क़ुरआन के अर्थों का अनुवाद - फ़ारसी अनुवाद - मरकज़ रुव्वाद अत-तरजमा * - अनुवादों की सूची

PDF XML CSV Excel API
Please review the Terms and Policies

अर्थों का अनुवाद सूरा: सूरा ताहा   आयत:

سوره طه

طٰهٰ ۟
طه [= طا. ها].
अरबी तफ़सीरें:
مَاۤ اَنْزَلْنَا عَلَیْكَ الْقُرْاٰنَ لِتَشْقٰۤی ۟ۙ
[ای پیامبر، ما] قرآن را بر تو نازل نکردیم تا در رنج بیفتی.
अरबी तफ़सीरें:
اِلَّا تَذْكِرَةً لِّمَنْ یَّخْشٰی ۟ۙ
[آن را نفرستادیم] مگر آنکه پندی باشد برای هر کس که [از عذاب الهی] می‌ترسد.
अरबी तफ़सीरें:
تَنْزِیْلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْاَرْضَ وَالسَّمٰوٰتِ الْعُلٰی ۟ؕ
[این قرآن،] فروفرستاده‌ای است از جانب آن ذاتی که زمین و آسمان‌های بلند را آفریده است.
अरबी तफ़सीरें:
اَلرَّحْمٰنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوٰی ۟
[پروردگار] رحمان [آن گونه كه شايسته جلال و مقام اوست] بر عرش قرار گرفت.
अरबी तफ़सीरें:
لَهٗ مَا فِی السَّمٰوٰتِ وَمَا فِی الْاَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرٰی ۟
آنچه در آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست و آنچه زیر خاک [پنهان] است [همگی] از آنِ اوست.
अरबी तफ़सीरें:
وَاِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَاِنَّهٗ یَعْلَمُ السِّرَّ وَاَخْفٰی ۟
و اگر سخن آشکار بگویی [یا آن را پنهان داری،] یقیناً او [راز] نهان و [حتی] نهان‌تر [از آن] را نیز می‌داند.
अरबी तफ़सीरें:
اَللّٰهُ لَاۤ اِلٰهَ اِلَّا هُوَ ؕ— لَهُ الْاَسْمَآءُ الْحُسْنٰی ۟
الله است که هیچ معبودی [به‌حق] جز او نیست [و] نیکوترین نام‌ها از آنِ اوست.
अरबी तफ़सीरें:
وَهَلْ اَتٰىكَ حَدِیْثُ مُوْسٰی ۟ۘ
[ای پیامبر،] آیا خبر موسی به تو رسیده است؟
अरबी तफ़सीरें:
اِذْ رَاٰ نَارًا فَقَالَ لِاَهْلِهِ امْكُثُوْۤا اِنِّیْۤ اٰنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّیْۤ اٰتِیْكُمْ مِّنْهَا بِقَبَسٍ اَوْ اَجِدُ عَلَی النَّارِ هُدًی ۟
آنگاه‌ که آتشی را [از دور] دید و به خانواده‌ا‌ش گفت: «[لحظه‌ای] درنگ کنید [که] من آتشی دیده‌ام. شاید شعله‌ای از آن برایتان بیاورم یا کنار آن آتش راهنمایی بیابم».
अरबी तफ़सीरें:
فَلَمَّاۤ اَتٰىهَا نُوْدِیَ یٰمُوْسٰی ۟ؕ
وقتی نزد آن [آتش] آمد، نِدا داده شد که: «ای موسی،
अरबी तफ़सीरें:
اِنِّیْۤ اَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْكَ ۚ— اِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًی ۟ؕ
به راستی، من پروردگارت هستم؛ پس [برای مناجات با پروردگار] کفش‌هایت را درآور [که] در حقیقت، تو در سرزمین مقدس «طُوی» هستی.
अरबी तफ़सीरें:
وَاَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوْحٰی ۟
و من تو را [به پیامبری] برگزیدم؛ پس به آنچه وحی می‌شود گوش فرا دار:
अरबी तफ़सीरें:
اِنَّنِیْۤ اَنَا اللّٰهُ لَاۤ اِلٰهَ اِلَّاۤ اَنَا فَاعْبُدْنِیْ ۙ— وَاَقِمِ الصَّلٰوةَ لِذِكْرِیْ ۟
بی‌تردید، منم «الله» که هیچ معبودی [به‌حق] جز من نیست؛ پس مرا عبادت کن و برای یاد من نماز برپا دار.
अरबी तफ़सीरें:
اِنَّ السَّاعَةَ اٰتِیَةٌ اَكَادُ اُخْفِیْهَا لِتُجْزٰی كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعٰی ۟
یقیناً قیامت آمدنی است؛ [ولی] می‌خواهم [وقت] آن را پنهان دارم تا به هر کسی در برابر [کار و] تلاشی که می‌کند پاداش داده شود.
अरबी तफ़सीरें:
فَلَا یَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لَّا یُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوٰىهُ فَتَرْدٰی ۟
پس مبادا کسی ‌که به آن ایمان ندارد و از هوس‌هایش پیروی می‌کند، تو را از [نیکوکاری و آمادگی برای] آن بازدارد که هلاک می‌شوی.
अरबी तफ़सीरें:
وَمَا تِلْكَ بِیَمِیْنِكَ یٰمُوْسٰی ۟
و ای موسی، آن چیست به [دست] راستت؟»
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ هِیَ عَصَایَ ۚ— اَتَوَكَّؤُا عَلَیْهَا وَاَهُشُّ بِهَا عَلٰی غَنَمِیْ وَلِیَ فِیْهَا مَاٰرِبُ اُخْرٰی ۟
او گفت: «این عصای من است؛ بر آن تکیه می‌کنم و با آن برای گوسفندانم [برگ درختان را] فرومی‌ریزم و کارهای دیگری [نیز] با آن دارم [که برآورده می‌کنم].
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ اَلْقِهَا یٰمُوْسٰی ۟
[الله] فرمود: «ای موسی، آن را بیفکن».
अरबी तफ़सीरें:
فَاَلْقٰىهَا فَاِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعٰی ۟
[موسی] آن را [بر زمین] افکند و ناگهان [تبدیل به] ماری شد که به سرعت می‌خزید.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ ۫— سَنُعِیْدُهَا سِیْرَتَهَا الْاُوْلٰی ۟
[الله] فرمود: «آن را بگیر و نترس. به زودی آن را به شکل اولش بازمی‌گردانیم.
अरबी तफ़सीरें:
وَاضْمُمْ یَدَكَ اِلٰی جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَیْضَآءَ مِنْ غَیْرِ سُوْٓءٍ اٰیَةً اُخْرٰی ۟ۙ
و دستت را در بغل كن تا بدون ‌هیچ گزندى [به عنوان‌] معجزه‌اى دیگر، سفید [و درخشان‌] بیرون آید.
