আল-কোৰআনুল কাৰীমৰ অৰ্থানুবাদ - الترجمة الفارسية - تفسير السعدي * - অনুবাদসমূহৰ সূচীপত্ৰ


অৰ্থানুবাদ ছুৰা: ছুৰা আবাছা   আয়াত:

سوره عبس

عَبَسَ وَتَوَلّٰۤی ۟ۙ
سبب نزول این آیات کریمه این است که مرد نابینایی از مؤمنان آمد تا از پیامبر صلی الله علیه وسلم بپرسد و از او یاد بگیرد. در همان لحظه مردی از ثروتمندان نیز آمد. پیامبر صلی الله علیه وسلم برای هدایت شدن مردم به شدّت علاقه‌مند بود. بنابراین پیامبر صلی الله علیه وسلم رو به مرد ثروتمند نمود و به او توجه کرد، و از مردِ نابینا روی برتافت تا این ثروتمند را هدایت کند، و به هدایت شدن و پاکیزه شدن او طمع ورزید. پس خداوند او را سرزنشی نرم کرد و فرمود: ﴿عَبَسَ وَتَوَلَّىٰٓ﴾ در برابر فقیر چهره درهم کشید و بدن خود را به سوی ثروتمند کج کرد.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
اَنْ جَآءَهُ الْاَعْمٰى ۟ؕ
زیرا شخص کور نزد او آمد.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
وَمَا یُدْرِیْكَ لَعَلَّهٗ یَزَّ ۟ۙ
سپس سبب توجه پیامبر را به آن ثروتمند بیان کرد و فرمود: ﴿وَمَا يُدۡرِيكَ لَعَلَّهُۥ يَزَّكَّىٰٓ﴾ تو چه می‌دانی، شاید نابینا از اخلاق زشت پاک گردد و به اخلاق زیبا آراسته شود.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
اَوْ یَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرٰى ۟ؕ
﴿أَوۡ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ ٱلذِّكۡرَىٰٓ﴾ یا آنچه را که به او فایده می‌رساند بپذیرد، و از این پند بهره‌مند ‌شود
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
اَمَّا مَنِ اسْتَغْنٰى ۟ۙ
و این فایدۀ بزرگی است که هدف از بعثت پیامبران و موعظۀ واعظان و پند دادن پنددهندگان همین است. پس توجه کردن تو به کسی که نزدت آمده و خود را نیازمند تو می‌داند، مناسب‌تر و ضروری‌تر است. و اما روی آوردن و پرداختن تو به توانگری که خود را بی‌نیاز می‌داند و نمی‌پرسد و علاقه‌ای به خیر ندارد، و رها کردن کسی که از این توانگر بسی سزاوارتر است، شایستۀ تو نیست؛ چون اگر آن توانگر تزکیه نشود، گناهی بر تو نیست، و تو به خاطر کار بد او مورد بازخواست قرار نمی‌گیری. اینجا قاعدۀ معروفی به دست می‌آید که «هیچ‌گاه امر مشخصی، به خاطر امر موهومی ترک نمی‌گردد؛ و مصلحتی که تحقق یافته است، نباید به خاطر مصلحتی که گمان تحقق آن می‌رود رها شود.» و باید به طالب علم و کسی که نیازمند دانش است و به آن علاقه‌مند می‌باشد، از کسی که چنین نیست بیشتر توجه شود.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
فَاَنْتَ لَهٗ تَصَدّٰى ۟ؕ
و این فایدۀ بزرگی است که هدف از بعثت پیامبران و موعظۀ واعظان و پند دادن پنددهندگان همین است. پس توجه کردن تو به کسی که نزدت آمده و خود را نیازمند تو می‌داند، مناسب‌تر و ضروری‌تر است. و اما روی آوردن و پرداختن تو به توانگری که خود را بی‌نیاز می‌داند و نمی‌پرسد و علاقه‌ای به خیر ندارد، و رها کردن کسی که از این توانگر بسی سزاوارتر است، شایستۀ تو نیست؛ چون اگر آن توانگر تزکیه نشود، گناهی بر تو نیست، و تو به خاطر کار بد او مورد بازخواست قرار نمی‌گیری. اینجا قاعدۀ معروفی به دست می‌آید که «هیچ‌گاه امر مشخصی، به خاطر امر موهومی ترک نمی‌گردد؛ و مصلحتی که تحقق یافته است، نباید به خاطر مصلحتی که گمان تحقق آن می‌رود رها شود.» و باید به طالب علم و کسی که نیازمند دانش است و به آن علاقه‌مند می‌باشد، از کسی که چنین نیست بیشتر توجه شود.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
