Check out the new design

د قرآن کریم د معناګانو ژباړه - فارسي ژباړه - تفسیر السعدي * - د ژباړو فهرست (لړلیک)


د معناګانو ژباړه سورت: زمر   آیت:
وَنُفِخَ فِی الصُّوْرِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّمٰوٰتِ وَمَنْ فِی الْاَرْضِ اِلَّا مَنْ شَآءَ اللّٰهُ ؕ— ثُمَّ نُفِخَ فِیْهِ اُخْرٰی فَاِذَا هُمْ قِیَامٌ یَّنْظُرُوْنَ ۟
وقتی خداوند آنها را از عظمت خویش ترساند، آنان را هم از حالات روز قیامت بر حذر داشت و تشویق نمود. و فرمود: ﴿وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِ﴾ و در صور دمیده می‌شود، و آن شاخ بزرگی است که جز خدا کسی اندازۀ بزرگی آن را نمی‌داند؛ امّا کسی که خداوند او را آگاه نموده است، کم و کیف آن را می‌داند. پس اسرافیل -علیه السلام- که از فرشتگان مقرّب الهی و یکی از حاملان عرش است، در آن می‌دمد. ﴿فَصَعِقَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾ و همۀ کسانی که در آسمان‌ها و زمین هستند بیهوش می‌شوند یا می‌میرند؛ یعنی همه وقتی دمیدن صور را می‌شنوند، از شدّت و عظمت آن -نیز از آنجا که می‌دانند این کار مقدمۀ قیامت است- پریشان می‌گردند. ﴿إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُ﴾ مگر کسی که خدا بخواهد، از آنان که خداوند آنها را به هنگام دمیدن صور ثابت قدم می‌گرداند. پس آنها بیهوش نمی‌شوند مانند شهیدان یا برخی از آنها و دیگر کسانی که خدا بخواهد. و این نفخۀ اول، نفخۀ «صَعق» یا نفخۀ «فَزَع» نامیده می‌شود. ﴿ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخۡرَىٰ﴾ سپس بار دیگر در آن دمیده می‌شود، و این دمیدن برای رستاخیز است. ﴿فَإِذَا هُمۡ قِيَامٞ﴾ پس به‌ناگاه همگی از قبرهایشان به پا می‌خیزند تا زنده شوند و مورد محاسبه قرار گیرند، آفرینش جسم و ارواح آنها کامل می‌گردد، و چشم‌هایشان خیره می‌شود، ﴿يَنظُرُونَ﴾ نگاه می‌کنند که خداوند با آنان چه می‌کند؟
عربي تفسیرونه:
وَاَشْرَقَتِ الْاَرْضُ بِنُوْرِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتٰبُ وَجِایْٓءَ بِالنَّبِیّٖنَ وَالشُّهَدَآءِ وَقُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا یُظْلَمُوْنَ ۟
﴿وَأَشۡرَقَتِ ٱلۡأَرۡضُ بِنُورِ رَبِّهَا﴾ و زمین به نور پروردگارش روشن می‌شود. از این معلوم می‌گردد که انوار و روشنایی‌های دنیا در روز قیامت همه از بین می‌روند و نابود می‌شوند؛ چون خداوند خبر داده که خورشید بی‌نور می‌گردد، و ماه از بین می‌رود، و ستارگان پراکنده می‌شوند، و مردم در تاریکی قرار می‌گیرند. پس در این هنگام، زمین به نور پروردگارش روشن می‌شود؛ هنگامی که خداوند تجلی می‌کند و برای داوری کردن میان انسان‌ها پایین می‌آید. در این روز خداوند به خلق نیرو می‌دهد، و آنها را چنان پدید می‌آورد که قوی می‌شوند، و نور الهی آنها را نمی‌سوزاند و می‌توانند او را ببینند؛ وگرنه، نور خداوند بزرگ است، و اگر آن را آشکار کند، عظمت او و نور چهره‌اش، همۀ مخلوقات را می‌سوزاند. ﴿وَوُضِعَ ٱلۡكِتَٰبُ﴾ و کتابِ اعمال و دیوان آن نهاده می‌شود تا نیکی‌ها و بدی‌هایی که در آن است بازبینی شود. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَوُضِعَ ٱلۡكِتَٰبُ فَتَرَى ٱلۡمُجۡرِمِينَ مُشۡفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَٰوَيۡلَتَنَا مَالِ هَٰذَا ٱلۡكِتَٰبِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةٗ وَلَا كَبِيرَةً إِلَّآ أَحۡصَىٰهَاۚ وَوَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِرٗاۗ وَلَا يَظۡلِمُ رَبُّكَ أَحَدٗا﴾ و کتاب اعمال نهاده می‌شود. پس گناهکاران را می‌بینی که از آنچه در آن است، ناراحت‌اند؛ و می‌گویند: «ای وای بر ما! چه شده این کتاب را که هیچ گناه کوچک و بزرگی را نگذاشته مگر اینکه آن را بر شمرده است؟» و آنچه را که کرده‌اند، حاضر می‌بینند؛ و پروردگارت بر هیچ کس ستم روا نمی‌دارد. و از روی کمال عدالت و دادگری به عمل کننده گفته می‌شود: ﴿ٱقۡرَأۡ كِتَٰبَكَ كَفَىٰ بِنَفۡسِكَ ٱلۡيَوۡمَ عَلَيۡكَ حَسِيبٗا﴾ کتاب اعمال خودت را بخوان؛ امروزه خودت برای اینکه حسابرس خود باشی کافی است. ﴿وَجِاْيٓءَ بِٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ﴾ و پیامبران آورده می‌شوند تا در خصوص رساندن پیام الهی به امّت‌هایشان پرسیده شوند، و علیه آنها گواهی بدهند. ﴿وَٱلشُّهَدَآءِ﴾ و گواهان، اعم از فرشتگان و اعضای انسان و زمین آورده می‌شوند. ﴿وَقُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡحَقِّ﴾ و به عدالت کامل و انصاف بزرگ میان آنها داوری می‌شود؛ چون این حسابی است که از جانب خدا صادر شده است؛ خدایی که به اندازۀ ذرّه‌ای ستم نمی‌کند، و او همه چیز را احاطه کرده است. و کتاب او که لوح محفوظ است، همۀ کارهایی را که انسان‌ها کرده‌اند در بر دارد. و فرشتگان؛ کسانی که از فرمان پروردگارشان سرپیچی نمی‌کنند، کارهایی را که انسان‌ها کرده‌اند ثبت نموده‌اند. و عادل‌ترین گواهان بر این حکم شهادت داده‌اند. پس کسی حکم و داوری می‌نماید که اندازۀ اعمال، و اندازۀ پاداش و کیفر آنها را می‌داند.
عربي تفسیرونه:
وَوُفِّیَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُوَ اَعْلَمُ بِمَا یَفْعَلُوْنَ ۟۠
آنگاه حکمی صادر می‌کند که خلق به آن گردن می‌نهند، و به ستایش و دادگری خداوند اعتراف می‌کنند، و به عظمت و علم و حکمت و رحمت او پی می‌برند، و به چیزهایی از آن آگاه می‌شوند که به دل‌هایشان خطور نکرده است، و زبان‌هایشان توان بیان آن را ندارد. بنابراین فرمود: ﴿وَوُفِّيَتۡ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِمَا يَفۡعَلُونَ﴾ و به هر کسی جزای آنچه کرده است، به تمام و کمال داده می‌شود؛ و خدا به آنچه می‌کنند داناتر است.
