Check out the new design

Qurani Kərimin mənaca tərcüməsi - Fars dilinə tərcümə - Təfsir əs-Səadi. * - Tərcumənin mündəricatı


Mənaların tərcüməsi Surə: Loğman   Ayə:
اَلَمْ تَرَوْا اَنَّ اللّٰهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَّا فِی السَّمٰوٰتِ وَمَا فِی الْاَرْضِ وَاَسْبَغَ عَلَیْكُمْ نِعَمَهٗ ظَاهِرَةً وَّبَاطِنَةً ؕ— وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُّجَادِلُ فِی اللّٰهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَّلَا هُدًی وَّلَا كِتٰبٍ مُّنِیْرٍ ۟
خداوند با بیان نعمت‌هایش بر بندگان منت می‌گذارد، و آنها را به شکرگزاری و عدم غفلت فرا می‌خواند. پس می‌فرماید: ﴿أَلَمۡ تَرَوۡاْ﴾ آیا با چشم‌ها و دل‌هایتان مشاهده نکرده‌اید، ﴿أَنَّ ٱللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾ که خداوند آنچه را در آسمان‌هاست، از قبیل: ماه و خورشید و ستارگان همه را در جهت سود و نفع بندگان مسخر کرده است؛ و حیوانات و درختان و کشتزارها و رودها و معدن‌ها و امثال آن را که در زمین هستند، به نفع بندگان و برای آنها رام گردانیده است؟! همان‌گونه که می‌فرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا﴾ او [خداوند] است که همۀ آنچه را در زمین است، برایتان آفریده است. ﴿وَأَسۡبَغَ عَلَيۡكُمۡ نِعَمَهُۥ ظَٰهِرَةٗ وَبَاطِنَةٗ﴾ و نعمت‌های ظاهری و باطنی که ما انسان‌ها بخشی از آنها را نمی‌بینیم، فراوان به ما داده است؛ نعمت دنیا و نعمت دین، به دست آمدن منافع و دور شدن زیان‌ها! پس وظیفۀ شماست که با دوست داشتن نعمت دهنده، و کرنش و فروتنی برای او، و با کمک گرفتن از نعمت‌هایش در راستای اطاعت از او، و کمک نگرفتن از آنها در مسیر نافرمانی وی، سپاس او را به جای آورید. ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن﴾ اما با وجود این همه نعمت، برخی از مردم سپاس نعمت‌هایش را به‌جای نمی‌آورند، بلکه ناسپاسی می‌کنند؛ و به کسی که نعمت‌ها را به ما داده است، کفر می‌ورزند؛ و حقی را که خداوند کتاب‌هایش را با آن نازل فرموده، و پیامبرانش را به ‌همراه آن فرستاده است، انکار می‌نمایند. بنابراین ﴿يُجَٰدِلُ فِي ٱللَّهِ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَلَا هُدٗى وَلَا كِتَٰبٖ مُّنِيرٖ﴾ بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگری، دربارۀ خدا به مجادله و ستیز می‌پردازند؛ یعنی از باطل دفاع می‌کنند تا حق را در هم بشکنند؛ و دستوری را که پیامبر از جانب خدا آورده است مبنی بر اینکه فقط خدا را پرستش کنید، رد نمایند. مجادلۀ آنان، بدون بینش و علم است؛ و از روی دانش، مجادله نمی‌کنند تا به آنها اجازۀ سخن داده شود؛ نیز بر اساس هدایت، مجادله نمی‌کنند که در این هدایت به هدایت یافتگان اقتدا کرده باشند. پس جدال و ستیز آنان، نه پایۀ عقلی دارد؛ و نه بر اساس منقولات و آنچه که در کتاب‌ها آمده است، استوار می‌باشد؛ و نه از روی اقتدا به هدایت یافتگان است، بلکه مجادلۀ چنین کسانی دربارۀ خدا، بر اساس تقلید از پدران هدایت نایافته، بلکه گمراه و گمراه‏گرشان است.
