وه‌رگێڕانی ماناكانی قورئانی پیرۆز - وەرگێڕاوی فارسی - ناوەندی ڕواد بۆ وەرگێڕان * - پێڕستی وه‌رگێڕاوه‌كان

PDF XML CSV Excel API
Please review the Terms and Policies

وه‌رگێڕانی ماناكان سوره‌تی: سورەتی ص   ئایه‌تی:

سوره ص

صٓ وَالْقُرْاٰنِ ذِی الذِّكْرِ ۟ؕ
ص [= صاد]. سوگند به قرآن پندآموز [که الله هیچ شریکی ندارد]
تەفسیرە عەرەبیەکان:
بَلِ الَّذِیْنَ كَفَرُوْا فِیْ عِزَّةٍ وَّشِقَاقٍ ۟
بلکه کسانی که کفر ورزیدند در سرکشی و ستیزند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
كَمْ اَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِّنْ قَرْنٍ فَنَادَوْا وَّلَاتَ حِیْنَ مَنَاصٍ ۟
چه بسیار نسل‌ها پیش از آنان نابود کردیم که [در هنگام نزول عذاب] فریاد [توبه] برمی‌آوردند؛ و[لی آن زمان، دیگر] وقت [توبه و] رهایی نبود.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَعَجِبُوْۤا اَنْ جَآءَهُمْ مُّنْذِرٌ مِّنْهُمْ ؗ— وَقَالَ الْكٰفِرُوْنَ هٰذَا سٰحِرٌ كَذَّابٌ ۟ۖۚ
و [مشرکان] از اینکه بیم‌دهنده‌اى از میان خودشان به سراغشان آمده است تعجب کردند و گفتند: «این مرد، جادوگرى دروغگوست.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اَجَعَلَ الْاٰلِهَةَ اِلٰهًا وَّاحِدًا ۖۚ— اِنَّ هٰذَا لَشَیْءٌ عُجَابٌ ۟
آیا معبودان [مختلف و متعدد] را [تبدیل به] معبودی یگانه کرده است؟ این واقعاً چیز عجیبی است».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَانْطَلَقَ الْمَلَاُ مِنْهُمْ اَنِ امْشُوْا وَاصْبِرُوْا عَلٰۤی اٰلِهَتِكُمْ ۖۚ— اِنَّ هٰذَا لَشَیْءٌ یُّرَادُ ۟ۚ
بزرگانشان [= سران قریش] به پا خاستند [و به پیروان خود گفتند]: «بروید و بر [عبادت و حفظ] معبودانتان شکیبا [و پایدار] باشید؛ زیرا این [دعوت به عبادت معبودی یگانه] چیزی است که [برنامه‌ریزی و] خواسته شده است [تا محمد بر شما برتری یابد].
تەفسیرە عەرەبیەکان:
مَا سَمِعْنَا بِهٰذَا فِی الْمِلَّةِ الْاٰخِرَةِ ۖۚ— اِنْ هٰذَاۤ اِلَّا اخْتِلَاقٌ ۟ۖۚ
ما در آیین اخیر [= نصرانیت] نیز چنین [ادعایی دربارۀ توحید] نشنیده‌ایم. این جز دروغ [چیزی] نیست.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
ءَاُنْزِلَ عَلَیْهِ الذِّكْرُ مِنْ بَیْنِنَا ؕ— بَلْ هُمْ فِیْ شَكٍّ مِّنْ ذِكْرِیْ ۚ— بَلْ لَّمَّا یَذُوْقُوْا عَذَابِ ۟ؕ
آیا از میان [همۀ] ما، قرآن بر او نازل شده است؟» [چنین نیست که می‌گویند؛] بلکه آنان دربارۀ وحی من [بر تو] تردید دارند؛ بلکه هنوز عذاب [الهی] را نچشیده‌اند [که چنین گستاخند].
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اَمْ عِنْدَهُمْ خَزَآىِٕنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِیْزِ الْوَهَّابِ ۟ۚ
آیا گنجینه‌های رحمت پروردگار شکست‌ناپذیر بخشنده‌ات نزدشان است؟
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اَمْ لَهُمْ مُّلْكُ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا ۫— فَلْیَرْتَقُوْا فِی الْاَسْبَابِ ۟
یا فرمانروایی آسمان‌ها و زمین و آنچه بین آنهاست از آنِ آنان است؟ [اگر چنین است،] باید با وسایل [و امكانات خود به آسمان] اوج بگیرند [و مانع یا باعث نزول نعمت‌ها گردند].
