Bản dịch ý nghĩa nội dung Qur'an - Dịch thuật tiếng Pháp - Tafsir Al-Saadi * - Mục lục các bản dịch


Ý nghĩa nội dung Chương: Chương Al-Nahl   Câu:

سوره نحل

اَتٰۤی اَمْرُ اللّٰهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوْهُ ؕ— سُبْحٰنَهٗ وَتَعٰلٰی عَمَّا یُشْرِكُوْنَ ۟
خداوند متعال ـ در حالی که آنچه را وعده داده است، نزدیک؛ و وقوع آن را، محقق می‌داند ـ می‌فرماید: ﴿أَتَىٰٓ أَمۡرُ ٱللَّهِ فَلَا تَسۡتَعۡجِلُوهُ﴾ فرمان خداوند «قیامت» به زودی می‌آید، پس در آن شتاب نورزید؛ زیرا هرآنچه که می‌آید، نزدیک است. ﴿سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ﴾ او پاک و برتر از انباز و شرکایی است که شریک وی می‌سازید. پاک است از اینکه شریک و فرزند و همسر و همتایی داشته باشد؛ و پاک است از دیگر چیزهایی که شایستۀ شکوهش نیست، یا با کمال او منافات داشته باشد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
یُنَزِّلُ الْمَلٰٓىِٕكَةَ بِالرُّوْحِ مِنْ اَمْرِهٖ عَلٰی مَنْ یَّشَآءُ مِنْ عِبَادِهٖۤ اَنْ اَنْذِرُوْۤا اَنَّهٗ لَاۤ اِلٰهَ اِلَّاۤ اَنَا فَاتَّقُوْنِ ۟
هنگامی که خویشتن را، از آنچه که مشرکان او را بدان توصیف می‌نمایند، مبرا ساخت، به بیان وحیی پرداخت که بر پیامبرانش نازل می‌نماید، و این امری است که موجب می‌شود در رابطه با بیان صفات کمالی که به خداوند نسبت داده می‌شوند، از او تبعیت نمود. پس فرمود: ﴿يُنَزِّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ بِٱلرُّوحِ مِنۡ أَمۡرِهِۦ﴾ فرشتگان را با وحی می‌فرستد که مایۀ حیات ارواح است، ﴿عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦٓ﴾ بر هرکس از بندگانش، که صلاحیت به دوش کشیدن بار رسالت او را داشته باشد. و چکیده و محور دعوت همۀ پیامبران این است که، ﴿أَنۡ أَنذِرُوٓاْ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠﴾ به مردم بیاموزند، هیچ معبود به حقی جز «الله» وجود ندارد؛ یعنی اساس دعوت پیامبران، شناخت خدا و یگانه دانستن او در صفات الوهیت است؛ و اینکه خداوند به یگانگی پرستش شود. و پروردگار متعال این مطلب را، در تمامی کتاب‌هایش و توسط همۀ پیامبرانش، به صورت جدی تذکر داده است. و همۀ آیین‌ها را، چنان تدوین نموده است که به سوی آن دعوت نمایند، و با مخالفانِ این طریقه، مبارزه ‌کنند. سپس دلایل این امر را بیان نمود و فرمود:
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
خَلَقَ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضَ بِالْحَقِّ ؕ— تَعٰلٰی عَمَّا یُشْرِكُوْنَ ۟
این سوره، سورۀ نعمت‌ها نامیده می‌شود؛ زیرا خداوند در آغاز آن، اصول و پایه‌های برخورداری از نعمت‌ها را بیان نموده و در آخر نیز، مکمل نعمت‌ها را ذکر کرده است. پس خبر داده که او آسمان‌ها و زمین را به حق آفریده است، تا بندگان از راه تأمل در آفرینش آسمان‌ها و زمین، به عظمت آفرینندۀ آن و صفت‌های کمالی که دارد، پی برده، و بدانند که او آسمان‌ها و زمین را آفریده است تا بندگانش در آن سکنی گزیده و طبق آموزه‌های شریعت و رهنمودهای پیامبران، وی را پرستش نمایند. بنابراین خودش را از شرک مشرکان منزه قرارداد، و فرمود: ﴿تَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ﴾ او از شرک مشرکان منزه و بالاتر و برتر است؛ زیرا او، معبود به حق و خدای راستین است که عبادت و محبت و کرنش فقط سزاوار اوست. و چون آفرینش آسمان‌ها و زمین را بیان کرد، آنچه را که در زمین و آسمان‌ها آفریده است نیز بیان نمود، و نخست از شریف‌ترین و بهترینِ آنها آغاز کرد، و فرمود:
