Check out the new design

ශුද්ධවූ අල් කුර්ආන් අර්ථ කථනය - පර්සියානු පරිවර්තනය - තෆ්සීර් අස්-සඃදී * - පරිවර්තන පටුන


අර්ථ කථනය පරිච්ඡේදය: අන් නහ්ල්   වාක්‍යය:
اَلَّذِیْنَ كَفَرُوْا وَصَدُّوْا عَنْ سَبِیْلِ اللّٰهِ زِدْنٰهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوْا یُفْسِدُوْنَ ۟
خداوند متعال در این آیه، عاقبت و سرانجام مجرمان را بیان می‌دارد، آنها که کفر ورزیدند و آیات خدا را تکذیب کردند و با پیامبران خدا مبارزه نمودند و مردم را از راه خدا بازداشتند و دعوتگرانی به سوی گمراهی گردیدند، پس سزاوار عذابی چند برابر شدند، چراکه جرمشان بسیار زیاد بود، و در زمین خدا فساد کردند.
අල්කුර්ආන් අරාබි අර්ථ විවරණ:
وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِیْ كُلِّ اُمَّةٍ شَهِیْدًا عَلَیْهِمْ مِّنْ اَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِیْدًا عَلٰی هٰۤؤُلَآءِ ؕ— وَنَزَّلْنَا عَلَیْكَ الْكِتٰبَ تِبْیَانًا لِّكُلِّ شَیْءٍ وَّهُدًی وَّرَحْمَةً وَّبُشْرٰی لِلْمُسْلِمِیْنَ ۟۠
خداوند متعال در آیات قبل بیان کرد که در میان هرامتی، گواهی را برمی‌انگیزد، اینجا نیز همان مطلب را بیان کرد و از میان گواهان، پیامبر گرامی اسلام را به طور ویژه بیان نمود و فرمود: ﴿وَجِئۡنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ﴾ و تو را بر امتت گواه می‌گیریم تا بر خیر و شر آنها گواهی دهی. و این از کمال عدل الهی است که هر پیامبری بر امتش گواهی ‌دهد؛ چون هر یک، در مورد اعمال امتش، بیشتر از دیگران آگاهی دارد؛ و در مورد امتش، مهربان تر و منصف‌تر از دیگران است؛ و از آنجا که نسبت به آنها مهربان است، به آنچه که نکرده‌اند، گواهی نمی‌دهد. و این مانند فرمودۀ الهی است که می‌فرماید: ﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَيَكُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَيۡكُمۡ شَهِيدٗا﴾ و این چنین شما را امتی میانه قرار داده‌ایم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر [نیز] بر شما گواه خواهد بود. و خداوند متعال فرموده است: ﴿فَكَيۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن كُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِيدٖ وَجِئۡنَا بِكَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِيدٗا يَوۡمَئِذٖ يَوَدُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَعَصَوُاْ ٱلرَّسُولَ لَوۡ تُسَوَّىٰ بِهِمُ ٱلۡأَرۡضُ﴾ پس چگونه است آنگاه که از هرامتی گواهی آوریم و تو را بر اینها گواه گیریم؟! در آن روز، کسانی که کفر ورزیده و از پیامبر فرمان نبرده‌اند، دوست دارند که با خاک یکسان ‌شوند. ﴿وَنَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ﴾ و کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزی در اصول و فروع دین و احکام هر دو جهان است؛ و همۀ آنچه که بندگان بدان نیاز دارند، در آن به طور کامل و با کلماتی واضح و مفاهیمی بزرگ بیان شده است. حتی خداوند در این کتاب، امور بزرگی را ـ‌که قلب به آن نیاز دارد و در هر زمانی باید آن را یاد کند و در هر لحظه‌ای آن را تکرار نماید‌ـ با کلمات مختلف و دلایل متنوعی بازگو می‌نماید تا در دل‌ها جای گیرد، و خیر و نیکی را بر حسب ثبوت آن در دل به بار آورد. و خداوند در کلمات اندکی، مفاهیم زیادی را جمع می‌نماید، به گونه‌ای که کلمه، به مانند قاعده و اساس قرار گرفته، و مفاهیم فراوانی از آن متفرع می‌شود. شما به آیه‌ای که بعد از این آیه می‌آید، دقت کنید که در آن، انواع فرمان‌ها و نواهی جمع شده است. پس چون این قرآن، بیانگر هر چیزی است، حجت خدا بر همۀ بندگان است؛ و بر همین اساس، ستمگران دیگر دلیلی نخواهند داشت، و مسلمین از آن منتفع می‌گردند. پس مایۀ هدایت آنها شده، و به وسیلۀ آن به امور دینی و دنیایی خود راهیاب می‌شوند. و رحمتی است برای آنان؛ و به وسیلۀ آن، تمام خیر و خوبی‌های دنیا و آخرت را به دست می‌آورند. و هدایت، همان علم مفید و عمل صالحی است که مسلمین بدان دست یافته‌اند؛ و رحمت، همان پاداش نیک دنیا و آخرت است که در نتیجۀ علم مفید و عمل صالح به‌دست می‌آورند، مانند صلاح قلب و آرامش آن. و نیز مانند عقل کامل که جز با تربیت و پرورش آن در پرتو مفاهیم قرآن که بزرگ‌ترین و برترین مفاهیم هستند، به کمال نمی‌رسد. و نیز مانند اعمال درست و اخلاق نیکو و روزی زیاد و پیروزی بر دشمنان در سخن و در عمل، و به دست آوردن رضای خدا و بهشت الهی که نعمت‌های جاویدانی در آن وجود دارد؛ نعمت‌هایی که جز پروردگار مهربان، کسی آن را نمی‌داند، و همگی در سایۀ علم مفید و عمل صالح به دست می‌آیند.
