क़ुरआन के अर्थों का अनुवाद - दरी फ़ारसी अनुवाद * - अनुवादों की सूची


अर्थों का अनुवाद सूरा: सूरा अन्-नम्ल   आयत:

سورۀ نمل

طسٓۚ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡقُرۡءَانِ وَكِتَابٖ مُّبِينٍ
طس. (معنای این حروف به الله معلوم است)، این آیه‌های قرآن و کتاب روشنگر است.
अरबी तफ़सीरें:
هُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ
هدایت و مژده‌ای برای مؤمنان است.
अरबी तफ़सीरें:
ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ يُوقِنُونَ
آنان که نماز را برپا می‌کنند و زکات را می‌دهند و ایشان به آخرت یقین دارند.
अरबी तफ़सीरें:
إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَهُمۡ يَعۡمَهُونَ
البته کسانی که به آخرت ایمان نمی‌آورند، کارهایشان را در نظر‌شان آراسته‌ایم، پس آنان (در گمراهی خود) متردد و حیران‌اند.
अरबी तफ़सीरें:
أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَهُمۡ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ وَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡأَخۡسَرُونَ
آنان کسانی‌اند که برای‌شان عذاب بد است، و ایشان در آخرت زیانکارترین (مردم) می‌باشند.
अरबी तफ़सीरें:
وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى ٱلۡقُرۡءَانَ مِن لَّدُنۡ حَكِيمٍ عَلِيمٍ
و یقینا تو قرآن را از سوی پروردگار حکیم و دانا دریافت می‌کنی.
अरबी तफ़सीरें:
إِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِأَهۡلِهِۦٓ إِنِّيٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا سَـَٔاتِيكُم مِّنۡهَا بِخَبَرٍ أَوۡ ءَاتِيكُم بِشِهَابٖ قَبَسٖ لَّعَلَّكُمۡ تَصۡطَلُونَ
به یادآور وقتی که موسی به اهلش گفت: من آتشی دیدم، (به زودی) برای شما خبری یا شعله‌ای از آن می‌آورم تا خود را گرم کنید.
अरबी तफ़सीरें:
فَلَمَّا جَآءَهَا نُودِيَ أَنۢ بُورِكَ مَن فِي ٱلنَّارِ وَمَنۡ حَوۡلَهَا وَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
پس چون موسی به نزدیک آن آمد، صدا کرده شد: بابرکت و خجسته گردید آن که در آتش است، و (نیز) آن که اطراف آن است، و الله پاک و منزه است، پروردگار جهانیان.
अरबी तफ़सीरें:
يَٰمُوسَىٰٓ إِنَّهُۥٓ أَنَا ٱللَّهُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ
(گفتیم) ای موسی! بدان که من الله، ذات توانای حکیم هستم.
अरबी तफ़सीरें:
وَأَلۡقِ عَصَاكَۚ فَلَمَّا رَءَاهَا تَهۡتَزُّ كَأَنَّهَا جَآنّٞ وَلَّىٰ مُدۡبِرٗا وَلَمۡ يُعَقِّبۡۚ يَٰمُوسَىٰ لَا تَخَفۡ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ ٱلۡمُرۡسَلُونَ
و عصای خود را بینداز و چون آن را دید که گویی ماری است که حرکت می‌کند، به عقب بازگشت و پشت خود را نظر نکرد. (فرمودیم) ای موسی! نترس، چونکه پیغمبران در پیشگاه من نمی‌ترسند.
अरबी तफ़सीरें:
إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسۡنَۢا بَعۡدَ سُوٓءٖ فَإِنِّي غَفُورٞ رَّحِيمٞ
مگر کسی که ستم کرده باشد، باز بدی را به نیکی تبدیل کند، پس (بداند که) يقينا من آمرزندۀ مهربانم.
अरबी तफ़सीरें:
وَأَدۡخِلۡ يَدَكَ فِي جَيۡبِكَ تَخۡرُجۡ بَيۡضَآءَ مِنۡ غَيۡرِ سُوٓءٖۖ فِي تِسۡعِ ءَايَٰتٍ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَقَوۡمِهِۦٓۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ
و دست خود را در گریبانت داخل کن تا سفیدِ درخشان بی‌عیب بیرون آید. (این) از جملۀ نُه نشانه (است که به تو خواهیم داد) به‌سوی فرعون و قوم او (برو)، زیرا آنان قوم فاسقند.
अरबी तफ़सीरें:
فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ ءَايَٰتُنَا مُبۡصِرَةٗ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِينٞ
پس چون معجزه‌های ما به وضوح و روشنی (که سبب بصیرت و دانایی بود) به آنان رسید، گفتند: این جادوی آشکار است.
