وه‌رگێڕانی ماناكانی قورئانی پیرۆز - وەرگێڕاوی فارسی بۆ پوختەی تەفسیری قورئانی پیرۆز * - پێڕستی وه‌رگێڕاوه‌كان


وه‌رگێڕانی ماناكان سوره‌تی: سورەتی طه   ئایه‌تی:

سوره طه

لە مەبەستەکانی سورەتەکە:
السعادة باتباع هدى القرآن وحمل رسالته، والشقاء بمخالفته.
سعادت و خوشبختی در پیروی از راه قرآن و عمل به پیام آن است و نگونبختی در سرپیچی کردن از آن است.

طٰهٰ ۟
﴿طه﴾ سخن در مورد حروف شبیه این حروف در ابتدای سورۀ بقره بیان شد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
مَاۤ اَنْزَلْنَا عَلَیْكَ الْقُرْاٰنَ لِتَشْقٰۤی ۟ۙ
- ای رسول- این قرآن را به این هدف بر تو نازل نکردیم که به خاطر افسوس بر اینکه قومت از ایمان به تو روی می‌گردانند نفست را از پای در آورد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِلَّا تَذْكِرَةً لِّمَنْ یَّخْشٰی ۟ۙ
آن را نازل نکردیم جز به این هدف که یادآوری باشد برای کسی‌که الله او را بر ترس خویش توفیق داده است.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
تَنْزِیْلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْاَرْضَ وَالسَّمٰوٰتِ الْعُلٰی ۟ؕ
الله که زمین، و آسمان‌های مرتفع را آفریده، قرآن را نازل کرده است، پس قرآنی بزرگ است؛ چون از جانب ذات بزرگی نازل شده است.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اَلرَّحْمٰنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوٰی ۟
الله رحمان آن‌گونه که سزاوار جلال اوست بر عرش استوا نمود و قرار گرفت.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
لَهٗ مَا فِی السَّمٰوٰتِ وَمَا فِی الْاَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرٰی ۟
آفرینش و فرمانروایی و تدبیر تمام مخلوقاتی که در آسمان‌ها و در زمین و زیر زمین هستند فقط از آنِ او سبحانه است.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَاِنَّهٗ یَعْلَمُ السِّرَّ وَاَخْفٰی ۟
و - ای رسول- اگر سخن را آشکار کنی، یا آن را مخفی داری او سبحانه تمام آن را می‌داند، زیرا راز و آنچه را از راز مخفی‌تر است مانند آنچه به دل می‌افتد می‌داند، و ذره‌ای از آن بر او پوشیده نمی‌ماند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اَللّٰهُ لَاۤ اِلٰهَ اِلَّا هُوَ ؕ— لَهُ الْاَسْمَآءُ الْحُسْنٰی ۟
الله که هیچ معبود برحقی جز او نیست، و نام‌های کاملاً نیکو فقط از آنِ اوست.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَهَلْ اَتٰىكَ حَدِیْثُ مُوْسٰی ۟ۘ
و - ای رسول- به تحقیق که قصۀ موسی پسر عمران به تو رسیده است.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِذْ رَاٰ نَارًا فَقَالَ لِاَهْلِهِ امْكُثُوْۤا اِنِّیْۤ اٰنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّیْۤ اٰتِیْكُمْ مِّنْهَا بِقَبَسٍ اَوْ اَجِدُ عَلَی النَّارِ هُدًی ۟
آن‌گاه که در سفرش آتشی دید، و به خانواده‌اش گفت: در جایی‌که هستید بمانید، به‌راستی من آتشی دیدم، امید است که از این آتش شعله‌ای برای‌تان بیاورم، یا کسی را بیابم که مرا به راه راهنمایی کند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَلَمَّاۤ اَتٰىهَا نُوْدِیَ یٰمُوْسٰی ۟ؕ
پس آن‌گاه که کنار آتش آمد الله سبحانه این‌گونه به او ندا داد: ای موسی.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنِّیْۤ اَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْكَ ۚ— اِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًی ۟ؕ
همانا این منم پروردگارت. پس برای آماده ‌شدن برای مناجات من کفشت را درآر؛ چون تو در وادی پاک (طُوَی) هستی.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
سوودەکانی ئایەتەکان لەم پەڕەیەدا:
• ليس إنزال القرآن العظيم لإتعاب النفس في العبادة، وإذاقتها المشقة الفادحة، وإنما هو كتاب تذكرة ينتفع به الذين يخشون ربهم.
نزول قرآن برای به زحمت ‌انداختن نفس در عبادت، و چشاندن مشقت به نفس نیست، بلکه فقط کتابی یادآور است که کسانی‌که از پروردگارشان می‌ترسند از آن بهره می‌برند.

• قَرَن الله بين الخلق والأمر، فكما أن الخلق لا يخرج عن الحكمة؛ فكذلك لا يأمر ولا ينهى إلا بما هو عدل وحكمة.
الله آفرینش و امر را یک‌جا قرار داد، زیرا چنان‌که آفرینش از حکمت خارج نمی‌شود، الله متعال امر و نهی نیز نمی‌کند مگر به آنچه که عینِ عدل و حکمت است.

• على الزوج واجب الإنفاق على الأهل (المرأة) من غذاء وكساء ومسكن ووسائل تدفئة وقت البرد.
انفاق غذا و پوشاک و مسکن و وسایل گرمایشی هنگام سرما برای همسر برعهدۀ شوهر واجب است.

وَاَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوْحٰی ۟
و - ای موسی- من تو را برای تبلیغ رسالتم برگزیده‌ام، پس به آنچه به تو وحی می‌کنم گوش فرا ده.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنَّنِیْۤ اَنَا اللّٰهُ لَاۤ اِلٰهَ اِلَّاۤ اَنَا فَاعْبُدْنِیْ ۙ— وَاَقِمِ الصَّلٰوةَ لِذِكْرِیْ ۟
همانا من الله هستم که معبود برحقی جز من نیست، پس تنها مرا عبادت کن، و برای یادِ من نماز را به کامل‌ترین وجه برپادار.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنَّ السَّاعَةَ اٰتِیَةٌ اَكَادُ اُخْفِیْهَا لِتُجْزٰی كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعٰی ۟
به تحقیق و بدون تردید که قیامت آمدنی و تحقق ‌یافتنی است، می‌خواهم آن را مخفی دارم تا هیچ مخلوقی وقتش را نداند، اما نشانه‌های قیامت را با خبر دادن پیامبر به آنها می‌شناسند؛ تا هر نفسی به آنچه که عمل می‌کند، خیر باشد یا شر، جزا داده شود.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَلَا یَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لَّا یُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوٰىهُ فَتَرْدٰی ۟
پس هرگز نباید کسی از کافران که به آن ایمان نمی‌آورد، و محرماتی را که نفسش می‌خواهد پیروی کرده است تو را از تصدیق به قیامت و آمادگی برای آن با انجام عمل صالح بازدارد، که به‌سبب این کار نابود می‌شوی.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَمَا تِلْكَ بِیَمِیْنِكَ یٰمُوْسٰی ۟
و ای موسی در دست راست تو چیست؟
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ هِیَ عَصَایَ ۚ— اَتَوَكَّؤُا عَلَیْهَا وَاَهُشُّ بِهَا عَلٰی غَنَمِیْ وَلِیَ فِیْهَا مَاٰرِبُ اُخْرٰی ۟
موسی علیه السلام گفت: این عصای من است؛ که هنگام راه‌ رفتن بر آن تکیه می‌کنم، و با آن درخت را می‌تکانم تا برگ‌هایش برای گوسفندانم بریزد، و منافع دیگری غیر از موارد مذکور برایم دارد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ اَلْقِهَا یٰمُوْسٰی ۟
الله فرمود: ای موسی آن را بیفکن.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَاَلْقٰىهَا فَاِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعٰی ۟
پس موسی علیه السلام عصایش را افکند، ناگهان ماری شد که تیز و سریع راه می‌رفت.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ ۫— سَنُعِیْدُهَا سِیْرَتَهَا الْاُوْلٰی ۟
الله به موسی فرمود: عصا را بگیر، و از تبدیل آن به مار نترس، وقتی آن را بگیری آن را به حالت اولش باز خواهیم گرداند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاضْمُمْ یَدَكَ اِلٰی جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَیْضَآءَ مِنْ غَیْرِ سُوْٓءٍ اٰیَةً اُخْرٰی ۟ۙ
و دست خویش را بر پهلویت قرار بده تا سفید بدون پیسی در‌آید، این نشانۀ دوم توست.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
لِنُرِیَكَ مِنْ اٰیٰتِنَا الْكُبْرٰی ۟ۚ
- ای موسی- این دو نشانه را برایت نشان دادیم تا از آیات بزرگ و دلالت ‌کنندۀ ما بر قدرت خویش و بر اینکه رسولی از جانب الله هستی برایت بنمایانیم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِذْهَبْ اِلٰی فِرْعَوْنَ اِنَّهٗ طَغٰی ۟۠
- ای موسی- به‌سوی فرعون برو، که در کفر و سرکشی در برابر الله از حد گذشته است.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِیْ صَدْرِیْ ۟ۙ
موسی علیه السلام گفت: پروردگارا، سینه‌ام را برایم بگشای تا آزار را تحمل کنم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَیَسِّرْ لِیْۤ اَمْرِیْ ۟ۙ
و کارم را بر من آسان گردان.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّنْ لِّسَانِیْ ۟ۙ
و مرا بر گفتن کلام فصیح توانا گردان.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
یَفْقَهُوْا قَوْلِیْ ۪۟
تا آن‌گاه که رسالت تو را برای‌شان می‌رسانم سخنم را بفهمند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاجْعَلْ لِّیْ وَزِیْرًا مِّنْ اَهْلِیْ ۟ۙ
و از خانواده‌ام یاوری برایم قرار بده تا در امورم به من یاری رساند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
هٰرُوْنَ اَخِی ۟ۙ
برادرم هاورن پسر عمران را.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اشْدُدْ بِهٖۤ اَزْرِیْ ۟ۙ
پشتم را با او قوی گردان.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاَشْرِكْهُ فِیْۤ اَمْرِیْ ۟ۙ
و او را شریک من در رسالت قرار بده.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
كَیْ نُسَبِّحَكَ كَثِیْرًا ۟ۙ
تا بسیار تسبیح تو را بگوییم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَّنَذْكُرَكَ كَثِیْرًا ۟ؕ
و تو را فراوان یاد کنیم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنَّكَ كُنْتَ بِنَا بَصِیْرًا ۟
به‌راستی‌که تو نسبت به ما بینا هستی، و ذره‌ای از کار ما بر تو پوشیده نمی‌ماند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ قَدْ اُوْتِیْتَ سُؤْلَكَ یٰمُوْسٰی ۟
الله فرمود: ای موسی آنچه خواستی به تو دادیم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْكَ مَرَّةً اُخْرٰۤی ۟ۙ
و به تحقیق که بار دیگر بر تو نعمت بخشیدیم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
سوودەکانی ئایەتەکان لەم پەڕەیەدا:
• وجوب حسن الاستماع في الأمور المهمة، وأهمها الوحي المنزل من عند الله.
وجوب درست‌ شنیدن در امور مهم، که مهم‌ترین آنها وحی نازل‌ شده از جانب الله است.