تەفسیرە عەرەبیەکان:
جُنْدٌ مَّا هُنَالِكَ مَهْزُوْمٌ مِّنَ الْاَحْزَابِ ۟
[این کافران] لشکری شکست‌خورده از جمله گروه‌ها[و فرقه‌های مخالف پیامبران] هستند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوْحٍ وَّعَادٌ وَّفِرْعَوْنُ ذُو الْاَوْتَادِ ۟ۙ
[پیش از آنان نیز] قوم نوح و عاد و فرعونِ صاحب‌سپاه [نیز پیامبران ما را] دروغگو انگاشتند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَثَمُوْدُ وَقَوْمُ لُوْطٍ وَّاَصْحٰبُ لْـَٔیْكَةِ ؕ— اُولٰٓىِٕكَ الْاَحْزَابُ ۟
و قوم ثمود و قوم لوط و اصحاب اَیکه [= قوم شعیب] نیز [از] آن گروه‌ها بودند [که به تکذیب پیامبران پرداختند].
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنْ كُلٌّ اِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ ۟۠
هر یک [از این کافران] پیامبران را دروغگو انگاشتند و كیفر من [در موردشان] تحقق یافت.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَمَا یَنْظُرُ هٰۤؤُلَآءِ اِلَّا صَیْحَةً وَّاحِدَةً مَّا لَهَا مِنْ فَوَاقٍ ۟
اینان [= مشرکان] جز یک بانگ [سهمگین] را انتظار نمی‌کشند؛ [بانگی] که هیچ بازگشتی ندارد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَقَالُوْا رَبَّنَا عَجِّلْ لَّنَا قِطَّنَا قَبْلَ یَوْمِ الْحِسَابِ ۟
و [با تمسخر] ‌گفتند: «پروردگارا، پیش از فرارسیدن روز حساب، بهرۀ ما را [از عذاب] به شتاب بده».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِصْبِرْ عَلٰی مَا یَقُوْلُوْنَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوٗدَ ذَا الْاَیْدِ ۚ— اِنَّهٗۤ اَوَّابٌ ۟
[ای پیامبر،] در برابر گفتارشان شكیبا باش و از بندۀ ما ـ داود توانمند ـ یاد کن [که] بی‌تردید، بسیار توبه‌کار بود.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهٗ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَالْاِشْرَاقِ ۟ۙ
به راستی، ما کوه‌ها را همراهش به خدمت گماشتیم که [هم‌نوا با او] شامگاهان و بامدادان [پروردگار را] به پاکی می‌ستودند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَالطَّیْرَ مَحْشُوْرَةً ؕ— كُلٌّ لَّهٗۤ اَوَّابٌ ۟
و پرندگان را نیز گِردآمده [در آسمان، به خدمت گماشتیم و] همگی به پیروی از وی تسبیح‌گوی بودند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَشَدَدْنَا مُلْكَهٗ وَاٰتَیْنٰهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ ۟
و فرمانروایی‌اش را استوار نمودیم و پیامبری و کلامی فیصله‌بخش به او عطا کردیم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَهَلْ اَتٰىكَ نَبَؤُا الْخَصْمِ ۘ— اِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ ۟ۙ
و آیا خبر آن شاکیان به تو رسیده است، آنگاه که [برای دادخواهی نزد داود] از دیوار عبادتگاه [او] بالا رفتند؟
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِذْ دَخَلُوْا عَلٰی دَاوٗدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوْا لَا تَخَفْ ۚ— خَصْمٰنِ بَغٰی بَعْضُنَا عَلٰی بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَاۤ اِلٰی سَوَآءِ الصِّرَاطِ ۟
چون [بدون اطلاع] بر داود وارد شده بودند، از آنان ترسید؛ گفتند: «نترس؛ ما دو نفر شاکی هستیم که یکی بر دیگری ستم کرده است؛ به عدالت در میان ما داوری کن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدایت کن».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنَّ هٰذَاۤ اَخِیْ ۫— لَهٗ تِسْعٌ وَّتِسْعُوْنَ نَعْجَةً وَّلِیَ نَعْجَةٌ وَّاحِدَةٌ ۫— فَقَالَ اَكْفِلْنِیْهَا وَعَزَّنِیْ فِی الْخِطَابِ ۟