अरबी तफ़सीरें:
لِنُرِیَكَ مِنْ اٰیٰتِنَا الْكُبْرٰی ۟ۚ
[هدف از ارایه این دو معجزه، این بود] که برخی از نشانه‌های بزرگ خویش را به تو نشان دهیم.
अरबी तफ़सीरें:
اِذْهَبْ اِلٰی فِرْعَوْنَ اِنَّهٗ طَغٰی ۟۠
[اینک] به سوی فرعون برو [که] بی‌تردید، [کفر ورزیده و] سرکشی کرده است».
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِیْ صَدْرِیْ ۟ۙ
[موسی] گفت: «پروردگارا، بر [حوصله و] شکیبایی‌ام بیفزای
अरबी तफ़सीरें:
وَیَسِّرْ لِیْۤ اَمْرِیْ ۟ۙ
و کارم را برایم آسان گردان
अरबी तफ़सीरें:
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّنْ لِّسَانِیْ ۟ۙ
و گره از زبانم باز کن
अरबी तफ़सीरें:
یَفْقَهُوْا قَوْلِیْ ۪۟
تا سخنم را دریابند.
अरबी तफ़सीरें:
وَاجْعَلْ لِّیْ وَزِیْرًا مِّنْ اَهْلِیْ ۟ۙ
و یاوری از [افراد] خاندانم برای من قرار بده؛
अरबी तफ़सीरें:
هٰرُوْنَ اَخِی ۟ۙ
هارون، برادرم را.
अरबी तफ़सीरें:
اشْدُدْ بِهٖۤ اَزْرِیْ ۟ۙ
پشتم را با او محکم کن؛
अरबी तफ़सीरें:
وَاَشْرِكْهُ فِیْۤ اَمْرِیْ ۟ۙ
و او را در کار [رسالت] من شریک کن
अरबी तफ़सीरें:
كَیْ نُسَبِّحَكَ كَثِیْرًا ۟ۙ
تا تو را بسیار به پاكى بستاییم
अरबी तफ़सीरें:
وَّنَذْكُرَكَ كَثِیْرًا ۟ؕ
و بسیار یادت کنیم.
अरबी तफ़सीरें:
اِنَّكَ كُنْتَ بِنَا بَصِیْرًا ۟
بی‌تردید، تو به [حال] ما بینایی».
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ قَدْ اُوْتِیْتَ سُؤْلَكَ یٰمُوْسٰی ۟
[الله] فرمود: «ای موسی، خواسته‌ات به تو داده شد.
अरबी तफ़सीरें:
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْكَ مَرَّةً اُخْرٰۤی ۟ۙ
در حقیقت، ما [پیشتر] یک بار دیگر [نیز] بر تو منت نهاده بودیم.
अरबी तफ़सीरें:
اِذْ اَوْحَیْنَاۤ اِلٰۤی اُمِّكَ مَا یُوْحٰۤی ۟ۙ
آنگاه كه آنچه را كه [باید دربارۀ حفاظت از تو] الهام مى‌شد به مادرت الهام كردیم:
अरबी तफ़सीरें:
اَنِ اقْذِفِیْهِ فِی التَّابُوْتِ فَاقْذِفِیْهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَاْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّیْ وَعَدُوٌّ لَّهٗ ؕ— وَاَلْقَیْتُ عَلَیْكَ مَحَبَّةً مِّنِّیْ ۚ۬— وَلِتُصْنَعَ عَلٰی عَیْنِیْ ۟ۘ
که: «او را در صندوقی بگذار و آن [صندوق] را به دریا [= رود نیل‌] بینداز تا دریا او را به ساحل بیفکنَد [و] دشمن من و دشمن او، آن را [از آب] بگیرد»؛ و از جانب خویش مهرى [در دل‌ها] بر تو افكندم و [تو را حمایت کردم] تا تحت نظرم پرورش یابى.
अरबी तफ़सीरें:
اِذْ تَمْشِیْۤ اُخْتُكَ فَتَقُوْلُ هَلْ اَدُلُّكُمْ عَلٰی مَنْ یَّكْفُلُهٗ ؕ— فَرَجَعْنٰكَ اِلٰۤی اُمِّكَ كَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ ؕ۬— وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنٰكَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنّٰكَ فُتُوْنًا ۫۬— فَلَبِثْتَ سِنِیْنَ فِیْۤ اَهْلِ مَدْیَنَ ۙ۬— ثُمَّ جِئْتَ عَلٰی قَدَرٍ یّٰمُوْسٰی ۟
آنگاه که خواهرت [در پی صندوقِ تو] راه می‌رفت و [به کسانی که تو را از آب گرفتند] ‌گفت: «می‌خواهید شخصی را به شما نشان دهم که سرپرستی‌ او را به عهده بگیرد؟» پس تو را به مادرت بازگرداندیم تا چشمش [به دیدارت] روشن گردد و اندوهگین نباشد؛ و [بعدها] تو شخصی [قِبطی] را کُشتی و ما از اندوه [و مجازاتِ قتل] نجاتت دادیم و تو را بار‌ها آزمودیم. پس [از آن،] چند سال بین مردم مَدیَن به سر بردی؛ آنگاه ای موسی، بر [طبق] تقدیر [الهی و در زمان مقرر به اینجا] آمدی.
अरबी तफ़सीरें:
وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِیْ ۟ۚ
و تو را برای خودم برگزیدم [تا پیامم را به مردم برسانی].
अरबी तफ़सीरें:
اِذْهَبْ اَنْتَ وَاَخُوْكَ بِاٰیٰتِیْ وَلَا تَنِیَا فِیْ ذِكْرِیْ ۟ۚ
[اینک] تو و برادرت با نشانه‌های [قدرت و یگانگیِ] من روانه شوید و در [دعوت حق و] یاد کردنِ من سستی نورزید.
अरबी तफ़सीरें:
اِذْهَبَاۤ اِلٰی فِرْعَوْنَ اِنَّهٗ طَغٰی ۟ۚۖ
به سوی فرعون بروید که او [کفر ورزیده و] سرکشی کرده است.
अरबी तफ़सीरें:
فَقُوْلَا لَهٗ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهٗ یَتَذَكَّرُ اَوْ یَخْشٰی ۟
پس به نرمی با او سخن بگویید؛ باشد که پند گیرد یا [از عذاب الهی] بترسد [و توبه کند].
अरबी तफ़सीरें:
قَالَا رَبَّنَاۤ اِنَّنَا نَخَافُ اَنْ یَّفْرُطَ عَلَیْنَاۤ اَوْ اَنْ یَّطْغٰی ۟
[موسی و هارون] گفتند: «پروردگارا، ما بیمناکیم که بر ما پیشدستی نماید [و پیش از پایان دعوت، مجازاتمان کند] یا [در برابر سخن حق] سرکشی کند».