• اشتمل أول الوحي إلى موسى على أصلين في العقيدة وهما: الإقرار بتوحيد الله، والإيمان بالساعة (القيامة)، وعلى أهم فريضة بعد الإيمان وهي الصلاة.
آغاز وحی به موسی علیه السلام مشتمل بر دو اصل در عقیده، یعنی: اقرار به توحید الله، و ایمان به قیامت بود، و مهم‌ترین فریضه پس از ایمان، یعنی نماز را در برداشت.

• التعاون بين الدعاة ضروري لإنجاح المقصود؛ فقد جعل الله لموسى أخاه هارون نبيَّا ليعاونه في أداء الرسالة.
همکاری میان دعوتگران برای دستیابی به هدف ضروری است؛ چنان‌که الله برای موسی علیه السلام برادرش هارون علیه السلام را پیامبری قرار داد تا او را در ادای رسالت یاری رساند.

• أهمية امتلاك الداعية لمهارة الإفهام للمدعوِّين.
اهمیت مهارت دعوتگر برای فهماندن به مدعوین.

اِذْ اَوْحَیْنَاۤ اِلٰۤی اُمِّكَ مَا یُوْحٰۤی ۟ۙ
آن‌گاه که آنچه را باید به مادرت الهام می‌شد الهام کردیم، و الله اینگونه تو را از مکر فرعون حفظ کرد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اَنِ اقْذِفِیْهِ فِی التَّابُوْتِ فَاقْذِفِیْهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَاْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّیْ وَعَدُوٌّ لَّهٗ ؕ— وَاَلْقَیْتُ عَلَیْكَ مَحَبَّةً مِّنِّیْ ۚ۬— وَلِتُصْنَعَ عَلٰی عَیْنِیْ ۟ۘ
به تحقیق هنگام الهام به مادرت، بر او امر کردیم که: نوزادت را پس از ولادت در صندوق بگذار، و صندوق را در دریا بینداز، که دریا به فرمان ما او را به ساحل خواهد انداخت، آن‌گاه دشمن من و دشمن او، یعنی فرعون او را می‌گیرد، و محبتی از جانب خودم بر تو قرار دادم، تا مردم تو را دوست بدارند، و تا اینکه در برابر دیده و در حفظ و توجه من پرورش یابی.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِذْ تَمْشِیْۤ اُخْتُكَ فَتَقُوْلُ هَلْ اَدُلُّكُمْ عَلٰی مَنْ یَّكْفُلُهٗ ؕ— فَرَجَعْنٰكَ اِلٰۤی اُمِّكَ كَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ ؕ۬— وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنٰكَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنّٰكَ فُتُوْنًا ۫۬— فَلَبِثْتَ سِنِیْنَ فِیْۤ اَهْلِ مَدْیَنَ ۙ۬— ثُمَّ جِئْتَ عَلٰی قَدَرٍ یّٰمُوْسٰی ۟
آنگاه که خواهرت تابوت را دنبال می کرد، و به کسانی که تابوت را بیرون آورند، گفت: آیا کسی را به شما معرفی کنم که از او محافظت کند و به او شیر دهد و او را تربیت کند؟ و با بازگرداندن تو به مادرت، به تو نعمت دادیم تا با بازگشت تو، شاد گردد، و به خاطر تو دچار اندوه نشود؛ و مرد قبطی را که به او مشت زدی،و کُشتی، پس با نجاتت از کیفر آن دوباره بر تو منت نهادیم، و تو را از امتحان های پی در پی که با آن ها رو به رو شدی، نجات دادیم، و از آن مکان خارج شدی و چند سال میان اهل مدین ماندی، سپس ای موسی در زمانی که برای آمدنت مقدر شده بود، برای سخن گفتن با من (پروردگارت) آمدی.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِیْ ۟ۚ
و تو را برگزیدم که رسولی از جانب من باشی تا آنچه را به تو وحی می‌کنم به مردم ابلاغ کنی.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِذْهَبْ اَنْتَ وَاَخُوْكَ بِاٰیٰتِیْ وَلَا تَنِیَا فِیْ ذِكْرِیْ ۟ۚ
- ای موسی- تو و برادرت هارون آیات دلالت‌ کنندۀ ما بر قدرت و یگانگی الله را ببرید، و از یاد من و از دعوت به‌سوی من سستی نکنید.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِذْهَبَاۤ اِلٰی فِرْعَوْنَ اِنَّهٗ طَغٰی ۟ۚۖ
به‌سوی فرعون بروید، که او در کفر و نافرمانیِ الله از حد گذشته است.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَقُوْلَا لَهٗ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهٗ یَتَذَكَّرُ اَوْ یَخْشٰی ۟
پس سخنی نرم و ملایم به او بگویید؛ امید است که پند پذیرد، و از الله بترسد آن‌گاه توبه کند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَا رَبَّنَاۤ اِنَّنَا نَخَافُ اَنْ یَّفْرُطَ عَلَیْنَاۤ اَوْ اَنْ یَّطْغٰی ۟
موسی و هارون گفتند: به‌راستی ما می‌ترسیم از اینکه قبل از اتمامِ‌ دعوتش در کیفر عجله کند، یا با قتل یا غیر آن در ستم به ما از حد بگذرد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ لَا تَخَافَاۤ اِنَّنِیْ مَعَكُمَاۤ اَسْمَعُ وَاَرٰی ۟
الله به آن دو فرمود: نترسید؛ من با شما هستم [و شما را یاری و تقویت میکنم]، و آنچه را که میان شما و او رخ می‌دهد می‌شنوم و می‌بینم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَاْتِیٰهُ فَقُوْلَاۤ اِنَّا رَسُوْلَا رَبِّكَ فَاَرْسِلْ مَعَنَا بَنِیْۤ اِسْرَآءِیْلَ ۙ۬— وَلَا تُعَذِّبْهُمْ ؕ— قَدْ جِئْنٰكَ بِاٰیَةٍ مِّنْ رَّبِّكَ ؕ— وَالسَّلٰمُ عَلٰی مَنِ اتَّبَعَ الْهُدٰی ۟
پس به‌سویش بروید، و به او بگویید: - ای فرعون- در حقیقت ما دو رسول پروردگارت هستیم پس بنی‌اسرائیل را همراه ما بفرست، و آنها را با کشتن پسران‌شان، و زنده ‌نگه‌داشتن زنان‌شان شکنجه نکن، به‌راستی‌که ما برهانی از جانب پروردگارت بر راستگویی خویش آورده‌ایم، و نجات از عذاب الله برای کسی است که ایمان آورد، و از هدایت الله پیروی کند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنَّا قَدْ اُوْحِیَ اِلَیْنَاۤ اَنَّ الْعَذَابَ عَلٰی مَنْ كَذَّبَ وَتَوَلّٰی ۟
به‌راستی‌که الله بر ما وحی کرده که عذاب در دنیا و آخرت برای کسی است که آیات الله را تکذیب کند، و از آنچه رسولان علیهم السلام آورده‌اند روی بگرداند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ فَمَنْ رَّبُّكُمَا یٰمُوْسٰی ۟
فرعون با انکار دعوت موسی و هارون گفت: ای موسی پروردگار شما دو نفر که ادعا می‌کنید او شما را به‌سوی من فرستاده است کیست؟
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ رَبُّنَا الَّذِیْۤ اَعْطٰی كُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهٗ ثُمَّ هَدٰی ۟
موسی علیه السلام گفت: پروردگار ما همان ذاتی است که به هر چیزی صورت و شکل مناسب خودش را داد، سپس مخلوقات را در راستای آنچه برایش آفریده شده‌اند هدایت کرد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُوْنِ الْاُوْلٰی ۟
فرعون گفت: پس امت‌های پیشین که بر کفر بودند چه وضعیتی دارند؟
تەفسیرە عەرەبیەکان:
سوودەکانی ئایەتەکان لەم پەڕەیەدا:
• كمال اعتناء الله بكليمه موسى عليه السلام والأنبياء والرسل، ولورثتهم نصيب من هذا الاعتناء على حسب أحوالهم مع الله.
توجه کامل الله به کلیمِ خویش موسی علیه السلام و پیامبران و رسولان علیهم السلام . و وارثان پیامبران نیز بر اساس د‌رجه‌شان در برابر الله سهمی از این توجه دارند.