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
خَلَقَ الْاِنْسَانَ مِنْ نُّطْفَةٍ فَاِذَا هُوَ خَصِیْمٌ مُّبِیْنٌ ۟
﴿خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٖ﴾ انسان را از نطفه‌ای آفرید، و او را پرورش داد تا تبدیل به انسان کاملی ‌شد، و تمام اعضای ظاهری و باطنی‌اش کامل ‌گردید، و او را از نعمت‌های فراوانش برخوردار ساخت تا به کمال مطلوب برسد. اما به‌ناگاه به خود می‌نازد و افتخار می‌کند. ﴿فَإِذَا هُوَ خَصِيمٞ مُّبِينٞ﴾ احتمال دارد که معنی‌اش این باشد که انسان ناگهان دشمن پروردگارش می‌شود و به او کفر می‌ورزد و با پیامبرانش مجادله می‌نماید و آیات خدا را تکذیب می‌کند، و آفرینش نخستین، ونعمت‌هایی را که خداوند به او ارزانی نموده است، فراموش می‌کند، و از نعمت‌هایی که خداوند به او داده است، در راستای نافرمانی وی استفاده می‌نماید. و احتمال دارد که معنی‌اش این باشد که خداوند انسان را از نطفه پدید آورده و او را همچنان از حالتی به حالتی دیگر در می‌آورد تا اینکه عاقل و سخنگو و دارای ذهن و فکر می‌گردد و مجادله و جر و بحث می‌نماید. پس انسان باید سپاسگزار پروردگارش باشد که او را به این مرتبه از کمال و تعالی رسانیده است؛ مرتبه‌ای که برای او ممکن نبود بدان دست یابد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَالْاَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِیْهَا دِفْءٌ وَّمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَاْكُلُوْنَ ۟
﴿وَٱلۡأَنۡعَٰمَ خَلَقَهَا﴾ وچهارپایان را برای شما، و به خاطر منافع و مصلحت‌هایتان آفریده است. از جمله منافعِ بزرگِ چهارپایان یکی این است که ﴿لَكُمۡ فِيهَا دِفۡءٞ﴾ در آن، برای شما وسیلۀ گرماست؛ چرا که از پشم و مو و پوست آن، برای خود لباس و رختخواب تهیه می‌کنید. ﴿وَمَنَٰفِعُ وَمِنۡهَا تَأۡكُلُونَ﴾ و برایتان در آنها، بهره‌های دیگری است و از گوشت آنها می‌خورید.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَلَكُمْ فِیْهَا جَمَالٌ حِیْنَ تُرِیْحُوْنَ وَحِیْنَ تَسْرَحُوْنَ ۪۟
﴿وَلَكُمۡ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسۡرَحُونَ﴾ و برایتان در حرکت و سکون آنها، و هنگامی که به چرا می‌روند، و هنگام غروب که از صحرا باز می‌گردند، زیبایی است؛ و این زیبایی، عاید حیوانات نمی‌شود. به درستی که شما با آن، خود را می‌آرایید، همچنان‌که به‌وسیلۀ لباس‌ها و اولاد و مال‌هایتان، خود را می‌آرایید، و از این کار به شگفتی در می‌افتید.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَتَحْمِلُ اَثْقَالَكُمْ اِلٰی بَلَدٍ لَّمْ تَكُوْنُوْا بٰلِغِیْهِ اِلَّا بِشِقِّ الْاَنْفُسِ ؕ— اِنَّ رَبَّكُمْ لَرَءُوْفٌ رَّحِیْمٌ ۟ۙ
