क़ुरआन के अर्थों का अनुवाद - दरी फ़ारसी अनुवाद * - अनुवादों की सूची


अर्थों का अनुवाद सूरा: सूरा ताहा   आयत:

سورۀ طه

طه
طه، مفهوم این حروف به الله معلوم است و بس. (نام پیغمبر ج نمی‌باشد).
अरबी तफ़सीरें:
مَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡقُرۡءَانَ لِتَشۡقَىٰٓ
ما قرآن را بر تو نازل نکردیم تا خود را به رنج و مشقت اندازی.
अरबी तफ़सीरें:
إِلَّا تَذۡكِرَةٗ لِّمَن يَخۡشَىٰ
بلکه (آن را نازل کردیم) برای پند آموزی کسانی که از الله می‌ترسند.
अरबी तफ़सीरें:
تَنزِيلٗا مِّمَّنۡ خَلَقَ ٱلۡأَرۡضَ وَٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلۡعُلَى
کتابی است نازل شده از سوی کسی که زمین و آسمان‌های بلند را آفریده است.
अरबी तफ़सीरें:
ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ
همان پروردگار بخشنده که بر عرش قرار گرفت.
अरबी तफ़सीरें:
لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَا وَمَا تَحۡتَ ٱلثَّرَىٰ
هر آنچه در آسمان‌ها و هر آنچه در زمین است و هر آنچه در میان آن دو است و هر آنچه زیر خاک است؛ همه از الله است (و در تصرف او قرار دارند).
अरबी तफ़सीरें:
وَإِن تَجۡهَرۡ بِٱلۡقَوۡلِ فَإِنَّهُۥ يَعۡلَمُ ٱلسِّرَّ وَأَخۡفَى
و اگر سخن را آشکارا گویی (یا آن را پنهان کنی، بدان که) او سخن پنهان و پنهان‌تر را می‌داند.
अरबी तफ़सीरें:
ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ
الله آن ذاتی است که هیچ معبودی برحق به جز او نیست، برای اوست نام‌های نیکو و زیبا.
अरबी तफ़सीरें:
وَهَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ مُوسَىٰٓ
و آیا خبر موسی به تو رسیده است.
अरबी तफ़सीरें:
إِذۡ رَءَا نَارٗا فَقَالَ لِأَهۡلِهِ ٱمۡكُثُوٓاْ إِنِّيٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا لَّعَلِّيٓ ءَاتِيكُم مِّنۡهَا بِقَبَسٍ أَوۡ أَجِدُ عَلَى ٱلنَّارِ هُدٗى
هنگامی که آتشی دید، پس به خانواده‌اش گفت: توقف کنید، زیرا من آتشی دیدم، امیدوارم از آن آتش شعله‌ای برای شما بیاورم یا بر آن آتش راهنمایی بیابم.
अरबी तफ़सीरें:
فَلَمَّآ أَتَىٰهَا نُودِيَ يَٰمُوسَىٰٓ
پس چون به آن آتش نزدیک شد، صدا کرده شد که ای موسی!.۔
अरबी तफ़सीरें:
إِنِّيٓ أَنَا۠ رَبُّكَ فَٱخۡلَعۡ نَعۡلَيۡكَ إِنَّكَ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوٗى
يقينا من پروردگار توام، پس نعل‌هایت را از پا بیرون آر، زیرا تو در وادی مقدس طوی هستی.
अरबी तफ़सीरें:
وَأَنَا ٱخۡتَرۡتُكَ فَٱسۡتَمِعۡ لِمَا يُوحَىٰٓ
و من تو را (به رسالتم) برگزیده‌ام، پس به آنچه که وحی می‌شود، گوش کن.
अरबी तफ़सीरें:
إِنَّنِيٓ أَنَا ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدۡنِي وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِكۡرِيٓ
البته من «الله» هستم، و معبودی بر حق جز من نیست، پس مرا عبادت کن و نماز را برای یاد کردن من برپا کن.
अरबी तफ़सीरें:
إِنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِيَةٌ أَكَادُ أُخۡفِيهَا لِتُجۡزَىٰ كُلُّ نَفۡسِۭ بِمَا تَسۡعَىٰ
بی‌گمان قیامت آمدنی است، (ولی) می‌خواهم (وقت) آن را (كاملاً) پنهان دارم تا هرکس برابر کوشش خود (خیر یا شر) جزا داده شود.
अरबी तफ़सीरें:
فَلَا يَصُدَّنَّكَ عَنۡهَا مَن لَّا يُؤۡمِنُ بِهَا وَٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ فَتَرۡدَىٰ
پس نباید که تو را از آن (ایمان به روز قیامت و عمل نیک) کسی باز دارد که به قیامت ایمان ندارد و از هوی و هوس خود پیروی کرده است، پس در نتیجه هلاک شوی.
अरबी तफ़सीरें:
وَمَا تِلۡكَ بِيَمِينِكَ يَٰمُوسَىٰ
(باز الله پرسید:) ای موسی! در دست راست تو چیست؟
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّؤُاْ عَلَيۡهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَىٰ غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَـَٔارِبُ أُخۡرَىٰ
موسی گفت: این عصای من است، بر آن تکیه می‌کنم و با آن برای گوسفندانم برگ می‌تکانم و نیاز‌های دیگری (نیز) برای من از آن بر می‌آید.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ أَلۡقِهَا يَٰمُوسَىٰ
الله فرمود: ای موسی! آن را بانداز.
अरबी तफ़सीरें:
فَأَلۡقَىٰهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٞ تَسۡعَىٰ
پس موسی آن را انداخت که ناگهان ماری گردید که می‌دوید.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ خُذۡهَا وَلَا تَخَفۡۖ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا ٱلۡأُولَىٰ
الله فرمود: آن را بگیر و نترس، به زودی آن را به حالت اولی‌اش بر می‌گردانیم.
अरबी तफ़सीरें:
وَٱضۡمُمۡ يَدَكَ إِلَىٰ جَنَاحِكَ تَخۡرُجۡ بَيۡضَآءَ مِنۡ غَيۡرِ سُوٓءٍ ءَايَةً أُخۡرَىٰ
و دست خود را در زیر بازویت ببر، تا سفید و درخشان، بدون هیچ عیبی به عنوان نشانۀ دیگر بیرون آید.
