Check out the new design

قرآن کریم کے معانی کا ترجمہ - فارسی ترجمہ - تفسیر سعدی * - ترجمے کی لسٹ


معانی کا ترجمہ سورت: حج   آیت:
وَهُدُوْۤا اِلَی الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ ۖۗۚ— وَهُدُوْۤا اِلٰی صِرَاطِ الْحَمِیْدِ ۟
این بدان سبب است که آنها ﴿وَهُدُوٓاْ إِلَى ٱلطَّيِّبِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ﴾ به سخن پاکیزه راه یافتند که برترین و پاکیزه ترینِ آن، کلمۀ اخلاص است. سپس همۀ گفته‌های پاکیزه‌ای را در بر می‌گیرد که با آن خداوند یاد می‌شود، یا به وسیلۀ آن عبادت الهی به بهترین وجه انجام ‌شده، یا نیکی و خیری به بندگان خدا رسانده می‌شود. ﴿وَهُدُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡحَمِيدِ﴾ و به راه پسندیده راهنمایی شدند؛ زیرا تمام احکام شریعت، سرشار از نیکی و حکمت است، و به بهترین چیزها دستور داده، و از زشتی‌ها نهی کرده است. در شریعت، افراط و تفریطی وجود ندارد، و در برگیرندۀ علم مفید و عمل صالح می‌باشد. یا می‌توان گفت که معنای این بخش از آیه چنین است: و به راه پسندیدۀ خدا هدایت شدند؛ زیرا خداوند در بسیاری مواقع، راه را به خودش نسبت می‌دهد؛ چون آن راه، صاحبش را به خداوند می‌رساند. و ذکر ﴿ٱلۡحَمِيدِ﴾ در اینجا، به خاطر این است تا بیان نماید که آنها در سایۀ سپاس پروردگارشان و به منت و فضل او هدایت شدند، بنابراین در بهشت می‌گویند: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي هَدَىٰنَا لِهَٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهۡتَدِيَ لَوۡلَآ أَنۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُ﴾ ستایش خداوندی را سزاست که ما را به این راه راهنمایی کرد؛ و اگر او ما را هدایت نمی‌کرد، ما هدایت نمی‌شدیم. و خداوند در لابلای این آیات بیان کرد که همۀ آفریده‌ها برای او سجده می‌برند، همۀ آنچه که در آسمان‌ها و زمین وجود دارد، و ماه و خورشید و ستارگان و کوه‌ها و درختان و چهارپایان، و همۀ حیوانات، و بسیاری از مردم ـ‌که مومنان هستندـ برای خداوند سجده می‌برند. ﴿وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيۡهِ ٱلۡعَذَابُ﴾ و بر بسیاری نیز گرفتار شدن به عذاب الهی، قطعی و حتمی شده است؛ یعنی به علت کفر ورزیدن و ایمان نیاوردنشان، عذاب بر آنها لازم گردیده است. آنان موفق نشده‌اند ایمان بیاورند، چون خداوند آنها را خوار کرده است. ﴿وَمَن يُهِنِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّكۡرِمٍ﴾ و هرکس را که خداوند خوار بگرداند، هیچ گرامی دارنده‌ای ندارد. و کسی نمی‌تواند آنچه را که خداوند خواسته است، برگرداند؛ و کسی نیست که بتواند با خواست الهی مخالفت نماید. پس وقتی که همۀ مخلوقات برای پروردگارشان سجده می‌برند، ودربرابر شکوه او فروتن و سر به زیر هستند، و در برابر قدرت و عزت او سرتسلیم و فروتنی بر خاک می‌نهند، این دلالت می‌نماید که تنها او فرمانروا و پادشاه ستوده است؛ و هرکس عبادت او را رها کند و به پرستش دیگر چیزها روی بیاورد، بسیار سرگشته و گمراه شده و به زیان آشکاری گرفتار آمده است.