• من الهداية العامة للمخلوقات أن تجد كل مخلوق يسعى لما خلق له من المنافع، وفي دفع المضار عن نفسه.
از موارد هدایت عمومی مخلوقات این است که هر مخلوقی برای کسب منفعت و دفع زیان از خودش می‌کوشد.

• بيان فضيلة الأمر بالمعروف والنهي عن المنكر، وأن ذلك يكون باللين من القول لمن معه القوة، وضُمِنَت له العصمة.
بیان فضیلت امر به معروف و نهی از منکر، و اینکه این کار با سخن نرم در برابر کسی‌که صاحب قدرت است، و محافظت را در برابر او تضمین می‌کند صورت گیرد.

• الله هو المختص بعلم الغيب في الماضي والحاضر والمستقبل.
علم غیب گذشته و حال و آینده، فقط به الله اختصاص دارد.

قَالَ عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّیْ فِیْ كِتٰبٍ ۚ— لَا یَضِلُّ رَبِّیْ وَلَا یَنْسَی ۟ؗ
موسی علیه السلام به فرعون گفت: علم تمام موارد مربوط به آن امت‌ها نزد پروردگارم، در لوح محفوظ ثبت ‌شده است. پروردگارم در آگاهی از آنها مرتکب اشتباه نمی‌شود و آنچه را از آنها می‌داند فراموش نمی‌کند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
الَّذِیْ جَعَلَ لَكُمُ الْاَرْضَ مَهْدًا وَّسَلَكَ لَكُمْ فِیْهَا سُبُلًا وَّاَنْزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً ؕ— فَاَخْرَجْنَا بِهٖۤ اَزْوَاجًا مِّنْ نَّبَاتٍ شَتّٰی ۟
نزد همان پروردگارم که زمین را برای‌تان آماده زندگی ساخت، و برای‌تان راه‌های مناسب برای حرکت در آن قرار داد، و آب باران را از آسمان فرو فرستاد، سپس با آن آب انواع گیاهان مختلف را خارج کردیم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
كُلُوْا وَارْعَوْا اَنْعَامَكُمْ ؕ— اِنَّ فِیْ ذٰلِكَ لَاٰیٰتٍ لِّاُولِی النُّهٰی ۟۠
- ای مردم- از خوراکی‌های پاکیزه‌ای که برای‌تان خارج کردیم بخورید، و دام‌های‌تان را بچرانید، به‌راستی‌که در این نعمت‌ها دلایلی بر قدرت و یگانگی الله برای خردمندان وجود دارد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
مِنْهَا خَلَقْنٰكُمْ وَفِیْهَا نُعِیْدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً اُخْرٰی ۟
از خاک زمین، پدرتان آدم علیه السلام را آفریدیم، و وقتی‌که بمیرید شما را به آن بازمی‌گردانیم، و بار دیگر برای برانگیختن در روز قیامت شما را از آن درمی‌آوریم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَلَقَدْ اَرَیْنٰهُ اٰیٰتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَاَبٰی ۟
و به تحقیق که ما تمام آیات نه‌گانۀ خویش را بر فرعون آشکار کردیم، و آیات مذکور را دید اما آنها را تکذیب کرد، و از ایمان به الله خودداری کرد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ اَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ اَرْضِنَا بِسِحْرِكَ یٰمُوْسٰی ۟
فرعون گفت: -ای موسی- آیا با سِحرت برای خارج کردن ما از مصر آمده ای تا فرمانروایی آن را تصاحب كنى؟
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَلَنَاْتِیَنَّكَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهٖ فَاجْعَلْ بَیْنَنَا وَبَیْنَكَ مَوْعِدًا لَّا نُخْلِفُهٗ نَحْنُ وَلَاۤ اَنْتَ مَكَانًا سُوًی ۟
پس - ای موسی- سحری مانند سحر خودت برایت خواهیم آورد، پس میان ما و میان خودت موعدی در زمان معین و مکان مشخصی قرار بده، که نه ما از آن تخلف کنیم و نه تو از آن تخلف ورزی، و باید مکانی هموار و مساوی میان هر دو گروه باشد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ مَوْعِدُكُمْ یَوْمُ الزِّیْنَةِ وَاَنْ یُّحْشَرَ النَّاسُ ضُحًی ۟
موسی علیه السلام به فرعون گفت: موعد میان ما و شما روز عید است که مردم هنگام برآمدن آفتاب برای جشن گرفتن عیدِ خویش اجتماع می‌کنند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَتَوَلّٰی فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَیْدَهٗ ثُمَّ اَتٰی ۟
آن‌گاه فرعون پشت کرد و رفت، و مکر و حیله‌‌هایش را گرد آورد، سپس در زمان و مکان مشخص برای زورآزمایی آمد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ لَهُمْ مُّوْسٰی وَیْلَكُمْ لَا تَفْتَرُوْا عَلَی اللّٰهِ كَذِبًا فَیُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ ۚ— وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرٰی ۟
موسی علیه السلام درحالی‌که ساحرانِ فرعون را اندرز می‌داد گفت: بترسید، و با سحری که مردم را با آن فریب می‌دهید بر الله دروغ نبندید که شما را به عذابی از جانب خویش ریشه‌کن می‌کند، و به تحقیق هرکس‌ که بر الله دروغ بندد زیان دیده است.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَتَنَازَعُوْۤا اَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ وَاَسَرُّوا النَّجْوٰی ۟
آن‌گاه ساحران چون کلام موسی علیه السلام را شنیدند با یکدیگر به جَرّ و بحث پرداختند، و پنهانی میان یکدیگر نجوا کردند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالُوْۤا اِنْ هٰذٰنِ لَسٰحِرٰنِ یُرِیْدٰنِ اَنْ یُّخْرِجٰكُمْ مِّنْ اَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِمَا وَیَذْهَبَا بِطَرِیْقَتِكُمُ الْمُثْلٰی ۟
ساحران پنهانی به یکدیگر گفتند: به‌راستی‌که موسی و هارون دو ساحر هستند، و با سحری که آورده‌اند می‌خواهند شما را از مصر برانند، و سنت برتر شما در زندگی، و عقیدۀ والاتر شما را از بین ببرند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَاَجْمِعُوْا كَیْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوْا صَفًّا ۚ— وَقَدْ اَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلٰی ۟
پس کارتان را محکم کنید، و در آن اختلاف نورزید، سپس به صف پیش آیید، و هر چه دارید یکباره بیفکنید، و به تحقیق هرکس امروز بر دشمن خویش چیره شود به مطلوب دست یافته است.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
سوودەکانی ئایەتەکان لەم پەڕەیەدا:
• إخراج أصناف من النبات المختلفة الأنواع والألوان من الأرض دليل واضح على قدرة الله تعالى ووجود الصانع.
رویانیدن اصناف گیاهان با انواع و رنگ‌های مختلف از زمین دلالت آشکاری بر قدرت الله تعالی و وجود آفریدگار دارد.

• ذكرت الآيات دليلين عقليين واضحين على الإعادة: إخراج النبات من الأرض بعد موتها، وإخراج المكلفين منها وإيجادهم.
آیات فوق دو دلیل آشکار عقلی بر بازگشت را بیان کرده‌اند: یکی درآوردن گیاه از زمین پس از مرگش، دومی درآوردن و ایجاد افراد مکلف از زمین.

• كفر فرعون كفر عناد؛ لأنه رأى الآيات عيانًا لا خبرًا، واقتنع بها في أعماق نفسه.
کفر فرعون از روی عناد بود؛ زیرا او نشانه‌ها را آشکارا و نه بر اساس خبر، مشاهده نمود، و در اعماق نفسش به آنها قانع شد.

• اختار موسى يوم العيد؛ لتعلو كلمة الله، ويظهر دينه، ويكبت الكفر، أمام الناس قاطبة في المجمع العام ليَشِيع الخبر.
موسی علیه السلام روز عید را برگزید؛ تا در برابر تمام مردم در اجتماع سالانه، کلمۀ الله برتری یابد، و دینش آشکار شود، و کفر سرنگون گردد تا خبر شایع شود.