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ لَا تَخَافَاۤ اِنَّنِیْ مَعَكُمَاۤ اَسْمَعُ وَاَرٰی ۟
[الله] فرمود: «نترسید [که] یقیناً من همراهتان هستم [و همه چیز را] می‌شنوم و می‌بینم.
अरबी तफ़सीरें:
فَاْتِیٰهُ فَقُوْلَاۤ اِنَّا رَسُوْلَا رَبِّكَ فَاَرْسِلْ مَعَنَا بَنِیْۤ اِسْرَآءِیْلَ ۙ۬— وَلَا تُعَذِّبْهُمْ ؕ— قَدْ جِئْنٰكَ بِاٰیَةٍ مِّنْ رَّبِّكَ ؕ— وَالسَّلٰمُ عَلٰی مَنِ اتَّبَعَ الْهُدٰی ۟
پس به سوی او بروید و بگویید: «ما رسولان پروردگارت هستیم. بنی‌اسرائیل را همراه ما بفرست و آنان را [تحقیر و] آزار نکن. به راستی که ما نشانه‌های روشنی از جانب پروردگارت برای تو آورده‌ایم؛ و سلامتی [از عذاب الهی] بر کسی است که از هدایت پیروی کند.
अरबी तफ़सीरें:
اِنَّا قَدْ اُوْحِیَ اِلَیْنَاۤ اَنَّ الْعَذَابَ عَلٰی مَنْ كَذَّبَ وَتَوَلّٰی ۟
در حقیقت، به ما وحی شده است که عذاب [دوزخ] بر کسی است که [آیات و معجزات را] تکذیب کند و [از دعوت پیامبرش] روی گرداند».
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ فَمَنْ رَّبُّكُمَا یٰمُوْسٰی ۟
[فرعون] گفت: «ای موسی، پروردگار شما کیست؟»
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ رَبُّنَا الَّذِیْۤ اَعْطٰی كُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهٗ ثُمَّ هَدٰی ۟
[موسی] گفت: «پروردگار ما [همان] ذاتی است که به هر چیزی آفرینشِ [= ظاهر و ویژگی‌های مناسب] او را بخشیده و سپس [آن را] هدایت نموده است».
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُوْنِ الْاُوْلٰی ۟
[فرعون] گفت: «پس حال [و سرنوشت] نسل‌های گذشته [که کافر بوده‌اند] چیست؟»
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّیْ فِیْ كِتٰبٍ ۚ— لَا یَضِلُّ رَبِّیْ وَلَا یَنْسَی ۟ؗ
[موسی] گفت: «دانشِ آن در کتابی [= لوح محفوظ] نزد پروردگار من [ثبت] است. پروردگارم نه اشتباه می‌کند و نه فراموش می‌نماید.
अरबी तफ़सीरें:
الَّذِیْ جَعَلَ لَكُمُ الْاَرْضَ مَهْدًا وَّسَلَكَ لَكُمْ فِیْهَا سُبُلًا وَّاَنْزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً ؕ— فَاَخْرَجْنَا بِهٖۤ اَزْوَاجًا مِّنْ نَّبَاتٍ شَتّٰی ۟
آن [معبودی] که زمین را برایتان [همچون] گهواره‌ای [محل آسایش] قرار داد و راه‌هایی در آن ایجاد کرد و از آسمان آبی فروفرستاد و به وسیلۀ آن، انواع گوناگون گیاهان را [از زمین] بیرون آوردیم.
अरबी तफ़सीरें:
كُلُوْا وَارْعَوْا اَنْعَامَكُمْ ؕ— اِنَّ فِیْ ذٰلِكَ لَاٰیٰتٍ لِّاُولِی النُّهٰی ۟۠
[هم خود از آن] بخورید و [هم] چهارپایانتان را [در آن] بچرانید. بی‌تردید، در این [امور،] نشانه‌هایی [از قدرت الهی] برای خردمندان است.
अरबी तफ़सीरें:
مِنْهَا خَلَقْنٰكُمْ وَفِیْهَا نُعِیْدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً اُخْرٰی ۟
شما را از آن [خاک] آفریدیم و به آن بازمی‌گردانیم و بار دیگر [در قیامت] از آن بیرون می‌آوریم.
अरबी तफ़सीरें:
وَلَقَدْ اَرَیْنٰهُ اٰیٰتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَاَبٰی ۟
و به راستی [ما] همۀ نشانه‌های [قدرت] خود [و صداقت رسالت موسی] را به او نشان دادیم؛ ولی [همه را] دروغ پنداشت و [دعوت حق را] نپذیرفت.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ اَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ اَرْضِنَا بِسِحْرِكَ یٰمُوْسٰی ۟
[آنگاه] گفت: «ای موسی، آیا نزد ما آمده‌ای که با جادویَت ما را از سرزمینمان بیرون کنی؟
अरबी तफ़सीरें:
فَلَنَاْتِیَنَّكَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهٖ فَاجْعَلْ بَیْنَنَا وَبَیْنَكَ مَوْعِدًا لَّا نُخْلِفُهٗ نَحْنُ وَلَاۤ اَنْتَ مَكَانًا سُوًی ۟
یقیناً ما نیز جادویی مانند آن برایت می‌آوریم؛ پس در مکانی که [فاصله‌اش از هر دو طرف] یکسان باشد، وعده‌گاهی میان ما و خود تعیین کن که نه ما از آن خلاف کنیم و نه تو.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ مَوْعِدُكُمْ یَوْمُ الزِّیْنَةِ وَاَنْ یُّحْشَرَ النَّاسُ ضُحًی ۟
[موسی] گفت: «وعده‌گاه شما روز عید باشد که [همۀ] مردم پیش از ظهر جمع می‌شوند».
अरबी तफ़सीरें:
فَتَوَلّٰی فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَیْدَهٗ ثُمَّ اَتٰی ۟
آنگاه فرعون بازگشت و [تمام] نیرنگ و حیلۀ خویش را جمع کرد و [همراه جادوگرانش به محل مورد نظر] آمد.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ لَهُمْ مُّوْسٰی وَیْلَكُمْ لَا تَفْتَرُوْا عَلَی اللّٰهِ كَذِبًا فَیُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ ۚ— وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرٰی ۟
موسی به آنان گفت: «وای بر شما! بر الله دروغ نبندید که با عذابی [سخت] نابودتان می‌سازد؛ و یقیناً هر ‌کس [با فریب‌دادنِ مردم بر الله] دروغ بست، زیانکار گشت».
अरबी तफ़सीरें:
فَتَنَازَعُوْۤا اَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ وَاَسَرُّوا النَّجْوٰی ۟
[جادوگران پس از هشدار موسی‌] در کار‌شان میان خود اختلاف ورزیدند و پنهانی گفتگو کردند.