अरबी तफ़सीरें:
وَجَحَدُواْ بِهَا وَٱسۡتَيۡقَنَتۡهَآ أَنفُسُهُمۡ ظُلۡمٗا وَعُلُوّٗاۚ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِينَ
و معجزات را در حالیکه دل‌هایشان به آن باور داشت، از روی ظلم و تکبر انکار کردند. پس بنگر که عاقبت فسادکاران چطور شد؟.
अरबी तफ़सीरें:
وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا دَاوُۥدَ وَسُلَيۡمَٰنَ عِلۡمٗاۖ وَقَالَا ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي فَضَّلَنَا عَلَىٰ كَثِيرٖ مِّنۡ عِبَادِهِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
و البته به داود و سلیمان (نیز) علم و دانش عطا کردیم و آن دو گفتند: ستایش الله راست که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمنش برتری داد.
अरबी तफ़सीरें:
وَوَرِثَ سُلَيۡمَٰنُ دَاوُۥدَۖ وَقَالَ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ عُلِّمۡنَا مَنطِقَ ٱلطَّيۡرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيۡءٍۖ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡمُبِينُ
و سلیمان (در علم و نبوت) وارث داود گردید، و گفت: ای مردم! به ما زبان پرندگان آموخته شده است، و از همۀ چیزها به ما داده شده است. یقینا این فضیلت آشکار است.
अरबी तफ़सीरें:
وَحُشِرَ لِسُلَيۡمَٰنَ جُنُودُهُۥ مِنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ وَٱلطَّيۡرِ فَهُمۡ يُوزَعُونَ
و برای سلیمان لشکریانش از جن و انس و پرندگان جمع کرده شدند، پس (در صف‌های منظم) توقف داده شدند.
अरबी तफ़सीरें:
حَتَّىٰٓ إِذَآ أَتَوۡاْ عَلَىٰ وَادِ ٱلنَّمۡلِ قَالَتۡ نَمۡلَةٞ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّمۡلُ ٱدۡخُلُواْ مَسَٰكِنَكُمۡ لَا يَحۡطِمَنَّكُمۡ سُلَيۡمَٰنُ وَجُنُودُهُۥ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ
تا آنکه به وادی مورچگان رسیدند، مورچه‌ای گفت: ای مورچگان! به لانه‌های خود در آیید تا سليمان و لشکریانش نادیده و نادانسته شما را پایمال نکنند.
अरबी तफ़सीरें:
فَتَبَسَّمَ ضَاحِكٗا مِّن قَوۡلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِيٓ أَنۡ أَشۡكُرَ نِعۡمَتَكَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَيَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَدۡخِلۡنِي بِرَحۡمَتِكَ فِي عِبَادِكَ ٱلصَّٰلِحِينَ
سلیمان از سخن آن مورچه تبسم کرد و گفت: ای پروردگارم! به من توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدرم عطا کرده‌ای بجا آورم، و (به من توفیق ده) تا کار نیک انجام دهم که آن را بپسندی، و مرا به رحمت خود در جملۀ بندگان صالحت درآور.
अरबी तफ़सीरें:
وَتَفَقَّدَ ٱلطَّيۡرَ فَقَالَ مَالِيَ لَآ أَرَى ٱلۡهُدۡهُدَ أَمۡ كَانَ مِنَ ٱلۡغَآئِبِينَ
و (سلیمان) جویای حال پرندگان شد و گفت: چرا هدهد را نمی‌بینم، یا اینکه از غایبان است؟
अरबी तफ़सीरें:
لَأُعَذِّبَنَّهُۥ عَذَابٗا شَدِيدًا أَوۡ لَأَاْذۡبَحَنَّهُۥٓ أَوۡ لَيَأۡتِيَنِّي بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٖ
حتماً او را به عذاب سخت سزا خواهم داد، یا سر او را می‌برم، یا (باید) دلیل آشکار برای من بیاورد (که چرا غایب بود).
अरबी तफ़सीरें:
فَمَكَثَ غَيۡرَ بَعِيدٖ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمۡ تُحِطۡ بِهِۦ وَجِئۡتُكَ مِن سَبَإِۭ بِنَبَإٖ يَقِينٍ
دیری نگذشت (که هدهد برگشت) و گفت: من از چیزی آگاهی یافتم که تو از آن آگاه نیستی و از (مردم) سبأ برایت خبری یقینی آورده‌ام.
अरबी तफ़सीरें:
إِنِّي وَجَدتُّ ٱمۡرَأَةٗ تَمۡلِكُهُمۡ وَأُوتِيَتۡ مِن كُلِّ شَيۡءٖ وَلَهَا عَرۡشٌ عَظِيمٞ
من زنی را یافتم که بر آنان فرمانروایی می‌کند و از همه چیز داده شده است و تخت بس بزرگ دارد.