Ərəbcə təfsirlər:
وَاِذَا قِیْلَ لَهُمُ اتَّبِعُوْا مَاۤ اَنْزَلَ اللّٰهُ قَالُوْا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ اٰبَآءَنَا ؕ— اَوَلَوْ كَانَ الشَّیْطٰنُ یَدْعُوْهُمْ اِلٰی عَذَابِ السَّعِیْرِ ۟
﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ﴾ و هنگامی که به آنان گفته شود از آنچه خداوند بر پیامبرانش نازل فرموده است، پیروی کنید؛ چون آن حق است، و با دلایل آشکاری آن را برایتان روشن گردانده است، ﴿قَالُواْ بَلۡ نَتَّبِعُ مَا وَجَدۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآ﴾ مخالفت کرده و می‌گویند: بلکه از چیزی پیروی می‌کنیم که پدران و نیاکان خود را بر آن یافته‌ایم. بنابراین آنچه را که پدران و نیاکان خود را بر آن یافته‌ایم، به‌خاطر گفتۀ هیچ کسی رها نمی‌کنیم. خداوند در رد استدلال آنها و پدرانشان فرمود: ﴿أَوَلَوۡ كَانَ ٱلشَّيۡطَٰنُ يَدۡعُوهُمۡ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلسَّعِيرِ﴾ مگر چنین نبوده است که شیطان، پدران آنها را به سوی آتش دوزخ فرا خواند، و آنان دعوت شیطان را پذیرفتند و به دنبال او حرکت کردند، و از زمرۀ شاگردان شیطان شدند، و سرگردانی بر آنها چیره شد؟! پس آیا باید از آنها پیروی کرد و راه آنان را درپیش گرفت؛ یا اینکه گمراهی پدرانشان، باید آنها را از در پیش گرفتن راه آنان برحذر دارد؟! و شیطان آنان و پدرانشان را بدین خاطر دعوت نمی‌کند که آنان را دوست دارد، بلکه از روی دشمنی و فریبکاری دعوتشان می‌کند، و در حقیقت پیروان شیطان دشمنان او هستند که مغلوب او گشته، و شیطان بر آنها مسلط شده است، و از اینکه آنها به سبب پذیرفتن دعوت او مستحق عذاب جهنم گردیده‌اند، شادمان است.
Ərəbcə təfsirlər:
وَمَنْ یُّسْلِمْ وَجْهَهٗۤ اِلَی اللّٰهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقٰی ؕ— وَاِلَی اللّٰهِ عَاقِبَةُ الْاُمُوْرِ ۟
﴿وَمَن يُسۡلِمۡ وَجۡهَهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِ﴾ و هر کس برای خداوند کرنش و فروتنی نماید، و با انجام دستورات الهی مطیع او باشد، و دین و عبادت را خالصانه برای او انجام دهد، ﴿وَهُوَ مُحۡسِنٞ﴾ در حالی که در آن فروتنی و مطیع بودن، نیکوکار باشد؛ یعنی عمل او مشروع بوده، و در آن از [سنت] پیامبر پیروی کرده باشد. به عبارتی دیگر هر کس با انجام همۀ عبادت‌ها منقاد و مطیع خدا گردد، در حالی که در انجام دادن این عبادت‌ها نیکوکار باشد؛ یعنی چنان خداوند را پرستش نماید که گویا او را می‌بیند؛ و اگر او را نمی‌بیند، خداوند وی را می‌بیند. یا می‌توان گفت: هر کس با ادای حقوق خدا، منقاد و مطیع او باشد، در حالی که با بندگان به نیکی رفتار می‌نماید و حقوق آنها را به جای می‌آورد. و همۀ این معانی متلازم یکدیگرند، و فرق چندانی با هم ندارند؛ زیرا خلاصۀ همۀ آنها این است که فرد باید تمامی دستورات دین را به صورت کامل و به صورتی که پذیرفته می‌شود، انجام دهد. پس هرکس چنین کرد، مسلمان و مطیع خدا گشته است، و ﴿ٱسۡتَمۡسَكَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰ﴾ به دستاویز محکمی چنگ زده است؛ دستاویزی که هر کس به آن چنگ زند، نجات می‌یابد؛ و از نابودی و هلاکت در امان خواهد بود، و به هر خیر و خوبی دست می‌یازد. و هر کس روی به خدای نیاورد و یا نیکوکار نباشد، به دستاویز سست و ضعیفی چنگ زده است. از این رو چیزی جز هلاکت و نابودی در پیش نخواهد داشت. ﴿وَإِلَى ٱللَّهِ عَٰقِبَةُ ٱلۡأُمُورِ﴾ و سرانجام کارها به سوی خداست. پس خداوند در میان بندگانش حکم می‌نماید، و آنها را بر حسب اعمالشان مجازات خواهد کرد. بنابراین بندگان باید برای آن روز آمادگی پیدا کنند.
