وه‌رگێڕانی ماناكانی قورئانی پیرۆز - وەرگێڕاوی فارسی - تەفسیری سەعدی * - پێڕستی وه‌رگێڕاوه‌كان


وه‌رگێڕانی ماناكان ئایه‌تی: (7) سوره‌تی: سورەتی القصص
وَاَوْحَیْنَاۤ اِلٰۤی اُمِّ مُوْسٰۤی اَنْ اَرْضِعِیْهِ ۚ— فَاِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَاَلْقِیْهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِیْ وَلَا تَحْزَنِیْ ۚ— اِنَّا رَآدُّوْهُ اِلَیْكِ وَجَاعِلُوْهُ مِنَ الْمُرْسَلِیْنَ ۟
در آن موقع فرزندانِ پسر را می‌کشتند. موسی در زمانِ خطرناکی به دنیا آمد و خداوند به مادرش الهام کرد که به او شیر دهد و فرزند را نزد خودش نگهداری کند ﴿فَإِذَا خِفۡتِ عَلَيۡهِ﴾ هنگامی که بر او ترسیدی و احساس کردی کسی می‌خواهد او را به نزد فرعونیان ببرد، ﴿فَأَلۡقِيهِ فِي ٱلۡيَمِّ﴾ او را در داخل صندوق بسته‌ای قرار بده و به رودخانۀ نیل بینداز. ﴿وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحۡزَنِيٓۖ إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَيۡكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ﴾ پس خداوند، مادر موسی را مژده داد که به زودی فرزندش را باز می‌گرداند و این فرزند بزرگ می‌شود و از توطئۀ آنها در امان می‌ماند و خداوند او را به پیامبری بر خواهد گزید. و این از بزرگ‌ترین مژده‌ها بود. این مژده، بدان جهت به مادر موسی داده شد تا دلش آرام بگیرد و ترس و اضطراب او از بین برود؛ زیرا بر فرزندش ترسید. وی فرمان را اجرا نمود و فرزندش را به دریا انداخت و خداوند متعال او را مورد حمایت خود قرار داد.
تەفسیرە عەرەبیەکان:
 
وه‌رگێڕانی ماناكان ئایه‌تی: (7) سوره‌تی: سورەتی القصص
پێڕستی سوره‌ته‌كان ژمارەی پەڕە
 
وه‌رگێڕانی ماناكانی قورئانی پیرۆز - وەرگێڕاوی فارسی - تەفسیری سەعدی - پێڕستی وه‌رگێڕاوه‌كان

وەرگێڕاوی تەفسیری سەعدی بۆ زمانى فارسی.

داخستن