[یکی از آن دو گفت:] «این [مرد،] برادرم است. او نود و نُه میش دارد و من یک میش دارم و [به اصرار] می‌گوید: "آن [یک میش] را هم به من واگذار"؛ و در بحث بر من پیروز شده است».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ اِلٰی نِعَاجِهٖ ؕ— وَاِنَّ كَثِیْرًا مِّنَ الْخُلَطَآءِ لَیَبْغِیْ بَعْضُهُمْ عَلٰی بَعْضٍ اِلَّا الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا وَعَمِلُوا الصّٰلِحٰتِ وَقَلِیْلٌ مَّا هُمْ ؕ— وَظَنَّ دَاوٗدُ اَنَّمَا فَتَنّٰهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهٗ وَخَرَّ رَاكِعًا وَّاَنَابَ ۟
[داود] گفت: «بی‌تردید، او با خواستنِ میش تو [براى افزودن] به میش‌های خودش، بر تو ستم كرده است؛ و البته بسیاری از شریکان [و همكاران] در حق یكدیگر ستم مى‌كنند، مگر کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته انجام داده‌اند كه آنها [نیز بسیار] اندکند»؛ و داود [كه بدون توضیح خواستن از طرف دیگر، حكم صادر كرده بود] دریافت كه قطعاً او را امتحان كرده‌ایم؛ بنابر این، از پروردگار خویش آمرزش خواست و سجده‌کنان بر زمین افتاد و [به درگاه الهی] توبه کرد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَغَفَرْنَا لَهٗ ذٰلِكَ ؕ— وَاِنَّ لَهٗ عِنْدَنَا لَزُلْفٰی وَحُسْنَ مَاٰبٍ ۟
آن [اشتباه] را بر او بخشیدیم؛ و به راستی، او نزد ما مقامی والا و [در آخرت] بازگشتی نیکو دارد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
یٰدَاوٗدُ اِنَّا جَعَلْنٰكَ خَلِیْفَةً فِی الْاَرْضِ فَاحْكُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوٰی فَیُضِلَّكَ عَنْ سَبِیْلِ اللّٰهِ ؕ— اِنَّ الَّذِیْنَ یَضِلُّوْنَ عَنْ سَبِیْلِ اللّٰهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیْدٌۢ بِمَا نَسُوْا یَوْمَ الْحِسَابِ ۟۠
ای داود، ما تو را جانشین [خود] در زمین قرار دادیم؛ پس به حق میان مردم داوری کن و پیرو هوای [نفس] نباش که تو را از راه الله گمراه می‌کند. بی‌تردید، کسانی که از راه الله گمراه می‌شوند، به سزای آنکه روز حساب را فراموش کرده‌اند، عذاب شدیدی [در پیش] دارند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَآءَ وَالْاَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا بَاطِلًا ؕ— ذٰلِكَ ظَنُّ الَّذِیْنَ كَفَرُوْا ۚ— فَوَیْلٌ لِّلَّذِیْنَ كَفَرُوْا مِنَ النَّارِ ۟ؕ
ما آسمان و زمین و آنچه را که میان آنهاست، بیهوده نیافریده‌ایم. این، گمان کسانی است که کفر ورزیده‌اند. پس وای بر کسانی که کفر ورزیدند از آتش [دوزخ]!
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اَمْ نَجْعَلُ الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا وَعَمِلُوا الصّٰلِحٰتِ كَالْمُفْسِدِیْنَ فِی الْاَرْضِ ؗ— اَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِیْنَ كَالْفُجَّارِ ۟
آیا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته انجام داده‌اند مانند مفسدان در زمین به حساب می‌آوریم؟ آیا پرهیزگاران را مانند بدکاران به حساب می‌آوریم؟
تەفسیرە عەرەبیەکان:
كِتٰبٌ اَنْزَلْنٰهُ اِلَیْكَ مُبٰرَكٌ لِّیَدَّبَّرُوْۤا اٰیٰتِهٖ وَلِیَتَذَكَّرَ اُولُوا الْاَلْبَابِ ۟
[ای محمد، این قرآن] کتابی است پربرکت که بر تو نازل کردیم تا [مردم] در آیاتش به دقت بیندیشند و خردمندان پند گیرند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَوَهَبْنَا لِدَاوٗدَ سُلَیْمٰنَ ؕ— نِعْمَ الْعَبْدُ ؕ— اِنَّهٗۤ اَوَّابٌ ۟ؕ
و سلیمان را به داود عطا کردیم؛ نیکو بنده‌ای بود [و] بی‌تردید، بسیار توبه‌کار بود.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصّٰفِنٰتُ الْجِیَادُ ۟ۙ
[یاد کن از] هنگامی که عصرگاهان، اسب‌های [اصیل و] تیزرو را بر او عرضه کردند [و این اسب‌ها پیوسته تا غروب خورشید بر او عرضه می‌شد].