قَالُوْا یٰمُوْسٰۤی اِمَّاۤ اَنْ تُلْقِیَ وَاِمَّاۤ اَنْ نَّكُوْنَ اَوَّلَ مَنْ اَلْقٰی ۟
ساحران به موسی علیه السلام گفتند: ای موسی، یکی از این دو امر را انتخاب کن: اینکه تو با افکندن سحری که داری آغازگر باشی، یا ما آغاز کنیم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ بَلْ اَلْقُوْا ۚ— فَاِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ اِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ اَنَّهَا تَسْعٰی ۟
موسی علیه السلام گفت: بلکه ابتدا شما آنچه را که دارید بیفکنید، پس آنچه داشتند افکندند، به‌ناگاه ریسمان‌ها و عصاهای‌شان بر اثر سحرشان در خیال موسی علیه السلام مارهایی تصور می‌شدند که به سرعت حرکت می‌کردند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَاَوْجَسَ فِیْ نَفْسِهٖ خِیْفَةً مُّوْسٰی ۟
آن‌گاه موسی علیه السلام بر اثر سحر آنان ترسی در نفس خویش پنهان کرد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قُلْنَا لَا تَخَفْ اِنَّكَ اَنْتَ الْاَعْلٰی ۟
الله برای تسکین موسی علیه السلام به او گفت: از آنچه که به خیالت آمده نترس، - ای موسی- به‌راستی‌که تو با غلبه و پیروزی بر آنها برتری.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاَلْقِ مَا فِیْ یَمِیْنِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوْا ؕ— اِنَّمَا صَنَعُوْا كَیْدُ سٰحِرٍ ؕ— وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ اَتٰی ۟
و عصایی را که در دست راستت است بیفکن تبدیل به ماری می‌شود و سحری را که آنها ساختند می‌بلعد، زیرا آنچه آنها ساختند چیزی جز نیرنگی سحری نیست، و ساحر هرجا که باشد به مطلوب دست نمی‌یابد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَاُلْقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوْۤا اٰمَنَّا بِرَبِّ هٰرُوْنَ وَمُوْسٰی ۟
پس موسی علیه السلام عصایش را افکند. به‌ناگاه تبدیل به ماری شد، و آنچه را که ساحران ساخته بودند بلعید، پس ساحران چون دانستند که آنچه موسی علیه السلام دارد سحر نیست و فقط از جانب الله است برای الله به سجده افتادند، و گفتند: به پروردگار موسی و هارون، و پروردگار تمام مخلوقات ایمان آوردیم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ اٰمَنْتُمْ لَهٗ قَبْلَ اَنْ اٰذَنَ لَكُمْ ؕ— اِنَّهٗ لَكَبِیْرُكُمُ الَّذِیْ عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ ۚ— فَلَاُقَطِّعَنَّ اَیْدِیَكُمْ وَاَرْجُلَكُمْ مِّنْ خِلَافٍ وَّلَاُوصَلِّبَنَّكُمْ فِیْ جُذُوْعِ النَّخْلِ ؗ— وَلَتَعْلَمُنَّ اَیُّنَاۤ اَشَدُّ عَذَابًا وَّاَبْقٰی ۟
فرعون برای اعتراض و تهدید ساحران به خاطر ایمان‌شان به آنها گفت: آیا به موسی ایمان آوردید پیش از اینکه اجازۀ این کار را به شما بدهم؟! - ای ساحران- همانا موسی رئیس شماست که سحر را به شما آموخته است، بدون تردید از هر یک از شما یک پا و یک دست را به صورت مخالف قطع می‌کنم، و بدن‌های‌تان را بر تنه‌های درختان خرما به دار می‌آویزم تا بمیرید، و عبرتی برای دیگران باشید، و آن‌گاه بدانید کدام‌یک از ما عذابی سخت‌تر و بادوام‌تر دارد: من یا پروردگار موسی؟!
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالُوْا لَنْ نُّؤْثِرَكَ عَلٰی مَا جَآءَنَا مِنَ الْبَیِّنٰتِ وَالَّذِیْ فَطَرَنَا فَاقْضِ مَاۤ اَنْتَ قَاضٍ ؕ— اِنَّمَا تَقْضِیْ هٰذِهِ الْحَیٰوةَ الدُّنْیَا ۟ؕ
ساحران به فرعون گفتند: - ای فرعون- هرگز پیروی از تو را بر پیروی از نشانه‌های آشکاری که نزدمان آمده است ترجیح نخواهیم داد، و هرگز تو را بر الله که ما را آفریده برتری نخواهیم داد، پس هر کاری که می‌توانی در مورد ما انجام بدهی انجام ده، تو قدرتی جز در این دنیای فانی بر ما نداری، و به‌زودی قدرتت از بین خواهد رفت.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنَّاۤ اٰمَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغْفِرَ لَنَا خَطٰیٰنَا وَمَاۤ اَكْرَهْتَنَا عَلَیْهِ مِنَ السِّحْرِ ؕ— وَاللّٰهُ خَیْرٌ وَّاَبْقٰی ۟
همانا ما به پروردگارمان ایمان آوردیم امید است که گناهان پیشین ما از کفر و غیر آن را از ما محو گردانَد، و گناه سحری را که ما را بر آموختن و تمرین آن و شکست موسی علیه السلام با آن مجبور ساختی از ما پاک کند، و الله از آنچه که تو به ما وعده دادی پاداش بهتری می‌دهد، و از عذابی که تو ما را به آن تهدید می‌کنی عذابی بادوام‌تر می‌دهد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنَّهٗ مَنْ یَّاْتِ رَبَّهٗ مُجْرِمًا فَاِنَّ لَهٗ جَهَنَّمَ ؕ— لَا یَمُوْتُ فِیْهَا وَلَا یَحْیٰی ۟
به‌راستی‌که مسأله و نتیجه این است که هرکس در روز قیامت در حالی نزد پروردگارش برود که به او کافر است آتش جهنم برایش است که در آن وارد می‌شود و برای همیشه در آن می‌ماند، و نه در آن می‌میرد تا از عذابش راحت شود، و نه زنده گشته و به زندگیِ پاکی برمی‌گردد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَمَنْ یَّاْتِهٖ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصّٰلِحٰتِ فَاُولٰٓىِٕكَ لَهُمُ الدَّرَجٰتُ الْعُلٰی ۟ۙ
و هرکس در روز قیامت در حالی نزد پروردگارش رود که به او مؤمن است و اعمال صالح انجام داده است اینها که صفات بزرگ مذکور را دارند منازلی رفیع و درجاتی والا برای‌شان است.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
جَنّٰتُ عَدْنٍ تَجْرِیْ مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهٰرُ خٰلِدِیْنَ فِیْهَا ؕ— وَذٰلِكَ جَزٰٓؤُا مَنْ تَزَكّٰی ۟۠
این درجات همان بهشت‌های جاویدانی است که نهرها از زیر کاخ‌های‌شان جاری است و برای همیشه در آن می‌مانند، و پاداش مذکور، پاداش هرکسی است که از کفر و گناهان پاک شود.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
سوودەکانی ئایەتەکان لەم پەڕەیەدا:
• لا يفوز ولا ينجو الساحر حيث أتى من الأرض أو حيث احتال، ولا يحصل مقصوده بالسحر خيرًا كان أو شرًّا.
ساحر هر جایی از زمین برود و هر چاره‌جویی‌ای که به خرج دهد رستگار نمی‌شود و نجات نمی‌یابد، و هدفش چه خیر باشد و چه شر با سحر به دست نمی‌آید.

• الإيمان يصنع المعجزات؛ فقد كان إيمان السحرة أرسخ من الجبال، فهان عليهم عذاب الدنيا، ولم يبالوا بتهديد فرعون.
ایمان معجزات را می‌سازد؛ چنان‌که ایمان ساحران استوارتر از کوه‌ها بود، که عذاب دنیا بر آنها آسان شد، و به تهدید فرعون اهمیت ندادند.

• دأب الطغاة التهديد بالعذاب الشديد لأهل الحق والإمعان في ذلك للإذلال والإهانة.
عادت ستمکاران، تهدید به عذاب سخت برای پیروان حق و زیاده‌روی در این کار برای تحقیر و خوار ساختن است.