عربی تفاسیر:
اِنَّ الَّذِیْنَ كَفَرُوْا وَیَصُدُّوْنَ عَنْ سَبِیْلِ اللّٰهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِیْ جَعَلْنٰهُ لِلنَّاسِ سَوَآءَ ١لْعَاكِفُ فِیْهِ وَالْبَادِ ؕ— وَمَنْ یُّرِدْ فِیْهِ بِاِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ اَلِیْمٍ ۟۠
خداوند متعال از زشتیِ آنچه که مشرکانِ کافر برآن هستند، خبر داده و می‌فرماید: آنها هم به خدا و پیامبرش کفر ورزیده؛ و هم مردم را از راه خدا بازمی‌دارند؛ و مردم را از اینکه ایمان بیاورند،‌منع می‌کنند؛ و نیز مردم را از ورود به مسجدالحرام باز می‌دارند که نه ملک آنها و نه مال پدرانشان است؛ بلکه مردم -اعم از کسانی که از بیرون بدانجا می‌آیند، و کسانی که در آنجا زندگی می‌کنند- در آن یکسان می‌باشند. حتی بهترین انسان، محمد صلی الله علیه وسلم و اصحابش را از ورود به مسجد الحرام باز داشتند، حال آنکه حرمت و احترام و عظمت مسجدالحرام مقتضی آن است که هر کس با توسل به ظلم بخواهد در آن کجروی کند و مرتکب خلاف شود، به او عذاب دردناکی بچشانیم. پس فقط ارادۀ ستم کردن و الحاد نمودن در حرم، باعث عذاب می‌گردد؛ گرچه در غیر حرم، هر گاه انسان ارادۀ گناه و ستم را داشته باشد، تا وقتی که آن را انجام ندهد، مجازات نمی‌شود. پس کسی که در حرم بزرگ‌ترین ستم، یعنی کفر و شرک را انجام ‌دهد، و زائران کعبه را از آن باز دارد، خداوند به بدترین نوع با وی برخورد خواهد کرد. و این آیۀ کریمه تأکید می‌نماید که احترام حرم و تعظیم فراوان آن واجب است، و از ارادۀ گناه و انجام آن در حرم باید به شدت پرهیز کرد.
عربی تفاسیر:
وَاِذْ بَوَّاْنَا لِاِبْرٰهِیْمَ مَكَانَ الْبَیْتِ اَنْ لَّا تُشْرِكْ بِیْ شَیْـًٔا وَّطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّآىِٕفِیْنَ وَالْقَآىِٕمِیْنَ وَالرُّكَّعِ السُّجُوْدِ ۟
خداوند، عظمت بیت‌الحرام و شکوه سازندۀ آن را که ابراهیم خلیل‌الرحمان است، بیان می‌دارد. پس فرمود: ﴿وَإِذۡ بَوَّأۡنَا لِإِبۡرَٰهِيمَ مَكَانَ ٱلۡبَيۡتِ﴾ و آنگاه که محل و جایگاه خانۀ کعبه را برای ابراهیم معیّن ساختیم، و او را به آنجا بردیم، و برخی از فرزندانش را در آنجا ساکن نمودیم، وخداوند به ابراهیم فرمان داد تا خانۀ کعبه را بسازد. پس ابراهیم آن را بر اساس پرهیزگاری و طاعت خداوند بنا نهاد؛ و او و فرزندش اسماعیل آن را ساختند، و خداوند به ابراهیم دستور داد تا چیزی را شریک او نسازد به این صورت که اعمالش را خالصانه برای خدا انجام دهد، و خانۀ کعبه را بر نام خداوند بنا نماید. ﴿وَطَهِّرۡ بَيۡتِيَ﴾ و خانه‌ام را از شرک و گناهان، و از آلودگی‌ها پاکیزه بدار. و خداوند خانه را به خودش نسبت داد، و این به خاطر شرافت و فضیلتی است که خانۀ کعبه دارد، و تا بیشتر محبت کعبه در دل‌ها جای بگیرد، و از هر طرف مردم به آن دلبسته شوند. و تا بیشتر به پاکیزه داشتن آن اهتمام ورزند؛ زیرا کعبه، خانۀ خداوند است برای طواف‌کنندگان و افرادی که در کنار آن مشغول عبادت هستند و اعتکاف می‌کنند و به انجام عباداتی از قبیل: ذکر و خواندن قرآن و آموختن علم و یاد دادن آن به دیگران می‌پردازند، و دیگر انواع عبادت‌ها را انجام می‌دهند. ﴿وَٱلرُّكَّعِ ٱلسُّجُودِ﴾ و نمازگزاران؛ یعنی خانۀ کعبه را برای این افراد با ارزش و برتر که هدفشان اطاعت پروردگار و نزدیکی جستن به خدا در کنار خانه‌اش می‌باشد، پاکیزه بدار؛ زیرا این افراد شایسته هستند، و باید مورد بزرگداشت قرار بگیرند. و یکی از مصادیق تکریم آنها، این است که خانۀ کعبه باید برای آنان پاکیزه داشته شود. و پاکسازی کعبه از صداهای بیهوده و بلند که نماز و طواف مردم را مشوّش می‌نماید، از جمله پاک کردن و پاکیزه داشتن آن به‌حساب می‌آید. و طواف را بر اعتکاف و نماز مقدم کرد؛ چون طواف فقط ویژۀ خانه کعبه است، سپس اعتکاف را بیان نمود؛ چون در هر مسجدی می‌توان آن را انجام داد.
