Fassarar Ma'anonin Alqura'ni - الترجمة الفارسية - تفسير السعدي * - Teburin Bayani kan wasu Fassarori


Fassarar Ma'anoni Sura: Suratu Almudaffifeen   Aya:

سوره مطففين

وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِیْنَ ۟ۙ
﴿وَيۡلٞ لِّلۡمُطَفِّفِينَ﴾ «ویل» کلمۀ عذاب و عقاب است.
Tafsiran larabci:
الَّذِیْنَ اِذَا اكْتَالُوْا عَلَی النَّاسِ یَسْتَوْفُوْنَ ۟ؗۖ
و «مطففین» را خداوند این گونه تفسیر کرده است: ﴿ٱلَّذِينَ إِذَا ٱكۡتَالُواْ عَلَى ٱلنَّاسِ يَسۡتَوۡفُونَ﴾ کسانی که وقتی برای خود پیمانه می‌زنند، به تمام و کمال و بدون کم و کاست از مردم دریافت می‌دارند.
Tafsiran larabci:
وَاِذَا كَالُوْهُمْ اَوْ وَّزَنُوْهُمْ یُخْسِرُوْنَ ۟ؕ
﴿وَإِذَا كَالُوهُمۡ أَو وَّزَنُوهُمۡ يُخۡسِرُونَ﴾ و هنگامی که می‌خواهند حق مردم را که بر آنهاست وزن کنند و بدهند، از آن می‌کاهند و به اندازۀ لازم نمی‌دهند. از آن کم می‌کنند، یا به وسیلۀ پیمانه و ترازویی که کم نشان می‌دهند حق آنها را پایمال می‌کنند، و یا اینکه پیمانه و ترازو را پر نمی‌کنند و یا از راه‌های دیگری از حق مردم می‌کاهند. پس کسی که به زور و یا از راه دزدی اموال مردم را از دستشان می‌گیرد، به طریق اولی سزاوار چنین عذابی است. آیه دلالت می‌کند که انسان همچنان که حق خود را از مردم می‌گیرد، باید حق مردم را نیز در معاملات به آنها بدهد. بلکه حجت و سخن هم در این داخل است، پس همان‌طور که عادت بر این است که دو فردِ مناظره‌گر هریک می‌کوشد تا دلایل خود را ارائه بدهد، بر او لازم است که دلیل طرف خودش را که خود آن را نمی‌داند بیان کند. و همان‌طور که به دلایل خود می‌نگرد، دلایل طرف را هم نگاه کند. و در اینجا، انصاف، از تعصب؛ و فروتنی، از تکبر؛ و خردمندی، از بی‌خردی مشخص می‌گردد. از خداوند می‌خواهیم که ما را بر انجام هر کار خیری توفیق دهد.
Tafsiran larabci:
اَلَا یَظُنُّ اُولٰٓىِٕكَ اَنَّهُمْ مَّبْعُوْثُوْنَ ۟ۙ
سپس خداوند کاهندگان را تهدید کرد، و از حالتشان و از آنچه که بر آن بودند اظهار شگفتی نمود و فرمود: ﴿أَلَا يَظُنُّ أُوْلَٰٓئِكَ أَنَّهُم مَّبۡعُوثُون لِيَوۡمٍ عَظِيمٖ يَوۡمَ يَقُومُ ٱلنَّاسُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ «پس آنچه به آنها جرأت داد که از حقوق مردم بکاهند، ایمان نداشتن آنها به روز قیامت است؛ و اگر به قیامت ایمان ‌داشتند و می‌دانستند روزی در پیشگاه خدا می‌ایستند و آنها را در مورد همه چیز بازخواست می‌کند، از این کارها دست می‌کشیدند و از آن توبه می‌کردند.»
Tafsiran larabci:
لِیَوْمٍ عَظِیْمٍ ۟ۙ
سپس خداوند کاهندگان را تهدید کرد، و از حالتشان و از آنچه که بر آن بودند اظهار شگفتی نمود و فرمود: ﴿أَلَا يَظُنُّ أُوْلَٰٓئِكَ أَنَّهُم مَّبۡعُوثُون لِيَوۡمٍ عَظِيمٖ يَوۡمَ يَقُومُ ٱلنَّاسُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ «پس آنچه به آنها جرأت داد که از حقوق مردم بکاهند، ایمان نداشتن آنها به روز قیامت است؛ و اگر به قیامت ایمان ‌داشتند و می‌دانستند روزی در پیشگاه خدا می‌ایستند و آنها را در مورد همه چیز بازخواست می‌کند، از این کارها دست می‌کشیدند و از آن توبه می‌کردند.»