अरबी तफ़सीरें:
لِنُرِيَكَ مِنۡ ءَايَٰتِنَا ٱلۡكُبۡرَى
تا از آیات بزرگ خود به تو نشان دهیم.
अरबी तफ़सीरें:
ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ
(اکنون) به‌سوی فرعون برو، که او طغیان و سرکشی کرده است.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ رَبِّ ٱشۡرَحۡ لِي صَدۡرِي
موسی (درخواست نموده) گفت: ای پروردگارم! سینه‌ام را برایم بگشا.
अरबी तफ़सीरें:
وَيَسِّرۡ لِيٓ أَمۡرِي
و کارم را برایم آسان کن.
अरबी तफ़सीरें:
وَٱحۡلُلۡ عُقۡدَةٗ مِّن لِّسَانِي
و گره را از زبانم بگشا.
अरबी तफ़सीरें:
يَفۡقَهُواْ قَوۡلِي
تا مردم سخنم را بفهمند.
अरबी तफ़सीरें:
وَٱجۡعَل لِّي وَزِيرٗا مِّنۡ أَهۡلِي
و برایم از خانواده‌ام وزیری قرار ده.
अरबी तफ़सीरें:
هَٰرُونَ أَخِي
برادرم هارون را.
अरबी तफ़सीरें:
ٱشۡدُدۡ بِهِۦٓ أَزۡرِي
پشتِ مرا به او استوار کن.
अरबी तफ़सीरें:
وَأَشۡرِكۡهُ فِيٓ أَمۡرِي
و او را در کارم (رسالت) شریک کن.
अरबी तफ़सीरें:
كَيۡ نُسَبِّحَكَ كَثِيرٗا
تا تو را بسیار تسبیح گوییم.
अरबी तफ़सीरें:
وَنَذۡكُرَكَ كَثِيرًا
و بسیار تو را یاد کنیم.
अरबी तफ़सीरें:
إِنَّكَ كُنتَ بِنَا بَصِيرٗا
چون تو به احوال ما بینایی.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ قَدۡ أُوتِيتَ سُؤۡلَكَ يَٰمُوسَىٰ
الله فرمود: ای موسی! البته خواسته‌ات به تو داده شد.
अरबी तफ़सीरें:
وَلَقَدۡ مَنَنَّا عَلَيۡكَ مَرَّةً أُخۡرَىٰٓ
و به راستی بار دیگر (پیش از این) هم بر تو منت نهادیم.
अरबी तफ़सीरें:
إِذۡ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّكَ مَا يُوحَىٰٓ
هنگامی که به مادرت آنچه را که باید الهام می‌شد، الهام کردیم.
अरबी तफ़सीरें:
أَنِ ٱقۡذِفِيهِ فِي ٱلتَّابُوتِ فَٱقۡذِفِيهِ فِي ٱلۡيَمِّ فَلۡيُلۡقِهِ ٱلۡيَمُّ بِٱلسَّاحِلِ يَأۡخُذۡهُ عَدُوّٞ لِّي وَعَدُوّٞ لَّهُۥۚ وَأَلۡقَيۡتُ عَلَيۡكَ مَحَبَّةٗ مِّنِّي وَلِتُصۡنَعَ عَلَىٰ عَيۡنِيٓ
(آن الهام این بود) که او را در صندوقی قرار ده، پس او را در دریا بانداز تا دریا او را به ساحل افگند، و دشمن من و دشمن او، وی را بگیرد، و من محبتی از جانب خود بر تو افگندم، و تا زیر نظر من پرورش یابی.
अरबी तफ़सीरें:
إِذۡ تَمۡشِيٓ أُخۡتُكَ فَتَقُولُ هَلۡ أَدُلُّكُمۡ عَلَىٰ مَن يَكۡفُلُهُۥۖ فَرَجَعۡنَٰكَ إِلَىٰٓ أُمِّكَ كَيۡ تَقَرَّ عَيۡنُهَا وَلَا تَحۡزَنَۚ وَقَتَلۡتَ نَفۡسٗا فَنَجَّيۡنَٰكَ مِنَ ٱلۡغَمِّ وَفَتَنَّٰكَ فُتُونٗاۚ فَلَبِثۡتَ سِنِينَ فِيٓ أَهۡلِ مَدۡيَنَ ثُمَّ جِئۡتَ عَلَىٰ قَدَرٖ يَٰمُوسَىٰ
وقتی که خواهرت می‌رفت و می‌گفت: آیا کسی را به شما نشان دهم که پرورش او را به عهده گیرد؟ باز تو را به مادرت باز گردانیدیم تا چشمش روشن شود، و غمگین نگردد، و تو کسی را کشتی و ما تو را از غم و اندوه نجات دادیم، و تو را با آزمایش‌های سخت آزمودیم، پس چندین سال در میان اهل مدین ماندی، باز ای موسی! در زمان مقدر (به مصر) بازگشتی.
अरबी तफ़सीरें:
وَٱصۡطَنَعۡتُكَ لِنَفۡسِي
تو را برای (رسانیدن پیغام) خود ساختم.
अरबी तफ़सीरें:
ٱذۡهَبۡ أَنتَ وَأَخُوكَ بِـَٔايَٰتِي وَلَا تَنِيَا فِي ذِكۡرِي
برو تو و برادرت با معجزه‌های من (برای دعوت فرعون و قوم او) و در یاد کردن من سستی مکنید.
अरबी तफ़सीरें:
ٱذۡهَبَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ
به‌سوی فرعون بروید که البته او سرکشی و طغیان کرده است.
अरबी तफ़सीरें:
فَقُولَا لَهُۥ قَوۡلٗا لَّيِّنٗا لَّعَلَّهُۥ يَتَذَكَّرُ أَوۡ يَخۡشَىٰ
و با او سخن نرم بگویید، شاید پند گیرد یا (از عذاب الله) بترسد.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَا رَبَّنَآ إِنَّنَا نَخَافُ أَن يَفۡرُطَ عَلَيۡنَآ أَوۡ أَن يَطۡغَىٰ
گفتند: (موسی و هارون) ای پروردگار ما! همانا از آن می‌ترسیم که او بر ما تجاوز کند یا آن که طغیان کند.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ لَا تَخَافَآۖ إِنَّنِي مَعَكُمَآ أَسۡمَعُ وَأَرَىٰ
(الله) فرمود: نترسید، يقينا من با شما هستم بی‌گمان می‌شنوم و می‌بینیم.
