Check out the new design

ߞߎ߬ߙߣߊ߬ ߞߟߊߒߞߋ ߞߘߐ ߟߎ߬ ߘߟߊߡߌߘߊ - ߟߊߘߛߏߣߍ߲" ߞߎ߬ߙߣߊ߬ ߞߟߊߒߞߋ ߞߘߐߦߌߘߊ ߘߐ߫ ߝߊ߯ߙߛߌߞߊ߲ ߘߐ߫ * - ߘߟߊߡߌߘߊ ߟߎ߫ ߦߌ߬ߘߊ߬ߥߟߊ


ߞߘߐ ߟߎ߬ ߘߟߊߡߌ߬ߘߊ߬ߟߌ ߝߐߘߊ ߘߏ߫: ߡߣߍߡߣߍ   ߟߝߊߙߌ ߘߏ߫:
وَجَحَدُوْا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَاۤ اَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَّعُلُوًّا ؕ— فَانْظُرْ كَیْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِیْنَ ۟۠
و به‌سبب ستم و گردنکشی در برابر حق به این آیات روشن با آن‌که دل‌های‌شان یقین داشت که از جانب الله هستند کفر ورزیدند و به آنها اقرار نکردند، پس - ای رسول- بنگر که سرانجامِ فسادکاران در زمین به‌سبب کفر و گناهان‌شان چگونه بود، به تحقیق که همگی آنها را هلاک و نابود کرده‌ایم.
ߊߙߊߓߎߞߊ߲ߡߊ ߞߘߐߦߌߘߊ ߟߎ߬:
وَلَقَدْ اٰتَیْنَا دَاوٗدَ وَسُلَیْمٰنَ عِلْمًا ۚ— وَقَالَا الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِیْ فَضَّلَنَا عَلٰی كَثِیْرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِیْنَ ۟
و همانا به داود و پسرش سلیمان علمی بخشيديم، از جمله علم سخن پرندگان، و داود و سلیمان -علیهما السلام- از روی شکرگزاری به الله گفتند: تمامی ستایش ها از آنِ پروردگاری است که ما را به وسیله ی علم و نبوتی که به ما اختصاص داده، بر بسیاری از بندگان مؤمنش برتری بخشيده است.
ߊߙߊߓߎߞߊ߲ߡߊ ߞߘߐߦߌߘߊ ߟߎ߬:
وَوَرِثَ سُلَیْمٰنُ دَاوٗدَ وَقَالَ یٰۤاَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَاُوْتِیْنَا مِنْ كُلِّ شَیْءٍ ؕ— اِنَّ هٰذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِیْنُ ۟
و سلیمان از پدرش داود، نبوت و علم و پادشاهی میراث برد، و برای بازگویی نعمت الله بر خودش و پدرش گفت: ای مردم، الله فهم صداهای پرندگان را به ما آموخته است، و از هر چیزی‌که به پیامبران و پادشاهان عطا کرده به ما عطا کرده است، به‌راستی آنچه‌ که الله سبحانه به ما عطا کرده، همان فضل آشکار و روشن است.
ߊߙߊߓߎߞߊ߲ߡߊ ߞߘߐߦߌߘߊ ߟߎ߬:
وَحُشِرَ لِسُلَیْمٰنَ جُنُوْدُهٗ مِنَ الْجِنِّ وَالْاِنْسِ وَالطَّیْرِ فَهُمْ یُوْزَعُوْنَ ۟
و برای سلیمان علیه السلام لشکریان او اعم از انسان‌ها و جن‌ها و پرندگان گرد آمدند، و با نظم و ترتیب رانده می‌شدند.
ߊߙߊߓߎߞߊ߲ߡߊ ߞߘߐߦߌߘߊ ߟߎ߬:
حَتّٰۤی اِذَاۤ اَتَوْا عَلٰی وَادِ النَّمْلِ ۙ— قَالَتْ نَمْلَةٌ یّٰۤاَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوْا مَسٰكِنَكُمْ ۚ— لَا یَحْطِمَنَّكُمْ سُلَیْمٰنُ وَجُنُوْدُهٗ ۙ— وَهُمْ لَا یَشْعُرُوْنَ ۟
پس پیوسته رانده می‌شدند تا اینکه به درۀ مورچگان (مکانی در شام) رسیدند آن‌گاه یکی از مورچگان گفت: ای مورچگان وارد خانه‌های‌تان شوید تا سلیمان و لشکریانش درحالی‌که از وجودِ شما آگاه نیستند شما را نابود نکنند، اما اگر از حضورتان آگاه باشند شما را لگدمال نخواهند کرد.
ߊߙߊߓߎߞߊ߲ߡߊ ߞߘߐߦߌߘߊ ߟߎ߬:
فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ اَوْزِعْنِیْۤ اَنْ اَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِیْۤ اَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلٰی وَالِدَیَّ وَاَنْ اَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضٰىهُ وَاَدْخِلْنِیْ بِرَحْمَتِكَ فِیْ عِبَادِكَ الصّٰلِحِیْنَ ۟
سلیمان علیه السلام با شنیدن سخن آن مورچه تبسمی کرد و پروردگارش سبحانه را این‌گونه فراخواند: پروردگارا مرا توفیق دِه و به من الهام کن تا شکر نعمت تو را که آن را بر من و بر پدرم ارزانی داشتی به جای آورم، و مرا توفیق دِه تا علم نیکویی که تو آن را می‌پسندی انجام دهم، و به رحمت خویش مرا در زمرۀ بندگان صالح خویش قرار دِه.
ߊߙߊߓߎߞߊ߲ߡߊ ߞߘߐߦߌߘߊ ߟߎ߬:
وَتَفَقَّدَ الطَّیْرَ فَقَالَ مَا لِیَ لَاۤ اَرَی الْهُدْهُدَ ۖؗ— اَمْ كَانَ مِنَ الْغَآىِٕبِیْنَ ۟
و سلیمان علیه السلام جویای احوال پرندگان شد اما هدهد را ندید، گفت: چرا هدهد را نمی‌بینم؟ آیا مانعی باعث شده تا او را نبینم، یا از غایبان است.
ߊߙߊߓߎߞߊ߲ߡߊ ߞߘߐߦߌߘߊ ߟߎ߬:
لَاُعَذِّبَنَّهٗ عَذَابًا شَدِیْدًا اَوْ لَاَاذْبَحَنَّهٗۤ اَوْ لَیَاْتِیَنِّیْ بِسُلْطٰنٍ مُّبِیْنٍ ۟
وقتی غیبت هدهد برایش آشکار شد گفت: به‌طور قطع او را به کیفر غیبتش به عذابی سخت عذاب خواهم کرد یا سرش را خواهم برید، مگر اینکه دلیلی واضح برایم بیاورد تا عذر غیبتش آشکار گردد.
ߊߙߊߓߎߞߊ߲ߡߊ ߞߘߐߦߌߘߊ ߟߎ߬:
فَمَكَثَ غَیْرَ بَعِیْدٍ فَقَالَ اَحَطْتُّ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهٖ وَجِئْتُكَ مِنْ سَبَاٍ بِنَبَاٍ یَّقِیْنٍ ۟
پس هدهد زمانی کوتاه غایب ماند، و وقتی آمد به سلیمان علیه السلام گفت: بر چیزی‌که تو از آن اطلاع نیافتی اطلاع یافتم، و از اهل سبأ خبری راست و بدون تردید برایت آورده‌ام.
ߊߙߊߓߎߞߊ߲ߡߊ ߞߘߐߦߌߘߊ ߟߎ߬:
ߟߝߊߙߌ ߟߎ߫ ߢߊ߬ߕߣߐ ߘߏ߫ ߞߐߜߍ ߣߌ߲߬ ߞߊ߲߬:
• التبسم ضحك أهل الوقار.
تبسم، خندۀ بزرگواران است.