Tafsiran larabci:
یَّوْمَ یَقُوْمُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعٰلَمِیْنَ ۟ؕ
سپس خداوند کاهندگان را تهدید کرد، و از حالتشان و از آنچه که بر آن بودند اظهار شگفتی نمود و فرمود: ﴿أَلَا يَظُنُّ أُوْلَٰٓئِكَ أَنَّهُم مَّبۡعُوثُون لِيَوۡمٍ عَظِيمٖ يَوۡمَ يَقُومُ ٱلنَّاسُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ «پس آنچه به آنها جرأت داد که از حقوق مردم بکاهند، ایمان نداشتن آنها به روز قیامت است؛ و اگر به قیامت ایمان ‌داشتند و می‌دانستند روزی در پیشگاه خدا می‌ایستند و آنها را در مورد همه چیز بازخواست می‌کند، از این کارها دست می‌کشیدند و از آن توبه می‌کردند.»
Tafsiran larabci:
كَلَّاۤ اِنَّ كِتٰبَ الْفُجَّارِ لَفِیْ سِجِّیْنٍ ۟ؕ
خداوند متعال می‌فرماید: ﴿كَلَّآ إِنَّ كِتَٰبَ ٱلۡفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٖ﴾ به درستی که نامۀ اعمال بدکاران در سجین است. و این همۀ بدکاران را از نوع کافران و منافقان و فاسقان شامل می‌شود.
Tafsiran larabci:
وَمَاۤ اَدْرٰىكَ مَا سِجِّیْنٌ ۟ؕ
و «سجّین» را چنین تفسیر کرد: ﴿وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا سِجِّينٞ كِتَٰبٞ مَّرۡقُومٞ﴾ کتابی است که اعمال پلید و زشت آنها در آن نوشته شده است. «سجّین» جای تنگ و دشواری است. «سجّین» ضد «علّیّین» است. «علیین» محلی است که نامۀ اعمال نیکوکاران در آن قرار دارد، همچنان که بیان خواهد شد. و گفته شده «سجین» زیرزمین هفتم قرارگاه بدکاران است.
Tafsiran larabci:
كِتٰبٌ مَّرْقُوْمٌ ۟ؕ
و «سجّین» را چنین تفسیر کرد: ﴿وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا سِجِّينٞ كِتَٰبٞ مَّرۡقُومٞ﴾ کتابی است که اعمال پلید و زشت آنها در آن نوشته شده است. «سجّین» جای تنگ و دشواری است. «سجّین» ضد «علّیّین» است. «علیین» محلی است که نامۀ اعمال نیکوکاران در آن قرار دارد، همچنان که بیان خواهد شد. و گفته شده «سجین» زیرزمین هفتم قرارگاه بدکاران است.
Tafsiran larabci:
وَیْلٌ یَّوْمَىِٕذٍ لِّلْمُكَذِّبِیْنَ ۟ۙ
﴿وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ﴾ وای به حال تکذیب‌کنندگان
Tafsiran larabci:
الَّذِیْنَ یُكَذِّبُوْنَ بِیَوْمِ الدِّیْنِ ۟ؕ
((ٱلَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوۡمِ ٱلدِّينِ﴾) آنهایی که روز جزا را تکذیب می‌کنند. سپس خداوند در آن روز مردم را در برابر اعمال‌شان پاداش و جزا می‌دهد.
Tafsiran larabci:
وَمَا یُكَذِّبُ بِهٖۤ اِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ اَثِیْمٍ ۟ۙ
﴿وَمَا يُكَذِّبُ بِهِۦٓ إِلَّا كُلُّ مُعۡتَدٍ أَثِيمٍ﴾ و جز کسی که بر محارم الهی تجاوز کرده و پا را از حلال فراتر گذاشته و بسیار گناهکار است، آن را تکذیب نمی‌کند. چنین کسی دشمنی‌اش او را وادار می‌کند تا تکذیب نماید، و تکبرش برای او ایجاب می‌نماید تا حق را نپذیرد.