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَقَالَ اِنِّیْۤ اَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّیْ ۚ— حَتّٰی تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ۟۫
[سلیمان سرگرم تماشای اسب‌ها شد و وقت عبادت گذشت؛] گفت: «به راستی که دوست‌داشتن مال [و تماشای اسب‌ها] مرا از یاد پروردگارم غافل کرد تا [آنکه خورشید] در پرده [مغرب] پنهان گشت.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
رُدُّوْهَا عَلَیَّ ؕ— فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوْقِ وَالْاَعْنَاقِ ۟
[بار دیگر] آنها را نزدم بازگردانید». آنگاه [به نشانۀ وقف در راهِ الله] به ساق‌ها و گردن‌ها[ی آن اسب‌ها] دست کشید.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمٰنَ وَاَلْقَیْنَا عَلٰی كُرْسِیِّهٖ جَسَدًا ثُمَّ اَنَابَ ۟
و بی‌تردید، سلیمان را آزمودیم و جسد [نوزاد]ى را [كه ـ بدون گفتن ان‌شاءالله- مشتاقانه در انتظار تولدش بود، مُرده] بر تختش افكندیم [تا دریابد که ادارۀ امور، به دست الله است]؛ سپس [توبه کرد و به درگاه الهی] بازگشت.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِیْ وَهَبْ لِیْ مُلْكًا لَّا یَنْۢبَغِیْ لِاَحَدٍ مِّنْ بَعْدِیْ ۚ— اِنَّكَ اَنْتَ الْوَهَّابُ ۟
گفت: «پروردگارا، مرا بیامرز و حكومتى به من ارزانى دار كه پس از من بى‌نظیر باشد [كه] بی‌تردید، تو بسیار بخشاینده‌ای».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیْحَ تَجْرِیْ بِاَمْرِهٖ رُخَآءً حَیْثُ اَصَابَ ۟ۙ
[ما] باد را در خدمتش گماشتیم که هر کجا اراده می‌کرد به فرمانش به آرامى روانه مى‌شد
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَالشَّیٰطِیْنَ كُلَّ بَنَّآءٍ وَّغَوَّاصٍ ۟ۙ
و هر بنّا و غواصی از جنیان را [که می‌خواست، به فرمانش درآوردیم]
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَّاٰخَرِیْنَ مُقَرَّنِیْنَ فِی الْاَصْفَادِ ۟
و گروه دیگری [از جنیان] را [که همگی] در غل و زنجیر بودند [تحت سلطه‌اش قرار دادیم].
