلِ ۟ۙ
نیز این، محصول گمان آنهاست، و هرگز شایستۀ خدا و حکمت او نیست. ﴿وَلَوۡ تَقَوَّلَ عَلَيۡنَا بَعۡضَ ٱلۡأَقَاوِيلِ﴾ و اگر پیغمبر پاره‌ای از سخنان را به دروغ بر ما می‌بست
التفاسير العربية:
لَاَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِیْنِ ۟ۙ
((لَأَخَذۡنَا مِنۡهُ بِٱلۡيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعۡنَا مِنۡهُ ٱلۡوَتِينَ﴾) با دست راست او را می‌گرفتیم، و رگ دلش را پاره می‌کردیم، «وتین» رگی است که به قلب متصل است، و هرگاه قطع شود، انسان می‌میرد و هلاک می‌گردد. پس به فرض اینکه پیغمبر سخنانی را به دروغ به خداوند نسبت می‌داد، خداوند بلافاصله او را عذاب می‌داد و به سختی او را مؤاخذه می‌کرد؛ چون خداوند با حکمت و بر هر چیزی تواناست. و حکمت او اقتضا می‌کند که به کسی مهلت ندهد که بر او دروغ می‌بندد، و ادعا می‌کند خداوند خون و مالِ مخالفانش را برای او مباح قرار داده، و او و پیروانش نجات یافته‌اند، و مخالفانش هلاک شوندگان‌اند. خداوند پیغمبرش را به وسیلۀ معجزات تأیید نمود، و بر راست بودن آنچه او آورده نشانه‌های روشنگر را دلیل قرار داد، و او را بر دشمنانش پیروز گرداند، و به او قدرت داد تا آنها را تسلیم کند، و این بزرگ‌ترین گواه از جانب خدا بر رسالت اوست.
التفاسير العربية:
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِیْنَ ۟ؗۖ
((لَأَخَذۡنَا مِنۡهُ بِٱلۡيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعۡنَا مِنۡهُ ٱلۡوَتِينَ﴾) با دست راست او را می‌گرفتیم، و رگ دلش را پاره می‌کردیم، «وتین» رگی است که به قلب متصل است، و هرگاه قطع شود، انسان می‌میرد و هلاک می‌گردد. پس به فرض اینکه پیغمبر سخنانی را به دروغ به خداوند نسبت می‌داد، خداوند بلافاصله او را عذاب می‌داد و به سختی او را مؤاخذه می‌کرد؛ چون خداوند با حکمت و بر هر چیزی تواناست. و حکمت او اقتضا می‌کند که به کسی مهلت ندهد که بر او دروغ می‌بندد، و ادعا می‌کند خداوند خون و مالِ مخالفانش را برای او مباح قرار داده، و او و پیروانش نجات یافته‌اند، و مخالفانش هلاک شوندگان‌اند. خداوند پیغمبرش را به وسیلۀ معجزات تأیید نمود، و بر راست بودن آنچه او آورده نشانه‌های روشنگر را دلیل قرار داد، و او را بر دشمنانش پیروز گرداند، و به او قدرت داد تا آنها را تسلیم کند، و این بزرگ‌ترین گواه از جانب خدا بر رسالت اوست.
التفاسير العربية:
فَمَا مِنْكُمْ مِّنْ اَحَدٍ عَنْهُ حٰجِزِیْنَ ۟
﴿فَمَا مِنكُم مِّنۡ أَحَدٍ عَنۡهُ حَٰجِزِينَ﴾ و اگر خداوند پیغمبر را هلاک کند، او نمی‌تواند خودش را نجات دهد، و نه کسی دیگر می‌تواند او را از عذاب خدا برهاند.
التفاسير العربية:
وَاِنَّهٗ لَتَذْكِرَةٌ لِّلْمُتَّقِیْنَ ۟
﴿وَإِنَّهُۥ لَتَذۡكِرَةٞ لِّلۡمُتَّقِينَ﴾ و این قرآن کریم پندی است برای پرهیزگاران که به وسیلۀ آن منافع دینی و دنیوی خود را به یاد می‌آورند، و آن را می‌شناسند، و به آن عمل می‌نمایند. قرآن عقائد و باورهای دینی و اخلاق پسندیده و احکام شرعی را به آنها تذکر می‌دهد، و آنگاه آنان از علمای ربانی و عبادت‌کنندگان عارف و پیشوایان هدایت یافته خواهند شد.
التفاسير العربية:
وَاِنَّا لَنَعْلَمُ اَنَّ مِنْكُمْ مُّكَذِّبِیْنَ ۟
﴿وَإِنَّا لَنَعۡلَمُ أَنَّ مِنكُم مُّكَذِّبِينَ﴾ و ما به یقین می‌دانیم که برخی از شما، آن را تکذیب می‌کنید. در اینجا تکذیب‌کنندگان تهدید شده‌اند، و به آنها هشدار داده شده است که خداوند آنان را به علت تکذیبشان کیفری سخت خواهد داد.
التفاسير العربية:
وَاِنَّهٗ لَحَسْرَةٌ عَلَی الْكٰفِرِیْنَ ۟
﴿وَإِنَّهُۥ لَحَسۡرَةٌ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾ و این قرآن برای کافران، مایۀ حسرت است. چون آنها وقتی بدان کفر ورزند، و آنچه را که خداوند به آنها وعده داده است مشاهده کنند، حسرت می‌خورند که چرا به وسیلۀ قرآن راهیاب نشدند و از فرامین آن اطاعت نکردند، درنتیجه به علت اطاعت نکردن، پاداش خدا را از دست داده و به سخت‌ترین عذاب گرفتار آمده‌اند.
التفاسير العربية:
وَاِنَّهٗ لَحَقُّ الْیَقِیْنِ ۟
﴿وَإِنَّهُۥ لَحَقُّ ٱلۡيَقِينِ﴾ قرآن بالاترین مراتب دانش و آگاهی است، چون بالاترین مراتب علم، یقین است. و یقین؛ یعنی علم و دانش ثابت و استواری که متزلزل نمی‌شود و از بین نمی‌رود. یقین سه مرحله دارد که هریک از قبلی بالاتر است: اول: علم الیقین؛ و آن دانشی است که از خبر و آگاهی می‌آید. دوم: عین الیقین؛ و آن علم و دانشی است که به وسیلۀ حس بینایی به دست می‌آید. سوم: حق الیقین؛ و آن آگاهی و دانشی است که به وسیلۀ حس چشایی و لامسه به دست می‌آید. این قرآن ارجمند که دارای اوصاف بسیار عالی و عظیمی است، به واسطۀ علومی که دربر دارد و مستند به براهین و دلایل قطعی است، نیز به واسطۀ حقایق و معارف ایمانی‌ای که دارد، برای هر کسی «حق الیقین» حاصل می‌گردد، به شرط آنکه لذت این علوم و حقایق را چشیده باشد.
التفاسير العربية:
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِیْمِ ۟۠
﴿فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلۡعَظِيمِ﴾ پس پروردگارت را از آنچه شایستۀ شکوه او نیست پاک و منزه بدان، و با ذکر اوصاف شکوه و جمال و کمالش وی را تقدیس کن. پایان تفسیر سوره الحاقة؛ والحمد لله أولا وآخرا، وظاهرا وباطنا، على كماله وأفضاله وعدله
التفاسير العربية:
 
ترجمة معاني سورة: الحاقة
فهرس السور رقم الصفحة
 
ترجمة معاني القرآن الكريم - الترجمة الفارسية - تفسير السعدي - فهرس التراجم

ترجمة تفسير السعدي إلى اللغة الفارسية.

إغلاق