अरबी तफ़सीरें:
وَجَدتُّهَا وَقَوۡمَهَا يَسۡجُدُونَ لِلشَّمۡسِ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَصَدَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِيلِ فَهُمۡ لَا يَهۡتَدُونَ
او و قومش را چنین یافتم که به جای الله به آفتاب سجده می‌کنند، و شیطان کارهایشان را برایشان آراسته است، و آنان را از راه (حق) بازداشته است. لذا آنها راهیاب نمی‌شوند.
अरबी तफ़सीरें:
أَلَّاۤ يَسۡجُدُواْۤ لِلَّهِ ٱلَّذِي يُخۡرِجُ ٱلۡخَبۡءَ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَيَعۡلَمُ مَا تُخۡفُونَ وَمَا تُعۡلِنُونَ
(شیطان این کار را برای‌شان آراست) تا سجده نکنند برای پروردگاری که نهان را در آسمان‌ها و زمین آشکار می‌کند و آنچه را پنهان می‌دارید و آنچه را آشکار می‌سازید می‌داند.
अरबी तफ़सीरें:
ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ۩
الله آن ذاتی است که هیچ معبود بر حق به جز او نیست و او پروردگار عرش بزرگ است.
अरबी तफ़सीरें:
۞ قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ
(سلیمان به هدهد) گفت: به زودی خواهیم دید که آیا راست گفته‌ای یا از دروغ‌گویان بوده‌ای.
अरबी तफ़सीरें:
ٱذۡهَب بِّكِتَٰبِي هَٰذَا فَأَلۡقِهۡ إِلَيۡهِمۡ ثُمَّ تَوَلَّ عَنۡهُمۡ فَٱنظُرۡ مَاذَا يَرۡجِعُونَ
(پس) این نامۀ مرا ببر و آن را به‌سوی آنان بینداز، باز از ایشان دور شو، و بنگر که چه (جواب) باز می‌دهند؟
अरबी तफ़सीरें:
قَالَتۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ إِنِّيٓ أُلۡقِيَ إِلَيَّ كِتَٰبٞ كَرِيمٌ
(پس از رسیدنِ نامه، ملكه بلقیس) گفت: ای بزرگان! البته نامۀ ارجمندی به‌سوی من انداخته شده است.
अरबी तफ़सीरें:
إِنَّهُۥ مِن سُلَيۡمَٰنَ وَإِنَّهُۥ بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
آن نامه از سوی سلیمان است و (سرآغاز) آن چنین است: بنام الله بخشندۀ مهربان
अरबी तफ़सीरें:
أَلَّا تَعۡلُواْ عَلَيَّ وَأۡتُونِي مُسۡلِمِينَ
(مضمون نامه این است که ای اهل سبا!) بر من تكبر نورزید و تسلیم شده به نزد من آیید.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَتۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ أَفۡتُونِي فِيٓ أَمۡرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمۡرًا حَتَّىٰ تَشۡهَدُونِ
(ملکه) گفت: ای سران قوم! در کارم به من نظر دهید، من هیچ کاری را بدون حضور و نظر شما انجام نداده‌ام.
अरबी तफ़सीरें:
قَالُواْ نَحۡنُ أُوْلُواْ قُوَّةٖ وَأُوْلُواْ بَأۡسٖ شَدِيدٖ وَٱلۡأَمۡرُ إِلَيۡكِ فَٱنظُرِي مَاذَا تَأۡمُرِينَ
گفتند: ما دارای قوت و شوکت هستیم و ما صاحبان کارزار سختیم. ولی اختیار کار در دست توست. پس بنگر که چه فرمان می‌دهی.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَتۡ إِنَّ ٱلۡمُلُوكَ إِذَا دَخَلُواْ قَرۡيَةً أَفۡسَدُوهَا وَجَعَلُوٓاْ أَعِزَّةَ أَهۡلِهَآ أَذِلَّةٗۚ وَكَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ
ملکه گفت: چون بادشاهان (فاتحانه) در شهری داخل شوند (پس) آن را ویران و برباد می‌کنند، و عزیز‌ترین مردمانش را خوارترین می‌گردانند، و اینگونه عمل می‌کنند.
अरबी तफ़सीरें:
وَإِنِّي مُرۡسِلَةٌ إِلَيۡهِم بِهَدِيَّةٖ فَنَاظِرَةُۢ بِمَ يَرۡجِعُ ٱلۡمُرۡسَلُونَ
و من هدیه‌ای به‌سوی‌شان خواهم فرستاد تا ببینم فرستادگان با چه جواب باز می‌گردند.
अरबी तफ़सीरें:
فَلَمَّا جَآءَ سُلَيۡمَٰنَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٖ فَمَآ ءَاتَىٰنِۦَ ٱللَّهُ خَيۡرٞ مِّمَّآ ءَاتَىٰكُمۚ بَلۡ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمۡ تَفۡرَحُونَ
پس چون (فرستاده) به نزد سلیمان آمد، (سلیمان به او) گفت: آیا مرا به مال مدد می‌کنید؟ پس بدانید آنچه الله به من عطا کرده است، بهتر است از آنچه به شما داده است، بلکه این شما هستید که به هدیۀ خود شادمان و خورسند می‌شوید.