تەفسیرە عەرەبیەکان:
هٰذَا عَطَآؤُنَا فَامْنُنْ اَوْ اَمْسِكْ بِغَیْرِ حِسَابٍ ۟
[به او گفتیم:] «این عطای ماست؛ بی‌شمار [به هر که می‌خواهی] ببخش یا [از هر کس كه می‌خواهى] بازدار».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاِنَّ لَهٗ عِنْدَنَا لَزُلْفٰی وَحُسْنَ مَاٰبٍ ۟۠
و به راستی، او نزد ما مقامی والا و [در آخرت] بازگشتی نیکو دارد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاذْكُرْ عَبْدَنَاۤ اَیُّوْبَ ۘ— اِذْ نَادٰی رَبَّهٗۤ اَنِّیْ مَسَّنِیَ الشَّیْطٰنُ بِنُصْبٍ وَّعَذَابٍ ۟ؕ
[ای پیامبر،] از بندۀ ما ـ ایوب ـ یاد کن؛ آنگاه که پروردگارش را ندا داد که: «شیطان مرا به رنج و درد آورده است».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اُرْكُضْ بِرِجْلِكَ ۚ— هٰذَا مُغْتَسَلٌۢ بَارِدٌ وَّشَرَابٌ ۟
[به او فرمان دادیم:] «پایت را بر زمین بکوب [تا چشمه‌ای بجوشد]. این، چشمه‌ساری خنک برای شستشو و آشامیدن است».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَوَهَبْنَا لَهٗۤ اَهْلَهٗ وَمِثْلَهُمْ مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنَّا وَذِكْرٰی لِاُولِی الْاَلْبَابِ ۟
و خانواده‌اش و مانند آنها [= نوادگان] را همراه آنان به وی بخشیدیم تا [نشانۀ] رحمتى از جانب ما و اندرزی براى خردمندان باشد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَخُذْ بِیَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِّهٖ وَلَا تَحْنَثْ ؕ— اِنَّا وَجَدْنٰهُ صَابِرًا ؕ— نِّعْمَ الْعَبْدُ ؕ— اِنَّهٗۤ اَوَّابٌ ۟
و [به او فرمان دادیم:] «دسته‌ای گیاه برگیر و [همسرت را] با آن بزن و سوگندت را [که در هنگام خشم یاد کرده بودی] نشکن. به راستی، ما او را شکیبا یافتیم. نیکو بنده‌ای بود [و] بی‌تردید، بسیار توبه‌کار بود.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاذْكُرْ عِبٰدَنَاۤ اِبْرٰهِیْمَ وَاِسْحٰقَ وَیَعْقُوْبَ اُولِی الْاَیْدِیْ وَالْاَبْصَارِ ۟
و [ای پیامبر،] از بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب یاد کن که [در عبادت] توانمند و [در شناخت حق] بابصیرت بودند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنَّاۤ اَخْلَصْنٰهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَی الدَّارِ ۟ۚ
ما آنان را با خصلتی [ممتاز] ویژه ساختیم که [همانا] یاد آخرت بود.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْاَخْیَارِ ۟ؕ
و آنان نزد ما از برگزیدگان و نیکانند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاذْكُرْ اِسْمٰعِیْلَ وَالْیَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ ؕ— وَكُلٌّ مِّنَ الْاَخْیَارِ ۟ؕ
و از اسماعیل و یَسَع و ذوالکِفل یاد کن [که] همگی از نیکانند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
هٰذَا ذِكْرٌ ؕ— وَاِنَّ لِلْمُتَّقِیْنَ لَحُسْنَ مَاٰبٍ ۟ۙ
این [قرآن] پندی است و یقیناً پرهیزگاران [در آخرت] بازگشتی نیکو دارند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
جَنّٰتِ عَدْنٍ مُّفَتَّحَةً لَّهُمُ الْاَبْوَابُ ۟ۚ
باغ‌هایی جاودان که در‌ها[یش] برای آنان گشوده است.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
مُتَّكِـِٕیْنَ فِیْهَا یَدْعُوْنَ فِیْهَا بِفَاكِهَةٍ كَثِیْرَةٍ وَّشَرَابٍ ۟
در حالى كه [بر تخت‌ها] تكیه زده‌اند، [از خدمتکارانشان] میوه‌هاى فراوان و نوشیدنی مى‌خواهند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَعِنْدَهُمْ قٰصِرٰتُ الطَّرْفِ اَتْرَابٌ ۟
و زنانی نزدشان است که تنها [به شوهران خود] نظر دارند و [همگی] هم‌‌سن و سال ‌هستند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
هٰذَا مَا تُوْعَدُوْنَ لِیَوْمِ الْحِسَابِ ۟
این است آنچه براى روز حساب به شما وعده داده مى‌شد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنَّ هٰذَا لَرِزْقُنَا مَا لَهٗ مِنْ نَّفَادٍ ۟ۚۖ
این روزی [و لطف] ماست که پایانی ندارد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
هٰذَا ؕ— وَاِنَّ لِلطّٰغِیْنَ لَشَرَّ مَاٰبٍ ۟ۙ
این [پاداش پرهیزگاران] است؛ و بی‌تردید، سرکشان بدترین بازگشتگاه را دارند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
جَهَنَّمَ ۚ— یَصْلَوْنَهَا ۚ— فَبِئْسَ الْمِهَادُ ۟
[همان] دوزخ که در آن وارد می‌شوند؛ و چه بد قرارگاهی است!
