Translation of the Meanings of the Noble Qur'an - Persian Translation - Tafsir Al-Saadi * - Translations’ Index


Translation of the meanings Ayah: (260) Surah: Al-Baqarah
وَاِذْ قَالَ اِبْرٰهٖمُ رَبِّ اَرِنِیْ كَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتٰی ؕ— قَالَ اَوَلَمْ تُؤْمِنْ ؕ— قَالَ بَلٰی وَلٰكِنْ لِّیَطْمَىِٕنَّ قَلْبِیْ ؕ— قَالَ فَخُذْ اَرْبَعَةً مِّنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ اِلَیْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلٰی كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَاْتِیْنَكَ سَعْیًا ؕ— وَاعْلَمْ اَنَّ اللّٰهَ عَزِیْزٌ حَكِیْمٌ ۟۠
سپس دلایل کمال قدرت خویش و دلایل حشر و جزا را بیان نمود و فرمود: ﴿أَوۡ كَٱلَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرۡيَةٖ ...﴾ این دو دلیل بزرگ در دنیا و قبل از آخرت، مشاهده شده و بر وجود رستاخیز و سزا و جزا، دلالت می‎نمایند. طبق قول صحیح یکی از آن را خداوند به دست کسی اجرا نمود که در رستاخیز تردید داشت، همان‌طور که آیۀ کریمه بر صحت این مطلب دلالت می‎نماید. و دلیل دیگر را بر دست خلیل خود -ابراهیم- اجرا نمود، همان طور که دلیل گذشتۀ توحید را بر دست او اجرا نمود. پس این مرد از کنار دهکده‎ای گذر کرد که ویران شده، و سقف خانه‎ها بر پایه‎های آن واژگون شده بود، و ساکنان آن مرده بودند، و آثاری از آبادانی در آن دیده نمی‌شد. پس او در حالتی که شک و تردید وی را فرا گرفته بود، گفت: ﴿قَالَ أَنَّىٰ يُحۡيِۦ هَٰذِهِ ٱللَّهُ بَعۡدَ مَوۡتِهَا﴾ چگونه خداوند [اهل] این [ویرانه] را زنده می‎گرداند؟! چرا که او بعید می‌دانست چنین چیزی صورت بگیرد؛ یعنی ایشان زنده شدن آن [روستا و اهالی آن] را با آن حالتی که در آن به‌سر می‌بردند، بعید می‌دانست، و در آن لحظه به قلبش خطور کرد که زنده شدن هر چیز دیگری که حالتی همانند حالت روستای مذکور و اهالی آن را داشته باشد، بعید می‌باشد. و خداوند خواست نسبت به او و سایر مردم مهربانی نماید، پس او را صد سال میراند، و او الاغی را به همراه داشت و خداوند خرش را هم همراه او میراند، و خوراک و نوشیدنی را نیز به همراه داشت که خداوندخوراک و نوشیدنی او را به همان حالت در این مدت طولانی نگاه داشت. پس وقتی که صد سال گذشت، خداوند او را برانگیخت، و زنده گرداند و فرمود: ﴿كَمۡ لَبِثۡتَۖ قَالَ لَبِثۡتُ يَوۡمًا أَوۡ بَعۡضَ يَوۡمٖ﴾ چقدر مانده‎ای؟ گفت: یک روز یا قسمتی از یک روز در این حالت مانده‎ام، و این برحسب گمان او بود. خداوند فرمود: ﴿بَل لَّبِثۡتَ مِاْئَةَ عَامٖ ﴾ بلکه صد سال در این حالت مانده‎ای و ظاهراً این سؤال و جواب‌ها توسط یکی از پیامبران ارائه شده است. و از کمال رحمت و مهربانی خدا به او و بر مردم این بود که معجزه را به طور عیان به وی نشان داد، تا قانع شود. و بعد از این که دانست او مرده است و خدا او را زنده گردانده است، به او گفته شد: ﴿فَٱنظُرۡ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمۡ يَتَسَنَّهۡ﴾ به غذا و نوشیدنی‌ات بنگر که تغییر نکرده است؛ یعنی در این مدت طولانی تغییر نکرده است، و این از نشانه‎های قدرت خداست؛ زیرا مفسرین بیان کرده‎‎اند که غذا و نوشیدنی‌اش میوه و آب میوه بوده است که دیری نمی‎پاید، تغییر می‎کند. اما خداوند آن را صد سال محافظت کرد. و به او گفته شد: ﴿وَٱنظُرۡ إِلَىٰ حِمَارِكَ﴾ به خرت بنگر. که تکه‎تکه و متلاشی شده است، و استخوان‎هایش پودر گشته است. ﴿وَٱنظُرۡ إِلَى ٱلۡعِظَامِ كَيۡفَ نُنشِزُهَا﴾ و به استخوانها بنگر که چگونه بعضی را بر بالای بعضی قرار داده و برخی را با برخی دیگر پیوند می‎دهیم، پس از اینکه از هم جدا شده‎بودند. ﴿ثُمَّ نَكۡسُوهَا لَحۡمٗا﴾ و پس از پیوند دادن، آن را با گوشت می‎پوشانیم، سپس زندگی را به آن باز می‎گردانیم. ﴿فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُۥ﴾ پس وقتی با چشم خود دید به طوری که هیچ شک و تردیدی در آن راه نمی‌یافت، ﴿قَالَ أَعۡلَمُ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ﴾ گفت: می‎دانم که خداوند بر هر چیزی