अरबी तफ़सीरें:
ٱرۡجِعۡ إِلَيۡهِمۡ فَلَنَأۡتِيَنَّهُم بِجُنُودٖ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخۡرِجَنَّهُم مِّنۡهَآ أَذِلَّةٗ وَهُمۡ صَٰغِرُونَ
(سلیمان به فرستاده گفت:) به‌سوی آنان باز گرد، ما حتما با لشکری به سوی‌شان خواهیم آمد که آنان توان مقابله با آن را ندارند، و ایشان را از آنجا با حالت خوار و زبون بیرون خواهیم کرد.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ أَيُّكُمۡ يَأۡتِينِي بِعَرۡشِهَا قَبۡلَ أَن يَأۡتُونِي مُسۡلِمِينَ
(سلیمان) گفت: ای بزرگان! کدام یک از شما تخت او را - پیش از آنکه از در تسلیم نزد من آیند - برایم می‌آورد؟
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ عِفۡرِيتٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَۖ وَإِنِّي عَلَيۡهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٞ
عفریتی (تنومندی) از جن گفت: من آن را پیش از آنکه از مجلست برخیزی برایت می‌آورم، و من بر آن (کار) توانا و امین هستم.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ ٱلَّذِي عِندَهُۥ عِلۡمٞ مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن يَرۡتَدَّ إِلَيۡكَ طَرۡفُكَۚ فَلَمَّا رَءَاهُ مُسۡتَقِرًّا عِندَهُۥ قَالَ هَٰذَا مِن فَضۡلِ رَبِّي لِيَبۡلُوَنِيٓ ءَأَشۡكُرُ أَمۡ أَكۡفُرُۖ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشۡكُرُ لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيّٞ كَرِيمٞ
کسی که نزد او علم و دانشی از کتاب الهی بود، گفت: من آن را پیش از چشم بر هم زدنت نزد تو می‌آورم. پس چون (سلیمان) تخت را پیش خود مستقر دید، گفت: این از فضل پروردگار من است، تا مرا بیازماید که آیا شکر می‌گزارم یا ناشکری می‌کنم؟ و هر کس شکر گزارد تنها به سود خود شکر می‌ورزد، و هر کس کفران (نعمت) کند، پس بدون شک پروردگارم بی‌نیاز کریم است.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ نَكِّرُواْ لَهَا عَرۡشَهَا نَنظُرۡ أَتَهۡتَدِيٓ أَمۡ تَكُونُ مِنَ ٱلَّذِينَ لَا يَهۡتَدُونَ
(سلیمان) گفت: تخت او را در نظرش ناشناس و دگرگون سازید، تا ببینیم که آیا پی می‌برد یا از آنانی می‌شود که راهیاب نمی‌گردند؟
अरबी तफ़सीरें:
فَلَمَّا جَآءَتۡ قِيلَ أَهَٰكَذَا عَرۡشُكِۖ قَالَتۡ كَأَنَّهُۥ هُوَۚ وَأُوتِينَا ٱلۡعِلۡمَ مِن قَبۡلِهَا وَكُنَّا مُسۡلِمِينَ
پس چون آمد، گفته شد: آیا تخت تو این چنین است؟. گفت: گویا این همان است. و پیش از این به ما علم داده شده بود و ما فرمانبردار و منقاد بودیم.
अरबी तफ़सीरें:
وَصَدَّهَا مَا كَانَت تَّعۡبُدُ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ إِنَّهَا كَانَتۡ مِن قَوۡمٖ كَٰفِرِينَ
و آنچه را که به غیر از الله پرستش می‌کرد، او را (از عبادت الله) باز داشته بود، چون او از جملۀ قوم کافر بود.
अरबी तफ़सीरें:
قِيلَ لَهَا ٱدۡخُلِي ٱلصَّرۡحَۖ فَلَمَّا رَأَتۡهُ حَسِبَتۡهُ لُجَّةٗ وَكَشَفَتۡ عَن سَاقَيۡهَاۚ قَالَ إِنَّهُۥ صَرۡحٞ مُّمَرَّدٞ مِّن قَوَارِيرَۗ قَالَتۡ رَبِّ إِنِّي ظَلَمۡتُ نَفۡسِي وَأَسۡلَمۡتُ مَعَ سُلَيۡمَٰنَ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
به او (بلقیس) گفته شد: به قصر وارد شو، وقتی که آن را دید گمان کرد که حوض است، و دامن را از ساق‌هایش برکشید. (سلیمان) گفت: این قصری صاف و ساده از آبگینه‌هاست. گفت: پروردگارا! من به خود ظلم کردم و اکنون همرای سلیمان تسلیم پروردگار جهانیان شدم.