अरबी तफ़सीरें:
قَالُوْۤا اِنْ هٰذٰنِ لَسٰحِرٰنِ یُرِیْدٰنِ اَنْ یُّخْرِجٰكُمْ مِّنْ اَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِمَا وَیَذْهَبَا بِطَرِیْقَتِكُمُ الْمُثْلٰی ۟
[برخی از آنان] گفتند: «این دو [نفر] قطعاً جادوگرند [و] با جادوی خویش می‌خواهند شما را از سرزمینتان بیرون کنند و آیین [و راه و رسمِ] برتر شما را از میان بردارند.
अरबी तफ़सीरें:
فَاَجْمِعُوْا كَیْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوْا صَفًّا ۚ— وَقَدْ اَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلٰی ۟
پس [همۀ] نیرنگ خویش را فراهم کنید [و به کار بندید]؛ سپس در یک صف [برای مبارزه] به پیش آیید. بی‌تردید، هرکس امروز [بر دشمن] چیره شود، پیروز [و کامیاب] گشته است.
अरबी तफ़सीरें:
قَالُوْا یٰمُوْسٰۤی اِمَّاۤ اَنْ تُلْقِیَ وَاِمَّاۤ اَنْ نَّكُوْنَ اَوَّلَ مَنْ اَلْقٰی ۟
[جادوگران] گفتند: «اى موسى، آیا تو [آنچه را با خود داری] مى‌افكنى یا [ما] نخستین كسی باشیم كه مى‌افکنَد؟»
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ بَلْ اَلْقُوْا ۚ— فَاِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ اِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ اَنَّهَا تَسْعٰی ۟
[موسی] گفت: «[نه،] بلکه، شما بیفکنید». ناگاه ریسمان‌ها و چوبدستی‌های آنان از جادویشان چنان به نظرش رسید كه گویی به شتاب مى‌خزند.
अरबी तफ़सीरें:
فَاَوْجَسَ فِیْ نَفْسِهٖ خِیْفَةً مُّوْسٰی ۟
پس موسى در دلش ترسی احساس كرد.
अरबी तफ़सीरें:
قُلْنَا لَا تَخَفْ اِنَّكَ اَنْتَ الْاَعْلٰی ۟
گفتیم: «نترس [که] تو قطعاً [پیروز و] برتری.
अरबी तफ़सीरें:
وَاَلْقِ مَا فِیْ یَمِیْنِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوْا ؕ— اِنَّمَا صَنَعُوْا كَیْدُ سٰحِرٍ ؕ— وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ اَتٰی ۟
و آنچه را که در دست راست خود داری بیفکن تا [تمام] آنچه را که ساخته‌اند ببلعد. بی‌تردید، آنچه آنان ساخته‌اند، فقط نیرنگِ جادوگر است و جادوگر هر جا که باشد [و هر چه کند]، پیروز نمی‌گردد».
अरबी तफ़सीरें:
فَاُلْقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوْۤا اٰمَنَّا بِرَبِّ هٰرُوْنَ وَمُوْسٰی ۟
[هنگامی‌که موسی عصایش را بر زمین انداخت، به مار بزرگی تبدیل شد و ساخته‌های آنان را بلعید] آنگاه جادوگران به سجده افتادند [و] گفتند: «به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم».
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ اٰمَنْتُمْ لَهٗ قَبْلَ اَنْ اٰذَنَ لَكُمْ ؕ— اِنَّهٗ لَكَبِیْرُكُمُ الَّذِیْ عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ ۚ— فَلَاُقَطِّعَنَّ اَیْدِیَكُمْ وَاَرْجُلَكُمْ مِّنْ خِلَافٍ وَّلَاُوصَلِّبَنَّكُمْ فِیْ جُذُوْعِ النَّخْلِ ؗ— وَلَتَعْلَمُنَّ اَیُّنَاۤ اَشَدُّ عَذَابًا وَّاَبْقٰی ۟
[فرعون] گفت: «آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟ قطعاً او بزرگِ شماست كه به شما جادوگری آموخته است. پس قطعاً دست و پاى شما را بر عكس یكدیگر [از چپ و راست] قطع مى‌كنم و همگی‌تان را از تنه‌هاى نخل به دار مى‌آویزم و آنگاه خوب خواهید دانست که عذاب [و شکنجۀ] کدام ‌یک از ما سخت‌تر و پاینده‌تر است؛ [من یا پروردگارِ موسی]».
अरबी तफ़सीरें:
قَالُوْا لَنْ نُّؤْثِرَكَ عَلٰی مَا جَآءَنَا مِنَ الْبَیِّنٰتِ وَالَّذِیْ فَطَرَنَا فَاقْضِ مَاۤ اَنْتَ قَاضٍ ؕ— اِنَّمَا تَقْضِیْ هٰذِهِ الْحَیٰوةَ الدُّنْیَا ۟ؕ
[جادوگران] گفتند: «هرگز [پیروی از] تو را بر این دلایل روشنی که برایمان آمده است و [همچنین] بر آن که ما را آفریده است ترجیح نمی‌دهیم؛ پس به هر حکمی که می‌خواهی، حکم کن. تو فقط می‌توانی در زندگیِ این دنیا حکم کنی.
अरबी तफ़सीरें:
اِنَّاۤ اٰمَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغْفِرَ لَنَا خَطٰیٰنَا وَمَاۤ اَكْرَهْتَنَا عَلَیْهِ مِنَ السِّحْرِ ؕ— وَاللّٰهُ خَیْرٌ وَّاَبْقٰی ۟
بی‌تردید، ما به پروردگارمان ایمان آوردیم تا گناهانمان و آنچه را از جادوگری بر ما تحمیل کردی ببخشاید؛ و الله بهتر و پاینده‌تر است».
अरबी तफ़सीरें:
اِنَّهٗ مَنْ یَّاْتِ رَبَّهٗ مُجْرِمًا فَاِنَّ لَهٗ جَهَنَّمَ ؕ— لَا یَمُوْتُ فِیْهَا وَلَا یَحْیٰی ۟
هرکس در پیشگاهِ پروردگارش، گناهکار حاضر شود، یقیناً آتش دوزخ برای اوست؛ در آنجا نه می‌میرد [که رهایی یابد] و نه [به خوشى‌] زندگى كند.
अरबी तफ़सीरें:
وَمَنْ یَّاْتِهٖ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصّٰلِحٰتِ فَاُولٰٓىِٕكَ لَهُمُ الدَّرَجٰتُ الْعُلٰی ۟ۙ
و هرکس مؤمن نزد او تعالی بیاید در حالی که کارهای شایسته انجام داده باشد، اینان درجات عالی دارند.
अरबी तफ़सीरें:
جَنّٰتُ عَدْنٍ تَجْرِیْ مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهٰرُ خٰلِدِیْنَ فِیْهَا ؕ— وَذٰلِكَ جَزٰٓؤُا مَنْ تَزَكّٰی ۟۠
باغ‌های جاودان [بهشت] که جویبارها زیر [درختان] آن جاری است. همیشه در آن خواهند بود؛ و این است پاداش کسی ‌که خود را [از آلودگی‌های شرک و گناه] پاک کرده است.
