Check out the new design

Translation of the Meanings of the Noble Qur'an - Persian Translation - As-Saadi's interpretation * - Translations’ Index


Translation of the meanings Surah: Al-An‘ām   Ayah:
ثَمٰنِیَةَ اَزْوَاجٍ ۚ— مِنَ الضَّاْنِ اثْنَیْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَیْنِ ؕ— قُلْ ءٰٓالذَّكَرَیْنِ حَرَّمَ اَمِ الْاُنْثَیَیْنِ اَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ اَرْحَامُ الْاُنْثَیَیْنِ ؕ— نَبِّـُٔوْنِیْ بِعِلْمٍ اِنْ كُنْتُمْ صٰدِقِیْنَ ۟ۙ
حیواناتی را که خدا به بندگانش ارزانی نموده، و آنها را حلال و پاکیزه قرار داده، به صورت مشروح بیان کرده و فرموده است: ﴿ثَمَٰنِيَةَ أَزۡوَٰجٖۖ مِّنَ ٱلضَّأۡنِ ٱثۡنَيۡنِ﴾ هشت جفت‌اند، از گوسفند دو تا نر و ماده، ﴿وَمِنَ ٱلۡمَعۡزِ ٱثۡنَيۡنِ﴾ و از بز دو تا آفریده است، پس شدند چهار تا، و همه در آنچه که خدا حلال کرده است، داخل‌اند و میان آنها فرقی نیست. پس به این سخت‌گیران و کسانی که چیزهایی از آن را حرام قرار داده و چیزهایی را حرام قرار نمی‌دهند، یا برخی از آن را بر زنان حرام می‌کنند و همان قسمت را برای مردان حلال می‌دانند، در قالبی الزام آور به آنان بگو: بین آنچه آنها جایز قرار داده و میان آنچه حرام کرده‌اند، فرقی وجود ندارد. ﴿ءَآلذَّكَرَيۡنِ﴾ [بگو: ] آیا خداوند گوسفندان وبزهای نر را،﴿حَرَّمَ﴾ حرام کرده است؟ زیرا شما این را به طور عام و فراگیر نمی‌گویید.﴿أَمِ ٱلۡأُنثَيَيۡنِ﴾ یا گوسفندان و بزهای ماده ‌را؟ این سخن شما نیست، چراکه شما نمی‌گویید از این دو نوع، تنها حیوانات نر یا تنها حیوانات ماده حرام‌اند. آنچه که باقی می‌ماند این است که اگر در شکم ماده‌ها، جنین نر یا جنین ماده باشد، و یا در شکمشان جنین نامعلومی باشد. پس فرمود: ﴿أَمَّا ٱشۡتَمَلَتۡ عَلَيۡهِ أَرۡحَامُ ٱلۡأُنثَيَيۡنِ﴾ یا آنچه را میش ماده یا بز ماده در شکم داشته باشد، حرام می‌دانید، و از نظر شما فرقی نمی‌کند که آنچه در شکم دارند، نر باشد یا ماده؟ شما این گفته را نیز نمی‌گویید. پس وقتی که هیچ‌یک از این سه‌گفته، متعلق به شما نیست که تمام حالت‌های حیوانات در این اقسام منحصر است، به چه راهی می‌روید؟! و چه می‌گویید؟! ﴿نَبِّ‍ُٔونِي بِعِلۡمٍ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ﴾ مرا از روی آگاهی و دانش باخبر سازید اگر در گفتار و ادعایتان راست می‌گویید. و مشخص است که آنها نمی‌توانند جز یکی از این سه گفته را بگویند؛ زیرا غیر از این سه مورد، در عقل نمی‌گنجد. و آنها یکی از این سه گفتۀ مذکور را نمی‌گویند، بلکه می‌گویند: برخی از چهارپایان ـ‌که آنها از سوی خود اصطلاحاتی برایشان گذاشته‌اندـ بر زنان حرام می‌باشند، نه بر مردان. یا در برخی از اوقات حرام هستند. و یا گفته‌هایی از این قبیل، که بدون شک مصدر و منبع آن جهل مرکب و عقل‌های منحرف و آرای فاسد می‌باشد، و خداوند بر صحت آن دلیلی نازل نکرده است، و آنان نیز بر راستی‌اش دلیل و حجتی ارائه نکرده‌اند.