अरबी तफ़सीरें:
وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ فَإِذَا هُمۡ فَرِيقَانِ يَخۡتَصِمُونَ
و يقينا به‌سوی قوم ثمود برادرشان صالح را فرستادیم، که الله را بپرستید. پس ناگهان آنها به دو فريق متخاصم (کافر و مؤمن) تقسیم شدند.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ يَٰقَوۡمِ لِمَ تَسۡتَعۡجِلُونَ بِٱلسَّيِّئَةِ قَبۡلَ ٱلۡحَسَنَةِۖ لَوۡلَا تَسۡتَغۡفِرُونَ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ
(صالح) گفت: ای قوم من! چرا بدی (عذاب) را پیش از نیکی (رحمت) به شتاب می‌طلبید؟ چرا از الله آمرزش نمی‌خواهید تا مورد رحمت قرار گیرید؟
अरबी तफ़सीरें:
قَالُواْ ٱطَّيَّرۡنَا بِكَ وَبِمَن مَّعَكَۚ قَالَ طَٰٓئِرُكُمۡ عِندَ ٱللَّهِۖ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ تُفۡتَنُونَ
گفتند: ما به تو و به کسانی که با تو هستند، فال بد گرفته‌ایم. گفت: فال بدتان نزد الله است، بلکه شما گروهی هستید که آزموده می‌شوید.
अरबी तफ़सीरें:
وَكَانَ فِي ٱلۡمَدِينَةِ تِسۡعَةُ رَهۡطٖ يُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا يُصۡلِحُونَ
و در آن شهر نه نفر بودند که در زمین فساد می‌کردند و هیچ اصلاح نمی‌کردند.
अरबी तफ़सीरें:
قَالُواْ تَقَاسَمُواْ بِٱللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُۥ وَأَهۡلَهُۥ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِۦ مَا شَهِدۡنَا مَهۡلِكَ أَهۡلِهِۦ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ
گفتند: به یکدیگر قسم بخورید (عهد ببندید) که بر صالح و خانواده‌اش در شب یورش می‌آوریم، باز به ولی او می‌گوییم: ما در وقت هلاکت خانواده‌اش حاضر نبودیم و البته ما راستگوییم.
अरबी तफ़सीरें:
وَمَكَرُواْ مَكۡرٗا وَمَكَرۡنَا مَكۡرٗا وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ
و حیلۀ بس‌بزرگ سنجیدند و ما هم (برای هلاکت آنها و نجات صالح) تدبیر نمودیم، در حالیکه آنها خبر نداشتند.
अरबी तफ़सीरें:
فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ مَكۡرِهِمۡ أَنَّا دَمَّرۡنَٰهُمۡ وَقَوۡمَهُمۡ أَجۡمَعِينَ
پس بنگر سرانجام حیله‌سازی آنان چگونه بود؛ ما آنان و قوم‌شان را همگی نابود کردیم.
अरबी तफ़सीरें:
فَتِلۡكَ بُيُوتُهُمۡ خَاوِيَةَۢ بِمَا ظَلَمُوٓاْۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ
پس این خانه‌های آنان است که به سبب ظلم‌شان به زمین افتاده است. بی‌گمان در این (ماجرا) برای مردمی که می‌دانند، دلیل و نشانه‌ای است.
अरबी तफ़सीरें:
وَأَنجَيۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ
و کسانی را که ایمان آوردند و تقوا پیشه کردند، نجات دادیم.
अरबी तफ़सीरें:
وَلُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ وَأَنتُمۡ تُبۡصِرُونَ
و لوط را (به یادآور) وقتی که به قوم خود گفت: آیا عمل فاحشه را انجام می‌دهید در حالیکه (قباحت آنرا) می‌دانید؟
अरबी तफ़सीरें:
أَئِنَّكُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلرِّجَالَ شَهۡوَةٗ مِّن دُونِ ٱلنِّسَآءِۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ تَجۡهَلُونَ
آیا شما برای شهوترانی، به جای زنان به سراغ مردان می‌آئید؟ بلکه شما قومی هستید که (عقوبت این جریمه را) نمی‌دانید.
अरबी तफ़सीरें:
۞ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوۡمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ أَخۡرِجُوٓاْ ءَالَ لُوطٖ مِّن قَرۡيَتِكُمۡۖ إِنَّهُمۡ أُنَاسٞ يَتَطَهَّرُونَ
پس جواب قومش جز آن نبود که گفتند: خانواده (و پیروان) لوط را از دیار خود بیرون کنید که آنان مردم پاکدامن (و بیزار از ناپاکی‌ها) هستند.
अरबी तफ़सीरें:
فَأَنجَيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ قَدَّرۡنَٰهَا مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ
پس او و خانواده‌اش را نجات دادیم، به جز همسرش که او را از جملۀ باقیماندگان (در عذاب) مقدر کردیم.