අල්කුර්ආන් අරාබි අර්ථ විවරණ:
اِنَّ اللّٰهَ یَاْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْاِحْسَانِ وَاِیْتَآئِ ذِی الْقُرْبٰی وَیَنْهٰی عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْیِ ۚ— یَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُوْنَ ۟
عدالت و دادگری که خداوند به آن دستور می‌دهد، شامل دادگری در حق او، و در حق بندگانش می‌باشد. و بنده باید، تمام حقوق مالی و بدنی را که خداوند در حق خود و بندگانش بر او واجب نموده است، ادا کند و با مردم به عدالت کامل رفتار نماید. پس هر حاکم و فرمانروایی باید تمام حقوق ملت و رعیت خود را بپردازد، خواه فرمانروای حکومت باشد، یا ریاست قضاوت را به دست داشته، یا نیابت و نمایندگی حاکم یا قاضی را عهده دار باشد. خداوند عدالت و دادگری را، در کتابش و نیز توسط پیامبرش بر مردم فرض نموده، و به آنان دستور داده تا عدالت را پیشه کنند. و از جملۀ عدالت، این است که در خرید و فروش وسایر دادوستدها، تمام حقی را که برگردن توست، بپردازی. و نباید از حق مردم بکاهی و آنها را فریب بدهی و به آنها ستم کنی. پس رعایت عدالت، در تمامی کارها واجب است. و احسان، فضیلت و ارزشی مستحب می‌باشد، مانند فایده رساندن به مردم با مال و بدن، و بهره‌مند ساختن آنها به وسیلۀ علم و دانش و دیگر انواع خدمات و فایده‌ها، و حتی نیکی با چهارپایانی که گوشتشان خورده می‌شود و دیگر حیوانات، در زمرۀ احسان است. و خداوند، بخشیدن و کمک کردن به خویشاوندان را به طور ویژه بیان کرد، گرچه به صورت کلی، خویشاوندان هم شامل‌اند؛ ولی خداوند خواسته است بر حقوق آنها تأکید کرده، و بیان نماید که باید صلۀ رحم آنها را برقرار داشت، و با آنها به نیکی رفتار نمود، و در این زمینه کوشا بود. و در این امر، همۀ نزدیکان و خویشاوندان داخل‌اند؛ اما هرکس که ‌نزدیک‌تر است، به ‌نیکی ‌کردن سزاوارتر می‌باشد. ﴿وَيَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ﴾ و از زشتی‌ها باز می‌دارد؛ و آن هرگناه بزرگی است که شریعت‌ها و سرشت‌ها آن را زشت قرار داده‌اند؛ مانند شرک ورزیدن به ‌خدا وکشتن مردم به ناحق، و زنا و سرقت و خود بزرگ بینی و تکبر و حقیر دانستن مردم، ودیگر زشتی‌ها. و هرگناه و معصیتی درحق خدا، در این داخل است. و خدا آدمی را از تجاوز باز می‌دارد؛ و تجاوز، هر نوع پایمال کردن حقوق مردم را شامل می‌شود. ریختن خون و آبروی مردم و خوردن مال آنان به ناحق از مصادیق تجاوز می‌باشند. پس این آیه تمامی دستورات و نواهی را دربرگرفته، و هیچ چیزی باقی نمانده مگر در آن داخل است. و این قاعده ایست که سایر جزئیات را در بر می‌گیرد. پس هر مسئله‌ای که مشتمل بر دادگری، احسان، یا بخشش به خویشان باشد، از جمله چیزهایی است که خداوند به آن فرمان داده است؛ و هر مسئله‌ای که مشتمل بر منکر یا تجاوز باشد، خداوند از آن باز می‌دارد. و به‌وسیلۀ این آیه، خوبی آنچه که خداوند به آن دستور داده، و زشتی آنچه که از آن نهی