Ərəbcə təfsirlər:
وَمَنْ كَفَرَ فَلَا یَحْزُنْكَ كُفْرُهٗ ؕ— اِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوْا ؕ— اِنَّ اللّٰهَ عَلِیْمٌۢ بِذَاتِ الصُّدُوْرِ ۟
﴿وَمَن كَفَرَ فَلَا يَحۡزُنكَ كُفۡرُهُۥٓ﴾ و هر کس که کافر شود، کفر او تو را غمگین نسازد؛ چرا که وظیفۀ دعوت و رساندن آن به گوش مردم، بر عهدۀ تو است، و آن را به نحو احسن انجام داده‌ای. پس بعد از این اگر کسی هدایت نشود، خداوند پاداش تو را می‌دهد؛ و به خاطر هدایت نیافتن مردم، جایی برای غمگین شدن وجود ندارد؛ چون اگر فردی که کافر می‌شود خیری در او ‌بود، خداوند او را هدایت می‌کرد. و نیز از این غمگین مباش که آنها بر دشمنی ورزیدن با تو جرأت می‌کنند، و به ستیز با تو بر می‌خیزند، و به کفر و گمراهی خود ادامه می‌دهند؛ نیز از این ناراحت مباش که عذاب خدا فوراً آنها را فرا نمی‌گیرد؛ زیرا ﴿إِلَيۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ فَنُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوٓاْ﴾ بازگشت آنان به سوی ما است، و ما آنها را از کفر و دشمنی‌شان، و تلاشی که برای خاموش کردن نور خدا انجام داده‌اند، و اذیت و آزاری که به پیامبران رسانده‌اند آگاه می‌سازیم. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُور﴾ بی‌گمان، خداوند به راز دل‌ها آگاه است؛ رازهایی که به زبان آورده نشده‌اند، پس آنچه که آشکار و پیداست چگونه خواهد بود؟!
Ərəbcə təfsirlər:
نُمَتِّعُهُمْ قَلِیْلًا ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ اِلٰی عَذَابٍ غَلِیْظٍ ۟
﴿نُمَتِّعُهُمۡ قَلِيلٗا﴾ آنان را اندکی در دنیا بهره‌مند می‌سازیم تا گناهشان بیشتر گردد، و عذابشان کامل‌تر شود، ﴿ثُمَّ نَضۡطَرُّهُمۡ إِلَىٰ عَذَابٍ غَلِيظٖ﴾ سپس آنها را به تحمل عذابی بزرگ و سخت وادار می‌کنیم؛ عذابی که بس بزرگ و شدید و دردناک است.
Ərəbcə təfsirlər:
وَلَىِٕنْ سَاَلْتَهُمْ مَّنْ خَلَقَ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضَ لَیَقُوْلُنَّ اللّٰهُ ؕ— قُلِ الْحَمْدُ لِلّٰهِ ؕ— بَلْ اَكْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُوْنَ ۟
﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ﴾ و اگر از این مشرکین که حق را تکذیب کرده‌اند بپرسی آسمان‌ها و زمین را چه کسی آفریده است؟ خواهند دانست که بت‌های آنها چیزی را نیافریده‌اند، ﴿لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُ﴾ و می‌گویند خداوند به تنهایی آسمان‌ها و زمین را آفریده است. ﴿قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ﴾ پس به طریقه‌ای الزام آور، و با استدلال به آنچه که بدان اعتراف و اقرار کرده‌اند، انکار و عدم پذیرش آنان را محکوم بگردان، و به آنها بگو: ستایش خدایی را که نور را آشکار نمود، و خودتان را علیه خویشتن به اعتراف وا داشت. پس اگر آنها این حقیقت را می‌دانستند، یقین می‌کردند که فقط باید خداوندِ برحق و یگانه را پرستش نمود. ﴿بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ﴾ ولی بیشترشان نمی‌دانند؛ بنابراین چیزهای دیگری را از سر شک و تردید -نه از روی بینش و آگاهی- شریک خدا قرار داده‌اند. سپس این دو آیه را به عنوان نمونه‌ای از گستردگی صفت‌های خداوند بیان کرد تا بندگانش را به شناخت و محبت خویش و یگانه پرستی و اخلاص فرا بخواند.