अरबी तफ़सीरें:
وَلَقَدْ اَوْحَیْنَاۤ اِلٰی مُوْسٰۤی ۙ۬— اَنْ اَسْرِ بِعِبَادِیْ فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیْقًا فِی الْبَحْرِ یَبَسًا ۙ— لَّا تَخٰفُ دَرَكًا وَّلَا تَخْشٰی ۟
و به راستی [ما] به موسی وحی کردیم که: «بندگانم را شبانه [از مصر بیرون] ببر، سپس در دریا راهی خشک برایشان بگشا، که نه از تعقیب [دشمنان] خواهی ترسید و نه [از غرق شدن در دریا] بیم داری.
अरबी तफ़सीरें:
فَاَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُوْدِهٖ فَغَشِیَهُمْ مِّنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ ۟ؕ
آنگاه فرعون با سپاهیانش آنان را دنبال کرد و آب دریا آنان را فروپوشاند؛ چنان پوشاندنی [که حقیقتش را کسی جز الله نمی‌داند].
अरबी तफ़सीरें:
وَاَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهٗ وَمَا هَدٰی ۟
و [بدین‌سان‌] فرعون قوم خود را گمراه نمود و هدایت نکرد.
अरबी तफ़सीरें:
یٰبَنِیْۤ اِسْرَآءِیْلَ قَدْ اَنْجَیْنٰكُمْ مِّنْ عَدُوِّكُمْ وَوٰعَدْنٰكُمْ جَانِبَ الطُّوْرِ الْاَیْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَیْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوٰی ۟
ای بنی‌اسرائیل، به راستی [ما] شما را از [چنگ] دشمنانتان نجات دادیم و در سمت راست [کوه] طور با شما وعده گذاشتیم [تا تورات را نازل کنیم] و بر شما تَرَنجَبین و بلدرچین فروفرستادیم.
अरबी तफ़सीरें:
كُلُوْا مِنْ طَیِّبٰتِ مَا رَزَقْنٰكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیْهِ فَیَحِلَّ عَلَیْكُمْ غَضَبِیْ ۚ— وَمَنْ یَّحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِیْ فَقَدْ هَوٰی ۟
از نعمت‌های پاکیزه‌‌ای که به شما روزی داده‌ایم بخورید و در آن زیاده‌روی نکنید که خشم من بر شما فرود می‌آید؛ و هرکس که خشم من بر او فرود ‌آید، قطعاً هلاک می‌گردد.
अरबी तफ़सीरें:
وَاِنِّیْ لَغَفَّارٌ لِّمَنْ تَابَ وَاٰمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدٰی ۟
و یقیناً من آمرزندۀ كسى هستم كه توبه كند و ایمان آورد و كاری شایسته کند و آنگاه بر هدایت [خود باقى] بماند.
अरबी तफ़सीरें:
وَمَاۤ اَعْجَلَكَ عَنْ قَوْمِكَ یٰمُوْسٰی ۟
ای موسی، چه چیز موجب شد که جلوتر از قومت [به سوی وعده‌گاهِ طور‌] بشتابى؟
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ هُمْ اُولَآءِ عَلٰۤی اَثَرِیْ وَعَجِلْتُ اِلَیْكَ رَبِّ لِتَرْضٰی ۟
[موسی] گفت: «پروردگارا، آنان به دنبالم می‌آیند و من به سویت شتافتم تا [از من] راضی گردی».
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ فَاِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَاَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ ۟
[الله] فرمود: «پس [بدان که] ما قومت را پس از [رفتنِ] تو آزمودیم و سامری گمراهشان کرد».
अरबी तफ़सीरें:
فَرَجَعَ مُوْسٰۤی اِلٰی قَوْمِهٖ غَضْبَانَ اَسِفًا ۚ۬— قَالَ یٰقَوْمِ اَلَمْ یَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْدًا حَسَنًا ؕ۬— اَفَطَالَ عَلَیْكُمُ الْعَهْدُ اَمْ اَرَدْتُّمْ اَنْ یَّحِلَّ عَلَیْكُمْ غَضَبٌ مِّنْ رَّبِّكُمْ فَاَخْلَفْتُمْ مَّوْعِدِیْ ۟
آنگاه موسی خشمگین [و] اندوهناک به سوی قومش بازگشت [و] گفت: «ای قوم من، مگر پروردگارتان [دربارۀ نزول تورات] وعدۀ نیکو به شما نداده بود؟ آیا بر پیمان شما [با الله] زمانی طولانی گذشت [و همه را از یاد بردید] یا خواستید خشمی از [سوی] پروردگارتان بر شما فرود آید که وعدۀ مرا خلاف کردید؟»
अरबी तफ़सीरें:
قَالُوْا مَاۤ اَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلٰكِنَّا حُمِّلْنَاۤ اَوْزَارًا مِّنْ زِیْنَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنٰهَا فَكَذٰلِكَ اَلْقَی السَّامِرِیُّ ۟ۙ
آنان گفتند: «[ما] به اختیار خود پیمان تو را نشکستیم؛ ولی بارهای سنگینی از زر و زیورهای قوم [فرعون] را که بر ما نهاده بودند [در آتش] انداختیم و سامری نیز [آنچه را که ادعا می‌کرد خاکِ سُمِ اسب جبرئیل است، در آتش] انداخت».
अरबी तफ़सीरें:
فَاَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهٗ خُوَارٌ فَقَالُوْا هٰذَاۤ اِلٰهُكُمْ وَاِلٰهُ مُوْسٰی ۚۙ۬— فَنَسِیَ ۟ؕ
سپس مجسمۀ گوساله‌ای برایشان ساخت که صدایی [همچون صدای گوساله] داشت. [سامری و پیروانش به مردم] گفتند: «این معبود شما و معبود موسی است که آن را فراموش [و اینجا رها] کرده است».
अरबी तफ़सीरें:
اَفَلَا یَرَوْنَ اَلَّا یَرْجِعُ اِلَیْهِمْ قَوْلًا ۙ۬— وَّلَا یَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَّلَا نَفْعًا ۟۠
آیا نمی‌دیدند که [این گوساله] هیچ پاسخی به آنها نمی‌دهد و هیچ زیان و سودی برایشان ندارد؟
अरबी तफ़सीरें:
وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هٰرُوْنُ مِنْ قَبْلُ یٰقَوْمِ اِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهٖ ۚ— وَاِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمٰنُ فَاتَّبِعُوْنِیْ وَاَطِیْعُوْۤا اَمْرِیْ ۟
و در حقیقت، پیش از آن [که موسی بازگردد،] هارون نیز به آنها گفته بود: «اى قوم من، جز این نیست كه شما با این [گوساله] امتحان شده‌اید و بى‌تردید، پروردگار [حقیقىِ] شما [الله] رحمان است؛ پس پیرو من باشید و از فرمانم اطاعت كنید».