अरबी तफ़सीरें:
فَأۡتِيَاهُ فَقُولَآ إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرۡسِلۡ مَعَنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَلَا تُعَذِّبۡهُمۡۖ قَدۡ جِئۡنَٰكَ بِـَٔايَةٖ مِّن رَّبِّكَۖ وَٱلسَّلَٰمُ عَلَىٰ مَنِ ٱتَّبَعَ ٱلۡهُدَىٰٓ
پس نزد او بروید و بگویید: همانا ما دو فرستادۀ پروردگار تو هستیم، پس بنی اسرائیل را همرای ما بفرست و آنان را عذاب مکن. به درستی که ما معجزه‌ای از سوی پروردگارت برایت آورده‌ایم. و سلام بر کسی که از هدایت پیروی کند.
अरबी तफ़सीरें:
إِنَّا قَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡنَآ أَنَّ ٱلۡعَذَابَ عَلَىٰ مَن كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ
چون به ما وحی شده است که عذاب بر کسی واقع می‌شود که (آیات آسمانی و معجزات را) تکذیب کند و روی بگرداند.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ فَمَن رَّبُّكُمَا يَٰمُوسَىٰ
فرعون گفت: ای موسی! پس پروردگار شما کیست (که به‌سوی او مرا دعوت می‌دهید)؟
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ رَبُّنَا ٱلَّذِيٓ أَعۡطَىٰ كُلَّ شَيۡءٍ خَلۡقَهُۥ ثُمَّ هَدَىٰ
موسی (در جواب) گفت: پروردگار ما کسی است که هر چیزی را وجود بخشیده باز آن را (در راستای آن چیزی که برایش آفریده شده) هدایت کرده است.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ فَمَا بَالُ ٱلۡقُرُونِ ٱلۡأُولَىٰ
(فرعون) گفت: پس حال (و سرنوشت) نسل‌های پیشین چگونه است؟
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّي فِي كِتَٰبٖۖ لَّا يَضِلُّ رَبِّي وَلَا يَنسَى
(موسی) گفت: علم آن در کتابی نزد پروردگارم است، پروردگارم نه خطا می‌کند و نه فراموش می‌کند.
अरबी तफ़सीरें:
ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ مَهۡدٗا وَسَلَكَ لَكُمۡ فِيهَا سُبُلٗا وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّن نَّبَاتٖ شَتَّىٰ
پروردگاری که زمین را برای شما فرشی (مانند گهواره) ساخت و در آن برای شما راه‌ها را مهیا کرد و از آسمان آبی فرود آورد، پس به وسیلۀ آن انواع مختلف از نباتات را جفت جفت بیرون آوردیم.
अरबी तफ़सीरें:
كُلُواْ وَٱرۡعَوۡاْ أَنۡعَٰمَكُمۡۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلنُّهَىٰ
بخورید و چهارپایانتان را بچرانید، يقينا در این امر برای صاحبان خرد نشانه‌هایی است.
अरबी तफ़सीरें:
۞ مِنۡهَا خَلَقۡنَٰكُمۡ وَفِيهَا نُعِيدُكُمۡ وَمِنۡهَا نُخۡرِجُكُمۡ تَارَةً أُخۡرَىٰ
از این زمین شما را آفریدیم و در این زمین شما را باز می‌گردانیم و از آن بار دیگر شما را بیرون (زنده) می‌کنیم.
अरबी तफ़सीरें:
وَلَقَدۡ أَرَيۡنَٰهُ ءَايَٰتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَأَبَىٰ
البته همۀ آیات خود را به او (فرعون) نشان دادیم، ولی او تکذیب کرد و نپذیرفت.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ أَجِئۡتَنَا لِتُخۡرِجَنَا مِنۡ أَرۡضِنَا بِسِحۡرِكَ يَٰمُوسَىٰ
(فرعون) گفت: ای موسی! آیا آمده‌ای که ما را با جادوی خود از سرزمین خود ما بیرونی کنی؟
अरबी तफ़सीरें:
فَلَنَأۡتِيَنَّكَ بِسِحۡرٖ مِّثۡلِهِۦ فَٱجۡعَلۡ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكَ مَوۡعِدٗا لَّا نُخۡلِفُهُۥ نَحۡنُ وَلَآ أَنتَ مَكَانٗا سُوٗى
پس بدان که ما نیز حتما جادویی مانند آن را برای تو می‌آوریم، پس بین ما و خودت وعده‌ای در مکان هموار بگذار که نه ما و نه تو از آن تخلف کنیم.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ مَوۡعِدُكُمۡ يَوۡمُ ٱلزِّينَةِ وَأَن يُحۡشَرَ ٱلنَّاسُ ضُحٗى
موسی گفت: وعده گاه‌تان روز جشن است. و اینکه همۀ مردم در وقت چاشت جمع کرده شوند.
अरबी तफ़सीरें:
فَتَوَلَّىٰ فِرۡعَوۡنُ فَجَمَعَ كَيۡدَهُۥ ثُمَّ أَتَىٰ
پس فرعون برگشت و همۀ مکر و فریب خود را جمع کرد، باز (برای مقابله) آمد.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ لَهُم مُّوسَىٰ وَيۡلَكُمۡ لَا تَفۡتَرُواْ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبٗا فَيُسۡحِتَكُم بِعَذَابٖۖ وَقَدۡ خَابَ مَنِ ٱفۡتَرَىٰ
موسی به آنان گفت: وای بر شما! بر الله دروغ نبندید، که الله شما را با عذاب سخت ریشه کن خواهد کرد، و کسی که بر الله دروغ بست حتما ناکام می‌گردد.
अरबी तफ़सीरें:
فَتَنَٰزَعُوٓاْ أَمۡرَهُم بَيۡنَهُمۡ وَأَسَرُّواْ ٱلنَّجۡوَىٰ
پس (جادوگران) در میان خود اختلاف نمودند و مخفیانه باهم گفتگو کردند.
अरबी तफ़सीरें:
قَالُوٓاْ إِنۡ هَٰذَٰنِ لَسَٰحِرَٰنِ يُرِيدَانِ أَن يُخۡرِجَاكُم مِّنۡ أَرۡضِكُم بِسِحۡرِهِمَا وَيَذۡهَبَا بِطَرِيقَتِكُمُ ٱلۡمُثۡلَىٰ
(بالآخره به نتیجه رسیدند و) گفتند: البته این دو جادوگرند که می‌خواهند با جادوی خویش شما را از سرزمین‌تان بیرون کنند و آیین بهتر شما را از بین ببرند.
