Translation of the Meanings of the Noble Qur'an - Persian Translation - Tafsir Al-Saadi * - Translations’ Index


Translation of the meanings Ayah: (143) Surah: Al-Baqarah
وَكَذٰلِكَ جَعَلْنٰكُمْ اُمَّةً وَّسَطًا لِّتَكُوْنُوْا شُهَدَآءَ عَلَی النَّاسِ وَیَكُوْنَ الرَّسُوْلُ عَلَیْكُمْ شَهِیْدًا ؕ— وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِیْ كُنْتَ عَلَیْهَاۤ اِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ یَّتَّبِعُ الرَّسُوْلَ مِمَّنْ یَّنْقَلِبُ عَلٰی عَقِبَیْهِ ؕ— وَاِنْ كَانَتْ لَكَبِیْرَةً اِلَّا عَلَی الَّذِیْنَ هَدَی اللّٰهُ ؕ— وَمَا كَانَ اللّٰهُ لِیُضِیْعَ اِیْمَانَكُمْ ؕ— اِنَّ اللّٰهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوْفٌ رَّحِیْمٌ ۟
خداوند در این آیه، علتی را که موجب هدایت امت به تمامی انواع هدایت می‌شود، بطور مطلق ذکر کرده است. همچنین بیان نموده که بر این امت منت گذاشته است این آیه، یکی از آیاتی است که خداوند در آن بر بندگان خود منت می‌گذارد. به همین سبب فرمود: ﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا﴾ و همچنین شما را امتی برگزیده و میانه‌رو قرار داده‌ایم. پس آنهایی که از حد اعتدال و میانه‌روی خارج شوند، خود را به هلاکت می‌اندازند. خداوند این امت را، در همۀ امور دین، میانه و معتدل قرار داده است. موضع امت اسلامی در قبال پیامبران، یک موضع معتدل و میانه است؛ نه مانند نصاری در اظهار محبت نسبت به پیامبران، زیاده‌روی و مبالغه کرده‌اند؛ و نه مانند یهود بر پیامبران ستم روا داشته‌اند. اما این امت، در مورد پیامبران میانه‌رو است؛ زیرا به همۀ پیامبران به صورت شایسته ایمان آورد‌ه است. و در التزام به شریعت نیز میانه و معتدل است. پس نه سخت‏گیری‏ یهود در آن دیده می‌شود و نه تساهل نصارا. و در باب پاکیزگی و خوراکی‌ها نیز این امت، میانه‌رو و معتدل است، پس نه مانند یهودیان است، که نمازشان جز در عبادتگاه‌های‏شان درست نباشد، و آب، آنها را از آلودگی‌ها پاک نمی‌کند و خداوند چیزهای پاکیزه را به خاطر عقوبت و سزای‏شان بر آنها حرام کرده است؛ و نه مانند نصاری است، که هیچ چیزی را نجس و حرام ندانسته و هر چیزی را مباح می‌دانند. اما پاکی مسلمین کامل‌ترین طهارت و پاکیزگی است. خداوند خوردنی‌ها و نوشیدنی‌های پاکیزه و لباس‌ها و زن‌های پاکیزه را برای آنان حلال نموده؛ و خوردنی‌ها و نوشیدنی‌های آلوده را بر آنها حرام گردانیده است. پس دین این امت، کامل‌ترین دین است. و خداوند بزرگ‌ترین اخلاق و برترین اعمال را به این امت داده و به آنها مبلغی از علم و بردباری و عدل و نیکوکاری بخشیده، که به دیگر امت‌ها نداده است. بنابراین آنها امت وسط و معتدل و کامل هستند، ﴿شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ﴾ تا به سبب انصاف و حکم منصفانۀ خود، بر مردم گواه باشند و بر سایر ادیان حکم ‌کنند و کسی بر آنها حکم ننماید. پس این امت هرآنچه را بپذیرد، پذیرفتنی است و هر چیزی را که نپذیرد، مردود است. اگر گفته شود، چگونه داوری این امت بر دیگران پذیرفته می‌شود، در صورتی که سخن هر یک از طرف‌های مخالف علیه دیگری پذیرفته نمی‌شود؟ در جواب باید گفت: این وجود «تهمت» است که مانع پذیرش قول یکی از طرفین علیه طرف مخالف می‌شود؛ پس چون تهمت منتفی شود و عدالت کامل حاصل شود، آن‌گونه که حالت این امت چنین است، دیگر ایرادی وارد نمی‌شود؛ زیرا منظور، داوری کردن به انصاف و حق است، که شرط آن، علم و عدالت است؛ و این دو شرط در میان این امت وجود دارد، پس سخن آنان پذیرفته می‌شود. و اگر کسی در برتری و فضیلت این امت شک کند و در پی دلیلی باشد که این موضوع را تأیید نماید [و این امت را تزکیه کند]، آن دلیل، کامل‌ترین مخلوق؛ یعنی پیامبر این امت صلی الله علیه وسلم است؛ به همین خاطر خداوند متعال فرموده است: ﴿وَيَكُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَيۡكُمۡ شَهِيدٗا﴾ و از جمله گواهی دادن این امت بر دیگران، از این قرار است: روز قیامت، خداوند در خصوص ابلاغ دستوراتش، از پیامبران و نیز از امت‌هایی که پیامبران را تکذیب کردند، سؤال می‌کند، آن امت‌ها منکر ابلاغ دستورات خدا توسط پیامبران می‌شوند، در نتیجه آن پیامبران، این امت را گواه می‌گیرند و سخن این امت را پیامبرش محمد صلی الله علیه وسلم تأیید می‌کند. این آیه بیانگر آن است که اجماع این امت، حجت قطعی است و آنها از اشتباه در امان‌اند؛ چون خداوند فرموده است: ﴿وَسَطٗا﴾ پس اگر فرض شود که این امت بر امر نادرست اتفاق نظر و اجماع کنند، میانه و معتدل نخواهند بود، مگر در برخی از کارها. همچنین خداوند متعال فرموده است: ﴿لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ﴾ و این آیه بیانگر آن است که آنان هرگاه بر حکمی شهادت دهند [و بگویند:] خداوند آن را حلال گردانده، یا حرام کرده و یا آن را واجب نموده است، در این شهادت و گواهی خود معصوم هستند و از خطا و اشتباه در امان‌اند. همچنین از این آیه استنباط می‌شود که برای صدور حکم، بایستی از عدالت و شهادت و فتوا و دیگر شروط لازم برخوردار بود. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَمَا جَعَلۡنَا ٱلۡقِبۡلَةَ ٱلَّتِي كُنتَ عَلَيۡهَآ﴾ و ما قبله‌ای را که بر آن بودی، و آن بیت المقدس بود، قبله قرار ندادیم، ﴿إِلَّا لِنَعۡلَمَ﴾ مگر اینکه بدانیم؛ دانستنی که ثواب و عقاب بر آن مترتب می‌گردد؛ وگرنه خداوند همۀ امور را قبل از پیدایش آن می‌داند. اما پاداش و عقابی بر این علم و دانستن مترتب نمی‌شود؛ زیرا خداوند کاملا عادل است و حجت را بر بندگانش اقامه می‌کند. بلکه زمانی که کارهایشان را انجام دهند، پاداش و سزا بر آن مرتب می‌شود؛ یعنی رو کردن به این قبله را مشروع نمودیم، تا بدانیم و بیازماییم ﴿مَن يَتَّبِعُ ٱلرَّسُولَ﴾ چه کسی از پیامبر پیروی می‌نماید و به او ایمان می‌آورد و در هر شرایطی از او تبعیت می‌کند. چون او بنده‌ای است مأمور؛ و امورش از سوی خدا تدبیر می‌شود؛ و نیز کتاب‌های پیشین خبر داده‌اند که این پیامبر رو به خانۀ کعبه می‌نماید؛ در نتیجه تغییر قبله به افزایش ایمان و طاعت بیشتر افراد با انصاف و دنباله‏رو حق، از پیامبر می‌انجامد. اما کسی که به عقب برگردد و از حق روی بگرداند و از هوای نفس پیروی کند، کفرش افزون می‌گردد و به حیرتش افزوده می‌شود و حجت باطلی را که بر پایۀ شک و شبهه قرار داشته و هیچ حقیقتی ندارد، دستاویز خویش قرار می‌دهد. ﴿وَإِن كَانَتۡ﴾ گرچه روی گرداندن تو از آن قبله ﴿لَكَبِيرَةً﴾ بس دشوار است، ﴿إِلَّا عَلَى ٱلَّذِينَ هَدَى ٱللَّهُ﴾ مگر بر کسانی که خداوند آنها را هدایت نموده است. پس آنها این موضوع را هدایت الهی و نعمت خداوند دانسته و شکر او را به جا ‌آوردند، به احسانش اقرار نموده و روی آوردن به سوی این خانۀ بزرگ را یکی از عطایا و الطاف الهی تلقی