عربی تفاسیر:
وَاَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَاْتُوْكَ رِجَالًا وَّعَلٰی كُلِّ ضَامِرٍ یَّاْتِیْنَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِیْقٍ ۟ۙ
﴿وَأَذِّن فِي ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَجِّ﴾ و به مردم اعلام کن که به حج بیایند، و آنها را به حج فرا بخوان، و فرض بودن و فضیلت حج را به همۀ آنان -و به ‌دور و نزدیکشان- خبر بده. و هر گاه آنها را به حج و عمره فرا بخوانی، از بس که علاقه دارند، با پای پیاده می‌آیند، ﴿وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٖ﴾ و سوار برشتران باریک اندام[در اینجا مراد شتری است که بر اثر کار کردن با آن، لاغر شده است، نه شتری که ذاتاً لاغر می‌باشد.]، راه‌های دور و دراز و بیابان‌ها را طی می‌کنند، تا به بهترین مکان و جایگاه برسند، ﴿يَأۡتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٖ﴾ و از هر سرزمین و راه دوری، به قصد حج رهسپار می‌شوند. و ابراهیم خلیل -علیه السلام- چنین کرد و بعد از او فرزندش محمد صلی الله علیه وسلم نیز چنین نمود. پس هردو، مردم را به حج خانۀ کعبه فراخواندند و این ندا را تکرار کردند؛ و آنچه خداوند به او وعده داده بود، محقق شد و مردم پیاده و سوار از شرق و غرب دنیا به سوی او آمدند.
عربی تفاسیر:
لِّیَشْهَدُوْا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْكُرُوا اسْمَ اللّٰهِ فِیْۤ اَیَّامٍ مَّعْلُوْمٰتٍ عَلٰی مَا رَزَقَهُمْ مِّنْ بَهِیْمَةِ الْاَنْعَامِ ۚ— فَكُلُوْا مِنْهَا وَاَطْعِمُوا الْبَآىِٕسَ الْفَقِیْرَ ۟ؗ
سپس فواید زیارت بیت‌الله‌الحرام را بیان نمود و بر زیارت آن تشویق کرد و فرمود: ﴿لِّيَشۡهَدُواْ مَنَٰفِعَ لَهُمۡ﴾ تا به سبب حضور در بیت‌الله، منافع معنوی و دینی‌شان را از قبیل عبادت‌های بافضیلت که جز در بیت‌الله انجام نمی‌شود، به دست بیاورند؛ و نیز از سود و منافع دنیوی از قبیل: به دست آوردن سودهای مادی بهره‌مند شوند. و همۀ اینها، امور مشخص و معلومی هستند، و هر کس [به حج مشرف شده باشد آنها را] می‌داند. ﴿وَيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ فِيٓ أَيَّامٖ مَّعۡلُومَٰتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ﴾ و این نیز از منافع دینی و دنیوی است؛ یعنی تا به هنگامِ سر بریدن و ذبح قربانی‌ها، نام خدا را ببرند، تا سپاس او را به خاطر آنچه روزی و نصیب آنها نموده و برایشان فراهم کرده است، به جای آورند. و وقتی که قربانی‌ها را سر بریدید، ﴿فَكُلُواْ مِنۡهَا وَأَطۡعِمُواْ ٱلۡبَآئِسَ ٱلۡفَقِيرَ﴾ از آن بخورید، و نیز به بینوایانِ مستمند بخورانید.
عربی تفاسیر:
ثُمَّ لْیَقْضُوْا تَفَثَهُمْ وَلْیُوْفُوْا نُذُوْرَهُمْ وَلْیَطَّوَّفُوْا بِالْبَیْتِ الْعَتِیْقِ ۟
﴿ثُمَّ لۡيَقۡضُواْ تَفَثَهُمۡ﴾ سپس اعمالشان را به پایان برسانند، و چرک‌ها و آلودگی‌هایی را که در حالت احرام به آن آلوده شده‌اند، از خود برطرف سازند، ﴿وَلۡيُوفُواْ نُذُورَهُمۡ﴾ و نذرهایی از قبیل: حج، و عمره، و قربانی را که بر خود واجب کرده‌اند، انجام دهند، و به آن وفا نمایند. ﴿وَلۡيَطَّوَّفُواْ بِٱلۡبَيۡتِ ٱلۡعَتِيقِ﴾ و خانۀ قدیمی [کعبه] را که به طور مطلق از همۀ مساجد برتر است، طواف نمایند؛ خانه‌ای که از چیره شدن ستمگران برآن در امان است. در اینجا فرمان داده شده تا به طور عموم همۀ مناسک انجام شود، و به طور ویژه به طواف دستور داده شده است؛ چون طواف فضیلت فراوانی دارد؛ چرا که [در سفر حج]، طواف مطلوب و مقصود است، و دیگر چیزها وسیله‌ای برای نیل به این فضیلت می‌باشند. و شاید دستور به طواف، فایده‌ای دیگر داشته باشد؛ و آن این است که طواف در هر وقت جایز است -چه طوافِ در اثنای حج یا عمره باشد، چه بدون حج یا عمره- این امر در هر حالتی جایز است.