تەفسیرە عەرەبیەکان:
هٰذَا ۙ— فَلْیَذُوْقُوْهُ حَمِیْمٌ وَّغَسَّاقٌ ۟ۙ
این [مجازات،] آب جوشان و خونابۀ چرک‌آلودی است که باید آن را بچشند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَّاٰخَرُ مِنْ شَكْلِهٖۤ اَزْوَاجٌ ۟ؕ
و از همين گونه، انواع ديگری [عذاب‌ها را خواهند دید].
تەفسیرە عەرەبیەکان:
هٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۚ— لَا مَرْحَبًا بِهِمْ ؕ— اِنَّهُمْ صَالُوا النَّارِ ۟
[هنگام ورود دوزخیان به آتش، برخی از آنان به دیگران می‌گویند:] «این گروهی است که همراه شما [به آتش] داخل می‌شوند». [آنان پاسخ مى‌دهند:] «خوشامد بر آنان مباد! به راستی که به آتش درمى‌آیند».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالُوْا بَلْ اَنْتُمْ ۫— لَا مَرْحَبًا بِكُمْ ؕ— اَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوْهُ لَنَا ۚ— فَبِئْسَ الْقَرَارُ ۟
[آنان به رهبران خود] می‌گویند: «بلکه بر شما خوشامد مباد؛ [زیرا] شما بودید که این [عذاب] را پیش پای ما نهادید. پس [دوزخ] چه بد قرارگاهی است!»
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالُوْا رَبَّنَا مَنْ قَدَّمَ لَنَا هٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِی النَّارِ ۟
[آنگاه] می‌گویند: «پروردگارا، هر کس این [عذاب] را برای ما فراهم کرده است، عذابش را در آتش چندین برابر بیفزای».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَقَالُوْا مَا لَنَا لَا نَرٰی رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِّنَ الْاَشْرَارِ ۟ؕ
[دوزخیان متکبر] می‌گویند: «چرا کسانی را که [در دنیا] از اشرار مى‌پنداشتیم، [در دوزخ] نمى‌بینیم؟
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اَتَّخَذْنٰهُمْ سِخْرِیًّا اَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْاَبْصَارُ ۟
آیا [در دنیا، بى‌جهت] آنان را به تمسخر می‌گرفتیم یا [اینجا هستند و] چشمان [ما] به آنان نمی‌افتد؟»
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنَّ ذٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ اَهْلِ النَّارِ ۟۠
بی‌تردید، این ستیز [و مجادله] اهل آتش، راست است [و قطعاً رخ می‌دهد].
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قُلْ اِنَّمَاۤ اَنَا مُنْذِرٌ ۖۗ— وَّمَا مِنْ اِلٰهٍ اِلَّا اللّٰهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ۟ۚ
[ای پیامبر، به کافران] بگو: «من فقط بیم‌دهنده‌ای هستم و معبودی [به‌حق] نیست، مگر الله یگانۀ پیروزمند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
رَبُّ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا الْعَزِیْزُ الْغَفَّارُ ۟
پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست، [آن ذاتِ] شکست‌ناپذیرِ آمرزنده».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قُلْ هُوَ نَبَؤٌا عَظِیْمٌ ۟ۙ
[به کافران] بگو: «این [قرآن،] خبرى بزرگ است.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُوْنَ ۟
[ولی] شما از آن رویگردانید.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
مَا كَانَ لِیَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَاِ الْاَعْلٰۤی اِذْ یَخْتَصِمُوْنَ ۟
[اگر به من وحى نمى‌شد، هرگز] از عالم بالاتر ـ آنگاه كه [فرشتگان در مورد آفرینشِ بشر] جدال مى‌كردندـ اطلاعى نداشتم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنْ یُّوْحٰۤی اِلَیَّ اِلَّاۤ اَنَّمَاۤ اَنَا نَذِیْرٌ مُّبِیْنٌ ۟
به من وحی نمی‌شود، مگر از آن روى كه من بیم‌دهنده‌اى آشكارم».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلٰٓىِٕكَةِ اِنِّیْ خَالِقٌۢ بَشَرًا مِّنْ طِیْنٍ ۟
[یاد کن از] هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشری از گِل می‌آفرینم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَاِذَا سَوَّیْتُهٗ وَنَفَخْتُ فِیْهِ مِنْ رُّوْحِیْ فَقَعُوْا لَهٗ سٰجِدِیْنَ ۟