• شكر النعم أدب الأنبياء والصالحين مع ربهم.
شکر نعمت‌ها، ادب پیامبران علیهم السلام و صالحان در برابر پروردگارشان است.

• الاعتذار عن أهل الصلاح بظهر الغيب.
عذرخواهی صادقانه از صالحان.

• سياسة الرعية بإيقاع العقاب على من يستحقه، وقبول عذر أصحاب الأعذار.
حکومت‌کردن بر رعیت با اجرای کیفر بر مجرمان، و پذیرفتن عذر معذور.

• قد يوجد من العلم عند الأصاغر ما لا يوجد عند الأكابر.
گاهی کوچکترها نسبت به امری آگاه هستند که بزرگان هیچ اطلاعی از آن ندارند.

 
ߞߘߐ ߟߎ߬ ߘߟߊߡߌ߬ߘߊ߬ߟߌ ߝߐߘߊ ߘߏ߫: ߡߣߍߡߣߍ
ߝߐߘߊ ߟߎ߫ ߦߌ߬ߘߊ߬ߥߟߊ ߞߐߜߍ ߝߙߍߕߍ
 
ߞߎ߬ߙߣߊ߬ ߞߟߊߒߞߋ ߞߘߐ ߟߎ߬ ߘߟߊߡߌߘߊ - ߟߊߘߛߏߣߍ߲" ߞߎ߬ߙߣߊ߬ ߞߟߊߒߞߋ ߞߘߐߦߌߘߊ ߘߐ߫ ߝߊ߯ߙߛߌߞߊ߲ ߘߐ߫ - ߘߟߊߡߌߘߊ ߟߎ߫ ߦߌ߬ߘߊ߬ߥߟߊ

ߡߍ߲ ߝߘߊߣߍ߲߫ ߞߎ߬ߙߊ߬ߣߊ ߞߘߐߦߌߘߊ ߕߌߙߌ߲ߠߌ߲ ߝߊ߲ߓߊ ߟߊ߫.

ߘߊߕߎ߲߯ߠߌ߲