Tafsiran larabci:
اِذَا تُتْلٰی عَلَیْهِ اٰیٰتُنَا قَالَ اَسَاطِیْرُ الْاَوَّلِیْنَ ۟ؕ
بنابراین فرمود: ﴿إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِ ءَايَٰتُنَا﴾ وقتی آیات ما -که بر حق و بر راست بودن آنچه پیامبران آورده‌اند دلالت می‌کند- بر او خوانده ‌شود، آن را تکذیب می‌کند و به مخالفت با آن برمی‌خیزد، ﴿قَالَ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ﴾ و می‌گوید: این افسانه‌های پیشینیان و حکایت‌های امت‌های گذشته است، و از جانب خدا نیست. تکذیب‌کنندگان این را از روی عناد و تکبر می‌گویند.
Tafsiran larabci:
كَلَّا بَلْ ٚ— رَانَ عَلٰی قُلُوْبِهِمْ مَّا كَانُوْا یَكْسِبُوْنَ ۟
اما کسی که انصاف داشته باشد و هدف و مقصود او تبعیت از حق روشن باشد، روز جزا را تکذیب نمی‌کند؛ چون خداوند چنان دلایل قطعی و روشنی برای اثبات روز قیامت ارائه داده است که آن را تبدیل به حق و یقین کرده است، و آنها همان‌طور که با چشم خود خورشید را می‌بینند، با چشم خود حقانیت آمدن روز جزا را می‌بینند. اما کسی که کردارش بر دلش زنگار بسته است و گناهانش او را پوشانده‌اند، از حق بازداشته می‌شود و حق را نمی‌بیند. پس همان‌طور که دلِ چنین کسی از دیدن آیات الهی در حجاب است، در روز قیامت نیز از لقای پروردگارشان در حجاب خواهند بود. و این سزای تکذیب است.
Tafsiran larabci:
كَلَّاۤ اِنَّهُمْ عَنْ رَّبِّهِمْ یَوْمَىِٕذٍ لَّمَحْجُوْبُوْنَ ۟ؕ
اما کسی که انصاف داشته باشد و هدف و مقصود او تبعیت از حق روشن باشد، روز جزا را تکذیب نمی‌کند؛ چون خداوند چنان دلایل قطعی و روشنی برای اثبات روز قیامت ارائه داده است که آن را تبدیل به حق و یقین کرده است، و آنها همان‌طور که با چشم خود خورشید را می‌بینند، با چشم خود حقانیت آمدن روز جزا را می‌بینند. اما کسی که کردارش بر دلش زنگار بسته است و گناهانش او را پوشانده‌اند، از حق بازداشته می‌شود و حق را نمی‌بیند. پس همان‌طور که دلِ چنین کسی از دیدن آیات الهی در حجاب است، در روز قیامت نیز از لقای پروردگارشان در حجاب خواهند بود. و این سزای تکذیب است.
Tafsiran larabci:
ثُمَّ اِنَّهُمْ لَصَالُوا الْجَحِیْمِ ۟ؕ
﴿ثُمَّ إِنَّهُمۡ﴾ سپس آنان همراه با این عقوبت شدید ﴿لَصَالُواْ ٱلۡجَحِيمِ﴾ به جهنم درخواهند آمد.
Tafsiran larabci:
ثُمَّ یُقَالُ هٰذَا الَّذِیْ كُنْتُمْ بِهٖ تُكَذِّبُوْنَ ۟ؕ
سپس با توبیخ و سرزنش به آنها گفته می‌شود: ﴿هَٰذَا ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ﴾ این همان دوزخی است که آن را تکذیب می‌کردید. پس سه نوع عذاب را برای آنها بیان کرد که عبارتند از: عذاب دوزخ، عذاب سرزنش و توبیخ، و عذاب در حجاب ماندن از لقای پروردگار جهانیان. محجوب بودن آنها از دیدار پروردگار، به خاطر آن است که خداوند بر آنها خشمگین می‌باشد، و این برایشان از عذاب دوزخ بزرگ‌تر است. مفهوم آیه دلالت می‌کند که مؤمنان پروردگارشان را در روز قیامت و در بهشت می‌بینند، و از نگاه کردن به خدا لذت می‌برند، و این برایشان از همۀ شادی‌ها لذت‌بخش‌تر است؛ و آنها از سخن گفتن خداوند با آنها شاد می‌گردند، و از نزدیک بودن به او خوشحال و مسرور می‌شوند. همان‌طور که خداوند در چندین آیه از قرآن این را بیان کرده، و به تواتر نیز از پیامبر صلی الله علیه وسلم نقل شده است. در این آیات، آدمی از ارتکاب گناهان برحذر داشته شده؛ چون گناهان به تدریج دل را زنگار زده می‌کنند تا اینکه نور دل از بین می‌رود و حقائق را وارونه می‌بیند، آنگاه باطل را حق، و حق را باطل می‌بیند، و این از بزرگ‌ترین سزاهای گناهان است.