وَمَا عَلَیْكَ اَلَّا یَزَّكّٰى ۟ؕ
و این فایدۀ بزرگی است که هدف از بعثت پیامبران و موعظۀ واعظان و پند دادن پنددهندگان همین است. پس توجه کردن تو به کسی که نزدت آمده و خود را نیازمند تو می‌داند، مناسب‌تر و ضروری‌تر است. و اما روی آوردن و پرداختن تو به توانگری که خود را بی‌نیاز می‌داند و نمی‌پرسد و علاقه‌ای به خیر ندارد، و رها کردن کسی که از این توانگر بسی سزاوارتر است، شایستۀ تو نیست؛ چون اگر آن توانگر تزکیه نشود، گناهی بر تو نیست، و تو به خاطر کار بد او مورد بازخواست قرار نمی‌گیری. اینجا قاعدۀ معروفی به دست می‌آید که «هیچ‌گاه امر مشخصی، به خاطر امر موهومی ترک نمی‌گردد؛ و مصلحتی که تحقق یافته است، نباید به خاطر مصلحتی که گمان تحقق آن می‌رود رها شود.» و باید به طالب علم و کسی که نیازمند دانش است و به آن علاقه‌مند می‌باشد، از کسی که چنین نیست بیشتر توجه شود.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
وَاَمَّا مَنْ جَآءَكَ یَسْعٰى ۟ۙ
و این فایدۀ بزرگی است که هدف از بعثت پیامبران و موعظۀ واعظان و پند دادن پنددهندگان همین است. پس توجه کردن تو به کسی که نزدت آمده و خود را نیازمند تو می‌داند، مناسب‌تر و ضروری‌تر است. و اما روی آوردن و پرداختن تو به توانگری که خود را بی‌نیاز می‌داند و نمی‌پرسد و علاقه‌ای به خیر ندارد، و رها کردن کسی که از این توانگر بسی سزاوارتر است، شایستۀ تو نیست؛ چون اگر آن توانگر تزکیه نشود، گناهی بر تو نیست، و تو به خاطر کار بد او مورد بازخواست قرار نمی‌گیری. اینجا قاعدۀ معروفی به دست می‌آید که «هیچ‌گاه امر مشخصی، به خاطر امر موهومی ترک نمی‌گردد؛ و مصلحتی که تحقق یافته است، نباید به خاطر مصلحتی که گمان تحقق آن می‌رود رها شود.» و باید به طالب علم و کسی که نیازمند دانش است و به آن علاقه‌مند می‌باشد، از کسی که چنین نیست بیشتر توجه شود.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
وَهُوَ یَخْشٰى ۟ۙ
و این فایدۀ بزرگی است که هدف از بعثت پیامبران و موعظۀ واعظان و پند دادن پنددهندگان همین است. پس توجه کردن تو به کسی که نزدت آمده و خود را نیازمند تو می‌داند، مناسب‌تر و ضروری‌تر است. و اما روی آوردن و پرداختن تو به توانگری که خود را بی‌نیاز می‌داند و نمی‌پرسد و علاقه‌ای به خیر ندارد، و رها کردن کسی که از این توانگر بسی سزاوارتر است، شایستۀ تو نیست؛ چون اگر آن توانگر تزکیه نشود، گناهی بر تو نیست، و تو به خاطر کار بد او مورد بازخواست قرار نمی‌گیری. اینجا قاعدۀ معروفی به دست می‌آید که «هیچ‌گاه امر مشخصی، به خاطر امر موهومی ترک نمی‌گردد؛ و مصلحتی که تحقق یافته است، نباید به خاطر مصلحتی که گمان تحقق آن می‌رود رها شود.» و باید به طالب علم و کسی که نیازمند دانش است و به آن علاقه‌مند می‌باشد، از کسی که چنین نیست بیشتر توجه شود.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
فَاَنْتَ عَنْهُ تَلَهّٰى ۟ۚ
و این فایدۀ بزرگی است که هدف از بعثت پیامبران و موعظۀ واعظان و پند دادن پنددهندگان همین است. پس توجه کردن تو به کسی که نزدت آمده و خود را نیازمند تو می‌داند، مناسب‌تر و ضروری‌تر است. و اما روی آوردن و پرداختن تو به توانگری که خود را بی‌نیاز می‌داند و نمی‌پرسد و علاقه‌ای به خیر ندارد، و رها کردن کسی که از این توانگر بسی سزاوارتر است، شایستۀ تو نیست؛ چون اگر آن توانگر تزکیه نشود، گناهی بر تو نیست، و تو به خاطر کار بد او مورد بازخواست قرار نمی‌گیری. اینجا قاعدۀ معروفی به دست می‌آید که «هیچ‌گاه امر مشخصی، به خاطر امر موهومی ترک نمی‌گردد؛ و مصلحتی که تحقق یافته است، نباید به خاطر مصلحتی که گمان تحقق آن می‌رود رها شود.» و باید به طالب علم و کسی که نیازمند دانش است و به آن علاقه‌مند می‌باشد، از کسی که چنین نیست بیشتر توجه شود.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