عربی تفاسیر:
ذٰلِكَ ۗ— وَمَنْ یُّعَظِّمْ حُرُمٰتِ اللّٰهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَّهٗ عِنْدَ رَبِّهٖ ؕ— وَاُحِلَّتْ لَكُمُ الْاَنْعَامُ اِلَّا مَا یُتْلٰی عَلَیْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْاَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوْا قَوْلَ الزُّوْرِ ۟ۙ
﴿ذَٰلِكَ﴾ احکامی را که برایتان بیان کردیم، و آنچه را از تعظیم و بزرگداشت شعایر خداوند بیان کردیم، پاس بدارید؛ زیرا بزرگداشت و تعظیم حرمات و مقدّسات خداوند، جزوِ چیزهایی است که پروردگار آن را دوست ‌دارد، و آدمی را به آن نزدیک می‌گرداند؛ و هر کس مقدسات و شعایر خداوند را بزرگ و محترم بدارد، خداوند به چنین فردی پاداش فراوانی می‌دهد، و مایۀ خیر دین و دنیا و آخرتش به نزد پروردگارش خواهد بود. و حرمات خداوند، تمامی چیزهایی هستند که دارای حرمت می‌باشند، و به محترم داشتن آن دستور داده شده است؛ از طریق عبادت، مانند همۀ مناسک‌ها، و مانند حَرَم و اِحرام، و قربانی و عبادت‌هایی که خداوند بندگان را دستور داده تا آن را انجام دهند. پس بزرگداشت مقدسات و حرمت‌های الهی این‌گونه انجام می‌شود که در دل، محترم و بزرگ شمرده شوند؛ و این عبادت‌ها به ‌طور کامل و بدون سستی و تنبلی انجام شوند. سپس منّت و احسان خویش را بر بندگان بیان نمود که برای آنان، چهارپایان از قبیل: شتر و گاو و گوسفند را حلال قرار داده، و قربانی کردن آن را، از جملۀ مناسک و عبادت‌هایی به حساب آورده که به وسیلۀ آن، بنده به خداوند نزدیک می‌شود. پس منت و احسان او از دو جهت بزرگ و بیکران است. ﴿إِلَّا مَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ﴾ مگر آنچه در قرآن، تحریم آن بر شما خوانده می‌شود، از قبیل: فرمودۀ خداوند ﴿حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةُ وَٱلدَّمُ وَلَحۡمُ ٱلۡخِنزِيرِ ...﴾ حیوانِ مردار و خون و گوشتِ خوک ... بر شما حرام شده‌اند. اما خداوند چون نسبت به بندگانش مهربان است، محرمّات مذکور را بر آنان حرام نمود، تا آنها را از آلودگی‌ها و از شرک و سخن دروغ پاک بدارد. بنابراین فرمود: ﴿فَٱجۡتَنِبُواْ ٱلرِّجۡسَ مِنَ ٱلۡأَوۡثَٰنِ﴾ و از پلیدی‌ها بپرهیزید که برخی از آن، بت‌هایی هستند که آن را همراه با خداوند به خدایی گرفته‌اید؛ چون به راستی این بت‌ها، بزرگ‌ترین انواع پلیدی می‌باشند. و ظاهر آن است که ﴿مِن﴾ در اینجا برای بیان جنس نیست، آن طور که بسیاری از مفسران گفته‌اند، بلکه ﴿مِن﴾ برای تبعیض است؛ زیرا «رجس» و آلودگی، عام است و همۀ امور حرامی را که از آن نهی شده است، شامل می‌شود. پس، از همۀ محرمات به طور عموم نهی شده است، و به طور خاص نیز از بت‌ها -که برخی از پلیدی‌ها می‌باشند- نهی شده است. ﴿وَٱجۡتَنِبُواْ قَوۡلَ ٱلزُّورِ﴾ و از سخن دروغ بپرهیزید؛ یعنی از همۀ گفته‌های حرام دوری کنید؛ زیرا از جملۀ دروغ می‌باشند؛ و از آن جمله است شهادت دروغ. هنگامی که خداوند آنان را از شرک و پلیدی و شهادت دروغ نهی کرد،
عربی تفاسیر:
 
معانی کا ترجمہ سورت: حج
سورتوں کی لسٹ صفحہ نمبر
 
قرآن کریم کے معانی کا ترجمہ - فارسی ترجمہ - تفسیر سعدی - ترجمے کی لسٹ

تفسیر سعدی کا فارسی ترجمہ

بند کریں