کرده است، معلوم می‌شود. وگفته‌های مردم، در پرتو این قاعده سنجیده می‌شوند؛ و سایر حالات به آن برگردانده می‌شود. پس با برکت است آن ذاتی که سخنش هدایت و شفا و نور و فرقان هر چیزی است. بنابراین فرمود: ﴿يَعِظُكُمۡ﴾ به وسیلۀ آنچه در کتابش برایتان بیان نموده است، شما را اندرز می‌دهد؛ و شما را به آنچه که صلاح و بهبودی‌تان در آن نهفته است، دستور می‌دهد؛ و از آنچه به زیان شماست، باز می‌دارد. ﴿لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ﴾ تا آنچه را که به شما اندرز می‌دهد، به یاد آورید و بفهمید و در آن بیندیشید. پس هرگاه آن را به یاد آوردید و فهمیدید و به مقتضای آن عمل کردید، به سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت دست می‌یابید؛ چنان سعادتی که هیچ شقاوت و بدبختی با آن همراه نیست. پس چون به آنچه که در اصل شرع واجب است، امر نمود؛ دستور داد به آنچه که بنده بر خود واجب گردانده است، وفا شود و فرمود:
අල්කුර්ආන් අරාබි අර්ථ විවරණ:
وَاَوْفُوْا بِعَهْدِ اللّٰهِ اِذَا عٰهَدْتُّمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْاَیْمَانَ بَعْدَ تَوْكِیْدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللّٰهَ عَلَیْكُمْ كَفِیْلًا ؕ— اِنَّ اللّٰهَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُوْنَ ۟
این دو آیه همۀ عهدهایی را که بنده با پروردگارش بسته، از قبیل: عبادت‌ها و نذرها و سوگندهایی که مبنی بر انجام دادن کار نیک خورده است، شامل می‌شود. و نیز پیمانی را که بنده با کسی دیگر می‌بندد، مانند پیمان‌هایی که دو طرف با هم می‌بندند، و وعده‌ای که بنده به کسی دیگر می‌دهد و آن را بر خود استوار می‌گرداند، شامل می‌شود. پس بر بنده لازم است که در همۀ این موارد، به عهد و سوگند خود وفا کند، و در صورت توانایی، آن را به طور کامل به اتمام رساند. بنابراین خداوند از شکستن عهد و سوگند نهی کرده و فرموده است: ﴿وَلَا تَنقُضُواْ ٱلۡأَيۡمَٰنَ بَعۡدَ تَوۡكِيدِهَا﴾ و پس از آنکه به نام خدا سوگند خوردید، آن را نشکنید. ﴿وَقَدۡ جَعَلۡتُمُ ٱللَّهَ عَلَيۡكُمۡ كَفِيلًا﴾ درحالی که [شما ای دو طرفی که پیمان بسته‌اید!] خدا را بر خود نگهبان و مراقب قرار داده‌اید. پس برای شما جایز نیست به آنچه که خداوند را در آن ضامن قرار داده‌اید، عمل نکنید؛ زیرا اگر به آن پایبند نباشید و بدان وفا نکنید، این کار باعث ترک تعظیم خداوند و توهین به وی می‌شود، درحالی که طرف دیگر، به قسم شما و اینکه خداوند را کفیل و نگهبان خویش قرار داده‌ای، رضایت داده و قانع شده است. پس همان‌طور که طرف دیگر شما را امین قرار داده و نسبت به شما حسن ظن دارد، شما نیز باید به آنچه گفته‌ای و بر خود استوار و مؤکّد نموده‌ای، وفا بکنی. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا تَفۡعَلُونَ﴾ بی‌گمان خداوند می‌داند آنچه را که می‌کنید. پس هر عمل‌کننده‌ای را، طبق عملش و بر حسب نیت و هدفش سزا و جزا می‌دهد.