کردند؛ خانه‌ای که خداوند آن را بر تمام مناطق زمین برتری بخشیده و رفتن به سوی آن را رکنی از ارکان اسلام قرار داده است که گناهان را محو می‌کند. به همین جهت این کار برای آنها آسان، اما برای دیگران سخت بود. سپس خداوند متعال فرمود: ﴿وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَٰنَكُمۡ﴾ برای خداوند شایسته نیست و سزاوار شأن او تعالی نمی‌باشد، که ایمان‏تان را ضایع کند، بلکه چنین کاری برای خداوند محال است. و در این، مژدۀ بزرگی است برای کسی که خداوند با دادن اسلام و ایمان بر او منت گذارده است، چراکه خداوند ایمان‏شان را حفظ خواهد کرد و آن را ضایع نمی‌گرداند. و حفظ کردن به دو نوع است: حفظ کردن از ضایع شدن و باطل گشتن، که خداوند آنها را از هر چیزی که ایمان را فاسد ‌کند و از بین ببرد و در آن کم و کاستی ایجاد کند از قبیل: آفت‌های اضطراب‌آور و هوی و هوس‌های بازدارنده، در امان قرار می‌دهد. و نوع دیگر آن است که ایمان‌شان را پرورش می‌دهد و آنها را به انجام کارهایی توفیق می‌دهد که بر ایمان‌شان می‌افزاید و یقین‏شان را کامل می‌گرداند، پس همان‌گونه که در آغاز شما را به سوی ایمان رهنمود فرمود، آن را نیز برای‏تان حفظ خواهد نمود؛ و با پرورش دادن ایمان و رشد مزد و پاداش آن و حفظ ایمان از هر آلاینده و چیزی که صفای آن را مکدر و تیره ‌نماید، نعمت خویش را بر شما کامل می‌گرداند. و هرگاه به منظور مشخص کردن مؤمن راستگو از مؤمن دروغین، مصایب و فتنه‌هایی پیش آید، چنین مشکلاتی مؤمنان را پالایش و تصفیه نموده و راستی آنان را آشکار می‌نماید. و عده‌ای می‌گویند: آیه ﴿وَمَا جَعَلۡنَا ٱلۡقِبۡلَةَ ٱلَّتِي كُنتَ عَلَيۡهَآ إِلَّا لِنَعۡلَمَ مَن يَتَّبِعُ ٱلرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِ ﴾ سبب می‌شود که بعضی از مؤمنان ایمان‏شان را رها کنند، اما خداوند این توهم را دور نمود و فرمود: ﴿وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَٰنَكُمۡ﴾ و خداوند با این آزمون، ایمان‏تان را ضایع نمی‌کند. و کسانی از مؤمنان که قبل از تحویل قبله مرده‌اند، مشمول این حکم هستند، بنابراین خداوند ایمان آنها را ضایع نمی‌کند؛ چون آنها در آن وقت دستور خدا را اطاعت کرده و از پیامبر اطاعت نموده‌اند. و طاعت خدا این است که در هر وقت و زمانی، بر حسب شرایط آن زمان و مکان از دستور او اطاعت شود. و این دلیلی است بر صحت مذهب اهل سنت و جماعت که می‌گویند، اعمال جوارح بخشی از ایمان می‌باشد. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ بِٱلنَّاسِ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ﴾ همانا خداوند نسبت به مردم، بسیار رئوف و مهربان است. از جمله مهربانی خداوند بر آنها این است، نعمتی را که در ابتدا به آنها ارزانی داشت، کامل گرداند و صف کسانی را که فقط با زبان ایمان آورده بودند، از صف آنان جدا نماید. و از جمله مهربانی خداوند نسبت به آنان، این است که آنها را به آزمایشی آزمود که به وسیلۀ آن ایمان‏شان افزوده شد و مقام‏شان بالا رفت و ارجمندترین خانه را قبلۀ آنان نمود.
Arabic explanations of the Qur’an:
 
Translation of the meanings Ayah: (143) Surah: Al-Baqarah
Surahs’ Index Page Number
 
Translation of the Meanings of the Noble Qur'an - Persian Translation - Tafsir Al-Saadi - Translations’ Index

Translation of Tafsir Al-Saadi into Persian

close