अरबी तफ़सीरें:
فَأَجۡمِعُواْ كَيۡدَكُمۡ ثُمَّ ٱئۡتُواْ صَفّٗاۚ وَقَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡيَوۡمَ مَنِ ٱسۡتَعۡلَىٰ
لذا تمام حیله و تدبير خود را جمع کنید، باز صف بسته (به میدان) پیش آیید، بی‌گمان امروز هرکس غالب گردد، پیروز شده است.
अरबी तफ़सीरें:
قَالُواْ يَٰمُوسَىٰٓ إِمَّآ أَن تُلۡقِيَ وَإِمَّآ أَن نَّكُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَلۡقَىٰ
(جادوگران در آغاز مبارزه) گفتند: ای موسی! یا تو (اول عصایت را) می‌اندازی يا ما اولین کسی باشیم که می‌افگند؟
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ بَلۡ أَلۡقُواْۖ فَإِذَا حِبَالُهُمۡ وَعِصِيُّهُمۡ يُخَيَّلُ إِلَيۡهِ مِن سِحۡرِهِمۡ أَنَّهَا تَسۡعَىٰ
موسی گفت: بلکه شما اول بافگنید، پس ناگهان بر اثر سحر آنان، ریسمان‌ها و عصاهایشان (در نظر موسی) چنان معلوم شد که می‌دوند.
अरबी तफ़सीरें:
فَأَوۡجَسَ فِي نَفۡسِهِۦ خِيفَةٗ مُّوسَىٰ
پس موسی در دل خود احساس ترس کرد (ولی آن را پنهان داشت).
अरबी तफ़सीरें:
قُلۡنَا لَا تَخَفۡ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡأَعۡلَىٰ
گفتیم: نترس، بدون شک تو غالب و برتری.
अरबी तफ़सीरें:
وَأَلۡقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلۡقَفۡ مَا صَنَعُوٓاْۖ إِنَّمَا صَنَعُواْ كَيۡدُ سَٰحِرٖۖ وَلَا يُفۡلِحُ ٱلسَّاحِرُ حَيۡثُ أَتَىٰ
و آنچه را که در دست راست داری بیانداز، تا هر چه را ساخته‌اند ببلعد، در حقیقت آنچه را که ساخته‌اند، نیرنگ جادوگر است. و جادوگر هرجا برود پیروز نمی‌شود.
अरबी तफ़सीरें:
فَأُلۡقِيَ ٱلسَّحَرَةُ سُجَّدٗا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ هَٰرُونَ وَمُوسَىٰ
پس (با دیدنِ غلبۀ حق) جادوگران سجده‌کنان افتادند و گفتند: به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ ءَامَنتُمۡ لَهُۥ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَكُمۡۖ إِنَّهُۥ لَكَبِيرُكُمُ ٱلَّذِي عَلَّمَكُمُ ٱلسِّحۡرَۖ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيۡدِيَكُمۡ وَأَرۡجُلَكُم مِّنۡ خِلَٰفٖ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمۡ فِي جُذُوعِ ٱلنَّخۡلِ وَلَتَعۡلَمُنَّ أَيُّنَآ أَشَدُّ عَذَابٗا وَأَبۡقَىٰ
(فرعون) گفت: آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟ بی‌گمان او بزرگ شماست که به شما جادو آموخته است، پس دست‌ها و پاهای شما را بر خلاف یکدیگر قطع می‌کنم، و شما را بر تنه‌های درخت خرما به دار می‌آویزم، و البته خواهید دانست کدام یک از ما و شما (در عذاب دادن) سخت‌تر و (در دنیا) پاینده‌تر است.
अरबी तफ़सीरें:
قَالُواْ لَن نُّؤۡثِرَكَ عَلَىٰ مَا جَآءَنَا مِنَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَٱلَّذِي فَطَرَنَاۖ فَٱقۡضِ مَآ أَنتَ قَاضٍۖ إِنَّمَا تَقۡضِي هَٰذِهِ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَآ
(جادوگران به فرعون) گفتند: هرگز تو را بر دلایل روشنی که به ما رسیده و بر کسی که ما را آفریده است، ترجیح نمی‌دهیم. پس هر حکمی که (در حق ما) می‌خواهی، بکن. تو فقط در این زندگانی دنیاست که حکم می‌رانی.
अरबी तफ़सीरें:
إِنَّآ ءَامَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغۡفِرَ لَنَا خَطَٰيَٰنَا وَمَآ أَكۡرَهۡتَنَا عَلَيۡهِ مِنَ ٱلسِّحۡرِۗ وَٱللَّهُ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓ
البته ما به پروردگار ما ایمان آوردیم تا گناهان ما را بیامرزد و آنچه از جادو را که ما را بر آن مجبور کردی (نیز بیامرزد)، و الله بهتر و پاینده‌تر است.
अरबी तफ़सीरें:
إِنَّهُۥ مَن يَأۡتِ رَبَّهُۥ مُجۡرِمٗا فَإِنَّ لَهُۥ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحۡيَىٰ
و واقعا هرکس نزد پروردگارش مجرم بیاید، پس یقینا دوزخ برای اوست، که نه در آنجا می‌میرد و نه زنده می‌ماند.
अरबी तफ़सीरें:
وَمَن يَأۡتِهِۦ مُؤۡمِنٗا قَدۡ عَمِلَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلدَّرَجَٰتُ ٱلۡعُلَىٰ
و هرکس نزد او مؤمن بیاید، در حالیکه اعمال نیک انجام داده باشد، پس این جماعت برای‌شان رتبه‌های بلند است.
अरबी तफ़सीरें:
جَنَّٰتُ عَدۡنٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ وَذَٰلِكَ جَزَآءُ مَن تَزَكَّىٰ
باغ‌های همیشگی، که از زیر (قصر‌ها و درختان) آن نهرها روان است، و همیشه در آن می‌مانند و این است پاداش کسی که پاکی اختیار کرده است.