﴿وَتَحۡمِلُ أَثۡقَالَكُمۡ إِلَىٰ بَلَدٖ لَّمۡ تَكُونُواْ بَٰلِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ ٱلۡأَنفُسِ﴾ و شما و بارهای سنگینتان را، به شهر وسرزمینی حمل می‌کنند که جز با رنج دادنِ فراوانِ خویشتن، به آن نمی‌رسیدید، اما خداوند آنها را برایتان رام کرد، پس برخی از این چهارپایان را سوار می‌شوید، و با برخی بارهایتان را حمل می‌کنید، تا خود را به شهرهای دور و سرزمین‌های پهناور برسانید. ﴿إِنَّ رَبَّكُمۡ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ﴾ بی‌گمان پروردگارتان رئوف و مهربان است؛ زیرا آنچه را که بدان نیاز دارید، برایتان مسخر نموده است. پس آن‌گونه که شایستۀ شکوه وعظمت و گستردگیِ جود و احسانش است، او را ستایش می‌گوییم.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَّالْخَیْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِیْرَ لِتَرْكَبُوْهَا وَزِیْنَةً ؕ— وَیَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُوْنَ ۟
﴿وَٱلۡخَيۡلَ وَٱلۡبِغَالَ وَٱلۡحَمِيرَ لِتَرۡكَبُوهَا وَزِينَةٗ﴾ و اسب‌ها و قاطرها و الاغ‌ها را برایتان آفرید، ومسخّر شما نمود تا بر آنها سوار شوید، و زینتی باشند برایتان؛ یعنی گاهی از آنها برای سواری استفاده کنید، و گاهی برای زیبایی به کار گیرید. و نفرمود: تا از آنها برای خوردن استفاده ‌کنید؛ زیرا خوردن الاغ و قاطر، حرام است. و اغلب از اسب، برای خوردن استفاده به‌عمل نمی‌آید، و از ذبحِ آن نهی می‌شود، تا نسل آن منقرض نگردد. در صحیحین [مسلم و بخاری] آمده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم خوردن گوشت اسب را مجاز شمرده است. ﴿وَيَخۡلُقُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ﴾ و برای حمل و نقل و طی کردن مسافتِ شما، چیزهایی می‌آفریند که نمی‌دانید. و آن عبارت از ابزار و وسایلی است که بعد از نزول قرآن آفریده شده است، و انسان‌ها از آن برای حمل و نقل در دریا و خشکی و هوا استفاده می‌نمایند، و آنها را در راستای منافع و مصلحت‌های خود به کار می‌گیرند. خداوند آن چیزها را به طور مشخص در کتاب خود نام نبرد؛ زیرا پروردگار فقط چیزهایی را در کتابش نام می‌برد، که بندگان آنها را می‌شناسند. و یا مانند آن را دیده و می‌شناسند. اما چیزی که مشابه ندارد، چنانچه خداوند به ذکر آن در قرآن مبادرت می‌ورزید، بندگان آن را نمی‌شناختند، و مرادِ آن را درک نمی‌کردند. بنابراین خداوند اصلی جامع را ذکر می‌کند که هر آنچه بندگان آن را می‌دانند و یا نمی‌دانند، در آن داخل می‌گردد. برای نمونه در قرآن از نعمات بهشت سخن رفته، و فقط از چیزهایی سخن به میان آمده است که ما آن و یا مشابهش‌را می‌شناسیم، مانند خرما و انگور و انار. اما زیباترین چیزی که شبیه و مانندی برای آن نمی‌یابیم، در فرمودۀ خداوند است: ﴿فِيهِمَا مِن كُلِّ فَٰكِهَةٖ زَوۡجَانِ﴾ در آن دو [بهشت] از هر میوه‌ای دو نوع وجود دارد. پس همچنین در اینجا سواری‌هایی را بیان کرد که ما آنها را می‌شناسیم، مانند اسب و قاطر و الاغ و شتر و کشتی‌ها، اما بقیۀ سواری‌ها را در این گفتۀ خویش خلاصه نمود: ﴿وَيَخۡلُقُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ﴾ . وقتی خداوند راه حسی را بیان کرد و فرمود: خداوند برای بندگانش سواری‌هایی از قبیل: شتر و غیره آفرید که مسافت‌ها را با آن طی می‌نمایند، راه معنوی را نیز بیان کرد، که بندگانش را به او می‌رساند، و فرمود:
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَعَلَی اللّٰهِ قَصْدُ السَّبِیْلِ وَمِنْهَا جَآىِٕرٌ ؕ— وَلَوْ شَآءَ لَهَدٰىكُمْ اَجْمَعِیْنَ ۟۠