وَلَقَدْ اَوْحَیْنَاۤ اِلٰی مُوْسٰۤی ۙ۬— اَنْ اَسْرِ بِعِبَادِیْ فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیْقًا فِی الْبَحْرِ یَبَسًا ۙ— لَّا تَخٰفُ دَرَكًا وَّلَا تَخْشٰی ۟
و در حقیقت به موسی علیه السلام وحی کردیم: بندگانم را شبانه از مصر حرکت بده تا هیچ‌کس متوجه آنها نشود، و پس از زدن عصا به دریا راهی خشک و ایمن در دریا برای‌شان قرار بده، که نه از رسیدن فرعون و اشراف او به خودت بترسی، و نه از غرق شدن در دریا بیم داشته باشی.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَاَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُوْدِهٖ فَغَشِیَهُمْ مِّنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ ۟ؕ
پس فرعون همراه لشکریانش آنها را دنبال کرد، و دریا او و لشکریانش را آن‌گونه که باید فرا می‌گرفت و حقیقت آن را جز الله نمی‌داند پوشانید، آن‌گاه همگی غرق و نابود شدند، و موسی علیه السلام و همراهیانش نجات یافتند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهٗ وَمَا هَدٰی ۟
و فرعون قومش را با کفری که برای‌شان آراست، و با باطلی که آنها را با آن فریفت گمراه کرد، و هرگز آنها را به راه هدایت راهنمایی نکرد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
یٰبَنِیْۤ اِسْرَآءِیْلَ قَدْ اَنْجَیْنٰكُمْ مِّنْ عَدُوِّكُمْ وَوٰعَدْنٰكُمْ جَانِبَ الطُّوْرِ الْاَیْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَیْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوٰی ۟
و پس از اینکه بنی‌اسرائیل را از فرعون و لشکریانش رهانیدیم به آنها گفتیم: ای بنی‌اسرائیل، به تحقیق که شما را از دشمن‌تان نجات دادیم، و به شما وعده دادیم که در سمت راست درۀ واقع در کنار کوه طور با موسی علیه السلام سخن بگوییم، و در بیابان تیه که سرگردان بودید از نعمت خویش شرابی شیرین مانند عسل و پرنده‌ای کوچک با گوشت لذیذ شبیه بلدرچین برای‌تان فرو فرستادیم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
كُلُوْا مِنْ طَیِّبٰتِ مَا رَزَقْنٰكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیْهِ فَیَحِلَّ عَلَیْكُمْ غَضَبِیْ ۚ— وَمَنْ یَّحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِیْ فَقَدْ هَوٰی ۟
از غذاهای حلال و لذیذی که به شما روزی دادیم بخورید، و از آنچه که برای‌تان مباح کرده‌ایم به آنچه که برای‌تان حرام گردانیدیم تجاوز نکنید، که در این صورت خشم من بر شما نازل می‌شود، و هرکس که خشم من بر او نازل شود به تحقیق که نابود شده و در دنیا و آخرت بدبخت گشته است.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاِنِّیْ لَغَفَّارٌ لِّمَنْ تَابَ وَاٰمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدٰی ۟
و به‌راستی‌که من برای کسی‌که به‌سوی من توبه کند و ایمان آوَرَد، و عمل صالح انجام دهد، سپس بر حق استقامت ورزد بسیار آمرزنده و بخشنده هستم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَمَاۤ اَعْجَلَكَ عَنْ قَوْمِكَ یٰمُوْسٰی ۟
و - ای موسی- چه چیزی تو را به شتاب واداشت که از قومت پیشی گرفتی و آنها را پشت سرت رها کردی؟
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ هُمْ اُولَآءِ عَلٰۤی اَثَرِیْ وَعَجِلْتُ اِلَیْكَ رَبِّ لِتَرْضٰی ۟
موسی علیه السلام گفت: البته آنها در پی من هستند و به‌زودی به من می‌پیوندند، و از قومم به‌سوی تو پیشی گرفتم تا به خاطر شتافتنم به‌سوی تو از من راضی گردی.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ فَاِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَاَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ ۟
الله فرمود: به‌راستی ما قومت را که را پشت سرت گذاشتی با عبادت گوساله آزمودیم، و سامری آنها را به عبادت گوساله فراخواند، و با آن گمراه ساخت.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَرَجَعَ مُوْسٰۤی اِلٰی قَوْمِهٖ غَضْبَانَ اَسِفًا ۚ۬— قَالَ یٰقَوْمِ اَلَمْ یَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْدًا حَسَنًا ؕ۬— اَفَطَالَ عَلَیْكُمُ الْعَهْدُ اَمْ اَرَدْتُّمْ اَنْ یَّحِلَّ عَلَیْكُمْ غَضَبٌ مِّنْ رَّبِّكُمْ فَاَخْلَفْتُمْ مَّوْعِدِیْ ۟
آن‌گاه موسی علیه السلام خشمگین به خاطر عبادت گوساله توسط قومش و اندوهگین به خاطر آنها نزدشان بازگشت، موسی علیه السلام گفت: ای قوم من، آیا الله وعده‌ای نیکو به شما نداد که تورات را بر شما فرو می‌فرستد، و شما را به بهشت درمی‌آورد، پس آیا زمانی طولانی بر شما گذشت که فراموش کردید؟ یا با این کارتان خواستید خشمی از جانب پروردگارتان بر شما نازل شود، و عذابش بر شما واقع گردد، و به این منظور با وعدۀ من مبنی بر اینکه تا وقتی نزدتان باز گردم بر طاعت ثابت قدم باشید، مخالفت کردید؟!
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالُوْا مَاۤ اَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلٰكِنَّا حُمِّلْنَاۤ اَوْزَارًا مِّنْ زِیْنَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنٰهَا فَكَذٰلِكَ اَلْقَی السَّامِرِیُّ ۟ۙ
قوم موسی علیه السلام گفتند: - ای موسی- به اختیار خویش با وعدۀ تو مخالفت نکردیم، بلکه به اضطرار این کار را کردیم، بارهای سنگینی از زیورآلات قوم فرعون به دوش کشیده بودیم، پس آنها را در گودالی افکندیم تا از آنها رهایی یابیم، و همان‌گونه که ما آنها را در گودال افکندیم سامری نیز خاک سم اسب جبریل علیه السلام را که همراهش بود افکند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
سوودەکانی ئایەتەکان لەم پەڕەیەدا:
• من سُنَّة الله انتقامه من المجرمين بما يشفي صدور المؤمنين، ويقر أعينهم، ويذهب غيظ قلوبهم.
یکی از سنت‌های الله انتقام او تعالی از مجرمان است. این انتقام، سینه‌های مؤمنان را شفا می‌بخشد، و چشمان‌شان را خنک می‌گرداند، وخشم دل‌های‌شان را از بین می‌برد.

• الطاغية شؤم على نفسه وعلى قومه؛ لأنه يضلهم عن الرشد، وما يهديهم إلى خير ولا إلى نجاة.
ستمگر هم بر خودش و هم بر قومش شوم است؛ زیرا آنها را از راه راست گمراه می‌سازد، و آنها را نه به خیر هدایت می‌کند و نه به رستگاری.

• النعم تقتضي الحفظ والشكر المقرون بالمزيد، وجحودها يوجب حلول غضب الله ونزوله.
نعمت‌ها، نگهداری و شکر زیاد را ایجاب می‌کنند و انکار آنها موجب رسیدن و نزول خشم الله می‌گردد.

• الله غفور على الدوام لمن تاب من الشرك والكفر والمعصية، وآمن به وعمل الصالحات، ثم ثبت على ذلك حتى مات عليه.
الله همیشه برای کسی‌که از شکر و کفر و گناه توبه کند، و به او تعالی ایمان آورد و اعمال صالح انجام دهد، سپس تا زمان مرگ بر این کار استقامت ورزد، آمرزنده است.

• أن العجلة وإن كانت في الجملة مذمومة فهي ممدوحة في الدين.
شتاب هر چند به‌طور کلی مذموم است اما در انجام امور دینی پسندیده است.

فَاَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهٗ خُوَارٌ فَقَالُوْا هٰذَاۤ اِلٰهُكُمْ وَاِلٰهُ مُوْسٰی ۚۙ۬— فَنَسِیَ ۟ؕ
پس سامری از آن زیورها پیکر گوساله‌ای بدون روح، که صدایی مانند صدای گاو داشت برای بنی‌اسرائیل درآورد، آن‌گاه کسانی از آنها که به کار سامری فریب خوردند گفتند: این همان معبود شما و معبود موسی علیه السلام است که آن را فراموش کرد و آن را اینجا، جا گذاشت.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اَفَلَا یَرَوْنَ اَلَّا یَرْجِعُ اِلَیْهِمْ قَوْلًا ۙ۬— وَّلَا یَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَّلَا نَفْعًا ۟۠
آیا کسانی که به سبب گوساله دچار فتنه شدند و آن را عبادت کردند، درک نمی کنند که گوساله با آن ها سخن نمی گوید و پاسخشان را نمی دهد، و توانایی رساندن نفعی به آنان و دیگران، و دور کردن زیانی از آنان و دیگران را ندارد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هٰرُوْنُ مِنْ قَبْلُ یٰقَوْمِ اِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهٖ ۚ— وَاِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمٰنُ فَاتَّبِعُوْنِیْ وَاَطِیْعُوْۤا اَمْرِیْ ۟
و به تحقیق که هارون علیه السلام قبل از بازگشت موسی علیه السلام به آنها گفته بود: در ساختن گوساله از طلا و صدای آن جز آزمایشی برای‌تان نیست تا مؤمن از کافر آشکار گردد، و - ای قوم من- همانا پروردگارتان همان ذاتی است که مالک رحمت است؛ نه کسی‌که مالک هیچ زیان و نفعی برای‌تان نیست چه رسد به اینکه بر شما رحم کند. پس در عبادتِ او تعالی به یگانگی از من پیروی کنید، و از فرمانم مبنی بر ترک عبادت غیر او اطاعت کنید.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالُوْا لَنْ نَّبْرَحَ عَلَیْهِ عٰكِفِیْنَ حَتّٰی یَرْجِعَ اِلَیْنَا مُوْسٰی ۟
فریب ‌خوردگان به عبادت گوساله گفتند: پیوسته در عبادت آن برقرار می‌مانیم تا اینکه موسی علیه السلام به‌سوی ما بازگردد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ یٰهٰرُوْنُ مَا مَنَعَكَ اِذْ رَاَیْتَهُمْ ضَلُّوْۤا ۟ۙ
موسی علیه السلام به برادرش هارون علیه السلام گفت: چه چیزی تو را بازداشت وقتی آنها را دیدی با عبادت گوساله به جای الله گمراه شدند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اَلَّا تَتَّبِعَنِ ؕ— اَفَعَصَیْتَ اَمْرِیْ ۟
که آنها را رها کنی و به من بپیوندی؟! آیا از امر من نافرمانی کردی آن‌گاه که تو را بر آنها جانشین قرار دادم؟!
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ یَبْنَؤُمَّ لَا تَاْخُذْ بِلِحْیَتِیْ وَلَا بِرَاْسِیْ ۚ— اِنِّیْ خَشِیْتُ اَنْ تَقُوْلَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِیْۤ اِسْرَآءِیْلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِیْ ۟
و چون موسی علیه السلام با اعتراض بر کار برادرش ریش و موی سر او را گرفت و به‌سوی خود کشید هارون علیه السلام با دل‌جویی از برادرش به او گفت: نه ریشم را بگیر و نه موی سرم را، زیرا من برای ماندن همراه آنها معذور هستم، چون ترسیدم که اگر آنها را تنها رها کنم پراکنده شوند، آن‌گاه بگویی: همانا من بین آنها تفرقه انداختم، و از سفارش تو در مورد آنها محافظت نکردم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ فَمَا خَطْبُكَ یٰسَامِرِیُّ ۟
موسی علیه السلام به سامری گفت: ای سامری قضیه چیست؟ و چه چیزی تو را واداشت که این کار را انجام دهی؟
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یَبْصُرُوْا بِهٖ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ اَثَرِ الرَّسُوْلِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذٰلِكَ سَوَّلَتْ لِیْ نَفْسِیْ ۟
سامری به موسی علیه السلام گفت: چیزی را که آنها ندیدند دیدم، جبریل علیه السلام را سوار بر اسبی دیدم، آن‌گاه مشتی خاک از رد پای اسبش گرفتم، و آن را بر زیورهای قالب ‌شده بر شکل گوساله انداختم، آن‌گاه پیکر گوساله‌ای صدا دار ساخته شد، و نیز نفس من کاری را که انجام دادم برایم آراست.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ فَاذْهَبْ فَاِنَّ لَكَ فِی الْحَیٰوةِ اَنْ تَقُوْلَ لَا مِسَاسَ ۪— وَاِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَّنْ تُخْلَفَهٗ ۚ— وَانْظُرْ اِلٰۤی اِلٰهِكَ الَّذِیْ ظَلْتَ عَلَیْهِ عَاكِفًا ؕ— لَنُحَرِّقَنَّهٗ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهٗ فِی الْیَمِّ نَسْفًا ۟
موسی علیه السلام به سامری گفت: پس برو که برایت این باشد که تا وقتی زنده هستی بگویی: به کسی دست نمی‌زنم و کسی به من دست نزند، و کنار گذاشته ‌شده زندگی کنی، و اینکه روز قیامت موعدی برایت باشد که در آن مورد محاسبه قرار می‌گیری و مجازات می‌شوی، الله هرگز این موعد را برایت تخلف نخواهد کرد، و به گوساله‌ات که آن را معبود خویش قرار داده بودی، و به جای الله او را عبادت می‌کردی بنگر، که آتشی بر آن خواهیم افروخت تا آن را ذوب کند، آن‌گاه او را در دریا خواهیم افکند تا اثری از او باقی نماند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنَّمَاۤ اِلٰهُكُمُ اللّٰهُ الَّذِیْ لَاۤ اِلٰهَ اِلَّا هُوَ ؕ— وَسِعَ كُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا ۟
- ای مردم- تنها معبود برحق شما الله است که معبود برحقی جز او نیست، و علمش بر همه چیز احاطه دارد، پس علم هیچ‌چیز از یاد او سبحانه نمی‌رود.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
سوودەکانی ئایەتەکان لەم پەڕەیەدا:
• خداع الناس بتزوير الحقائق مسلك أهل الضلال.
فریفتن مردم با جعل واقعیت‌ها، روش گمراهان است.