अरबी तफ़सीरें:
وَأَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهِم مَّطَرٗاۖ فَسَآءَ مَطَرُ ٱلۡمُنذَرِينَ
و بر آنان باران سخت (از سنگ) باراندیم، پس چه بد است باران بیم داده شدگان.
अरबी तफ़सीरें:
قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ وَسَلَٰمٌ عَلَىٰ عِبَادِهِ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَىٰٓۗ ءَآللَّهُ خَيۡرٌ أَمَّا يُشۡرِكُونَ
بگو: ستایش برای الله است. و سلام بر آن بندگانش که (آنان را) برگزیده است. آیا الله بهتر است یا چیزهایی که (با الله) شریک می‌سازند؟
अरबी तफ़सीरें:
أَمَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ حَدَآئِقَ ذَاتَ بَهۡجَةٖ مَّا كَانَ لَكُمۡ أَن تُنۢبِتُواْ شَجَرَهَآۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٞ يَعۡدِلُونَ
یا کیست که آسمان‌ها و زمین را آفریده است و از آسمان آبی برایتان فرود آورده است، پس به وسیلۀ آن باغ‌های زیبا رویانیدیم در حالی که شما نمی‌توانستید درختانش را برویانید. آیا معبودی با الله هست؟ نه، بلکه در حقیقت آنها گروه کجرو هستند.
अरबी तफ़सीरें:
أَمَّن جَعَلَ ٱلۡأَرۡضَ قَرَارٗا وَجَعَلَ خِلَٰلَهَآ أَنۡهَٰرٗا وَجَعَلَ لَهَا رَوَٰسِيَ وَجَعَلَ بَيۡنَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ حَاجِزًاۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ
یا کیست که زمین را قرارگاه گردانید و در میان آن نهرها قرار داد و برای آن کوه‌های پابرجا و استوار آفرید و میان دو دریا برزخ و پرده‌ای قرار داد؟ آیا معبودی با الله هست؟ نه، بلکه بیشترشان نمی‌دانند.
अरबी तफ़सीरें:
أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَيَجۡعَلُكُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ
یا کیست که دعای درمانده را - چون او را به دعا بخواند - اجابت می‌کند، و سختی را دور می‌کند، و شما را جانشین زمین می‌سازد. آیا معبودی با الله هست؟! شما بسیار کم پند می‌گیرید.
अरबी तफ़सीरें:
أَمَّن يَهۡدِيكُمۡ فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ وَمَن يُرۡسِلُ ٱلرِّيَٰحَ بُشۡرَۢا بَيۡنَ يَدَيۡ رَحۡمَتِهِۦٓۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ تَعَٰلَى ٱللَّهُ عَمَّا يُشۡرِكُونَ
یا کیست که شما را در تاریکی‌های بیابان و دریا هدایت می‌کند، و کیست که بادها را پیشاپیش رحمتش مژده‌دهنده می‌فرستد. آیا معبودی دیگر با الله هست؟ الله برتر است از آنچه شریک وی می‌سازند.
अरबी तफ़सीरें:
أَمَّن يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ وَمَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
یا کیست که آفریدن را آغاز می‌کند، باز آن را باز می‌گرداند؟ و چه کسی از آسمان و زمین به شما روزی می‌دهد؟ آیا معبودی با الله هست؟ بگو: دلیل و برهان خود را بیاورید، اگر راست می‌گویید.
अरबी तफ़सीरें:
قُل لَّا يَعۡلَمُ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلۡغَيۡبَ إِلَّا ٱللَّهُۚ وَمَا يَشۡعُرُونَ أَيَّانَ يُبۡعَثُونَ
بگو: هرکه در آسمان‌ها و زمین است، جز الله غيب را نمی‌داند. و نمی‌دانند چه وقتی برانگیخته می‌شوند.
अरबी तफ़सीरें:
بَلِ ٱدَّٰرَكَ عِلۡمُهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِۚ بَلۡ هُمۡ فِي شَكّٖ مِّنۡهَاۖ بَلۡ هُم مِّنۡهَا عَمُونَ
بلکه علم ایشان دربارۀ آخرت نارسا است (و در آخرت تکامل خواهد یافت)، بلکه آنان در (وقوع) آن در شک هستند، بلکه آنان در مورد آن کورند.
अरबी तफ़सीरें:
وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَءِذَا كُنَّا تُرَٰبٗا وَءَابَآؤُنَآ أَئِنَّا لَمُخۡرَجُونَ
و کافران گفتند: آیا چون ما و پدران ما خاک گردیم، آیا بیرون آورده می‌شویم؟
अरबी तफ़सीरें:
لَقَدۡ وُعِدۡنَا هَٰذَا نَحۡنُ وَءَابَآؤُنَا مِن قَبۡلُ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ
در واقع این را به ما و پیش از ما به پدران ما نیز وعده داده‌اند، این جز افسانه‌های گذشتگان نیست.