अरबी तफ़सीरें:
قَالُوْا لَنْ نَّبْرَحَ عَلَیْهِ عٰكِفِیْنَ حَتّٰی یَرْجِعَ اِلَیْنَا مُوْسٰی ۟
[آنان] گفتند: «ما پیوسته بر این [عبادت گوساله] مى‌مانیم تا موسى نزدمان بازگردد».
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ یٰهٰرُوْنُ مَا مَنَعَكَ اِذْ رَاَیْتَهُمْ ضَلُّوْۤا ۟ۙ
[وقتی موسی بازگشت] گفت: «ای هارون، هنگامی ‌که دیدی آنان گمراه شده‌اند، چه چیزی تو را بازداشت
अरबी तफ़सीरें:
اَلَّا تَتَّبِعَنِ ؕ— اَفَعَصَیْتَ اَمْرِیْ ۟
که از من پیروی نکنی [چرا آنان را ترک نکردی و به من نپیوستی]؟ آیا از فرمانم سرپیچی کردی؟»
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ یَبْنَؤُمَّ لَا تَاْخُذْ بِلِحْیَتِیْ وَلَا بِرَاْسِیْ ۚ— اِنِّیْ خَشِیْتُ اَنْ تَقُوْلَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِیْۤ اِسْرَآءِیْلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِیْ ۟
[هارون] گفت: «ای پسر مادرم، ریش و [موی] سرم را نگیر. در حقیقت، ترسیدم که بگویی میان بنی‌اسرائیل تفرقه ‌انداختی و سخن [و سفارش] مرا به کار نبستی».
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ فَمَا خَطْبُكَ یٰسَامِرِیُّ ۟
[موسی] گفت: «ای سامری، این چه کاری است که کردی؟»
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یَبْصُرُوْا بِهٖ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ اَثَرِ الرَّسُوْلِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذٰلِكَ سَوَّلَتْ لِیْ نَفْسِیْ ۟
او گفت: «من چیزی را دیدم که آنان ندیدند و مُشتی از خاک پای [اسبِ] فرستاده [= جبرئیل‌] را برداشتم و [در پیكر گوساله‌] انداختم و [هوای] نفسم [این کار را] اینچنین برایم آراست».
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ فَاذْهَبْ فَاِنَّ لَكَ فِی الْحَیٰوةِ اَنْ تَقُوْلَ لَا مِسَاسَ ۪— وَاِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَّنْ تُخْلَفَهٗ ۚ— وَانْظُرْ اِلٰۤی اِلٰهِكَ الَّذِیْ ظَلْتَ عَلَیْهِ عَاكِفًا ؕ— لَنُحَرِّقَنَّهٗ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهٗ فِی الْیَمِّ نَسْفًا ۟
[موسی] گفت: «پس برو. بی‌تردید، بهرۀ تو در زندگى این است كه [چنان مطرود شوی که به مردم] بگویى: "[به من‌] دست نزنید"؛ و وعده‌گاهی [برای عذاب] خواهی داشت كه هرگز از آن تخلف نخواهد شد؛ و [اکنون‌] به آن معبودی كه پیوسته در عبادتش بودی بنگر؛ آن را مى‌سوزانیم، آنگاه [که کاملاً خاكستر شد،] در دریا پراکنده‌اش می‌سازیم».
अरबी तफ़सीरें:
اِنَّمَاۤ اِلٰهُكُمُ اللّٰهُ الَّذِیْ لَاۤ اِلٰهَ اِلَّا هُوَ ؕ— وَسِعَ كُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا ۟
[ای مردم،] معبود شما الله است که هیچ معبودی [به‌حق] جز او نیست و علمش همه چیز را فراگرفته است.
अरबी तफ़सीरें:
كَذٰلِكَ نَقُصُّ عَلَیْكَ مِنْ اَنْۢبَآءِ مَا قَدْ سَبَقَ ۚ— وَقَدْ اٰتَیْنٰكَ مِنْ لَّدُنَّا ذِكْرًا ۟ۖۚ
[ای پیامبر،] این گونه از اخبار [و داستان‌های پیامبران] گذشته بر تو حکایت می‌کنیم؛ و به راستی که [ما] از جانب خویش به تو قرآنی [پندآموز] داده‌ایم.
अरबी तफ़सीरें:
مَنْ اَعْرَضَ عَنْهُ فَاِنَّهٗ یَحْمِلُ یَوْمَ الْقِیٰمَةِ وِزْرًا ۟ۙ
هر‌کس از آن رویگردان شود، یقیناً روز قیامت بارِ سنگینی [از گناه] بر دوش خواهد کشید.
अरबी तफ़सीरें:
خٰلِدِیْنَ فِیْهِ ؕ— وَسَآءَ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیٰمَةِ حِمْلًا ۟ۙ
جاودانه در آن [عذاب] خواهند ماند؛ و چه بد است باری که [کافران] در قیامت خواهند کشید!
अरबी तफ़सीरें:
یَّوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّوْرِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِیْنَ یَوْمَىِٕذٍ زُرْقًا ۟
روزی ‌که در «صور» دمیده می‌شود و در آن روز، مجرمان را [که بسیار ترسیده‌اند، با چشم و بدنِ] کبود جمع می‌کنیم.
अरबी तफ़सीरें:
یَّتَخَافَتُوْنَ بَیْنَهُمْ اِنْ لَّبِثْتُمْ اِلَّا عَشْرًا ۟
بین خود آهسته سخن می‌گویند: «[شما] بیش از ده روز [در دنیا] به سر نبرده‌اید».
अरबी तफ़सीरें:
نَحْنُ اَعْلَمُ بِمَا یَقُوْلُوْنَ اِذْ یَقُوْلُ اَمْثَلُهُمْ طَرِیْقَةً اِنْ لَّبِثْتُمْ اِلَّا یَوْمًا ۟۠
ما به آنچه آنان می‌گویند داناتریم؛ آنگاه که خردمندترینشان می‌گوید: «[شما] تنها یک روز به سر برده‌اید».
अरबी तफ़सीरें:
وَیَسْـَٔلُوْنَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ یَنْسِفُهَا رَبِّیْ نَسْفًا ۟ۙ
و [ای پیامبر،] از تو دربارۀ کوه‌ها [در قیامت] می‌پرسند؛ بگو: «پروردگارم آنان را سخت متلاشی [و پراکنده] می‌کند؛
अरबी तफ़सीरें:
فَیَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا ۟ۙ
و آنها را صاف و هموار خواهد ‌نمود؛
अरबी तफ़सीरें:
لَّا تَرٰی فِیْهَا عِوَجًا وَّلَاۤ اَمْتًا ۟ؕ
[همچون زمینی] که در آن هیچ پستی و بلندی‌ای نمی‌بینی».