Arabic explanations of the Qur’an:
وَمِنَ الْاِبِلِ اثْنَیْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَیْنِ ؕ— قُلْ ءٰٓالذَّكَرَیْنِ حَرَّمَ اَمِ الْاُنْثَیَیْنِ اَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ اَرْحَامُ الْاُنْثَیَیْنِ ؕ— اَمْ كُنْتُمْ شُهَدَآءَ اِذْ وَصّٰىكُمُ اللّٰهُ بِهٰذَا ۚ— فَمَنْ اَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرٰی عَلَی اللّٰهِ كَذِبًا لِّیُضِلَّ النَّاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ ؕ— اِنَّ اللّٰهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّٰلِمِیْنَ ۟۠
سپس مطلب فوق را در مورد شتر و گوسفند نیز تکرار کرد. و پس از آنکه باطل بودن گفتۀ آنان را بیان کرد، طوری با آنها سخن گفت که راهی جز پیروی از شریعت خدا برای آنان باقی نگذاشت: ﴿أَمۡ كُنتُمۡ شُهَدَآءَ إِذۡ وَصَّىٰكُمُ ٱللَّهُ بِهَٰذَا﴾ یعنی شما ادعایی بیش ندارید و هیچ دلیلی برای اثبات صدق و صحت آن ندارید، جز اینکه از سرِ هوی و هوس بگویید: «خداوند ما را به این سفارش نموده و به ما وحی کرده است، همان‌طور که بر پیامبرانش وحی فرستاده است. و پیامی که خداوند به ما وحی کرده است، با آنچه پیامبران، مردم را به سوی آن دعوت می‌کنند و کتاب‌ها بر آن نازل شده‌اند، مخالف است.» و این دروغ و افترایی است که همه آن را می‌دانند. بنابراین فرمود: ﴿فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبٗا لِّيُضِلَّ ٱلنَّاسَ بِغَيۡرِ عِلۡمٍ﴾ پس کیست ستمگرتر از کسی که بر خدا دروغ ببندد تا مردم را بدون علم و آگاهی گمراه سازد؟ یعنی هدف وی از دروغ گفتن و نسبت دادن دروغ به خدا، گمراه نمودن بندگان خدا از راه وی است. و برای توجیه عمل خود، دلیل و حجتی از عقل و شرع ندارد. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ همانا خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی‌کند؛ کسانی که جز ظلم و ستم و دروغ بستن بر خدا بلد نیستند، و چیزی دیگر را نمی‌خواهند.
Arabic explanations of the Qur’an:
قُلْ لَّاۤ اَجِدُ فِیْ مَاۤ اُوْحِیَ اِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلٰی طَاعِمٍ یَّطْعَمُهٗۤ اِلَّاۤ اَنْ یَّكُوْنَ مَیْتَةً اَوْ دَمًا مَّسْفُوْحًا اَوْ لَحْمَ خِنْزِیْرٍ فَاِنَّهٗ رِجْسٌ اَوْ فِسْقًا اُهِلَّ لِغَیْرِ اللّٰهِ بِهٖ ۚ— فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَّلَا عَادٍ فَاِنَّ رَبَّكَ غَفُوْرٌ رَّحِیْمٌ ۟
وقتی خداوند مشرکین را به خاطر آنکه حلال را حرام کردند و آن را به خدا نسبت دادند، مذمّت کرد، و گفته‌هایشان را باطل شمرد، پیامبرش را دستور داد تا آنچه را که خدا بر مردم حرام نموده است برایشان بیان کند، تا بدانند هر چیزی که خارج از آن دایره ‌باشد، حلال است. و هر کس حرام بودن آن را به خدا نسبت دهد، دروغگو است، و یاوه می‌گوید؛ چون تحریم، جز از طرف خدا و بر زبان پیامبرش انجام نمی‌گیرد. و خدا به پیامبرش فرموده است: ﴿قُل لَّآ أَجِدُ فِي مَآ أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٖ يَطۡعَمُهُۥٓ﴾ بگو: در آنچه به من وحی شده است بر هیچ خورنده‌ای چیزی را نمی‌یابم که خوردنش حرام باشد. البته در اینجا از موضوع تحریم و عدم تحریم، استفادۀ از این چیزها در غیر مسألۀ «خوردن» بحث نشده است، [بلکه فقط به موضوع تحریم و عدم تحریم در مسألۀ خوردن پرداخته شده است].