Ərəbcə təfsirlər:
لِلّٰهِ مَا فِی السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ ؕ— اِنَّ اللّٰهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیْدُ ۟
پس فراگیر بودن فرمانروایی‌اش را بیان کرد و فرمود: همۀ آنچه که در آسمان‌ها و زمین است، و تمامی جهان بالا و پایین، قلمرو پادشاهی و فرمانروایی خداست؛ و با دستورات تقدیری و فرمان‌های شرعی و جزایی خویش بر آن حکمرانی می‌کند. و همه، بندگان اویند و تحت تدبیر و مسخر او هستند؛ و کوچک‌ترین چیزی از فرمانروایی در دست آنها نیست؛ و خداوند توانگر بی‌نیاز است؛ پس به آنچه که آفریده‌هایش بدان نیاز دارند، نیازی ندارد. ﴿مَآ أُرِيدُ مِنۡهُم مِّن رِّزۡقٖ وَمَآ أُرِيدُ أَن يُطۡعِمُونِ﴾ من از آنها روزی نمی‌طلبم، و نمی‌خواهم مرا خوراک و روزی بدهند. و عمل پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان کوچک‌ترین فایده‌ای به خدا نمی‌رساند، بلکه عملشان به خودشان فایده می‌رساند، و خداوند از آنها و از اعمالشان بی‌نیاز است. و از مصادیق توانگری و بی‌نیازی‌اش این است که آنان را در دنیا و آخرتشان بی‌نیاز کرده است. سپس خداوند از گستردگی حمد و ستایش خود خبر داد و فرمود: حمد و ستایش او، از لوازم ذاتش است، و او از همه جهات ستوده می‌باشد. پس او در ذات و صفاتش ستوده است؛ و به خاطر هر صفتی از صفاتش، سزاوار کامل‌ترین ستایش می‌باشد؛ چون صفت‌های او سرشار از عظمت و بزرگی هستند. و به خاطر همۀ آنچه که آفریده و انجام داده، و بر همۀ آنچه که بدان دستور داده و یا از آن نهی کرده است، ستایش می‌شود. نیز به خاطر همۀ آنچه که در رابطه با بندگانش به اجرا درآورده، و به خاطر آنچه که در میان بندگانش در دنیا و آخرت حکم و داوری می‌نماید، مورد ستایش است.
Ərəbcə təfsirlər:
وَلَوْ اَنَّمَا فِی الْاَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ اَقْلَامٌ وَّالْبَحْرُ یَمُدُّهٗ مِنْ بَعْدِهٖ سَبْعَةُ اَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمٰتُ اللّٰهِ ؕ— اِنَّ اللّٰهَ عَزِیْزٌ حَكِیْمٌ ۟
سپس خداوند از گستردگی سخن و عظمت گفته‌هایش خبر داد، و این عظمت را چنان شرح داد که کاملاً در قلب‌ها اثر می‌گذارد، و به دل می‌نشیند، و عقل‌ها را حیران می‌گرداند، و خردمندان و ارباب بینش را به سیر و سلوک در راه شناخت آن وا می‌دارد. پس فرمود: ﴿وَلَوۡ أَنَّمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ مِن شَجَرَةٍ أَقۡلَٰمٞ وَٱلۡبَحۡرُ يَمُدُّهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦ سَبۡعَةُ أَبۡحُرٖ﴾ و اگر همۀ درختانی که روی زمین هستند، قلم شوند؛ و دریا جوهر گردد، و هفت دریا به این دریا اضافه شوند؛ این قلم‌ها شکسته می‌شوند، و از بین می‌روند؛ و دریاهایی که مرکب و جوهر گردیده‌اند، تمام می‌شوند، اما سخنان خدا پایان نمی‌پذیرند. و این مبالغه نیست که حقیقت نداشته باشد، بلکه خداوند می‌داند که عقل‌ها از احاطه و درک کامل صفت‌هایش قاصرند، و می‌داند شناخت بندگان نسبت به خدایشان، بهترین نعمتی است که پروردگار به آنها داده؛ و بزرگ‌ترین فضیلتی است که بندگان به دست آورده‌اند. اما بندگان به صورت کامل آن را درک نمی‌کنند؛ ولی آنچه که همه‌اش را نمی‌توان دریافت، همه‌اش را هم نمی‌توان رها کرد؛ از این رو خداوند بندگان را آگاه ساخت تا دل‌هایشان روشن گردد، و از آنچه که بدان رسیده‌اند به آنچه که به آن دست نیافته‌اند، استدلال کنند؛ و همان چیزی را بگویند که برترین آنها و کسی که آگاهی‌اش