अरबी तफ़सीरें:
قُلۡ سِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ
بگو: در زمین بگردید، پس ببینید که سرانجام مجرمان چگونه شد؟
अरबी तफ़सीरें:
وَلَا تَحۡزَنۡ عَلَيۡهِمۡ وَلَا تَكُن فِي ضَيۡقٖ مِّمَّا يَمۡكُرُونَ
و بر (كفر) آنان غم و اندوه مخور. و از آنچه مکر می‌ورزند، دل تنگ مباش.
अरबी तफ़सीरें:
وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
و می‌گویند: این وعده کی خواهد بود، اگر راستگویید؟
अरबी तफ़सीरें:
قُلۡ عَسَىٰٓ أَن يَكُونَ رَدِفَ لَكُم بَعۡضُ ٱلَّذِي تَسۡتَعۡجِلُونَ
بگو: شاید بعضی از آنچه را که به شتاب می‌طلبید، به شما نزدیک شده باشد.
अरबी तफ़सीरें:
وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَشۡكُرُونَ
و البته پروردگارت بر مردم دارای فضل (فراوان) است، ولی بیشترشان شکر نمی‌گزارند.
अरबी तफ़सीरें:
وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَعۡلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمۡ وَمَا يُعۡلِنُونَ
و يقينا پروردگارت می‌داند آنچه را در دل‌هایشان پنهان می‌کنند و آنچه را که آشکار می‌سازند.
अरबी तफ़सीरें:
وَمَا مِنۡ غَآئِبَةٖ فِي ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٍ
و هیچ پوشیده‌ای در آسمان و زمین نیست مگر اینکه در کتاب روشن (درج شده) است.
अरबी तफ़सीरें:
إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ أَكۡثَرَ ٱلَّذِي هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ
یقینا این قرآن برای بنی اسرائیل بیشتر آنچه را که در آن اختلاف می‌کنند، بیان می‌کند.
अरबी तफ़सीरें:
وَإِنَّهُۥ لَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ
و البته آن (قرآن) برای کسانی که ایمان آورده‌اند، هدایت و رحمت است.
अरबी तफ़सीरें:
إِنَّ رَبَّكَ يَقۡضِي بَيۡنَهُم بِحُكۡمِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡعَلِيمُ
به یقین پروردگارت به حکم خود در میان آنها فیصله خواهد کرد. و او غالبِ دانا است.
अरबी तफ़सीरें:
فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۖ إِنَّكَ عَلَى ٱلۡحَقِّ ٱلۡمُبِينِ
پس بر الله توکل کن، زیرا تو بر حق آشکار هستی.
अरबी तफ़सीरें:
إِنَّكَ لَا تُسۡمِعُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَلَا تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ ٱلدُّعَآءَ إِذَا وَلَّوۡاْ مُدۡبِرِينَ
البته تو نمی‌توانی به مردگان بشنوانی، و نمی‌توانی به کران آواز بشنوانی هنگامی‌که پشت‌کرده روی بگردانند.
अरबी तफ़सीरें:
وَمَآ أَنتَ بِهَٰدِي ٱلۡعُمۡيِ عَن ضَلَٰلَتِهِمۡۖ إِن تُسۡمِعُ إِلَّا مَن يُؤۡمِنُ بِـَٔايَٰتِنَا فَهُم مُّسۡلِمُونَ
و تو نمی‌توانی نابینایان (حق) را از گمراهی‌شان (به‌سوی حق) هدایت کنی، تو تنها کسی را می‌توانی بشنوانی که به آیات ما ایمان می‌آورد، پس آنها منقاد و فرمانبردارند.
अरबी तफ़सीरें:
۞ وَإِذَا وَقَعَ ٱلۡقَوۡلُ عَلَيۡهِمۡ أَخۡرَجۡنَا لَهُمۡ دَآبَّةٗ مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ تُكَلِّمُهُمۡ أَنَّ ٱلنَّاسَ كَانُواْ بِـَٔايَٰتِنَا لَا يُوقِنُونَ
و چون فرمان (عذاب) بر آنان تحقق یابد، جانوری را از زمین برای آنها بیرون می‌آوریم که با ایشان سخن می‌گوید، چرا که مردم به آیات ما یقین نداشتند.
अरबी तफ़सीरें:
وَيَوۡمَ نَحۡشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٖ فَوۡجٗا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِـَٔايَٰتِنَا فَهُمۡ يُوزَعُونَ
و آن روز (را به یادآور) که از هر امت، گروهی از آنان را که آیات ما را تکذیب می‌کردند، محشور کنیم. پس آنان توقف داده می‌شوند تا با هم دیگر یکجا شوند.