Tafsiran larabci:
كَلَّاۤ اِنَّ كِتٰبَ الْاَبْرَارِ لَفِیْ عِلِّیِّیْنَ ۟ؕ
وقتی بیان کرد که نامۀ اعمال بدکاران در پائین‌ترین و تنگ‌ترین جا قرار دارد، بیان داشت که نامۀ اعمال نیکان در بالاترین و گشاده‌ترین جا قرار دارد
Tafsiran larabci:
وَمَاۤ اَدْرٰىكَ مَا عِلِّیُّوْنَ ۟ؕ
و کتابشان، ﴿كِتَٰبٞ مَّرۡقُومٞ يَشۡهَدُهُ ٱلۡمُقَرَّبُونَ﴾ کتاب نوشته‌شده‌ای است که فرشتگان و ارواح پیامبران و صدیقان و شهیدان در آن حاضر می‌گردند، و خداوند در ملکوت اعلی از آنان نام می‌برد. و «علّیّون» نام بالاترین جای بهشت است.
Tafsiran larabci:
كِتٰبٌ مَّرْقُوْمٌ ۟ۙ
و کتابشان، ﴿كِتَٰبٞ مَّرۡقُومٞ يَشۡهَدُهُ ٱلۡمُقَرَّبُونَ﴾ کتاب نوشته‌شده‌ای است که فرشتگان و ارواح پیامبران و صدیقان و شهیدان در آن حاضر می‌گردند، و خداوند در ملکوت اعلی از آنان نام می‌برد. و «علّیّون» نام بالاترین جای بهشت است.
Tafsiran larabci:
یَّشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُوْنَ ۟ؕ
و کتابشان، ﴿كِتَٰبٞ مَّرۡقُومٞ يَشۡهَدُهُ ٱلۡمُقَرَّبُونَ﴾ کتاب نوشته‌شده‌ای است که فرشتگان و ارواح پیامبران و صدیقان و شهیدان در آن حاضر می‌گردند، و خداوند در ملکوت اعلی از آنان نام می‌برد. و «علّیّون» نام بالاترین جای بهشت است.
Tafsiran larabci:
اِنَّ الْاَبْرَارَ لَفِیْ نَعِیْمٍ ۟ۙ
پس وقتی نامۀ اعمالشان را بیان کرد، فرمود که آنها در نعمت‌اند؛ یعنی از همۀ نعمت‌های قلبی و روحی و جسمی بر خوردارند.
Tafsiran larabci:
عَلَی الْاَرَآىِٕكِ یَنْظُرُوْنَ ۟ۙ
﴿عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ يَنظُرُونَ﴾ بر تخت‌هایی نشسته‌اند که با فرش‌ها و پرده‌های زیبا آراسته شده‌اند، و به نعمت‌هایی که خداوند برایشان فراهم کرده است نیز به سیمای پروردگار نگاه می‌کنند.
Tafsiran larabci:
تَعْرِفُ فِیْ وُجُوْهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِیْمِ ۟ۚ
﴿تَعۡرِفُ﴾ شما که به آنان نگاه می‌کنی، می‌بینی ﴿فِي وُجُوهِهِمۡ نَضۡرَةَ ٱلنَّعِيمِ﴾ شادابی و آثار نعمت‌ها را در رخسارشان؛ یعنی به خاطر بهره‌مندی از نعمت‌های خدا، چهره‌هایشان تر و تازه و خرم و خوش است؛ چون برخورداریِ مستمر از شادی‌ها، چهره را نورانی می‌کند و آن را زیبا می‌گرداند.