تواناست. پس او به توانایی بی‌حد و مرز خداوند اعتراف کرد، و نشانه‎ای نیز برای مردم گردید، چون آنها مرگ او و مردن خرش را دیدند، سپس این نشانۀ بزرگ را مشاهده کردند. این است سخن درست در مورد آن مرد. بسیاری از مفسران می‌گویند: «آن مرد، مرد مؤمنی بوده، و یا یکی از پیامبران بوده است، «عزیر» یا پیامبری دیگر بوده است. و ﴿أَنَّىٰ يُحۡيِۦ هَٰذِهِ ٱللَّهُ بَعۡدَ مَوۡتِهَا﴾ یعنی این روستا بعد از آنکه ویران شده است، چگونه آباد می‌گردد؟! و خداوند او را میراند تا به وی نشان دهد که چگونه آن را به وسیلۀ مردم آباد می‌گرداند، و در طول صد سال، بعد از آنکه ویران شده بود؛ مردم به آن بازگشتند و آبادش کردند». البته نه لفظ این آیه بر این سخن دلالت می‌کند ـ بلکه منافی آن نیز می‌باشد ـ و نه معنی آیه بر آن دلالت می‌نماید؛ زیرا چه نشانه و دلیلی در آباد شدن شهرهای ویران وجود دارد؟ و این چیزی است که همواره مشاهده می‎شود و شهرها و مسکن‎هایی آباد می‎گردند، و شهرها و مسکن‎های دیگری ویران می‎شوند، بلکه نشانه و معجزۀ بزرگ در این است که آن مرد پس از مرگ، زنده شد و الاغش نیز زنده گردید، و خوراک ونوشیدنی او بدون اینکه متعفن شود و تغییر کند، سالم باقی ماند. سپس سخن خداوند که می‌فرماید: ﴿فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُۥ﴾ بیانگر آن است که موضوع برای او روشن نگردید مگر پس از اینکه این حالت را مشاهده کرد که بر کمال قدرت خدا دلالت ‎نمود. و اما دلیل دیگر، این بود که ابراهیم از خداوند خواست تا به او نشان دهد مردگان را چگونه زنده می‎گرداند. خداوند به او فرمود: ﴿قَالَ أَوَ لَمۡ تُؤۡمِن﴾ آیا ایمان نداری؟ این پرسش بدان جهت بود تا شبهه را از خلیل خود دور نماید. ﴿قَالَ﴾ ابراهیم گفت: ﴿بَلَىٰ﴾ آری، ای پروردگار! من ایمان دارم که تو بر هر چیزی توانا هستی، ومردگان را زنده می‎گردانی، و بندگان را سزا و جزا می‎دهی، اما می‎خواهم دلم آرام گیرد، و به یقین محض برسم. خداوند به منظور تکریم او، و از روی رحمت خود نسبت به بندگان، دعای او را پذیرفت. ﴿قَالَ فَخُذۡ أَرۡبَعَةٗ مِّنَ ٱلطَّيۡرِ﴾گفت: چهار تا از پرندگان را بگیر. و بیان نکرد که چه پرندگانی باشند؛ پس معجزه با هر نوعی از پرندگان حاصل می‎شود، و مقصود، حصول معجزه است. ﴿فَصُرۡهُنَّ إِلَيۡكَ﴾ و آنها را ذبح و تکه‌تکه کن، و با یکدیگر مخلوط نما.﴿ثُمَّ ٱجۡعَلۡ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٖ مِّنۡهُنَّ جُزۡءٗا ثُمَّ ٱدۡعُهُنَّ يَأۡتِينَكَ سَعۡيٗاۚ وَٱعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ﴾ و ابراهیم چنین کرد، و اجزای آنها را جداجدا بر سر کوه‌هایی که اطراف او بود، گذاشت، و هر پرنده‎ای را به اسمش صدا زد، و پرندگان به سوی او آمدند؛ یعنی با شتاب به سوی او آمدند؛ زیرا سعی؛ یعنی شتاب. و منظور این نیست که پرندگان با پاهایشان به سوی او آمدند، بلکه پرندگان در حالی که پرواز می‎کردند به سوی او آمدند؛ یعنی به کامل‌ترین صورتِ زنده بودن [به نزدش آمدند]. و پرندگان را برای این منظور انتخاب نمود، چون زنده کردن آنها کامل‌تر و روشن‎تر از دیگر حیوانات است، و نیز هر شک و گمانی را که بسا برای انسان‎های باطل‌اندیش و پوچ‎گرا پیش می‎آید، از بین می‌برد. پس چهار پرندۀ متنوع را تکه تکه کرد، و آنها را بر سر کوه‌هایی قرار داد، تا آشکارا و از دور و نزدیک مشاهده شوند. و او پرندگان را از خودش زیاد دور کرد، تا کسی گمان نبرد که حیله‎ای به کار برده است، و نیز خداوند به او دستور داد تا آنها را صدا کند، و پرندگان با شتاب به سوی او آمدند. پس این بزرگ‌ترین دلیل بر کمال قدرت و حکمت الهی است. و نیز بیانگر آن است که کمال قدرت خداوند و حکمت و عظمت و گستردگی فرمانروایی او و کمال عدل و فضل او، در رستاخیز برای بندگان آشکار می‎شود.
Arabic explanations of the Qur’an:
 
Translation of the meanings Ayah: (260) Surah: Al-Baqarah
Surahs’ Index Page Number
 
Translation of the Meanings of the Noble Qur'an - Persian Translation - Tafsir Al-Saadi - Translations’ Index

Translation of Tafsir Al-Saadi into Persian

close