अरबी तफ़सीरें:
حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُو قَالَ أَكَذَّبۡتُم بِـَٔايَٰتِي وَلَمۡ تُحِيطُواْ بِهَا عِلۡمًا أَمَّاذَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
تا آنکه همگی آمدند (الله) می‌فرماید: آیا آیات مرا تکذیب کردید درحالیکه در مورد آن از نظر علم احاطه نداشتید؟ یا (در طول زندگی‌تان) چه می‌کردید؟
अरबी तफ़सीरें:
وَوَقَعَ ٱلۡقَوۡلُ عَلَيۡهِم بِمَا ظَلَمُواْ فَهُمۡ لَا يَنطِقُونَ
و به سبب ظلمی که کرده بودند، فرمان (عذاب الهی) بر آنان واقع شد، پس آنان (نمی‌توانند) سخن بگویند.
अरबी तफ़सीरें:
أَلَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا جَعَلۡنَا ٱلَّيۡلَ لِيَسۡكُنُواْ فِيهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ
آیا ندیدند که ما شب را آفریدیم تا در آن آرام گیرند، و روز را روشن ساختیم؟ البته در این کار برای قومی که ایمان می‌آوردند، علامات (قدرت الهی) است.
अरबी तफ़सीरें:
وَيَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُۚ وَكُلٌّ أَتَوۡهُ دَٰخِرِينَ
و یادآور شو روزی که در صور دمیده می‌شود، پس آنانی که در آسمان‌ها و زمین‌اند هراسان شوند، به جز کسی‌که الله (امن‌شان را) بخواهد. و همگی عاجزانه به دربار او آیند.
अरबी तफ़सीरें:
وَتَرَى ٱلۡجِبَالَ تَحۡسَبُهَا جَامِدَةٗ وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ ٱلسَّحَابِۚ صُنۡعَ ٱللَّهِ ٱلَّذِيٓ أَتۡقَنَ كُلَّ شَيۡءٍۚ إِنَّهُۥ خَبِيرُۢ بِمَا تَفۡعَلُونَ
و کوه‌ها را می‌بینی (و) آنها را ساکن می‌پنداری، حال آنکه مانند ابرها در حرکت‌اند. این آفرینش الله است که همه چیز را استوار ساخت. یقینا او به آنچه می‌کنید باخبر است.
अरबी तफ़सीरें:
مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ خَيۡرٞ مِّنۡهَا وَهُم مِّن فَزَعٖ يَوۡمَئِذٍ ءَامِنُونَ
(پس) هرکس که (به دربار الله) نیکی آورد، پاداشِ بهتر از آن خواهد داشت. و آنان از هراس آن روز ایمن‌اند.
अरबी तफ़सीरें:
وَمَن جَآءَ بِٱلسَّيِّئَةِ فَكُبَّتۡ وُجُوهُهُمۡ فِي ٱلنَّارِ هَلۡ تُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
و هرکس (به دربار الله) بدی آورد، پس چهره‌هایشان در آتش نگونسار می‌شود. (و به ایشان گفته می‌شود) آیا جز در مقابل آنچه می‌کردید سزا داده می‌شوید؟
अरबी तफ़सीरें:
إِنَّمَآ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ رَبَّ هَٰذِهِ ٱلۡبَلۡدَةِ ٱلَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُۥ كُلُّ شَيۡءٖۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ
جز این نیست که به من فرمان داده شده است که پروردگار این شهر (مکه) را بپرستم، پروردگاری که آن را حرام قرار داده است و همه چیز از اوست. و به من فرمان داده شده که از جملۀ تسلیم شدگان باشم.
अरबी तफ़सीरें:
وَأَنۡ أَتۡلُوَاْ ٱلۡقُرۡءَانَۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُنذِرِينَ
و (به من فرمان داده شده است) اینکه قرآن را بخوانم، پس هرکس راه یابد، جز این نیست که به نفع خود راه می‌یابد. و هرکس گمراه شود، بگو: من فقط از بیم دهندگان می‌باشم.
अरबी तफ़सीरें:
وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ فَتَعۡرِفُونَهَاۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ
و بگو: ستایش برای الله است، به زودی آیاتش را به شما نشان خواهد داد، پس آنها را خواهید شناخت. و پروردگارت از آنچه می‌کنید غافل نیست.
अरबी तफ़सीरें:
 
अर्थों का अनुवाद सूरा: सूरा अन्-नम्ल
सूरों की सूची पृष्ठ संख्या
 
क़ुरआन के अर्थों का अनुवाद - दरी फ़ारसी अनुवाद - अनुवादों की सूची

पवित्र क़ुरआन के अर्थों का दरी फ़ारसी अनुवाद - अनुवादक : मोलवी मुहम्मद अनवर बदख़शानी

बंद करें