عربي تفسیرونه:
وَسِیْقَ الَّذِیْنَ كَفَرُوْۤا اِلٰی جَهَنَّمَ زُمَرًا ؕ— حَتّٰۤی اِذَا جَآءُوْهَا فُتِحَتْ اَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَاۤ اَلَمْ یَاْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنْكُمْ یَتْلُوْنَ عَلَیْكُمْ اٰیٰتِ رَبِّكُمْ وَیُنْذِرُوْنَكُمْ لِقَآءَ یَوْمِكُمْ هٰذَا ؕ— قَالُوْا بَلٰی وَلٰكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَی الْكٰفِرِیْنَ ۟
بعد از آنکه خداوند متعال بیان نمود که میان بندگانش حکم و داوری می‌نماید ـ بندگانی که آنها را آفریده، و به همه روزی داده، و به تدبیرشان پرداخته، و آنها را در دنیا و قیامت گردهم آورده ـ [تصریح نمود که] آنان را به ‌هنگام پاداش و جزا دادن از یکدیگر جدا می‌نماید، همان‌طور که در دنیا، در ایمان و کفر و در تقوا و معصیت، با همدیگر فرق داشتند. پس فرمود: ﴿وَسِيقَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ﴾ و کافران با خشونت به سوی جهنّم برده می‌شوند. با شلّاق‌های دردآور زده می‌شوند، و نگهبانان تند خو و سرسخت جهنّم آنها را می‌زنند، و به سوی بدترین زندان و بدترین جایگاه می‌برند؛ و آن جهنّمی است که همۀ انواع عذاب را در خود دارد، و تمام انواع بدبختی‌ها در آن وجود دارد، و هیچ نوع شادی در آن نیست. همان طور که می‌فرماید: ﴿يَوۡمَ يُدَعُّونَ إِلَىٰ نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا﴾ روزی که به سوی آتش جهنّم رانده می‌شوند، چون از وارد شدن به آن امتناع می‌ورزند. ﴿زُمَرًا﴾ یعنی به صورت گروه‌های متفرّق. هر گروه که کارهایشان همگون است، به سوی جهنّم رانده می‌شوند و یکدیگر را نفرین می‌کنند و از یکدیگر بیزاری می‌جویند. ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوهَا فُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا﴾ تا اینکه به نزدیک جهنّم و کنار آن می‌رسند، آنگاه درهای جهنّم به روی آنان گشوده می‌شود تا در آنجا از آنان پذیرایی ‌شود. ﴿وَقَالَ لَهُمۡ خَزَنَتُهَآ﴾ و نگهبانان جهنّم درحالی که آنها را به شقاوت، جاودانی و عذاب همیشگی مژده می‌دهند، و به‌خاطر اعمالشان آنها را سرزنش می‌کنند؛ اعمالی که آنها را به این جایگاه زشت و هولناک رسانده است، می‌گویند: ﴿أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ رُسُلٞ مِّنكُمۡ﴾ آیا پیامبرانی از نوع خودتان که شما آنها را می‌شناختید، و راستگویی آنان را می‌دانستید، و می‌توانستید از آنها فرا بگیرید و بیاموزید، به نزد شما نیامدند؟ ﴿يَتۡلُونَ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِ رَبِّكُمۡ﴾، آیه‌های پروردگارتان را که پیامبران را با آن فرستاده، و با روشن‌ترین دلیل‌ها بر حق و یقین دلالت می‌کردند بر شما بخوانند؟! ﴿وَيُنذِرُونَكُمۡ لِقَآءَ يَوۡمِكُمۡ هَٰذَا﴾ و شما را از رویاروئی چنین روزی بترسانند؟ یعنی این ایجاب می‌کرد که شما از آنها پیروی کنید؛ و با پیشه کردن پرهیزگاری، خود را از عذاب این روز بر حذر دارید، اما حالت شما به خلاف این بود. ﴿قَالُواْ بَلَىٰ﴾ آنها با اعتراف به گناهانشان، و اینکه حجّت خدا بر آنها اقامه شده است می‌گویند: آری! پیامبرانِ پروردگار ما با آیات و حجت‌های الهی نزد ما آمدند، و نهایت روشنگری را برای ما کردند، و ما را از این روز برحذر داشتند، ﴿وَلَٰكِنۡ حَقَّتۡ كَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾ ولی فرمان عذاب بر کافران قطعی و ثابت است؛ یعنی به سبب کفر ورزیدنشان به آیات خدا، فرمان عذاب بر آنها قطعی است؛ و این عذاب قطعی، برای هرکسی است که به آیات خدا کفر ورزد، و آنچه را که پیامبران آورده‌اند انکار نماید. پس آنها به گناهان خود، و به اینکه حجت بر آنها اقامه شده، اعتراف کردند.