Tafsiran larabci:
یُسْقَوْنَ مِنْ رَّحِیْقٍ مَّخْتُوْمٍ ۟ۙ
((يُسۡقَوۡنَ مِن رَّحِيقٖ مَّخۡتُومٍ﴾) آنان از شراب نابِ مُهر شده نوشانده می‌شوند؛ یعنی از بهترین و لذیذترین شراب زلال و خالص به آنان داده می‌شود. ﴿خِتَٰمُهُۥ مِسۡكٞ﴾ احتمال دارد که منظور این باشد که آنچه شراب را فاسد می‌کند و یا از لذت آن می‌کاهد، راهی به این شراب ندارد؛ و چیزی که مانع این اتفاق خواهد شد، آن مُهر و درپوش مشکباری است که بر روی آن شراب نهاده شده است. و احتمال دارد که منظور این باشد که مقدار شرابی که در آخر ظرف باقی می‌ماند، مشکی و خوش‌بو است. پس اینکه در دنیا معمولاً ته‌ماندۀ شراب را می‌ریزند، در جنت چنین نخواهد بود. ﴿وَفِي ذَٰلِكَ فَلۡيَتَنَافَسِ ٱلۡمُتَنَٰفِسُونَ﴾ و برای به دست آوردن این نعمت پایدار که زیبایی و مقدار آن را کسی جز خدا نمی‌داند، باید با انجام دادن کارهایی که آدمی را به این نعمت می‌رساند از همدیگر پیشی بگیرند، و این بهترین چیز است، و باید گرانبهاترین چیزها را برای به دست آوردن آن صرف نمود.
Tafsiran larabci:
خِتٰمُهٗ مِسْكٌ ؕ— وَفِیْ ذٰلِكَ فَلْیَتَنَافَسِ الْمُتَنٰفِسُوْنَ ۟ؕ
((يُسۡقَوۡنَ مِن رَّحِيقٖ مَّخۡتُومٍ﴾) آنان از شراب نابِ مُهر شده نوشانده می‌شوند؛ یعنی از بهترین و لذیذترین شراب زلال و خالص به آنان داده می‌شود. ﴿خِتَٰمُهُۥ مِسۡكٞ﴾ احتمال دارد که منظور این باشد که آنچه شراب را فاسد می‌کند و یا از لذت آن می‌کاهد، راهی به این شراب ندارد؛ و چیزی که مانع این اتفاق خواهد شد، آن مُهر و درپوش مشکباری است که بر روی آن شراب نهاده شده است. و احتمال دارد که منظور این باشد که مقدار شرابی که در آخر ظرف باقی می‌ماند، مشکی و خوش‌بو است. پس اینکه در دنیا معمولاً ته‌ماندۀ شراب را می‌ریزند، در جنت چنین نخواهد بود. ﴿وَفِي ذَٰلِكَ فَلۡيَتَنَافَسِ ٱلۡمُتَنَٰفِسُونَ﴾ و برای به دست آوردن این نعمت پایدار که زیبایی و مقدار آن را کسی جز خدا نمی‌داند، باید با انجام دادن کارهایی که آدمی را به این نعمت می‌رساند از همدیگر پیشی بگیرند، و این بهترین چیز است، و باید گرانبهاترین چیزها را برای به دست آوردن آن صرف نمود.
Tafsiran larabci:
وَمِزَاجُهٗ مِنْ تَسْنِیْمٍ ۟ۙ
﴿وَمِزَاجُهُۥ مِن تَسۡنِيمٍ﴾ این شراب آمیزه‌اش از تسنیم است
Tafsiran larabci:
عَیْنًا یَّشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُوْنَ ۟ؕ
﴿عَيۡنٗا يَشۡرَبُ بِهَا ٱلۡمُقَرَّبُونَ﴾ تسنیم چشمه‌ای است که تنها مقربان از آن می‌نوشند، و به طور مطلق بالاترین نوشیدنی بهشت است. بنابراین ویژۀ مقربان است؛ آنهایی که مقامشان از همۀ مردم بالاتر است. و «تسنیم» با شراب ناب و دیگر نوشیدنی‌های لذیذ برای «اصحاب الیمین» یعنی یاران راست آمیخته شده است.
Tafsiran larabci:
اِنَّ الَّذِیْنَ اَجْرَمُوْا كَانُوْا مِنَ الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا یَضْحَكُوْنَ ۟ؗۖ
وقتی خداوند متعال سزای گناهکاران و پاداش نیکوکاران را بیان کرد، و تفاوت بزرگ میان آنها را ذکر نمود، خبر داد که گناهکاران در دنیا مؤمنان را به تمسخر و استهزا می‌گرفتند و به آنان می‌خندیدند
Tafsiran larabci:
وَاِذَا مَرُّوْا بِهِمْ یَتَغَامَزُوْنَ ۟ؗۖ
و هنگامی که مؤمنان از کنار ایشان می‌گذشتند با اشارات سر و دست آنان را مورد تمسخر و تحقیر قرار می‌دادند، و با وجود این مطمئن بودند و هیچ احساس ترسی نمی‌کردند.