﴿وَعَلَى ٱللَّهِ قَصۡدُ ٱلسَّبِيلِ﴾ و بیان راه راست که نزدیک‌ترین و کوتاه ترین راه است، و مردم را به خدا و به پاداش الهی می‌رساند، بر خداست. اما راهی که با «صراط مستقیم» مخالف باشد، عقیده و اعمال آدمی را به کژی و انحراف کشانده و انسان را از خدا بیگانه نموده، و به سرای بدبختی و شقاوت می‌رساند. پس هدایت یافتگان، به حکم خداوند، راه راست را در پیش گرفته؛ اما گمراهان از آن منحرف شده و به بیراهه می‌روند.﴿وَلَوۡ شَآءَ لَهَدَىٰكُمۡ أَجۡمَعِينَ﴾ و اگر می‌خواست، همۀ شما را هدایت می‌کرد. او به فضل و کرم خویش، برخی را هدایت نموده؛ و برخی دیگر را هدایت نکرده است. و این بر اساس حکمت و انصاف اوست.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
هُوَ الَّذِیْۤ اَنْزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً لَّكُمْ مِّنْهُ شَرَابٌ وَّمِنْهُ شَجَرٌ فِیْهِ تُسِیْمُوْنَ ۟
خداوند با این آیه، انسان را از عظمت و قدرت خویش آگاه ساخته، و او را به اندیشیدن تشویق می‌نماید، چون آیه را با ﴿لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ﴾ به پایان رساند؛ یعنی برای کسانی مایۀ عبرت است که کمال قدرت خدا را با چشم سر ملاحظه می‌کنند؛ چرا که این آب را، از ابر سبک و لطیف فرو فرستاده، و دراین ابر، آب فراوانی قرار داده است که انسان‌ها از آن می‌نوشند، و حیواناتشان را از آن سیراب می‌کنند، و کشتزارهای خود را با آن آبیاری می‌نمایند، و آنگاه میوه‌های زیاد و نعمت‌های فراوانی به بار می‌آورند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
یُنْۢبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّیْتُوْنَ وَالنَّخِیْلَ وَالْاَعْنَابَ وَمِنْ كُلِّ الثَّمَرٰتِ ؕ— اِنَّ فِیْ ذٰلِكَ لَاٰیَةً لِّقَوْمٍ یَّتَفَكَّرُوْنَ ۟
خداوند با این آیه، انسان را از عظمت و قدرت خویش آگاه ساخته، و او را به اندیشیدن تشویق می‌نماید، چون آیه را با ﴿لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ﴾ به پایان رساند؛ یعنی برای کسانی مایۀ عبرت است که کمال قدرت خدا را با چشم سر ملاحظه می‌کنند؛ چرا که این آب را، از ابر سبک و لطیف فرو فرستاده، و دراین ابر، آب فراوانی قرار داده است که انسان‌ها از آن می‌نوشند، و حیواناتشان را از آن سیراب می‌کنند، و کشتزارهای خود را با آن آبیاری می‌نمایند، و آنگاه میوه‌های زیاد و نعمت‌های فراوانی به بار می‌آورند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَسَخَّرَ لَكُمُ الَّیْلَ وَالنَّهَارَ ۙ— وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ ؕ— وَالنُّجُوْمُ مُسَخَّرٰتٌ بِاَمْرِهٖ ؕ— اِنَّ فِیْ ذٰلِكَ لَاٰیٰتٍ لِّقَوْمٍ یَّعْقِلُوْنَ ۟ۙ
این چیزها را، برای منافع و مصالح شما مسخر نموده است، به صورتی که هرگز نمی‌توانید از اینها بی‌نیاز باشید؛ در شب، آرام می‌گیرید و می‌خوابید و استراحت می‌نمایید؛ و در روز، به دنبال زندگی‌تان و منافع دینی و دنیوی خود این سو و آن سو می‌روید؛ و خورشید و ماه، مایه روشنایی و رشد و نمو درختان و میوه‌ها و گیاهان وخشک شدن رطوبت و دور شدن سرما است که برای زمین و بدن مضر است. همچنان‌که خورشید و ماه، نیازهای دیگری را نیز برطرف می‌کنند؛ ستارگان نیز، باعث زینت و زیبایی آسمان می‌باشند، و آدمی در پرتو آنها در تاریکی‌های