• الغضب المحمود هو الذي يكون عند انتهاكِ محارم الله.
خشمی پسندیده است که در هنگام شکستن حریم الهی ظاهر شود.

• في الآيات أصل في نفي أهل البدع والمعاصي وهجرانهم، وألا يُخَالَطوا.
آیات فوق، بر نفی بدعت‌گزاران و گناهکاران و عدم معاشرت با آنها دلالت دارد.

• في الآيات وجوب التفكر في معرفة الله تعالى من خلال مفعولاته في الكون.
همچنان وجوب تفکر در شناخت الله از خلال تأثیرات او تعالی در هستی، از این آیات به دست می‌آید.

كَذٰلِكَ نَقُصُّ عَلَیْكَ مِنْ اَنْۢبَآءِ مَا قَدْ سَبَقَ ۚ— وَقَدْ اٰتَیْنٰكَ مِنْ لَّدُنَّا ذِكْرًا ۟ۖۚ
- ای رسول- همان‌گونه که قصۀ موسی علیه السلام و فرعون، و قصۀ قوم آن دو را برایت حکایت کردیم، قصص پیامبران علیهم السلام و امت‌های پیش از تو را برایت حکایت می‌کنیم تا آرامشی برایت باشد، و از جانب خویش قرآن برایت بخشیده‌ایم که هرکس پندپذیر باشد از آن پند می‌پذیرد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
مَنْ اَعْرَضَ عَنْهُ فَاِنَّهٗ یَحْمِلُ یَوْمَ الْقِیٰمَةِ وِزْرًا ۟ۙ
هرکس از این قرآن که بر تو نازل ‌شده، روی گردانَد؛ یعنی به آن ایمان نیاوَرَد، و به آنچه در آن آمده عمل نکند؛ به تحقیق که روز قیامت در حالی می‌آید که گناه بزرگی به دوش می‌کشد، و سزاوار عذابی دردآور است.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
خٰلِدِیْنَ فِیْهِ ؕ— وَسَآءَ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیٰمَةِ حِمْلًا ۟ۙ
که برای همیشه در آن عذاب می‌ماند، و چه بد است باری که آن را در روز قیامت به دوش می‌کشند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
یَّوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّوْرِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِیْنَ یَوْمَىِٕذٍ زُرْقًا ۟
روزی‌که فرشته، بار دوم برای برانگیختن در صور می‌دمد، و در آن روز کافران را بر اثر تغییر رنگ‌ (پوست) و چشمان‌شان از سختی مناظر هولناک قیامت که با آن روبه‌رو شده‌اند کبود شده گرد می‌آوریم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
یَّتَخَافَتُوْنَ بَیْنَهُمْ اِنْ لَّبِثْتُمْ اِلَّا عَشْرًا ۟
محرمانه با هم این‌گونه راز می‌گویند: پس از مرگ جز ده شب در برزخ نماندیم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
نَحْنُ اَعْلَمُ بِمَا یَقُوْلُوْنَ اِذْ یَقُوْلُ اَمْثَلُهُمْ طَرِیْقَةً اِنْ لَّبِثْتُمْ اِلَّا یَوْمًا ۟۠
ما به سخنانی که آنها پنهانی به هم می‌گویند آگاه‌تر هستیم، و ذره‌ای از آن از دست ما نمی‌رود، آن‌گاه که خردمندترین آنها می‌گوید: در برزخ جز یک روز و نه بیشتر نماندید.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَیَسْـَٔلُوْنَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ یَنْسِفُهَا رَبِّیْ نَسْفًا ۟ۙ
و - ای رسول- از تو در مورد وضعیت کوه‌ها در روز قیامت می‌پرسند، به آنها بگو: پروردگارم کوه‌ها را از ریشه برمی‌کند و ریز ریز می‌سازد، آن‌گاه به گرد و خاک تبدیل می‌شوند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَیَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا ۟ۙ
آن‌گاه زمین که کوه‌ها را حمل می‌کرد مسطح و بدون بنا و بدون گیاه می‌گذارد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
لَّا تَرٰی فِیْهَا عِوَجًا وَّلَاۤ اَمْتًا ۟ؕ
- ای بینندۀ آن- به‌سبب مسطح ‌بودن کامل زمین، هیچ انحراف و ارتفاع و پستی‌ای در آن نمی‌بینی.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
یَوْمَىِٕذٍ یَّتَّبِعُوْنَ الدَّاعِیَ لَا عِوَجَ لَهٗ ۚ— وَخَشَعَتِ الْاَصْوَاتُ لِلرَّحْمٰنِ فَلَا تَسْمَعُ اِلَّا هَمْسًا ۟
در آن روز مردم صدای دعوتگر به‌سوی محشر را پیروی می‌کنند، و هیچ بازگرداننده‌ای از پیروی او برای‌شان نیست، و صداها از ترس برای رحمان خاموش می‌شوند، پس در آن روز جز صدایی آهسته نمی‌شنوی.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
یَوْمَىِٕذٍ لَّا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ اِلَّا مَنْ اَذِنَ لَهُ الرَّحْمٰنُ وَرَضِیَ لَهٗ قَوْلًا ۟
در آن روز بزرگ شفاعت هیچ شفاعت‌گری نفع نمی‌رساند مگر شفاعت‌گری که الله به او اجازه شفاعت دهد، و سخن او در شفاعت را بپسندد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
یَعْلَمُ مَا بَیْنَ اَیْدِیْهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یُحِیْطُوْنَ بِهٖ عِلْمًا ۟
الله سبحانه آنچه از کار قیامت که مردم آن را پیش رو دارند، و آنچه که در دنیای‌شان پشت سر گذاشته‌اند می‌داند، درحالی‌که علم تمام بندگان به ذات و صفات الله احاطه ندارد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَعَنَتِ الْوُجُوْهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّوْمِ ؕ— وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا ۟
و چهره‌های بندگان خوار گردد، و برای ذات زنده‌ای که نمی‌میرد و امور بندگانش را مدیریت و اداره می‌کند فروتنی کنند، و هرکس که با قرار دادن خویش در معرض نابودی، گناه به دوش کشد زیان دیده است.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَمَنْ یَّعْمَلْ مِنَ الصّٰلِحٰتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا یَخٰفُ ظُلْمًا وَّلَا هَضْمًا ۟
و هرکس اعمال صالح انجام دهد درحالی‌که به الله و رسولانش ایمان دارد پاداشی کامل دارد، و از هیچ ستمی نمی‌ترسد که به گناهی که نکرده است عذاب شود، و از هیچ کاستنی برای پاداش عمل صالحش نمی‌ترسد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَكَذٰلِكَ اَنْزَلْنٰهُ قُرْاٰنًا عَرَبِیًّا وَّصَرَّفْنَا فِیْهِ مِنَ الْوَعِیْدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُوْنَ اَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْرًا ۟
و همان‌گونه که قصص پیشینیان را برایت فرو فرستادیم این قرآن را به زبان عربی روشن نازل کردیم، و انواع وعید و تهدیدها را در آن بیان کردیم؛ امید است که از الله بترسند، یا قرآن مایۀ پند و اندرز آنها شود.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
سوودەکانی ئایەتەکان لەم پەڕەیەدا:
• القرآن العظيم كله تذكير ومواعظ للأمم والشعوب والأفراد، وشرف وفخر للإنسانية.
تمام قرآن کریم یادآوری و اندرز برای امت‌ها و ملت‌ها و افراد، و مایۀ شرف و افتخار برای انسانیت است.