آنگاه كه او را سامان دادم و از روح خویش در او دمیدم، [به نشانۀ بزرگداشتِ الله] برایش به سجده بیفتید».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَسَجَدَ الْمَلٰٓىِٕكَةُ كُلُّهُمْ اَجْمَعُوْنَ ۟ۙ
[چون آدم پدید آمد،] فرشتگان همگی سجده کردند
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِلَّاۤ اِبْلِیْسَ ؕ— اِسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكٰفِرِیْنَ ۟
مگر ابلیس [که] تکبر نمود و کافر شد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ یٰۤاِبْلِیْسُ مَا مَنَعَكَ اَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ ؕ— اَسْتَكْبَرْتَ اَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِیْنَ ۟
[الله] فرمود: «اى ابلیس، چه چیز مانع تو شد از اینکه در برابر آنچه به دستان خویش آفریده‌ام سجده كنى؟ آیا تکبر ورزیدی یا برتری‌جویی کردی؟»
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ اَنَا خَیْرٌ مِّنْهُ ؕ— خَلَقْتَنِیْ مِنْ نَّارٍ وَّخَلَقْتَهٗ مِنْ طِیْنٍ ۟
او گفت: «من از او برترم: مرا از آتش آفریده‌ای و او را از گِل».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَاِنَّكَ رَجِیْمٌ ۟ۙۖ
[الله] فرمود: « از آن [بهشت برین] بیرون شو [که] بی‌تردید، تو [منفور و] رانده‌شده‌ای.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَّاِنَّ عَلَیْكَ لَعْنَتِیْۤ اِلٰی یَوْمِ الدِّیْنِ ۟
و لعنت من تا روز جزا [= قیامت] بر تو خواهد بود».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ رَبِّ فَاَنْظِرْنِیْۤ اِلٰی یَوْمِ یُبْعَثُوْنَ ۟
[ابلیس] گفت: «پروردگارا، پس تا روزی که [بندگانت] برانگیخته می‌شوند، به من مهلت بده».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ فَاِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِیْنَ ۟ۙ
[الله] فرمود: «مهلت خواهی داشت،
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِلٰی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُوْمِ ۟
تا روز [قیامت،] آن وقت معیّن».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَاُغْوِیَنَّهُمْ اَجْمَعِیْنَ ۟ۙ
[ابلیس] گفت: «پس به عزت تو سوگند که قطعاً همۀ آنان را گمراه می‌کنم
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِیْنَ ۟
مگر بندگان مخلصت را از میان آنان».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ فَالْحَقُّ ؗ— وَالْحَقَّ اَقُوْلُ ۟ۚ
[الله] فرمود: «[سخنِ من] حق است و حق را مى‌گویم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
لَاَمْلَـَٔنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَمِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ اَجْمَعِیْنَ ۟
و یقیناً جهنم را از تو و از هر یک از آنان که از تو پیروی کند ـ از همه ـ انباشته خواهم ساخت».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قُلْ مَاۤ اَسْـَٔلُكُمْ عَلَیْهِ مِنْ اَجْرٍ وَّمَاۤ اَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِیْنَ ۟
[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «من [در برابر رسالتم] هیچ پاداشی از شما نمی‌خواهم و فریبکار نیستم [و به دروغ ادعای نبوت نمی‌کنم]».
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنْ هُوَ اِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعٰلَمِیْنَ ۟
این [قرآن] جز پندی برای جهانیان [= انسان و جن] نیست.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَاَهٗ بَعْدَ حِیْنٍ ۟۠
و قطعاً پس از چندی [که مرگ به سراغتان آمد] از خبرِ [راستیِ] آن آگاه خواهید شد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
 
وه‌رگێڕانی ماناكان سوره‌تی: سورەتی ص
پێڕستی سوره‌ته‌كان ژمارەی پەڕە
 
وه‌رگێڕانی ماناكانی قورئانی پیرۆز - وەرگێڕاوی فارسی - ناوەندی ڕواد بۆ وەرگێڕان - پێڕستی وه‌رگێڕاوه‌كان

وەرگێڕاوی ماناکانی قورئانی پیرۆز بۆ زمانی فارسی، وەرگێڕان: ناوەندی ڕواد بۆ وەرگێڕان بە هاوکاری ماڵپەڕی (دار الإسلام islamhouse.com).

داخستن