අල්කුර්ආන් අරාබි අර්ථ විවරණ:
وَلَا تَكُوْنُوْا كَالَّتِیْ نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ اَنْكَاثًا ؕ— تَتَّخِذُوْنَ اَیْمَانَكُمْ دَخَلًا بَیْنَكُمْ اَنْ تَكُوْنَ اُمَّةٌ هِیَ اَرْبٰی مِنْ اُمَّةٍ ؕ— اِنَّمَا یَبْلُوْكُمُ اللّٰهُ بِهٖ ؕ— وَلَیُبَیِّنَنَّ لَكُمْ یَوْمَ الْقِیٰمَةِ مَا كُنْتُمْ فِیْهِ تَخْتَلِفُوْنَ ۟
﴿وَلَا تَكُونُواْ﴾ و در شکستن پیمان‌هایتان، از زشت ترین الگو پیروی نکنید، الگویی که بر زشتی و نادانی انجام دهندۀ آن دلالت می‌نماید، و آن نمونه ﴿كَٱلَّتِي نَقَضَتۡ غَزۡلَهَا مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٍ﴾ زنی است که رشته‌های خود را محکم می‌تابید، و پس از اینکه کاملاً تابیده شده و محکم می‌گردیدند، رشتۀ خود را از هم وا می‌کرد. پس هم در تابیدن خسته شد، و هم در واکردن رشته‌ها. پس، جز ناکامی و خستگی و بی‌خردی، سودی نبرد. همچنین کسی که پیمان خود را بشکند، ستمگر و جاهل و بی‌خرد است، و در دین و جوانمردی کمبود دارد، و همانند این زن می‌باشد. ﴿تَتَّخِذُونَ أَيۡمَٰنَكُمۡ دَخَلَۢا بَيۡنَكُمۡ أَن تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرۡبَىٰ مِنۡ أُمَّةٍ﴾ شما نباید سوگندهایتان را در میان خود، مایۀ فریب سازید تا گروهی از گروهی دیگر فزون‌تر گردد؛ یعنی شایسته نیست که سوگند مؤکّد بخورید و برای شکستن آن، منتظر فرصت باشید؛ به گونه‌ای که کسی که سوگند خورده است، اگر از نظر امکانات مادی ضعیف باشد به سوگند خود وفا کند، اما نه به خاطر تعظیم سوگندی که خورده است، بلکه به خاطر ناتوانی در پرداخت جریمۀ نقض کردن سوگندش، به آن وفا می‌کند اما چنانچه کسی که سوگند خورده است از نظر امکانات مادی قوی باشد، و ببیند که شکستن سوگند به سود اوست بدون توجه به پیمان خدا و سوگند، خود آن را می‌شکند. همۀ این کارها به تبعیت از هواهای نفس، و تقدیم آن بر آنچه خدا از آنان خواسته است، صورت می‌گیرد. نیز این کار بدان جهت صورت می‌گیرد که هواهای نفسانی بر مروّت انسانی و اخلاق پسندیده تقدیم داشته شده است، تا گروهی بر گروهی دیگر در تعداد و نیرو بیشتر گردد. ﴿إِنَّمَا يَبۡلُوكُمُ ٱللَّهُ بِهِۦ﴾ بدون شک خداوند با وفای به عهد، شما را مورد آزمایش قرار می‌دهد؛ زیرا خداوند اسبابی را تدارک دیده است که به وسیلۀ آن، راستگوییِ وفادار را مورد آزمایش قرار می‌دهد، و او را از فاسقِ بدبخت متمایز می‌نماید. ﴿وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ﴾ و قطعاً خداوند در روز قیامت آنچه را که در آن اختلاف می‌ورزید، برایتان آشکار می‌سازد. پس هرکس را طبق عملش مجازات می‌نماید، و عهدشکن و فریبکار را خوار می‌گرداند.
අල්කුර්ආන් අරාබි අර්ථ විවරණ:
وَلَوْ شَآءَ اللّٰهُ لَجَعَلَكُمْ اُمَّةً وَّاحِدَةً وَّلٰكِنْ یُّضِلُّ مَنْ یَّشَآءُ وَیَهْدِیْ مَنْ یَّشَآءُ ؕ— وَلَتُسْـَٔلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُوْنَ ۟
﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ﴾ واگر خداوند می‌خواست، همۀ مردم را بر هدایت جمع می‌نمود و آنان را ﴿أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ﴾ یک امت قرار می‌داد؛ اما تنها خداست که هدایت می‌نماید و گمراه می‌سازد، و هدایت کردن و گمراه نمودن، کار اوست و تابع حکمت و علم او می‌باشد؛ به فضل خویش، هدایت را به کسی می‌بخشد که مستحق آن است؛ و کسی را که سزاوار هدایت نیست، بر اساس عدالت خویش از آن محروم می‌نماید. ﴿وَلَتُسۡ‍َٔلُنَّ عَمَّا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾ و از خیر و شری که می‌کردید، پرسیده خواهید شد؛ و خداوند به طور کامل و به منصفانه ترین وجه، شما را بر آن سزا و جزا می‌دهد.
අල්කුර්ආන් අරාබි අර්ථ විවරණ:
 
අර්ථ කථනය පරිච්ඡේදය: අන් නහ්ල්
සූරා පටුන පිටු අංක
 
ශුද්ධවූ අල් කුර්ආන් අර්ථ කථනය - පර්සියානු පරිවර්තනය - තෆ්සීර් අස්-සඃදී - පරිවර්තන පටුන

තෆ්සීර් අස්-සඃදී කුර්ආන් අර්ථනිරූපනයේ පර්සියානු පරිවර්තනය

වසන්න