از همه نسبت به پروردگار بیشتر بود، گفته است: «نمی‌توانیم تو را کاملاً ستایش کنیم، تو آن گونه هستی که خودت را ستایش کرده‌ای.» وگرنه مسئله از این نیز فراتر می‌باشد، و این مثال فقط برای نزدیک کردن مفهومی است که فهم و ذهن آدمی به آن نمی‌رسد، وگرنه حتی چنانچه درختان چندین برابر شوند، و دریاها چندین برابر گردند، باز تمام شدن آنها متصور است؛ چون مخلوق و آفریده هستند، ولی نمی‌توان تصور کرد که کلام خدا تمام ‌شود، بلکه دلیل شرعی و عقلی مارا راهنمایی می‌کند که کلام خدا تمام شدنی نیست و پایانی ندارد. پس همه چیز تمام می‌شود جز خداوند و صفاتش. ﴿وَأَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ ٱلۡمُنتَهَىٰ﴾ و همانا پایان همه چیز به سوی پروردگارت است. و هرگاه عقل، حقیقت اول و آخر بودن خدا را تصور کند؛ و هرچه را از زمان‌های گذشته در ذهن فرض نماید، خداوند قبل از آن بوده است؛ و هرچه را از زمان‌های آینده در ذهن فرض کند، خداوند بعد از آن نیز وجود دارد و پایانی ندارد؛ و خداوند در همۀ اوقات فرمان می‌دهد و سخن می‌گوید؛ و هرطور که بخواهد عمل می‌کند؛ و هرگاه کاری را بخواهد هیچ چیزی نمی‌تواند مانع گفته‌ها و کارهایش شود؛ هرگاه عقل این را تصور نماید، می‌داند مثالی که خداوند برای سخن خود زده است، برای این است تا بندگان چیزی از آن را دریابند، وگرنه مسئله از این هم بالاتر و بزرگ‌تر می‌باشد. سپس خداوند، بزرگی قدرت و کمال فرزانگی و حکمت خویش را بیان کرد و فرمود: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ﴾ همانا خداوند توانمند است، و همۀ توانمندی از آن اوست؛ و هیچ قدرتی در جهان بالا و پایین وجود ندارد مگر اینکه از جانب اوست؛ و او با قدرت خویش همۀ آفریده‌ها را مقهور و مغلوب گردانیده، و در آنها تصرف نموده است، و به تدبیر امور آنها می‌پردازد. و با حکمت خویش آفریده‌ها را آفریده، و آن را با حکمت آغاز نموده است، و هدف و مقصود از آن را نیز سراسر حکمت قرار داده است، همچنین امر و نهی او از سر حکمت به وجود آمده است، و هدفی که از آن مد نظر بوده است، حکمت می‌باشد. پس او در آفرینش، و فرمانش دارای حکمت می‌باشد.
Ərəbcə təfsirlər:
مَا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ اِلَّا كَنَفْسٍ وَّاحِدَةٍ ؕ— اِنَّ اللّٰهَ سَمِیْعٌ بَصِیْرٌ ۟
سپس خداوند عظمت قدرت وکمال آن را بیان نمود، و اینکه عقل نمی‌تواند آن [=عظمت و قدرت] را تصور نماید. پس فرمود: ﴿مَّا خَلۡقُكُمۡ وَلَا بَعۡثُكُمۡ إِلَّا كَنَفۡسٖ وَٰحِدَةٍ﴾ آفرینش شما و برانگیختن‌تان جز مانند آفرینش و برانگیختن یک تن نیست. و این چیزی است که عقل‌ها را حیران می‌سازد. آفرینش همۀ مردم -با اینکه زیادند- و زنده کردن آنها در یک چشم به هم زدن پس از مردنشان، و بعد از اینکه از هم پاشیده شدند، مانند آفرینش یک تن است! بنابراین بعید دانستن رستاخیز و زنده شدن پس از مرگ، و سزا و جزا دادن به خاطر اعمال، دلیلی جز جهل و نا آگاهی از عظمت و قدرت خدا ندارد. سپس این را بیان نمود که شنوایی او، همۀ شنیدنی‌ها را احاطه دارد؛ و بینایی‌اش همۀ دیدنی‌ها را می‌بیند. و فرمود: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٌ﴾ همانا خداوند شنوای بیناست.
Ərəbcə təfsirlər:
 
Mənaların tərcüməsi Surə: Loğman
Surələrin mündəricatı Səhifənin rəqəmi
 
Qurani Kərimin mənaca tərcüməsi - Fars dilinə tərcümə - Təfsir əs-Səadi. - Tərcumənin mündəricatı

Təfsir əs-Səadinin Fars dilinə tərcüməsi.

Bağlamaq