كَلَّاۤ اِنَّهَا تَذْكِرَةٌ ۟ۚ
خداوند متعال می‌فرماید: ﴿كَلَّآ إِنَّهَا تَذۡكِرَةٞ﴾ به حق این موعظه و پندی از جانب خداوند است که با آن بندگانش را پند می‌دهد، و آنچه را که به آن نیاز دارند در کتابش بیان نموده، و هدایت را از گمراهی مشخص می‌نماید.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
فَمَنْ شَآءَ ذَكَرَهٗ ۟ۘ
پس وقتی این روشن شد، ﴿فَمَن شَآءَ ذَكَرَهُۥ﴾ هرکس که می‌خواهد به آن عمل کند. همان‌طور که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَقُلِ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكُمۡۖ فَمَن شَآءَ فَلۡيُؤۡمِن وَمَن شَآءَ فَلۡيَكۡفُرۡ﴾ و بگو: «حق از جانب پروردگارتان است، پس هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد، و هرکس می‌خواهد کفر ورزد».
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
فِیْ صُحُفٍ مُّكَرَّمَةٍ ۟ۙ
سپس محل نگهداری این پند، و بزرگی و بلندی مقام و منزلت آن را بیان کرد و فرمود: ﴿فِي صُحُفٖ مُّكَرَّمَةٖ﴾ در صحیفه‌هایی والا
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
مَّرْفُوْعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ ۟ۙ
((مَّرۡفُوعَةٖ مُّطَهَّرَةِۢ﴾) در صحیفه‌هایی والا و دارای مقام بلند و پاک و به دور از آفت‌ها است، و دست شیطان‌ها به آن نمی‌رسد.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
بِاَیْدِیْ سَفَرَةٍ ۟ۙ
بلکه این صحیفه‌ها ﴿بِأَيۡدِي سَفَرَةٖ﴾ در دست نویسندگانی است؛ و آنها فرشتگان می‌باشند که سفیران خدا در میان خدا و بندگانش هستند.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
كِرَامٍ بَرَرَةٍ ۟ؕ
﴿كِرَامِۢ بَرَرَةٖ﴾ دارای خیر و برکت فراوان‌اند، و دل‌ها و اعمالشان نیک وخوب است. و اینها روش‌هایی است که خداوند کتابش را با آن محافظت می‌نماید، و سفیران خود را به سوی پیامبران، از فرشتگان بزرگوار و نیرومند قرار داده، و شیطان‌ها راهی برای دسترسی به آن ندارند. و این ایجاب می‌نماید که به آن ایمان داشت و آن را پذیرفت
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
قُتِلَ الْاِنْسَانُ مَاۤ اَكْفَرَهٗ ۟ؕ
ولی با وجود این، انسان جز ناسپاسی چیزی را اختیار نکرده است. بنابراین خداوند متعال فرمود: ﴿قُتِلَ ٱلۡإِنسَٰنُ مَآ أَكۡفَرَهُۥ﴾ کشته باد انسان! چقدر نعمت خدا را ناسپاسی می‌کند و به شدت با حق مخالفت می‌ورزد، آن هم بعد از آنکه حق روشن گشته است
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
مِنْ اَیِّ شَیْءٍ خَلَقَهٗ ۟ؕ
و انسان از ناچیز و بی‌مقدارترین شیئ آفریده شده است.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
مِنْ نُّطْفَةٍ ؕ— خَلَقَهٗ فَقَدَّرَهٗ ۟ۙ
خداوند او را از آب ناچیزی آفریده و او را انسانی قرار داده که دارای ساختاری دقیق و اندام‌هایی متناسب است. و قدرت‌های ظاهری و باطنی او را محکم کرده است.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
ثُمَّ السَّبِیْلَ یَسَّرَهٗ ۟ۙ
﴿ثُمَّ ٱلسَّبِيلَ يَسَّرَهُۥ﴾ سپس دسترسی به اسباب دینی و دنیوی را برای او آسان گرداند، و راه را به او نشان داد، و او را با امر و نهی آزمود.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