﴿ إِلَّآ أَن يَكُونَ مَيۡتَةً﴾ مگر مردار؛ و آن حیوانی است که بدون ذبح شرعی مرده باشد، چنین حیوانی حلال نیست. همان طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةُ وَٱلدَّمُ وَلَحۡمُ ٱلۡخِنزِيرِ﴾ حیوان مردار و خون و گوشت خوک بر شما حرام شده است. ﴿أَوۡ دَمٗا مَّسۡفُوحًا﴾ یا خون جاری، و آن خونی است که از حیوانی که ذبح می‌شود، بیرون می‌آید، و ماندنِ آن در بدن حیوان، به کسی که آن را بخورد آسیب می‌رساند. اما وقتی از جسم بیرون بیاید، زیانِ خوردنِ گوشت برطرف می‌شود. و مفهوم کلام، آن است خونی که بعد از ذبح در گوشت و رگ‌ها باقی می‌ماند، حلال و پاک است. ﴿أَوۡ لَحۡمَ خِنزِيرٖ فَإِنَّهُۥ رِجۡسٌ﴾ یا گوشت خوک. همۀ موارد سه گانه پلید، آلوده و مضر است. و خداوند نسبت به شما مهربان است و به خاطر اینکه شما را از نزدیک شدن به آلودگی‌ها و ناپاکی‌ها دور نماید، آنها را حرام نموده است. ﴿أَوۡ فِسۡقًا أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦ﴾ یا اینکه حیوان سر بریده شده برای غیر خدا، اعم از بت‌ها و خدایانی که مشرکین می‌پرستند، ذبح شده باشد. پس این، از جملۀ امور فسق‌آور است. فسق؛ یعنی بیرون رفتن از دایرۀ طاعت خدا به سوی نافرمانی او.﴿فَمَنِ ٱضۡطُرَّ﴾ با وجود این، هرکس به ناچار خوردن این چیزهای حرام باشد؛ یعنی نیاز و ضرورت، او را به خوردن چیزی از آن وادار کند، به این صورت که چیزی نداشته باشد و از تلف شدن خودش بترسد. ﴿غَيۡرَ بَاغٖ﴾ و در غیرحالت اضطرار، خواهان خوردن آن نباشد. ﴿وَلَا عَادٖ﴾ و از حد نگذرد، و بیش از نیاز نخورد.﴿فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ﴾ بدون شک پروردگارت آمرزنده و مهربان است. پس هرکس دارای چنین حالتی باشد، خداوند او را می‌آمرزد. علما در مورد حصر مذکور در این آیه اختلاف دارند، هرچند که امور حرام دیگری هست که در این آیه ذکر نشده است، مانند خوردن گوشت درندگان و پرندگانی که دارای چنگال هستند، و امثال آن. پس برخی از علما گفته‌اند: این آیه قبل از تحریم موارد دیگری که در این آیه ذکر نشده‌اند، نازل شده است. به همین جهت حصر مذکور در این آیه، با تحریمی که پس از آن وارد شده است، مخالفتی ندارد ، چون در آن وقت پیامبر آن را در آنچه به او وحی شده، نیافته بود. و برخی گفته‌اند: این آیه سایر چیزهایی را که حرام هستند دربرمی‌گیرد؛ برخی را به صراحت دربر گرفته، و برخی را از طریق مفهوم و عمومِ علت شامل می‌شود؛ زیرا خداوند علت حرمت خوردن مردار، خون و گوشت خوک، یا فقط گوشت خوک را این گونه بیان کرده است: ﴿فَإِنَّهُۥ رِجۡسٌ﴾ که آن پلید است، و این صفتی است که شامل هر چیز حرامی می‌شود؛ زیرا چیزهای حرام، همه پلید و ناپاک‌اند، و آن را به خاطر حفاظت از بندگانش و صیانت از کرامتشان حرام کرده است. و مشروح و تفاصیل اشیاء پلید و حرام، از سنت گرفته می‌شود؛ زیرا سنت، قرآن را تفسیر و هدف و منظور آن را بیان می‌کند. پس وقتی خداوند از میان خوراکی‌ها جز آنچه را که ذکر شد، حرام نکرده است ـ و منبع تحریم جز شریعت خدا چیزی نمی‌تواند باشد ـ این دلالت می‌نماید که مشرکین؛ آن کسانی که روزیِِ خدا را حرام کردند، بر خدا دروغ بسته و از طرف خود چیزهایی را به دروغ به او نسبت دادند. و