Tafsiran larabci:
وَاِذَا انْقَلَبُوْۤا اِلٰۤی اَهْلِهِمُ انْقَلَبُوْا فَكِهِیْنَ ۟ؗۖ
﴿وَإِذَا ٱنقَلَبُوٓاْ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِمُ ٱنقَلَبُواْ فَكِهِينَ﴾ و به هنگام صبح و شام وقتی به نزد خانواده‌شان برمی‌گشتند، شاد و مسرور بازمی‌گشتند
Tafsiran larabci:
وَاِذَا رَاَوْهُمْ قَالُوْۤا اِنَّ هٰۤؤُلَآءِ لَضَآلُّوْنَ ۟ۙ
و این نهایت غرور و سرکشی است؛ زیرا آنها با اینکه بدترین کار را کرده بودند، باز هم احساس آرامش می‌نمودند، گویا که از جانب خداوند عهد و پیمانی آمده است که آنها اهل سعادت و خوشبختی هستند. آنها برای خود حکم کردند که اهل هدایت می‌باشند و مؤمنان گمراه‌اند و این دروغی بود که بر خداوند می‌بستند و به خود جرأت دادند و بدون آگاهی بر خداوند دروغ بستند.
Tafsiran larabci:
وَمَاۤ اُرْسِلُوْا عَلَیْهِمْ حٰفِظِیْنَ ۟ؕ
خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَمَآ أُرۡسِلُواْ عَلَيۡهِمۡ حَٰفِظِينَ﴾ بزهکاران و مجرمان ملزم به ثبت اعمال مؤمنان نیستند تا برای متهم کردن آنها به گمراهی بکوشند، و این کارشان از لجاجت و عناد سرچشمه می‌گیرد و دلیل و حجتی ندارند.
Tafsiran larabci:
فَالْیَوْمَ الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا مِنَ الْكُفَّارِ یَضْحَكُوْنَ ۟ۙ
بنابراین سزایشان در آخرت از نوع عملشان است. ﴿فَٱلۡيَوۡمَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنَ ٱلۡكُفَّارِ يَضۡحَكُونَ﴾ در روز قیامت، مؤمنان وقتی گناهکاران را می‌بینند که در میان عذاب می‌غلتند و به آمال و آرزوهای دروغینشان نرسیده‌اند، به آنها می‌خندند؛ در حالی که خود در نهایت آرامش و راحتی قرار دارند.
Tafsiran larabci:
عَلَی الْاَرَآىِٕكِ ۙ— یَنْظُرُوْنَ ۟ؕ
﴿عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ يَنظُرُونَ﴾ مؤمنان در نهایت آرامش و راحتی بر تخت‌های مجلّل تکیه می‌زنند، و در میان نعمت‌هایی به سر می‌برند که خداوند برایشان آماده کرده است، و به چهرۀ پروردگار می‌نگرند.
Tafsiran larabci:
هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ مَا كَانُوْا یَفْعَلُوْنَ ۟۠
﴿هَلۡ ثُوِّبَ ٱلۡكُفَّارُ مَا كَانُواْ يَفۡعَلُونَ﴾ آیا به کفار سزایی همانند کارهایی که در دنیا می‌کرده‌اند به آنان داده شده است؟ پس همان‌گونه که در دنیا به مؤمنان می‌خندیدند و آنها را به گمراه بودن متهم می‌کردند، مؤمنان نیز در روز قیامت که به کیفر گمراهی و سرکشی، آنها را در عذاب و شکنجه می‌بینند به آنها می‌خندند. آری! پاداش کارهایی که می‌کردند به آنان داده شده است، و این عدالت الهی و حکمت اوست و خداوند دانای حکیم است.
Tafsiran larabci:
 
Fassarar Ma'anoni Sura: Suratu Almudaffifeen
Teburin Jerin Sunayen Surori Lambar shafi
 
Fassarar Ma'anonin Alqura'ni - الترجمة الفارسية - تفسير السعدي - Teburin Bayani kan wasu Fassarori

ترجمة تفسير السعدي إلى اللغة الفارسية.

Rufewa