ثُمَّ اَمَاتَهٗ فَاَقْبَرَهٗ ۟ۙ
﴿ثُمَّ أَمَاتَهُۥ فَأَقۡبَرَهُۥ﴾ بعد او را با دفن کردن گرامی می‌دارد، و انسان را چون دیگر حیوانات نگردانده که وقتی بمیرد لاشه‌اش روی زمین انداخته ‌شود.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
ثُمَّ اِذَا شَآءَ اَنْشَرَهٗ ۟ؕ
﴿ثُمَّ إِذَا شَآءَ أَنشَرَهُۥ﴾ سپس هر وقت بخواهد او را برای سزا و جزا زنده می‌نماید. پس خداوند به تنهایی به تدبیر انسان می‌پردازد، و او را به چنین حالت‌هایی درمی‌آورد، و او در این کارها شریکی ندارد.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
كَلَّا لَمَّا یَقْضِ مَاۤ اَمَرَهٗ ۟ؕ
اما انسان با وجود این، فرمانی را که خدا به او داده اجرا نمی‌کند؛ و فرضی که بر اوست ادا نمی‌نماید؛ بلکه همواره کوتاهی می‌ورزد.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
فَلْیَنْظُرِ الْاِنْسَانُ اِلٰى طَعَامِهٖۤ ۟ۙ
سپس خداوند او را به نگاه کردن و اندیشیدن در غذایش امر کرد، و اینکه چگونه بعد از طی مراحل مختلف بدو می‌رسد، و فرمود: (﴿فَلۡيَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ إِلَىٰ طَعَامِهِۦٓ)) انسان باید به خوراک خود بنگرد
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
اَنَّا صَبَبْنَا الْمَآءَ صَبًّا ۟ۙ
((أَنَّا صَبَبۡنَا ٱلۡمَآءَ صَبّٗا﴾) ما آب باران را به فراوانی و کثرت نازل کرده‌ایم.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
ثُمَّ شَقَقْنَا الْاَرْضَ شَقًّا ۟ۙ
﴿ثُمَّ شَقَقۡنَا ٱلۡأَرۡضَ شَقّٗا فَأَنۢبَتۡنَا فِيهَا﴾ سپس زمین را برای روئیدن گیاهان شکافتیم.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
فَاَنْۢبَتْنَا فِیْهَا حَبًّا ۟ۙ
((فَأَنۢبَتۡنَا فِيهَا﴾) و انواع گیاهان و خوراکی‌های لذیذ را در آن رویاندیم. ﴿حَبّٗا﴾ این شامل همۀ انواع دانه‌ها می‌شود.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
وَّعِنَبًا وَّقَضْبًا ۟ۙ
﴿وَعِنَبٗا وَقَضۡبٗا﴾ و انگور و سبزیجات خوردنی، ﴿وَزَيۡتُونٗا وَنَخۡلٗا﴾ و زیتون و درختان خرما را. این چهارتا را به طور خاص بیان کرد، چون فواید و منافع زیادی دارند.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
وَّزَیْتُوْنًا وَّنَخْلًا ۟ۙ
﴿وَعِنَبٗا وَقَضۡبٗا﴾ و انگور و سبزیجات خوردنی، ﴿وَزَيۡتُونٗا وَنَخۡلٗا﴾ و زیتون و درختان خرما را. این چهارتا را به طور خاص بیان کرد، چون فواید و منافع زیادی دارند.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
وَّحَدَآىِٕقَ غُلْبًا ۟ۙ
﴿وَحَدَآئِقَ غُلۡبٗا﴾ باغ‌هایی که درختان زیاد و انبوهی دارند.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
وَّفَاكِهَةً وَّاَبًّا ۟ۙ
﴿وَفَٰكِهَةٗ وَأَبّٗا﴾ و میوه از قبیل انگور و خرما و انار و غیره. «ابّ» علف‌هایی است که چهارپایان می‌خورند.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
مَّتَاعًا لَّكُمْ وَلِاَنْعَامِكُمْ ۟ؕ
بنابراین فرمود: ﴿مَّتَٰعٗا لَّكُمۡ وَلِأَنۡعَٰمِكُمۡ﴾ برای استفادۀ شما و چهارپایانتان که خداوند آنها را برای شما آفریده و برایتان رام کرده است. پس هرکس به این نعمت‌ها بنگرد، باید شکر پروردگارش را به جای آورد و به سوی او رو کند و به طاعت الهی روی آورد و اخبار او را تصدیق نماید.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
فَاِذَا جَآءَتِ الصَّآخَّةُ ۟ؗ