• لا تنفع الشفاعة أحدًا إلا شفاعة من أذن له الرحمن، ورضي قوله في الشفاعة.
شفاعت هیچ‌کس سودی نمی‌رساند مگر شفاعت کسی‌که ذات رحمان به او اجازه دهد، و سخنش در شفاعت را بپسندد.

• القرآن مشتمل على أحسن ما يكون من الأحكام التي تشهد العقول والفطر بحسنها وكمالها.
قرآن دربردارندۀ نیکوترین احکامی است که خردها و فطرت‌ها به نیکی و کمال آنها گواهی می‌دهند.

• من آداب التعامل مع القرآن تلقيه بالقبول والتسليم والتعظيم، والاهتداء بنوره إلى الصراط المستقيم، والإقبال عليه بالتعلم والتعليم.
یکی از آداب تعامل با قرآن پذیرش و تسلیم و تعظیم در برابر آن، و هدایت یافتن توسط نورش به‌سوی راه مستقیم، و آموختن و آموزش ‌دادن آن است.

• ندم المجرمين يوم القيامة حيث ضيعوا الأوقات الكثيرة، وقطعوها ساهين لاهين، معرضين عما ينفعهم، مقبلين على ما يضرهم.
مجرمان در روز قیامت از اینکه با رویگردانی از آنچه به آنها نفع می‌رساند، و روی ‌آوردن به آنچه به آنها ضرر می‌رساند اوقات زیادی تباه کرده‌اند، و به غفلت و فراموشی گذرانده‌اند پشیمان می‌شوند.

فَتَعٰلَی اللّٰهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ ۚ— وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْاٰنِ مِنْ قَبْلِ اَنْ یُّقْضٰۤی اِلَیْكَ وَحْیُهٗ ؗ— وَقُلْ رَّبِّ زِدْنِیْ عِلْمًا ۟
پس الله، بلند مرتبه و پاک و باشکوه است، فرمانروایی که پادشاهی همه چیز از آنِ اوست، ذاتی‌که خودش حق و سخنش حق است، برتر از آن‌ چیزی است که مشرکان او را توصیف می‌کنند. و - ای رسول- با قرائت قرآن همراه جبریل علیه السلام قبل از اینکه ابلاغش به تو تمام شود شتاب نکن، و بگو: پروردگارا در پرتو آنچه به من آموختی بر دانشم بیفزا.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَلَقَدْ عَهِدْنَاۤ اِلٰۤی اٰدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهٗ عَزْمًا ۟۠
و به‌راستی‌که پیش از این، آدم علیه السلام را به نخوردن از درخت ممنوع سفارش و از این کار نهی کردیم، و سرانجامِ این کار را برایش توضیح دادیم، اما سفارش را فراموش کرد و از درخت خورد، و در برابر آن صبر نکرد، و برای حفظ سفارش ما عزمی راسخ برایش نیافتیم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاِذْ قُلْنَا لِلْمَلٰٓىِٕكَةِ اسْجُدُوْا لِاٰدَمَ فَسَجَدُوْۤا اِلَّاۤ اِبْلِیْسَ ؕ— اَبٰی ۟
و - ای رسول- به یاد آور آن‌گاه که به فرشتگان گفتیم: برای احترام در برابر آدم علیه السلام سجده کنید، آن‌گاه همگی به سجده افتادند جز ابلیس- که همراه‌شان بود اما از آنها نبود- از روی تکبر از سجده سر باز زد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَقُلْنَا یٰۤاٰدَمُ اِنَّ هٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا یُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقٰی ۟
پس گفتیم: ای آدم، همانا ابلیس دشمن تو و دشمن همسرت است، پس تو و همسرت را با فرمان‌برداری از وسوسه هایش، از بهشت بیرون نکند، تا به سختی و دشواری افتی.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اِنَّ لَكَ اَلَّا تَجُوْعَ فِیْهَا وَلَا تَعْرٰی ۟ۙ
همانا برای تو برعهدۀ الله است که در بهشت به تو طعام دهد تا گرسنه نمانی، و تو را بپوشاند تا عریان نمانی.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاَنَّكَ لَا تَظْمَؤُا فِیْهَا وَلَا تَضْحٰی ۟
و اینکه تو را سیراب گرداند تا تشنه نشوی، و تو را سایه اندازد تا گرمای خورشید به تو نرسد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَوَسْوَسَ اِلَیْهِ الشَّیْطٰنُ قَالَ یٰۤاٰدَمُ هَلْ اَدُلُّكَ عَلٰی شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا یَبْلٰی ۟
پس شیطان آدم علیه السلام را وسوسه کرد، و به او گفت: آیا تو را به درختی راهنمایی کنم که هرکس از آن بخورد هرگز نمی‌میرد، بلکه همیشه زنده باقی می‌ماند، و ملکی همیشگی که قطع نمی‌گردد و پایان نمی‌یابد به دست می‌آورد؟!
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَاَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْاٰتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفٰنِ عَلَیْهِمَا مِنْ وَّرَقِ الْجَنَّةِ ؗ— وَعَصٰۤی اٰدَمُ رَبَّهٗ فَغَوٰی ۪۟ۖ
آدم و حوا از آن درخت ممنوعه خوردند، آن‌گاه عورت‌های‌شان پس از اینکه پوشیده بود برای‌شان آشکار گشت، و به کندن برگ‌های درختان بهشت، و پوشاندن عورت‌های‌شان با آنها آغاز کردند، و آدم علیه السلام با فرمان پروردگارش مخالفت کرد چون از فرمان او تعالی مبنی بر پرهیز از خوردن از آن درخت اطاعت نکرد، و به آنچه که برایش جایز نبود تجاوز کرد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
ثُمَّ اجْتَبٰهُ رَبُّهٗ فَتَابَ عَلَیْهِ وَهَدٰی ۟
سپس الله او را برگزید و توبه‌اش را پذیرفت، و او را به راه راست هدایت کرد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیْعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۚ— فَاِمَّا یَاْتِیَنَّكُمْ مِّنِّیْ هُدًی ۙ۬— فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقٰی ۟
الله به آدم علیه السلام و حوا فرمود: شما دو تن و ابلیس از بهشت فرود آیید، که او دشمن شما و شما دشمن او هستید، پس اگر رهنمودی برای راه من از جانب من نزدتان آمد: که هرکس از شما از رهنمودهای من پیروی و به آن عمل کند و از آن منحرف نشود، نه از حق گمراه می‌گردد، و نه در آخرت با عذاب به سختی می‌افتد، بلکه الله او را به بهشت درمی‌آورد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَمَنْ اَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِیْ فَاِنَّ لَهٗ مَعِیْشَةً ضَنْكًا وَّنَحْشُرُهٗ یَوْمَ الْقِیٰمَةِ اَعْمٰی ۟
و هرکس از یاد من روی بگرداند و آن را نپذیرد، و آن را اجابت نکند، به‌راستی‌که زندگی تنگی در دنیا و در برزخ خواهد داشت، و روز قیامت او را بدون چشم و حجت به‌سوی محشر می‌رانیم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِیْۤ اَعْمٰی وَقَدْ كُنْتُ بَصِیْرًا ۟
این رویگردان از یاد الله می‌گوید: پروردگارا، چرا مرا کور محشور کردی، درحالی‌که در دنیا بینا بودم.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
سوودەکانی ئایەتەکان لەم پەڕەیەدا:
• الأدب في تلقي العلم، وأن المستمع للعلم ينبغي له أن يتأنى ويصبر حتى يفرغ المُمْلِي والمعلم من كلامه المتصل بعضه ببعض.
ادب در رویارویی با علم، و اینکه برای مستمع علم سزاوار است آرامش به خرج دهد و صبر کند تا اینکه املاکننده و معلم کلامش را به پایان رساند.

• نسي آدم فنسيت ذريته، ولم يثبت على العزم المؤكد، وهم كذلك، وبادر بالتوبة فغفر الله له، ومن يشابه أباه فما ظلم.
آدم علیه السلام فراموش کرد پس فرزندانش نیز فراموش می‌کنند، و بر عزم استوار باقی نماند، و آنها نیز چنین هستند، و سریع توبه کرد پس الله او را آمرزید، و هرکس شبیه پدرش باشد ستم نمی‌بیند.