अरबी तफ़सीरें:
وَلَقَدۡ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَسۡرِ بِعِبَادِي فَٱضۡرِبۡ لَهُمۡ طَرِيقٗا فِي ٱلۡبَحۡرِ يَبَسٗا لَّا تَخَٰفُ دَرَكٗا وَلَا تَخۡشَىٰ
و همانا به موسی وحی فرستادیم که بندگانم را در شب ببر، و راه خشک برای آنان در دریا باز کن، که نه از رسیدن (لشکر دشمن) بترسی و نه (از غرق شدن در آن) بیمناک باشی.
अरबी तफ़सीरें:
فَأَتۡبَعَهُمۡ فِرۡعَوۡنُ بِجُنُودِهِۦ فَغَشِيَهُم مِّنَ ٱلۡيَمِّ مَا غَشِيَهُمۡ
پس فرعون با لشکریانش آنان را تعقیب کرد، پس پوشانید از (امواج) دریا آنچه آنان را پوشانید.
अरबी तफ़सीरें:
وَأَضَلَّ فِرۡعَوۡنُ قَوۡمَهُۥ وَمَا هَدَىٰ
و (نتیجه این شد که) فرعون قومش را گمراه ساخت و (به راه راست) هدایت نکرد.
अरबी तफ़सीरें:
يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ قَدۡ أَنجَيۡنَٰكُم مِّنۡ عَدُوِّكُمۡ وَوَٰعَدۡنَٰكُمۡ جَانِبَ ٱلطُّورِ ٱلۡأَيۡمَنَ وَنَزَّلۡنَا عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَنَّ وَٱلسَّلۡوَىٰ
ای بنی اسرائیل! در حقیقت ما شما را از دشمنتان نجات دادیم و در جانب راست کوه طور با شما وعده نهادیم و بر شما من و سلوی نازل کردیم.
अरबी तफ़सीरें:
كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡ وَلَا تَطۡغَوۡاْ فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيۡكُمۡ غَضَبِيۖ وَمَن يَحۡلِلۡ عَلَيۡهِ غَضَبِي فَقَدۡ هَوَىٰ
و از چیزهای پاکیزه‌ای که به شما روزی داده‌ایم بخورید و در آن از حد تجاوز نکنید که غضب من بر شما نازل خواهد شد، و هر کس که غضب من بر او نازل گردد یقینا که نابود شده است.
अरबी तफ़सीरें:
وَإِنِّي لَغَفَّارٞ لِّمَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا ثُمَّ ٱهۡتَدَىٰ
و يقينا من بسیار آمرزنده‌ام برای کسی که توبه کند و ایمان آورد و عمل نیک انجام دهد، باز به راه مستقیم راهیاب شود.
अरबी तफ़सीरें:
۞ وَمَآ أَعۡجَلَكَ عَن قَوۡمِكَ يَٰمُوسَىٰ
و ای موسی! چه چیز (سبب شد که) تو را از نزد قومت به شتاب آورد؟
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ هُمۡ أُوْلَآءِ عَلَىٰٓ أَثَرِي وَعَجِلۡتُ إِلَيۡكَ رَبِّ لِتَرۡضَىٰ
(موسی) گفت: آنان پی من‌اند، و ای پروردگارم! من به‌سوی تو شتافتم تا راضی شوی.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ فَإِنَّا قَدۡ فَتَنَّا قَوۡمَكَ مِنۢ بَعۡدِكَ وَأَضَلَّهُمُ ٱلسَّامِرِيُّ
الله فرمود: اما ما پس از (آمدن) تو قومت را آزمایش کردیم، و سامری آنها را گمراه ساخت.
अरबी तफ़सीरें:
فَرَجَعَ مُوسَىٰٓ إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ غَضۡبَٰنَ أَسِفٗاۚ قَالَ يَٰقَوۡمِ أَلَمۡ يَعِدۡكُمۡ رَبُّكُمۡ وَعۡدًا حَسَنًاۚ أَفَطَالَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡعَهۡدُ أَمۡ أَرَدتُّمۡ أَن يَحِلَّ عَلَيۡكُمۡ غَضَبٞ مِّن رَّبِّكُمۡ فَأَخۡلَفۡتُم مَّوۡعِدِي
پس موسی خشمگین و با تأسف شدید به‌سوی قومش بازگشت و گفت: ای قوم من! آیا پروردگارتان وعدۀ نیک به شما نداد؟ آیا مدت بر شما دراز شد، یا خواستید که غضبی از سوی پروردگارتان بر شما نازل شود؟ چرا که با وعدۀ من مخالفت کردید.
अरबी तफ़सीरें:
قَالُواْ مَآ أَخۡلَفۡنَا مَوۡعِدَكَ بِمَلۡكِنَا وَلَٰكِنَّا حُمِّلۡنَآ أَوۡزَارٗا مِّن زِينَةِ ٱلۡقَوۡمِ فَقَذَفۡنَٰهَا فَكَذَٰلِكَ أَلۡقَى ٱلسَّامِرِيُّ
گفتند: ما به اختیار خود از وعدۀ تو مخالفت نکردیم، بلکه بارهای سنگین از زر و زیور قوم (قبط) بر ما تحمیل شده بود، پس آنها را دور انداختیم، و سامری نیز دور انداخت.
अरबी तफ़सीरें:
فَأَخۡرَجَ لَهُمۡ عِجۡلٗا جَسَدٗا لَّهُۥ خُوَارٞ فَقَالُواْ هَٰذَآ إِلَٰهُكُمۡ وَإِلَٰهُ مُوسَىٰ فَنَسِيَ
پس (سامری) مجسمۀ گوساله‌ای را برای‌شان بیرون آورد که (مانند) صدای گوساله داشت، پس گفتند: این معبود شما و معبود موسی است و موسی آن را فراموش کرده است.
अरबी तफ़सीरें:
أَفَلَا يَرَوۡنَ أَلَّا يَرۡجِعُ إِلَيۡهِمۡ قَوۡلٗا وَلَا يَمۡلِكُ لَهُمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗا
پس (چگونه گوساله را معبود قرار دادند) آیا نمی‌بینند که پاسخ سخنان‌شان را نمی‌دهد و مالک هیچ زیان و سودی برایشان نیست؟
अरबी तफ़सीरें:
وَلَقَدۡ قَالَ لَهُمۡ هَٰرُونُ مِن قَبۡلُ يَٰقَوۡمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِۦۖ وَإِنَّ رَبَّكُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَٱتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوٓاْ أَمۡرِي
و در حالیکه پیش از این هارون به آنان گفته بود: ای قوم من! شما با این (گوساله) مورد ابتلا و آزمون قرار گرفته‌اید، پروردگار شما الله مهربان است، پس از من پیروی کنید و امر مرا بجا آورید.