وقتی فریاد و صدای هراس‌انگیز قیامت -که از وحشت گوش‌ها را می‌خراشد و دل‌ها را پریشان می‌کند- فرا رسد.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ اَخِیْهِ ۟ۙ
مردم از وحشتی که می‌بینند و از شدت نیاز به اعمال گذشته، ﴿يَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِيهِ وَأُمِّهِۦ وَأَبِيهِ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِيهِ﴾ از عزیزترین کس و نزدیکانش که برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندانشان هستند می‌گریزند.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
وَاُمِّهٖ وَاَبِیْهِ ۟ۙ
مردم از وحشتی که می‌بینند و از شدت نیاز به اعمال گذشته، ﴿يَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِيهِ وَأُمِّهِۦ وَأَبِيهِ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِيهِ﴾ از عزیزترین کس و نزدیکانش که برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندانشان هستند می‌گریزند.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
وَصَاحِبَتِهٖ وَبَنِیْهِ ۟ؕ
مردم از وحشتی که می‌بینند و از شدت نیاز به اعمال گذشته، ﴿يَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِيهِ وَأُمِّهِۦ وَأَبِيهِ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِيهِ﴾ از عزیزترین کس و نزدیکانش که برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندانشان هستند می‌گریزند.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ یَوْمَىِٕذٍ شَاْنٌ یُّغْنِیْهِ ۟ؕ
چون در آن روز، ﴿لِكُلِّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُمۡ يَوۡمَئِذٖ شَأۡنٞ يُغۡنِيهِ﴾ هرکس به خودش مشغول است، و رهایی خودش برایش مهم‌تر است، و به کسی توجه نمی‌کند. پس در این وقت، مردم به دو گروهِ نیک‌بختان و بدبختان تقسیم می‌گردند.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
وُجُوْهٌ یَّوْمَىِٕذٍ مُّسْفِرَةٌ ۟ۙ
﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ مُّسۡفِرَةٞ﴾ نیک‌بختان چهره‌هایشان در آن روز شاد و درخشان است، چون می‌دانند که به نجات و نعمت‌ها دست یافته‌اند.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
ضَاحِكَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ ۟ۚ
﴿ضَاحِكَةٞ مُّسۡتَبۡشِرَةٞ﴾ چهره‌های نیک‌بختان خندان و شادان هستند.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
وَوُجُوْهٌ یَّوْمَىِٕذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ ۟ۙ
((وَوُجُوهٞ يَوۡمَئِذٍ عَلَيۡهَا غَبَرَةٞ﴾) و بر چهره‌هایی غبار غم و اندوه نشسته
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ ۟ؕ
((تَرۡهَقُهَا قَتَرَةٌ﴾) و تیرگی آنها را فرو می‌پوشاند، و از هر خیری ناامید گشته، و به شقاوت و هلاکت خود یقین می‌کنند.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
اُولٰٓىِٕكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ ۟۠
﴿أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَفَرَةُ ٱلۡفَجَرَةُ﴾ این گروه که چهره‌هایشان غبارآلود و تیره است، به نعمت خدا کفر ورزیده و آیات او را تکذیب کرده و بر ارتکاب آنچه خداوند حرام کرده است جرأت نموده‌اند. از خداوند می‌خواهیم که ما را بیامرزد و در امان دارد. بی‌گمان او بخشندۀ بزرگوار است.
আৰবী তাফছীৰসমূহ:
 
অৰ্থানুবাদ ছুৰা: ছুৰা আবাছা
ছুৰাৰ তালিকা পৃষ্ঠা নং
 
আল-কোৰআনুল কাৰীমৰ অৰ্থানুবাদ - الترجمة الفارسية - تفسير السعدي - অনুবাদসমূহৰ সূচীপত্ৰ

ترجمة تفسير السعدي إلى اللغة الفارسية.

বন্ধ