اگر خداوند در این آیه خوک را ذکر نکرده بود، به احتمال قوی می‌توانستیم بگوییم عبارت و سیاق آیه در رابطه با نقض گفته‌های گذشتۀ مشرکین در رابطه با تحریم چهارپایان می‌باشد؛ مشرکینی که حلالِ خدا را بر حسب آنچه نفسشان برای آنها زیبا جلوه داده بود، تحریم می‌کردند. درحالی که در میان چهارپایان چیزی جز آنچه در آیه ذکر شده است، حرام نیست، و آن عبارت است از مردار و آنچه که با یاد غیر خدا ذبح شده است. اما سایر موارد حلال می‌باشند. و شاید ذکر خوک در اینجا ـ بنا بر این احتمال ـ به همین مناسبت باشد که برخی از جاهلان، خوک را در زمرۀ چهارپایان قرار داده و آن را نوعی گوسفند می‌پندارند. همان‌طور که نصارای جاهل و امثالشان آن را گوسفند می‌پندارند، و آن را مانند چهارپایان پرورش داده و حلال می‌دانند، و بین آن و چهارپایان فرقی نمی‌گذارند. پس همۀ چیزهایی که بر این امت حرام شده است به خاطر پاک کردن آنان از پلیدی و صیانت از کرامت آنهاست.
Arabic explanations of the Qur’an:
وَعَلَی الَّذِیْنَ هَادُوْا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِیْ ظُفُرٍ ۚ— وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ شُحُوْمَهُمَاۤ اِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُوْرُهُمَاۤ اَوِ الْحَوَایَاۤ اَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ؕ— ذٰلِكَ جَزَیْنٰهُمْ بِبَغْیِهِمْ ۖؗ— وَاِنَّا لَصٰدِقُوْنَ ۟
اما آنچه بر اهل‌کتاب حرام شده است، برخی پاکیزه است ولی بر آنها حرام است، و این به‌خاطر کیفر و سزای آنها بوده است. بنابراین فرمود: ﴿وَعَلَى ٱلَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٖ﴾ و هر حیوان ناخن‌داری مانند شتر و امثال آن را بر یهودیان حرام کردیم. ﴿وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ وَٱلۡغَنَمِ حَرَّمۡنَا عَلَيۡهِمۡ﴾ و از گاو و گوسفند، برخی از اجزای آن را بر آنان حرام کردیم که عبارت است از ﴿شُحُومَهُمَآ﴾ پیه و چربیِ گاو و گوسفند. و تمام پیه‌ها و چربی‌های آن حرام نیست، بلکه پیه و چربیِ دمبه و آن لایۀ نازکی از پیه که شکمبه و امعا را فرا گرفته است، حرام می‌باشد. بنابراین چربیِ حلال آن را استثنا کرد و فرمود: ﴿إِلَّا مَا حَمَلَتۡ ظُهُورُهُمَآ أَوِ ٱلۡحَوَايَآ﴾جز آنچه که بر پشت آنها قرار دارد و یا آن چربی که با روده‌ها آغشته است. ﴿أَوۡ مَا ٱخۡتَلَطَ بِعَظۡمٖ﴾ یا آن بخش از چربی که با استخوان آمیخته باشد. ﴿ذَٰلِكَ﴾ این تحریم بر یهودیان، ﴿جَزَيۡنَٰهُم بِبَغۡيِهِمۡ﴾ به سبب ستم و تجاوزشان بر حقوق خدا و بندگان خدا بود، و خداوند این چیزها را بر آنان حرام نمود، تا آنها را بدین وسیله کیفر و عقوبت دهد. ﴿وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ﴾ و هرآینه ما در هر آنچه می‌گوییم و انجام می‌دهیم و حکم می‌کنیم، راستگو و راستکار هستیم. و چه کسی از خدا راستگوتر است، و چه کسی بهتر از خدا داوری می‌کند برای قومی که یقین دارند!
Arabic explanations of the Qur’an:
 
Translation of the meanings Surah: Al-An‘ām
Surahs’ Index Page Number
 
Translation of the Meanings of the Noble Qur'an - Persian Translation - As-Saadi's interpretation - Translations’ Index

Translation of Saadi's interpretation into Persian

close