عربي تفسیرونه:
قِیْلَ ادْخُلُوْۤا اَبْوَابَ جَهَنَّمَ خٰلِدِیْنَ فِیْهَا ۚ— فَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَكَبِّرِیْنَ ۟
به حالت توهین به آنها گفته می‌شود: ﴿ٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ﴾ به درهای دوزخ وارد شوید. پس هر گروه -از دری که مناسب آنان است، و مطابق با عملشان می‌باشد- وارد می‌گردند. ﴿خَٰلِدِينَ فِيهَا﴾ برای همیشه در آن هستند و از آن بیرون آورده نمی‌شوند، و یک لحظه از عذاب آنها کاسته نمی‌گردد، و به آنان مهلت داده نمی‌شود. ﴿فَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَكَبِّرِينَ﴾ پس چه بد است جایگاه متکبران؛ آتش جایگاه آنهاست؛ چون آنها با خود بزرگ بینی حق را نپذیرفتند، پس خداوند به آنها سزایی از نوع عملشان داد، و آنها را خوار و ذلیل و رسوا گرداند.
عربي تفسیرونه:
وَسِیْقَ الَّذِیْنَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ اِلَی الْجَنَّةِ زُمَرًا ؕ— حَتّٰۤی اِذَا جَآءُوْهَا وَفُتِحَتْ اَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلٰمٌ عَلَیْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوْهَا خٰلِدِیْنَ ۟
سپس از اهل بهشت سخن به میان آورد و فرمود: ﴿وَسِيقَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ﴾ و کسانی که با یگانه‌پرستی و عمل به طاعت خدا، پرهیزگاری را پیشه کرده‌اند، با اکرام و بزرگداشت، ﴿إِلَى ٱلۡجَنَّةِ زُمَرًا﴾ گروه گروه و در حالی که شاد هستند -و هر گروهی با دسته‌های دیگری است که عملش با آن مناسب می‌باشد- به سوی بهشت بر مرکب‌های برگزیده سوق داده می‌شوند. ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوهَا﴾ تا اینکه به آستانۀ بهشت و منازل زیبا می‌رسند، و نسیم آن بر آنها می‌وزد، و زمانِ همیشه ماندن و بهره‌مند شدن از نعمت‌های آن فرا می‌رسد، ﴿وَفُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا﴾ و درهای بهشت برای بزرگداشت آنان به رویشان گشوده می‌شود، ﴿وَقَالَ لَهُمۡ خَزَنَتُهَا سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡ طِبۡتُمۡ﴾ و نگهبانانش با تبریک و خوش آمد گفتن به آنها می‌گویند: «سلام بر شما.» یعنی از هر آفت و بدی سالم و به دور هستید، و دل‌هایتان با شناخت و محبّت خدا و ترس از او پاک گردیده، و زبان‌هایتان با ذکر او، و اعضا و جوارحتان با اطاعت او پاک شده است. ﴿فَٱدۡخُلُوهَا خَٰلِدِينَ﴾ پس به سبب پاکی‌تان، وارد آن شوید درحالی که در آنجا جاودانه خواهید بود؛ چون بهشت، سرای پاکیزگی و پاکی است، و جز پاکان کسی وارد آن نمی‌شود. در مورد جهنّم فرمود: ﴿فُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا﴾ و در مورد بهشت فرمود: ﴿وَفُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا﴾ و «واو» را اضافه کرد که اشاره به این مطلب است که اهل جهنّم به محض اینکه به جهنّم می‌رسند، بدون