Ibisobanuro bya qoran ntagatifu - الترجمة الفارسية - تفسير السعدي * - Ishakiro ry'ibisobanuro


Ibisobanuro by'amagambo Umurongo: (2) Isura: Al Maidat
یٰۤاَیُّهَا الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا لَا تُحِلُّوْا شَعَآىِٕرَ اللّٰهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْیَ وَلَا الْقَلَآىِٕدَ وَلَاۤ آٰمِّیْنَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ یَبْتَغُوْنَ فَضْلًا مِّنْ رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا ؕ— وَاِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوْا ؕ— وَلَا یَجْرِمَنَّكُمْ شَنَاٰنُ قَوْمٍ اَنْ صَدُّوْكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ اَنْ تَعْتَدُوْا ۘ— وَتَعَاوَنُوْا عَلَی الْبِرِّ وَالتَّقْوٰی ۪— وَلَا تَعَاوَنُوْا عَلَی الْاِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ۪— وَاتَّقُوا اللّٰهَ ؕ— اِنَّ اللّٰهَ شَدِیْدُ الْعِقَابِ ۟
خداوند متعال می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُحِلُّواْ شَعَٰٓئِرَ ٱللَّهِ﴾ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! آنچه را که خدا حرام نموده و به تعظیم آن دستور داده و شما را از ارتکاب آن برحذر داشته است، حلال ندانید. پس این نهی، شامل نهی از انجام دادن آن، و نهی از اعتقاد به حلال بودن آن نیز می‌گردد. همچنان‌که این نهی، شامل انجام ندادن کار زشت و عقیده نداشتن به آن می‌باشد. و این نهی، شامل «محرّماتِ احرام» و «محرّمات حرم» می‌شود. نیز آنچه خداوند بدان تصریح نموده، در این نهی داخل است، آنجا که می‌فرماید: ﴿وَلَا ٱلشَّهۡرَ ٱلۡحَرَامَ﴾ حرمت ماه حرام را، با جنگ و ستم و انجام دادن دیگر منهیّات نشکنید. همان طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثۡنَا عَشَرَ شَهۡرٗا فِي كِتَٰبِ ٱللَّهِ يَوۡمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ مِنۡهَآ أَرۡبَعَةٌ حُرُمٞۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلۡقَيِّمُۚ فَلَا تَظۡلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمۡ﴾ بی‌گمان تعداد ماه‌ها نزد خدا، در کتاب تقدیر الهی [لوح المحفوظ]، از روزی که آسمان‌ها و زمین را آفریده، دوازده ماه است؛ چهار تا از آن ماه حرام‌اند، این است آئین استوار و محکم، پس در آن برخود ستم نکنید. جمهور علما بر این باور هستند که حرمت جنگ در ماه‌های حرام با این فرمودۀ الهی منسوخ است که می‌فرماید: ﴿فَإِذَا ٱنسَلَخَ ٱلۡأَشۡهُرُ ٱلۡحُرُمُ فَٱقۡتُلُواْ ٱلۡمُشۡرِكِينَ حَيۡثُ وَجَدتُّمُوهُمۡ﴾ پس هرگاه ماه‌های حرام به پایان رسیدند، مشرکان را هر کجا یافتید، بکشید. همچنین به دلیل نصوص کلی و عامِ دیگری که در آن به طور مطلق به پیکار با کافران دستور داده شده، و برای نجگیدن با آنها، تهدیداتی صورت گرفته است. و همچنین به دلیل اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم با اهل طائف در ماه ذی القعده که یکی از ماه‌های حرام است، جنگید. گروهی دیگر می‌گویند: نهی از پیکار در ماه‌های حرام با این آیه و دیگر آیاتی که به طور ویژه از جنگ در ماه‌های حرام نهی می‌کنند، منسوخ نگردیده است. آنان نصوص مطلقی را که در این رابطه وارد