अरबी तफ़सीरें:
قَالُواْ لَن نَّبۡرَحَ عَلَيۡهِ عَٰكِفِينَ حَتَّىٰ يَرۡجِعَ إِلَيۡنَا مُوسَىٰ
(منحرفان بنی اسرائیل) گفتند: ما پیوسته به عبادت گوساله ادامه می‌دهیم تا آنکه موسی به نزد ما باز گردد.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ يَٰهَٰرُونُ مَا مَنَعَكَ إِذۡ رَأَيۡتَهُمۡ ضَلُّوٓاْ
پس (وقتی موسی برگشت) گفت: ای هارون! وقتی آنان را دیدی که گمراه شدند چه چیزی تو را بازداشت؟
अरबी तफ़सीरें:
أَلَّا تَتَّبِعَنِۖ أَفَعَصَيۡتَ أَمۡرِي
که از من پیروی کنی؟ آیا دستور مرا نافرمانی کردی؟
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ يَبۡنَؤُمَّ لَا تَأۡخُذۡ بِلِحۡيَتِي وَلَا بِرَأۡسِيٓۖ إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقۡتَ بَيۡنَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَلَمۡ تَرۡقُبۡ قَوۡلِي
گفت: ای پسر مادرم! نه ریش مرا بگیر و نه موی سرم را، من از آن ترسیدیم که بگویی بین بنی اسرائیل تفرقه انداختی و سخن مرا رعایت نکردی.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ فَمَا خَطۡبُكَ يَٰسَٰمِرِيُّ
(موسی) گفت: ای سامری! مقصود و هدف تو چه بود؟
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ بَصُرۡتُ بِمَا لَمۡ يَبۡصُرُواْ بِهِۦ فَقَبَضۡتُ قَبۡضَةٗ مِّنۡ أَثَرِ ٱلرَّسُولِ فَنَبَذۡتُهَا وَكَذَٰلِكَ سَوَّلَتۡ لِي نَفۡسِي
(سامری) گفت: من چیزی را دیدم که (مردم) آن را نديدند، پس مشتی خاک از نقش پای فرستاده (الله) را گرفتم، پس آن را افگندم. این چنین نفس من (این کار را) در نظرم آراست.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ فَٱذۡهَبۡ فَإِنَّ لَكَ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَۖ وَإِنَّ لَكَ مَوۡعِدٗا لَّن تُخۡلَفَهُۥۖ وَٱنظُرۡ إِلَىٰٓ إِلَٰهِكَ ٱلَّذِي ظَلۡتَ عَلَيۡهِ عَاكِفٗاۖ لَّنُحَرِّقَنَّهُۥ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُۥ فِي ٱلۡيَمِّ نَسۡفًا
موسی گفت: پس برو، یقینا سزای تو در زندگی دنیا این باشد که بگویی: (به من) دست نزنید و نزدیک نشوید، البته وعدۀ دیگر داری که هرگز در آن با تو خلاف نشود. و به آن معبودت که برای عبادت وی معتكف بودی بنگر، که البته آن را می‌سوزانیم، باز آن را در دریا پراکنده می‌کنیم به پراگندگی خاص.
अरबी तफ़सीरें:
إِنَّمَآ إِلَٰهُكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ وَسِعَ كُلَّ شَيۡءٍ عِلۡمٗا
بدون شک معبود شما تنها الله است که هیچ معبودی (بر حق) جز او نیست، علم او همه چیز را فرا گرفته است.
अरबी तफ़सीरें:
كَذَٰلِكَ نَقُصُّ عَلَيۡكَ مِنۡ أَنۢبَآءِ مَا قَدۡ سَبَقَۚ وَقَدۡ ءَاتَيۡنَٰكَ مِن لَّدُنَّا ذِكۡرٗا
این چنین اخبار گذشته را برای تو حکایت می‌کنیم، و يقينا از جانب خود پند (قرآن) به تو دادیم.
अरबी तफ़सीरें:
مَّنۡ أَعۡرَضَ عَنۡهُ فَإِنَّهُۥ يَحۡمِلُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وِزۡرًا
هر کس که از آن روی گردان شود، پس او در روز قیامت بار گناه را بر می‌دارد.
अरबी तफ़सीरें:
خَٰلِدِينَ فِيهِۖ وَسَآءَ لَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ حِمۡلٗا
که همیشه در آن خواهند ماند و چه بد باری است که در روز قیامت خواهند داشت.
अरबी तफ़सीरें:
يَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِۚ وَنَحۡشُرُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ يَوۡمَئِذٖ زُرۡقٗا
روزی که در صور دمیده می‌شود و گناهکاران را در آن روز کبود چشم جمع می‌کنیم.
अरबी तफ़सीरें:
يَتَخَٰفَتُونَ بَيۡنَهُمۡ إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا عَشۡرٗا
در حالی که پنهانی در میان خویش می‌گویند: شما نمانده‌اید (در دنیا) جز ده شبانه روز.
अरबी तफ़सीरें:
نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذۡ يَقُولُ أَمۡثَلُهُمۡ طَرِيقَةً إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا يَوۡمٗا
ما به آنچه می‌گویند داناتریم، وقتی نیک روش‌ترین‌شان می‌گوید: نمانده‌اید مگر یک روز.
अरबी तफ़सीरें:
وَيَسۡـَٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡجِبَالِ فَقُلۡ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسۡفٗا
و از تو دربارۀ کوه‌ها می‌پرسند (که در روز قیامت چه خواهند شد) پس بگو: پروردگارم آنها را در هوا پراگنده خواهد کرد.
अरबी तफ़सीरें:
فَيَذَرُهَا قَاعٗا صَفۡصَفٗا
پس آنها را به شکل میدان هموار می‌گذارد.
अरबी तफ़सीरें:
لَّا تَرَىٰ فِيهَا عِوَجٗا وَلَآ أَمۡتٗا
که (تو ای مخاطب) در آن هیچ نشیب و فرازی را نمی‌بینی.