अरबी तफ़सीरें:
یَوْمَىِٕذٍ یَّتَّبِعُوْنَ الدَّاعِیَ لَا عِوَجَ لَهٗ ۚ— وَخَشَعَتِ الْاَصْوَاتُ لِلرَّحْمٰنِ فَلَا تَسْمَعُ اِلَّا هَمْسًا ۟
در آن روز، [همۀ مردم‌] بدون هیچ مخالفتی از دعوت‌کنندۀ [الهى‌] پیروی می‌کنند و صداها در مقابل [الله] رحمان به خاموشی می‌گراید و جز صدایی آهسته [و زیر لب،‌ چیزى] نمى‌شنوى.
अरबी तफ़सीरें:
یَوْمَىِٕذٍ لَّا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ اِلَّا مَنْ اَذِنَ لَهُ الرَّحْمٰنُ وَرَضِیَ لَهٗ قَوْلًا ۟
در آن روز، شفاعت [هیچ کس] سودی ندارد، مگر کسی ‌که [الله] رحمان به او اجازه دهد و سخنش را بپسندد.
अरबी तफ़सीरें:
یَعْلَمُ مَا بَیْنَ اَیْدِیْهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یُحِیْطُوْنَ بِهٖ عِلْمًا ۟
[الله] آنچه را که انسان‌ها [در آخرت] در پیش دارند و آنچه را که [در دنیا] پشت سر گذاشته‌اند [همه را] مى‌داند؛ ولی دانش آنان او را فرانمی‌گیرد.
अरबी तफ़सीरें:
وَعَنَتِ الْوُجُوْهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّوْمِ ؕ— وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا ۟
و چهره‌ها در برابر [پروردگارِ] زندۀ پایدار، خوار می‌گردد و هرکس [بارِ] ستم برداشت، زیان دید.
अरबी तफ़सीरें:
وَمَنْ یَّعْمَلْ مِنَ الصّٰلِحٰتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا یَخٰفُ ظُلْمًا وَّلَا هَضْمًا ۟
و کسی که از كارهاى شایسته انجام دهد، و مؤمن باشد، نه از هیچ ستمى مى‌هراسد و نه از كاستن [پاداش اعمال نیکش‌].
अरबी तफ़सीरें:
وَكَذٰلِكَ اَنْزَلْنٰهُ قُرْاٰنًا عَرَبِیًّا وَّصَرَّفْنَا فِیْهِ مِنَ الْوَعِیْدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُوْنَ اَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْرًا ۟
و اینچنین آن را قرآنی [به زبان] عربی نازل کردیم و هشدارهای گوناگون در آن بیان نمودیم؛ باشد که [از عذاب الهی] بپرهیزند یا [این کتاب] برایشان پندی پدید آورَد.
अरबी तफ़सीरें:
فَتَعٰلَی اللّٰهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ ۚ— وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْاٰنِ مِنْ قَبْلِ اَنْ یُّقْضٰۤی اِلَیْكَ وَحْیُهٗ ؗ— وَقُلْ رَّبِّ زِدْنِیْ عِلْمًا ۟
پس بلند‌مرتبه است الله که فرمانروای حق است. و در [خواندنِ‌] قرآن ـ پیش از آنكه وحىِ آن بر تو پایان یابد ـ شتاب مكن؛ و بگو: «پروردگارا، بر دانشم بیفزاى».
अरबी तफ़सीरें:
وَلَقَدْ عَهِدْنَاۤ اِلٰۤی اٰدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهٗ عَزْمًا ۟۠
به راستی، پیش از این با آدم پیمان بستیم [که از میوۀ درخت ممنوعه نخورَد]؛ ولی [پیمانش را] فراموش کرد و عزمی [استوار] در او نیافتیم.
अरबी तफ़सीरें:
وَاِذْ قُلْنَا لِلْمَلٰٓىِٕكَةِ اسْجُدُوْا لِاٰدَمَ فَسَجَدُوْۤا اِلَّاۤ اِبْلِیْسَ ؕ— اَبٰی ۟
و [یاد کن از] هنگامی که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید»؛ پس [همگی] سجده کردند، مگر ابلیس که سرپیچی نمود.
अरबी तफ़सीरें:
فَقُلْنَا یٰۤاٰدَمُ اِنَّ هٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا یُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقٰی ۟
گفتیم: «ای آدم، این [ابلیس] دشمنی برای تو و همسرت است؛ مبادا شما را از بهشت بیرون کند که به سختی می‌افتی.
अरबी तफ़सीरें:
اِنَّ لَكَ اَلَّا تَجُوْعَ فِیْهَا وَلَا تَعْرٰی ۟ۙ
در حقیقت، تو این [نعمت را در بهشت] داری که نه گرسنه می‌شوی و نه برهنه می‌مانی.
अरबी तफ़सीरें:
وَاَنَّكَ لَا تَظْمَؤُا فِیْهَا وَلَا تَضْحٰی ۟
و اینكه در آنجا نه تشنه مى‌شوى و نه آفتاب‌زده.
अरबी तफ़सीरें:
فَوَسْوَسَ اِلَیْهِ الشَّیْطٰنُ قَالَ یٰۤاٰدَمُ هَلْ اَدُلُّكَ عَلٰی شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا یَبْلٰی ۟
اما شیطان او را وسوسه کرد [و] گفت: «ای آدم، آیا [می‌خواهی] درخت جاودانگی و فرمانرواییِ فناناپذیر را به تو نشان دهم؟»
अरबी तफ़सीरें:
فَاَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْاٰتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفٰنِ عَلَیْهِمَا مِنْ وَّرَقِ الْجَنَّةِ ؗ— وَعَصٰۤی اٰدَمُ رَبَّهٗ فَغَوٰی ۪۟ۖ
آنگاه از آن [درخت ممنوعه] خوردند و شرمگاهشان بر آنان نمایان شد و به قرار‌دادن برگ [درختان] بهشت بر خود شروع کردند [تا عورتشان را بپوشانند]؛ و [اینچنین بود که] آدم از پروردگارش سرپیچی كرد و به بیراهه رفت.
अरबी तफ़सीरें:
ثُمَّ اجْتَبٰهُ رَبُّهٗ فَتَابَ عَلَیْهِ وَهَدٰی ۟
سپس پروردگارش او را برگزید و توبه‌اش را پذیرفت و هدایتش کرد.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیْعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۚ— فَاِمَّا یَاْتِیَنَّكُمْ مِّنِّیْ هُدًی ۙ۬— فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقٰی ۟
فرمود: «[شما دو تن همراه ابلیس] همگی از بهشت فرود آیید، در حالی‌ که دشمن یکدیگرید. اگر از [جانب] من رهنمودی برایتان رسید، [بدانید] هرکس از هدایتم پیروی کند، نه گمراه می‌شود و نه [از عذابِ دوزخ] به رنج می‌افتد.
अरबी तफ़सीरें:
وَمَنْ اَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِیْ فَاِنَّ لَهٗ مَعِیْشَةً ضَنْكًا وَّنَحْشُرُهٗ یَوْمَ الْقِیٰمَةِ اَعْمٰی ۟
و کسی‌ که از یاد من رویگردان شود، یقیناً زندگی سختی خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا برمی‌انگیزیم.