شده‌اند، بر این آیه و امثال آن حمل کرده و گفته‌اند: «مطلق بر مقید حمل می‌شود». و برخی در این مورد به تفکیک قضیه پرداخته و گفته‌اند: آغاز کردن جنگ در ماه‌های حرام جایز نیست، اما ادامۀ جنگی که از قبل آغاز شده، و تکمیل کردن آن جایز است. و پیکار پیامبر صلی الله علیه وسلم را با اهل طائف بر این صورت حمل نموده‌اند؛ زیرا جنگ با اهل طائف، در «حنین» و در ماه شوال آغاز شد. همۀ اینها در مورد جنگی است که تدافعی نباشد، بلکه مسلمانان جنبۀ تهاجمی داشته باشند. اما در جنگ تدافعی ـ که کفار آن را آغاز می‌کنند ـ به اجماع همۀ علما برای مسلمین جایز است به منظور دفاع، در ماه‌های حرام و دیگر ماه‌ها به جنگ با کفار بپردازند. ﴿وَلَا ٱلۡهَدۡيَ وَلَا ٱلۡقَلَٰٓئِدَ﴾و قربانیی را که در حج، عمره و دیگر موارد به سوی بیت‌الله برده می‌شود، حلال ندانید و از رسیدن آن به محل مورد نظر جلوگیری نکنید، و قربانی را از طریق دزدیدن و غیره نگیرید و در مورد آن کوتاهی نورزید، و باری را که توان حملِ آن را ندارد بر دوش آن نگذارید، مبادا قبل از رسیدن به جایگاهش تلف شود ، بلکه هم قربانی را، و هم کسی که آن را می‌آورد، احترام کنید. ﴿وَلَا ٱلۡقَلَٰٓئِدَ﴾ این نوعی خاص از قربانی است که زنجیر یا گردن‌بندی برای آن بافته شده و در گردنش آویخته می‌شود تا معلوم گردد این حیوان مخصوص قربانی است؛ از این طریق مردم برای انجام چنین کاری تشویق شوند و سنت و روش رسول اکرم صلی الله علیه وسلم به آنها آموخته شود و معلوم گردد این حیوان مخصوص قربانی است و مورد احترام قرار گیرد. بنابراین آویختن گردن‌بند به گردن قربانی، سنّت، و از شعائر مسنونه است. ﴿وَلَآ ءَآمِّينَ ٱلۡبَيۡتَ ٱلۡحَرَامَ﴾ و کسانی را که آهنگ خانۀ خدا را دارند [مورد تعرّض قرار ندهید] ﴿يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّهِمۡ وَرِضۡوَٰنٗا﴾ یعنی هرکس که قصد زیارت بیت‌الحرام را نمود و از طریق تجارت و معاملاتِ جایز در صدد به‌دست آوردن سود و منفعت مادی بود، و با انجام حج، عمره، و طواف خانۀ خدا، و نماز گزاردن درآن، و دیگر انواع عبادت در پی جلب خشنودی خدا بود، به او تعرض و توهین نکنید، بلکه او را احترام کنید، و همۀ زائران خانۀ خدا را مورد تکریم قرار دهید. تامین امنیت راه‌هایی که انسان را به خانه خدا می‌رساند نیز در این مقوله داخل است؛ زیرا کسانی که آهنگ خانۀ خدا را دارند، باید با اطمینان و آرامش به سوی کعبه بیایند، بدون اینکه ترسی ازکشته شدن یا آسیب رسیدن به جان واموالشان ازطریق دزدی و چپاول و غیره داشته باشند. و این آیۀ شریفه با فرمودۀ الهی تخصیص می‌یابد که می فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡمُشۡرِكُونَ نَجَسٞ فَلَا يَقۡرَبُواْ ٱلۡمَسۡجِدَ ٱلۡحَرَامَ بَعۡدَ عَامِهِمۡ هَٰذَا﴾ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! همانا مشرکان پلیدند، پس، بعد از این سال نباید به مسجدالحرام نزدیک شوند. بنابراین به مشرک اجازه داده نمی‌شود که به «حرم» وارد گردد. ما گفتیم این آیه با نهی از تعرض به کسی که قصد خانۀ خدا را نموده و به دنبال فضل و خشنودی خداست، تخصیص یافته است، و این بیانگر آن است که هرکس به قصد انجام گناه به کعبه برود، باید از ورود به خانۀ خدا و فساد انگیزی در آن بازداشته شود. چون یکی از روش‌هایی که با آن، احترام و اکرام بیت‌الله کامل می‌گردد آن، است که کسانی را که دارای چنین حال و وضعی هستند، از فسادکاری در آن بازداشته شوند. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَمَن يُرِدۡ فِيهِ بِإِلۡحَادِۢ بِظُلۡمٖ نُّذِقۡهُ مِنۡ عَذَابٍ أَلِيمٖ﴾ و هرکس بخواهد در کعبه به الحاد و ستم بپردازد، به او عذابی دردناک می‌چشانیم. پس از آنکه خداوند متعال آنها را از شکار کردن در حالت احرام نهی نمود، فرمود: ﴿وَإِذَا حَلَلۡتُمۡ فَٱصۡطَادُواْ﴾ و هرگاه از احرامِ حج یا عمره بیرون آمدید و از سرزمین حرم بیرون شدید، شکار کردن برایتان حلال است، و این تحریم از بین می‌رود. و دستوری که پس از تحریم صادر می‌شود، حکم مسأله را، به حالتی که قبل از تحریم داشته است، باز می‌گرداند. ﴿وَلَا يَجۡرِمَنَّكُمۡ شَنَ‍َٔانُ قَوۡمٍ أَن صَدُّوكُمۡ عَنِ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ أَن تَعۡتَدُواْۘ﴾ و نفرت و دشمنی قومی، و تجاوز آنها بر شما که شما را از مسجدالحرام بازداشته‌اند، وادارتان نکند که بر آنها تجاوز کنید، و از آنها انتقام بگیرید، و دلتان را خنک کنید؛ زیرا بنده باید به دستور خدا پایبند باشد و راه عدالت را در پیش بگیرد، گرچه بر او جنایت و ستم و تجاوز شده باشد. پس برای او جایز نیست که بر کسی دروغ ببندد که بر وی دروغ بسته است، و یا به کسی خیانت کند که با او خیانت کرده است. ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰ﴾ و باید برخی از شما برخی دیگر را بر کارهای نیک یاری کنند. و «بِرّ» اسمی است جامع که دربرگیرندۀ تمامی اعمال ظاهری و باطنی است اعم از حقوق خدا و حقوق انسان‌هاست که خداوند آنها را دوست دارد و می‌پسندد. و «تقوی» در اینجا اسمی است جامع و دربرگیرندۀ ترک تمام اعمال ظاهری و باطنی است که خدا و رسولش آن را دوست نمی‌دارند. همچنان‌که در برگیرندۀ آراسته شدن به تمام خصایل و ویژگی‌های خیری است که به انجام دادن آن امر شده است، و نیز پرهیز از هر ویژگی از ویژگی‌های شر را در بر می‌گیرد که به ترک آن امر شده است. پس بنده مأمور است خود این کارها را انجام دهد، و دیگر برادران مؤمنش را بر انجام آن یاری نماید با هر قول و گفتاری که آنان را بر آن تشویق و تحریک کند. ﴿وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ ﴾ و همدیگر را بر گناه یاری ندهید. و «اثم» به معنی جرأت پیدا کردن بر انجام گناهان است؛ امری که صاحبش را گناهکار می‌کند و او را در موقعیت حرج قرار می‌دهد. ﴿وَٱلۡعُدۡوَٰنِ﴾ یعنی تجاوز به جان و مال و آبروی مردم. پس واجب است که آدمی از هر گناه و ستمی دوری بجوید، سپس دیگران را بر ترک آن کمک نماید. ﴿وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ﴾ و از خداوند بترسید، همانا خداوند کسی را که برانجام گناه و هتک حرمت محارم خدا جسارت نماید به شدت عذاب می‌دهد. پس، از محارم بپرهیزید تا عذاب دنیوی و اخروی خدا برشما نازل نشود.
Ibisobanuro by'icyarabu:
 
Ibisobanuro by'amagambo Umurongo: (2) Isura: Al Maidat
Urutonde rw'amasura numero y'urupapuro
 
Ibisobanuro bya qoran ntagatifu - الترجمة الفارسية - تفسير السعدي - Ishakiro ry'ibisobanuro

ترجمة تفسير السعدي إلى اللغة الفارسية.

Gufunga