اینکه مهلتی داده شوند، درهای آن به رویشان گشوده می‌گردد؛و باید به روی آنها گشوده شود و به محض رسیدن آنها باز گردد، تا گرما و شدّت عذاب آن را بیشتر احساس کنند. اما بهشت، سرای گرانقدری است که جز کسی که مقدمات آن را فراهم آورده است به آن وارد نمی‌شود؛ با وجود این آنها برای وارد شدن به آن، به شفاعت بزرگوارترین شفاعت‌کنندگان نیاز دارند؛ و به محض رسیدنشان درهای آن گشوده نمی‌شود. بلکه از خداوند می‌خواهند تا محمّد صلی الله علیه وسلم برای آنها نزد او شفاعت کند، و پیامبر صلی الله علیه وسلم شفاعت می‌کند. و این آیات دلیلی بر این است که بهشت و جهنّم درهایی دارند که گشوده و بسته می‌شوند، و هر یک نگهبانانی دارند. و آن دو سرایی هستند که فقط کسی وارد آن می‌شود که سزاوار آن باشد، به خلاف سایر سراها.
عربي تفسیرونه:
وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِیْ صَدَقَنَا وَعْدَهٗ وَاَوْرَثَنَا الْاَرْضَ نَتَبَوَّاُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشَآءُ ۚ— فَنِعْمَ اَجْرُ الْعٰمِلِیْنَ ۟
﴿وَقَالُواْ﴾ آنها به هنگام وارد شدن به بهشت و قرار گرفتن در آن، ستایش پروردگارشان را -به سبب آنچه به آنها بخشیده، و آنها را هدایت نموده است- به جای می‌آورند و می‌گویند: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي صَدَقَنَا وَعۡدَهُۥ﴾ ستایش خداوندی راست که وعده‌اش را در حق ما محقّق ساخت؛ یعنی بر زبان پیامبرانش به ما وعده داد که اگر ایمان آوریم و صالح شویم، ما را وارد بهشت خواهد کرد. پس وعده‌ای که به ما داده بود، به‌طور کامل به آن وفا کرد، ﴿وَأَوۡرَثَنَا ٱلۡأَرۡضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ ٱلۡجَنَّةِ حَيۡثُ نَشَآءُ﴾ و سرزمین بهشت را به ما داد، به گونه‌ای که هرجا بخواهیم در آن جای می‌گیریم، و هر نعمتی از آن بخواهیم برمی‌داریم، و هیچ چیزی برای ما ممنوع نیست. ﴿فَنِعۡمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِينَ﴾ پس چه نیک است پاداش نیکوکاران؛ کسانی که با طاعت از پروردگارشان در زمان کوتاه و ازمیان رفتنی دنیا تلاش کردند، و در مقابل آن به چنین خیر بزرگ و پایداری دست یازیدند. و این سرای بهشت است که در حقیقت سزاوار ستایش است که خداوند در آن بندگان برگزیده‌اش را مورد اکرام قرار می‌دهد، و خداوند بخشنده و بزرگوار آن را به عنوان جایگاه مهمانی آنها پسندیده است، و به بالاترین و بهترین صورت آن را ساخته، و با دست خود نهال آن را کاشته، و از رحمت و کرامت خویش آن را سرشار نموده است که با بهره‌مندی از آن، هر اندوهگینی شاد می‌گردد، و ناراحتی‌اش ازمیان می‌رود، و صفا و سرورش کامل می‌گردد.
عربي تفسیرونه:
 
د معناګانو ژباړه سورت: زمر
د سورتونو فهرست (لړلیک) د مخ نمبر
 
د قرآن کریم د معناګانو ژباړه - فارسي ژباړه - تفسیر السعدي - د ژباړو فهرست (لړلیک)

فارسي ژبې ته د تفسیر السعدي ژباړه

بندول