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِیْۤ اَعْمٰی وَقَدْ كُنْتُ بَصِیْرًا ۟
وی می‌گوید: «پروردگارا، چرا مرا نابینا برانگیختی؛ حال آنکه [در دنیا] بینا بودم؟»
अरबी तफ़सीरें:
قَالَ كَذٰلِكَ اَتَتْكَ اٰیٰتُنَا فَنَسِیْتَهَا ۚ— وَكَذٰلِكَ الْیَوْمَ تُنْسٰی ۟
[الله] می‌فرماید: «همان طور كه آیات ما بر تو آمد و آنها را به فراموشى سپردى، امروز تو [نیز] به همان صورت فراموش مى‌شوى».
अरबी तफ़सीरें:
وَكَذٰلِكَ نَجْزِیْ مَنْ اَسْرَفَ وَلَمْ یُؤْمِنْ بِاٰیٰتِ رَبِّهٖ ؕ— وَلَعَذَابُ الْاٰخِرَةِ اَشَدُّ وَاَبْقٰی ۟
و کسی را که [در گمراهی و گناه] زیاده‌روی کند و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد، این گونه کیفر می‌دهیم؛ و قطعاً عذاب آخرت شدیدتر و پایدارتر است.
अरबी तफ़सीरें:
اَفَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ كَمْ اَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِّنَ الْقُرُوْنِ یَمْشُوْنَ فِیْ مَسٰكِنِهِمْ ؕ— اِنَّ فِیْ ذٰلِكَ لَاٰیٰتٍ لِّاُولِی النُّهٰی ۟۠
آیا براى هدایتشان كافى نیست كه [بدانند] چه نسل‌هایی را پیش از آنان نابود كردیم كه [اکنون این مشرکان] در خانه‌های آنان [= نسل‌های گذشته] راه مى‌روند؟ به راستى در این [نکته،] نشانه‌هایى [عبرت‌انگیز] برای خردمندان است.
अरबी तफ़सीरें:
وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَّبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَّاَجَلٌ مُّسَمًّی ۟ؕ
و اگر از سوی پروردگارت سخنى [دربارۀ اتمام حجت با مردم] نگذشته بود و سررسیدى معین در كار نبود، قطعاً [عذاب الهی در همین دنیا بر آنان] لازم مى‌شد.
अरबी तफ़सीरें:
فَاصْبِرْ عَلٰی مَا یَقُوْلُوْنَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوْعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوْبِهَا ۚ— وَمِنْ اٰنَآئِ الَّیْلِ فَسَبِّحْ وَاَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضٰی ۟
پس [ای پیامبر،] بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و پروردگارت را پیش از طلوع آفتاب [در نماز صبح] و پیش از غروب [در نماز عصر] به پاکی ستایش کن و ساعاتی از شب [در نماز عشاء] و کناره‌‌های روز [در نماز ظهر و مغرب نیز به نیایش بپرداز]؛ باشد که [از پاداش الهی] راضی شوی.
अरबी तफ़सीरें:
وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْكَ اِلٰی مَا مَتَّعْنَا بِهٖۤ اَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیٰوةِ الدُّنْیَا ۙ۬— لِنَفْتِنَهُمْ فِیْهِ ؕ— وَرِزْقُ رَبِّكَ خَیْرٌ وَّاَبْقٰی ۟
و هرگز به [نعمت‌های دنیوی و] آنچه که گروه‌هایی از آنان [= مشرکان] را از آنها بهره‌مند ساخته‌ایم چشم ندوز. اینها [فقط] زینتِ زندگی دنیاست تا آنان را به آن بیازماییم؛ و روزیِ پروردگارت بهتر و پایدارتر است.
अरबी तफ़सीरें:
وَاْمُرْ اَهْلَكَ بِالصَّلٰوةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا ؕ— لَا نَسْـَٔلُكَ رِزْقًا ؕ— نَحْنُ نَرْزُقُكَ ؕ— وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوٰی ۟
و خانواده‌ات را به نماز فرمان بده و [خود] بر [انجام] آن شکیبا باش. [ما] از تو روزی نمی‌خواهیم، [بلکه] خود به تو روزی می‌دهیم؛ و سرانجامِ نیک، برای [اهل] پرهیز است.
अरबी तफ़सीरें:
وَقَالُوْا لَوْلَا یَاْتِیْنَا بِاٰیَةٍ مِّنْ رَّبِّهٖ ؕ— اَوَلَمْ تَاْتِهِمْ بَیِّنَةُ مَا فِی الصُّحُفِ الْاُوْلٰی ۟
[مشرکان] گفتند: «چرا [محمد] معجزه‌ای از جانب پروردگارش برای ما نمی‌آورد؟» بگو: «آیا [قرآن به عنوان] دلیل روشن [و تصدیق‌کننده] آنچه در کتاب‌های پیشین است برایشان نیامده است؟»
अरबी तफ़सीरें:
وَلَوْ اَنَّاۤ اَهْلَكْنٰهُمْ بِعَذَابٍ مِّنْ قَبْلِهٖ لَقَالُوْا رَبَّنَا لَوْلَاۤ اَرْسَلْتَ اِلَیْنَا رَسُوْلًا فَنَتَّبِعَ اٰیٰتِكَ مِنْ قَبْلِ اَنْ نَّذِلَّ وَنَخْزٰی ۟
اگر ما آنان را پیش از آن [که پیامبر و کتاب آسمانی بیاید] با عذابی هلاک می‌کردیم، قطعاً [روز قیامت مشرکان] می‌گفتند: «پروردگارا، چرا پیامبری به سویمان نفرستادی تا پیش از آنکه خوار و رسوا شویم از آیات تو پیروی کنیم؟»
अरबी तफ़सीरें:
قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوْا ۚ— فَسَتَعْلَمُوْنَ مَنْ اَصْحٰبُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدٰی ۟۠
[ای پیامبر، به آنان] بگو: «همه منتظرند؛ پس شما [نیز] منتظر باشید. به زودی خواهید دانست که رهروانِ راه راست چه کسانی هستند و هدایت‌یافته کیست».
अरबी तफ़सीरें:
 
अर्थों का अनुवाद सूरा: सूरा ताहा
सूरों की सूची पृष्ठ संख्या
 
क़ुरआन के अर्थों का अनुवाद - फ़ारसी अनुवाद - मरकज़ रुव्वाद अत-तरजमा - अनुवादों की सूची

पवित्र क़ुरआन के अर्थों का फ़ारसी अनुवाद। अनुवदा मरकज़ रुव्वाद अत-तरजमा की ओर से नियुक्त एक समूह ने वेबसाइट इस्लामहाउस www.islamhouse.com के सहयोग से किया है।

बंद करें