• فضيلة التوبة؛ لأن آدم عليه السلام كان بعد التوبة أحسن منه قبلها.
فضیلت توبه؛ زیرا آدم علیه السلام پس از توبه بهتر از قبل توبه بود.

• المعيشة الضنك في دار الدنيا، وفي دار البَرْزَخ، وفي الدار الآخرة لأهل الكفر والضلال.
زندگی سخت در سرای دنیا، و در سرای برزخ، و در سرای آخرت برای کافران و گمراهان است.

قَالَ كَذٰلِكَ اَتَتْكَ اٰیٰتُنَا فَنَسِیْتَهَا ۚ— وَكَذٰلِكَ الْیَوْمَ تُنْسٰی ۟
الله در پاسخ به او می‌گوید: مانند کاری است که در دنیا انجام دادی، که آیات ما در دنیا برایت آمد اما از آنها روی گرداندی و رها کردی، و همین‌گونه امروز در عذاب رها می‌شوی.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَكَذٰلِكَ نَجْزِیْ مَنْ اَسْرَفَ وَلَمْ یُؤْمِنْ بِاٰیٰتِ رَبِّهٖ ؕ— وَلَعَذَابُ الْاٰخِرَةِ اَشَدُّ وَاَبْقٰی ۟
و مانند این مجازات هرکس را که در شهوات حرام بکوشد، و از ایمان به دلایل آشکار پروردگار روی گردانَد مجازات می‌کنیم، و به‌طور قطع عذاب الله در آخرت رسوا کننده‌تر و سخت‌تر و بادوام‌تر از زندگی تنگ در دنیا و برزخ است.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
اَفَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ كَمْ اَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِّنَ الْقُرُوْنِ یَمْشُوْنَ فِیْ مَسٰكِنِهِمْ ؕ— اِنَّ فِیْ ذٰلِكَ لَاٰیٰتٍ لِّاُولِی النُّهٰی ۟۠
آیا برای این مشرکان، امت‌های زیادی که پیش از اینها نابود کردیم، و در مسکن‌های آن امت‌های نابود شده راه می‌روند، و آثار نابودی آنها را می‌بینند آشکار نشده‌است؟ به‌راستی‌که در نابودی و ویرانی این امت‌های فراوان، عبرتی برای خردمندان است.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَّبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَّاَجَلٌ مُّسَمًّی ۟ؕ
و - ای رسول- اگر فرمانی پیش از این از جانب پروردگارت صادر نشده بود که او تعالی هیچ‌کس را قبل از اقامۀ حجت عذاب نکند، و اگر اجلی مُقَدَّر نزد او برای‌شان نبود به‌طور قطع عذاب‌شان را به تعجیل می‌انداخت؛ چون استحقاق آن را دارند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
فَاصْبِرْ عَلٰی مَا یَقُوْلُوْنَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوْعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوْبِهَا ۚ— وَمِنْ اٰنَآئِ الَّیْلِ فَسَبِّحْ وَاَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضٰی ۟
پس - ای رسول- بر اوصاف باطلی که این تکذیب‌ کنندگان تو می‌گویند شکیبایی کن، و به ستایش پروردگارت در نماز صبح قبل از طلوع خورشید، و در نماز عصر قبل از غروب خورشید، و در نماز مغرب و عشا از ساعات شب، و در نماز ظهر هنگام زوال پس از پایان طرف اول روز و در نماز مغرب پس از پایان طرف دوم روز تسبیح گوی؛ امید است که نزد الله به پاداشی که به آن خوشحال و راضی می‌گردی برسی.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْكَ اِلٰی مَا مَتَّعْنَا بِهٖۤ اَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیٰوةِ الدُّنْیَا ۙ۬— لِنَفْتِنَهُمْ فِیْهِ ؕ— وَرِزْقُ رَبِّكَ خَیْرٌ وَّاَبْقٰی ۟
و به کالاهای گوناگونی از زیور زندگی دنیا که برای این تکذیب‌ کنندگان قرار دادیم تا آنها را بیازماییم منگر، زیرا این کالاها نابود شدنی است، و پاداش پروردگارت که آن را به تو وعده داده است تا راضی شوی از کالاهایی که آنها را در این دنیا بهره‌مند ساختیم بهتر و بادوام‌تر است؛ چون هرگز پایان نمی‌یابد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَاْمُرْ اَهْلَكَ بِالصَّلٰوةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا ؕ— لَا نَسْـَٔلُكَ رِزْقًا ؕ— نَحْنُ نَرْزُقُكَ ؕ— وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوٰی ۟
و - ای رسول- خانواده‌ات را به ادای نماز امر کن، و خودت بر ادای آن شکیبایی کن، ما نه روزی خودت و نه روزی دیگران را از تو نمی‌جوییم، بلکه ما هستیم که روزی تو را برعهده داریم، و سرانجام نیکو در دنیا و آخرت برای تقواپیشگان است که از الله می‌ترسند، و اوامرش را اجرا، و نواهی‌اش را ترک می‌کنند.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَقَالُوْا لَوْلَا یَاْتِیْنَا بِاٰیَةٍ مِّنْ رَّبِّهٖ ؕ— اَوَلَمْ تَاْتِهِمْ بَیِّنَةُ مَا فِی الصُّحُفِ الْاُوْلٰی ۟
و این کافران تکذیب ‌کنندۀ پیامبر صلی الله علیه وسلم گفتند: چرا محمد نشانه‌ای از جانب پروردگارش نمی‌آورد تا بر راستگویی او و رسالتش دلالت کند، آیا قرآن که تصدیق‌ کنندۀ کتاب‌های آسمانی پیش از خود است برای این تکذیب ‌کنندگان نیامده است؟!
تەفسیرە عەرەبیەکان:
وَلَوْ اَنَّاۤ اَهْلَكْنٰهُمْ بِعَذَابٍ مِّنْ قَبْلِهٖ لَقَالُوْا رَبَّنَا لَوْلَاۤ اَرْسَلْتَ اِلَیْنَا رَسُوْلًا فَنَتَّبِعَ اٰیٰتِكَ مِنْ قَبْلِ اَنْ نَّذِلَّ وَنَخْزٰی ۟
و اگر ما این تکذیب‌ کنندگان پیامبر صلی الله علیه وسلم را به‌سبب کفر و دشمنی آنها قبل از اینکه رسولی به‌سوی‌شان بفرستیم، و کتابی بر آنها نازل کنیم با نزول عذاب بر آنها نابود می‌ساختیم به‌طور قطع در روز قیامت با دفاع از کفرشان می‌گفتند: - پروردگارا- چرا پیش از اینکه خواری و ذلت به‌سبب عذابت به ما برسد در دنیا رسولی به‌سوی ما نفرستادی، تا به او ایمان آوریم و از آیاتی که آورده است پیروی کنیم؟!
تەفسیرە عەرەبیەکان:
قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوْا ۚ— فَسَتَعْلَمُوْنَ مَنْ اَصْحٰبُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدٰی ۟۠
- ای رسول- به این تکذیب ‌کنندگان بگو: هر یک از ما و شما منتظر چیزی است که الله در مورد او اجرا می‌کند، پس - به یقین- به‌زودی خواهید دانست که چه کسانی پیرو راه راست، و چه کسانی هدایت‌یافتگانند: ما یا شما؟
تەفسیرە عەرەبیەکان:
سوودەکانی ئایەتەکان لەم پەڕەیەدا:
• من الأسباب المعينة على تحمل إيذاء المعرضين استثمار الأوقات الفاضلة في التسبيح بحمد الله.
یکی از اسباب یاری ‌رسان بر تحمل آزارهای افراد نافرمان، بهره‌گیری از اوقات بافضیلت در تسبیح و ستایش الله است.

• ينبغي على العبد إذا رأى من نفسه طموحًا إلى زينة الدنيا وإقبالًا عليها أن يوازن بين زينتها الزائلة ونعيم الآخرة الدائم.
سزاوار است که بنده هرگاه نفسش به زینت دنیا متمایل شد، میان زیور نابود ‌شدنی دنیا و نعمت‌های همیشگی آخرت به‌طور دقیق بسنجد تا ببیند کدام‌یک با ارزش‌تر است.

• على العبد أن يقيم الصلاة حق الإقامة، وإذا حَزَبَهُ أمْر صلى وأَمَر أهله بالصلاة، وصبر عليهم تأسيًا بالرسول صلى الله عليه وسلم.
بنده باید نماز را آن گونه که شایسته است، ادا کند، و هرگاه با کار دشواری مواجه شد به پیروی از پیامبر -صلی الله علیه وسلم- نماز بگزارد، همچنین افراد خانواده اش را به ادای نماز امر کند و در این کار با آن ها شكيبايى پیشه کند.

• العاقبة الجميلة المحمودة هي الجنة لأهل التقوى.
سرانجامِ زیبا و پسندیده، همان بهشت پرهیزکاران است.

 
وه‌رگێڕانی ماناكان سوره‌تی: سورەتی طه
پێڕستی سوره‌ته‌كان ژمارەی پەڕە
 
وه‌رگێڕانی ماناكانی قورئانی پیرۆز - وەرگێڕاوی فارسی بۆ پوختەی تەفسیری قورئانی پیرۆز - پێڕستی وه‌رگێڕاوه‌كان

وەرگێڕاوی فارسی بۆ پوختەی تەفسیری قورئانی پیرۆز، لە لایەن ناوەندی تەفسیر بۆ خوێندنەوە قورئانیەکان.

داخستن