अरबी तफ़सीरें:
يَوۡمَئِذٖ يَتَّبِعُونَ ٱلدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُۥۖ وَخَشَعَتِ ٱلۡأَصۡوَاتُ لِلرَّحۡمَٰنِ فَلَا تَسۡمَعُ إِلَّا هَمۡسٗا
در آن روز از دعوت دهنده‌ای پیروی می‌کنند که در آن هیچ کجی نباشد. و صداها در برابر پروردگار مهربان پست و خاموش می‌گردد و جز صدای آهسته نمی‌شنوی.
अरबी तफ़सीरें:
يَوۡمَئِذٖ لَّا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَرَضِيَ لَهُۥ قَوۡلٗا
در آن روز شفاعت (احدی) سود نمی‌بخشد، مگر کسی که پروردگار مهربان به او اجازه داده است و او را از روی گفتار بپسندد.
अरबी तफ़सीरें:
يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِۦ عِلۡمٗا
الله می‌داند آنچه را که پیش روی مردم است و آنچه را که پشت سر آن‌هاست، ولی (مردم) از نگاه علم به او آگاهی ندارند.
अरबी तफ़सीरें:
۞ وَعَنَتِ ٱلۡوُجُوهُ لِلۡحَيِّ ٱلۡقَيُّومِۖ وَقَدۡ خَابَ مَنۡ حَمَلَ ظُلۡمٗا
و چهره‌ها برای (الله) زنده پاینده که مدبر کائنات است اظهار تواضع می‌کنند و کسی که بار ظلم را بر دوش داشت، ناکام می‌گردد.
अरबी तफ़सीरें:
وَمَن يَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَا يَخَافُ ظُلۡمٗا وَلَا هَضۡمٗا
و هرکس کارهای نیک کند و او مؤمن باشد، پس نه از ظلم (در حق خود) می‌ترسد و نه از کمی ثواب.
अरबी तफ़सीरें:
وَكَذَٰلِكَ أَنزَلۡنَٰهُ قُرۡءَانًا عَرَبِيّٗا وَصَرَّفۡنَا فِيهِ مِنَ ٱلۡوَعِيدِ لَعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ أَوۡ يُحۡدِثُ لَهُمۡ ذِكۡرٗا
و این چنین آن را قرآن عربی نازل کردیم و در آن بیم دادن و ترساندن را به (شیوه‌هایی گوناگون) آوردیم، تا پرهیزگار شوند، یا باعث یادآوری و پند ایشان شود.
अरबी तफ़सीरें:
فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡحَقُّۗ وَلَا تَعۡجَلۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مِن قَبۡلِ أَن يُقۡضَىٰٓ إِلَيۡكَ وَحۡيُهُۥۖ وَقُل رَّبِّ زِدۡنِي عِلۡمٗا
پس الله پادشاه حقیقی و برحق، بزرگ و بلند مرتبه است. و در (خواندن) قرآن عجله مکن پیش از آنکه وحی آن بر تو به انجام رسانده شود، و بگو: پروردگارم! بر علم و دانشم بیافزای.
अरबी तफ़सीरें:
وَلَقَدۡ عَهِدۡنَآ إِلَىٰٓ ءَادَمَ مِن قَبۡلُ فَنَسِيَ وَلَمۡ نَجِدۡ لَهُۥ عَزۡمٗا
و به یقین پیش از این به‌سوی آدم حکم کردیم، پس (آن را) فراموش کرد و برای او عزم محکم نیافتیم.
अरबी तफ़सीरें:
وَإِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِيسَ أَبَىٰ
و یادآور شو وقتی را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید، پس همه سجده کردند به جز ابلیس که (از سجده کردن) سرباز زد.
अरबी तफ़सीरें:
فَقُلۡنَا يَٰٓـَٔادَمُ إِنَّ هَٰذَا عَدُوّٞ لَّكَ وَلِزَوۡجِكَ فَلَا يُخۡرِجَنَّكُمَا مِنَ ٱلۡجَنَّةِ فَتَشۡقَىٰٓ
پس گفتیم: ای آدم! در حقیقت این ابلیس برای تو و همسرت دشمن است، پس شما را از جنت بیرون نکند، که در رنج و مشقت افتی.
अरबी तफ़सीरें:
إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعۡرَىٰ
و تو در آن (جنت) نه گرسنه می‌شوی و نه برهنه می‌مانی.
अरबी तफ़सीरें:
وَأَنَّكَ لَا تَظۡمَؤُاْ فِيهَا وَلَا تَضۡحَىٰ
و هم اینکه در آنجا نه تشنه می‌شوی و نه گرما زدۀ آفتاب.
अरबी तफ़सीरें:
فَوَسۡوَسَ إِلَيۡهِ ٱلشَّيۡطَٰنُ قَالَ يَٰٓـَٔادَمُ هَلۡ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ ٱلۡخُلۡدِ وَمُلۡكٖ لَّا يَبۡلَىٰ
پس شیطان به‌سوی او وسوسه انداخت، گفت: ای آدم! آیا تو را به درخت همیشگی و ملکی که زایل نمی‌شود، راهنمایی کنم؟
अरबी तफ़सीरें:
فَأَكَلَا مِنۡهَا فَبَدَتۡ لَهُمَا سَوۡءَٰتُهُمَا وَطَفِقَا يَخۡصِفَانِ عَلَيۡهِمَا مِن وَرَقِ ٱلۡجَنَّةِۚ وَعَصَىٰٓ ءَادَمُ رَبَّهُۥ فَغَوَىٰ
پس هر دو از آن درخت خوردند، در نتیجه، شرمگاه‌های‌شان بر آنها آشکار شد و شروع کردند به چسپانیدن برگ‌های جنت بر خود، و این گونه آدم به پروردگارش عصیان کرد و راه را گم کرد.
अरबी तफ़सीरें:
ثُمَّ ٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَتَابَ عَلَيۡهِ وَهَدَىٰ
باز پروردگارش او را برگزید، زیرا توبۀ او را قبول کرد و هدایتش کرد.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ ٱهۡبِطَا مِنۡهَا جَمِيعَۢاۖ بَعۡضُكُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞۖ فَإِمَّا يَأۡتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدٗى فَمَنِ ٱتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشۡقَىٰ
(الله) فرمود: پس هر دو با هم از آن پایان شوید، در حالی که بعضی از (نسل) شما دشمن بعضی دیگر خواهند بود، پس اگر برای شما از جانب من هدایت رسد، هر کس از هدایتم پیروی کند، نه گمراه می‌شود و نه رنج می‌کشد.
अरबी तफ़सीरें:
وَمَنۡ أَعۡرَضَ عَن ذِكۡرِي فَإِنَّ لَهُۥ مَعِيشَةٗ ضَنكٗا وَنَحۡشُرُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ أَعۡمَىٰ
و هرکس از یاد من روی بگرداند زندگی تنگ و سخت خواهد داشت. و روز قیامت او را نابینا حشر خواهیم کرد.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرۡتَنِيٓ أَعۡمَىٰ وَقَدۡ كُنتُ بَصِيرٗا
می‌گوید: ای پروردگارم! چرا مرا نابینا حشر کردی؟ حال آنکه (در دنیا) بينا بودم.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتۡكَ ءَايَٰتُنَا فَنَسِيتَهَاۖ وَكَذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمَ تُنسَىٰ
(الله) فرماید: همان طور که آیات ما به تو رسید و آنها را فراموش کردی، همان‌گونه امروز فراموش می‌شوی.
अरबी तफ़सीरें:
وَكَذَٰلِكَ نَجۡزِي مَنۡ أَسۡرَفَ وَلَمۡ يُؤۡمِنۢ بِـَٔايَٰتِ رَبِّهِۦۚ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبۡقَىٰٓ
و این چنین سزا می‌دهیم کسی را که اسراف کرده و به آیات پروردگارش ایمان نیاورده است. و البته عذاب آخرت سخت‌تر و پاینده‌تر است.
अरबी तफ़सीरें:
أَفَلَمۡ يَهۡدِ لَهُمۡ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ يَمۡشُونَ فِي مَسَٰكِنِهِمۡۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلنُّهَىٰ
آیا برای آنان روشن نشده است که پیش از ایشان چه بسیار نسل‌ها را نابود کردیم که (اکنون آنان) در محل سکونت‌شان رفت و آمد می‌کنند؟ یقینا در این (امر) نشانه‌هایی برای خردمندان است.
अरबी तफ़सीरें:
وَلَوۡلَا كَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّكَ لَكَانَ لِزَامٗا وَأَجَلٞ مُّسَمّٗى
و اگر سخنی که سابقا از پروردگارت صادر شده، و موعدی مشخص مقرر نشده بود، بدون شک (عذاب آنها در همین دنیا) حتما لازم و واقع می‌شد.
अरबी तफ़सीरें:
فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ غُرُوبِهَاۖ وَمِنۡ ءَانَآيِٕ ٱلَّيۡلِ فَسَبِّحۡ وَأَطۡرَافَ ٱلنَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرۡضَىٰ
پس در مقابل آنچه می‌گویند صبر کن. و قبل از طلوع آفتاب و پیش از غروب آن و در بخشی از ساعات شب و در بخش‌هایی از روز پروردگارت را به پاکی یاد کن، تا راضی و خشنود گردی،
अरबी तफ़सीरें:
وَلَا تَمُدَّنَّ عَيۡنَيۡكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّنۡهُمۡ زَهۡرَةَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا لِنَفۡتِنَهُمۡ فِيهِۚ وَرِزۡقُ رَبِّكَ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰ
و به‌سوی آنچه از زیب و زینت زندگی دنیا که برخی از آنان را بهره‌مند ساخته‌ایم چشم مدوز تا آنان را در آن بیازماییم، و روزی پروردگار تو بهتر و پایدارتر است.
अरबी तफ़सीरें:
وَأۡمُرۡ أَهۡلَكَ بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱصۡطَبِرۡ عَلَيۡهَاۖ لَا نَسۡـَٔلُكَ رِزۡقٗاۖ نَّحۡنُ نَرۡزُقُكَۗ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلتَّقۡوَىٰ
وخانواده‌ات را به نماز امر کن و (خودت نیز) بر آن صابر باش، ما از تو روزی نمی‌خواهیم، ما تو را روزی می‌دهیم و عاقبت از تقوا است.
अरबी तफ़सीरें:
وَقَالُواْ لَوۡلَا يَأۡتِينَا بِـَٔايَةٖ مِّن رَّبِّهِۦٓۚ أَوَلَمۡ تَأۡتِهِم بَيِّنَةُ مَا فِي ٱلصُّحُفِ ٱلۡأُولَىٰ
و (کافران) گفتند: چرا معجزه‌ای از سوی پروردگارش برای ما نمی‌آورد؟ آیا دليل واضح که در صحیفه‌های پیشین است، برایشان نیامده است؟!
अरबी तफ़सीरें:
وَلَوۡ أَنَّآ أَهۡلَكۡنَٰهُم بِعَذَابٖ مِّن قَبۡلِهِۦ لَقَالُواْ رَبَّنَا لَوۡلَآ أَرۡسَلۡتَ إِلَيۡنَا رَسُولٗا فَنَتَّبِعَ ءَايَٰتِكَ مِن قَبۡلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخۡزَىٰ
و اگر ما آنان را پیش از وی به عذابی هلاک می‌کردیم، می‌گفتند: پروردگارا! چرا پیغمبری را برای ما نفرستادی تا آیات تو را پیروی می‌کردیم، پیش از آنکه خوار و رسوا می‌شدیم؟
अरबी तफ़सीरें:
قُلۡ كُلّٞ مُّتَرَبِّصٞ فَتَرَبَّصُواْۖ فَسَتَعۡلَمُونَ مَنۡ أَصۡحَٰبُ ٱلصِّرَٰطِ ٱلسَّوِيِّ وَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ
بگو: همه منتظرند پس (شما نیز) در انتظار باشید، پس به زودی خواهید دانست که چه کسانی اهل راه راست هستند و چه کسی راه یافته است.
अरबी तफ़सीरें:
 
अर्थों का अनुवाद सूरा: सूरा ताहा
सूरों की सूची पृष्ठ संख्या
 
क़ुरआन के अर्थों का अनुवाद - दरी फ़ारसी अनुवाद - अनुवादों की सूची

पवित्र क़ुरआन के अर्थों का दरी फ़ारसी अनुवाद - अनुवादक : मोलवी मुहम्मद अनवर बदख़शानी

बंद करें