دریا راهیاب می‌شود، و اوقات و حساب زمان به وسیلۀ آنان معلوم می‌گردد، و فوائد و راهنمایی‌های گوناگون دیگری نیز دارند. بنابراین خداوند آن فواید را جمع بندی نمود و فرمود: ﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ﴾ بی‌گمان در این امر، برای گروهی که خرد و اندیشه می‌ورزند، نشانه‌هایی است؛ یعنی برای کسانی که عقل دارند و به اندیشه و تأمل فرو می‌روند و هرآنچه را که می‌بینند و می‌شنوند، می‌فهمند؛ و مانند کسانی نیستند که بی‌خبر بوده، و بهرۀ آنان از نگاه کردن، به اندازۀ بهرۀ حیواناتی است که عقل ندارند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَمَا ذَرَاَ لَكُمْ فِی الْاَرْضِ مُخْتَلِفًا اَلْوَانُهٗ ؕ— اِنَّ فِیْ ذٰلِكَ لَاٰیَةً لِّقَوْمٍ یَّذَّكَّرُوْنَ ۟
آنچه خداوند پدید آورده، و برای بندگان منتشر نموده است، از قبیل: حیوانات، و درختان و گیاهان و دیگر چیزهایی که رنگ‌های آن متفاوت و منافع آن مختلف است، دالّ بر کمال قدرت خدا و احسان فراگیر و گستردگی بخشش اوست، و اینکه عبادت، فقط شایستۀ اوست و او یگانه و یکتا است. ﴿لِّقَوۡمٖ يَذَّكَّرُونَ﴾ برای گروهی که آنچه را از علم مفید که به آنان سود می‌رساند، در ذهن خود تداعی می‌کنند؛ و در آنچه که خداوند آنان را به تأمل در آن فرا خوانده است، تأمل و اندیشه می‌کنند تا با این تداعی و تأمل، چیزی [=خدایی] را به یاد آورند که این پدیده‌ها، دلیل و نشانه‌ای بر وجود او هستند؛ یعنی کسانی که دانشِ مفید دارند، و درآنچه که خداوند از آنها خواسته است تا در آن بیندیشند، اندیشه می‌کنند تا در پرتو قدرت الهی و نیروی لایزال ایشان، راهیاب شوند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَهُوَ الَّذِیْ سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَاْكُلُوْا مِنْهُ لَحْمًا طَرِیًّا وَّتَسْتَخْرِجُوْا مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُوْنَهَا ۚ— وَتَرَی الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِیْهِ وَلِتَبْتَغُوْا مِنْ فَضْلِهٖ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُوْنَ ۟
﴿وَهُوَ ٱلَّذِي سَخَّرَ ٱلۡبَحۡرَ﴾ و تنها اوست که ‌دریا را مسخر شما ساخته است، و آن را برای منافع گوناگون شما آماده کرده است. ﴿لِتَأۡكُلُواْ مِنۡهُ لَحۡمٗا طَرِيّٗا﴾ تا از آن، گوشت تازه بخورید. و آن، ماهی است که از دریا شکار می‌کنید. ﴿وَتَسۡتَخۡرِجُواْ مِنۡهُ حِلۡيَةٗ تَلۡبَسُونَهَا﴾ و از آن، زیوری بیرون بیاورید که آن را می‌پوشانید، و بر زیبایی خودتان می‌افزایید. ﴿وَتَرَى ٱلۡفُلۡكَ﴾ و کشتی‌ها را می‌بینی، ﴿مَوَاخِرَ فِيهِ﴾ که در دریا روان‌اند، و دریای متلاطم و طوفانی را، با پیشانی و نوک خود می‌شکافند، و از کشوری به کشوری دیگر می‌روند، و مسافران و روزی‌هایشان و کالاها و جنس‌های تجارتی ایشان را حمل می‌کنند؛ کالاهایی که با آن، رزق و فضل خدا را برای خود طلب می‌کنند. ﴿وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ﴾ و باشد که سپاس کسی را به جای آورید که این چیزها را برایتان میَسَّر ومهیا کرده، و چنین چیزهایی را به شما ارزانی نموده است. پس خداوند تعالی را شکر و ستایش می‌کنیم که منافع و مصالح بندگان را، بالاتر از آنچه که می‌خواهند، به آنها بخشیده؛ و هرآنچه را که خواسته‌اند، به آنها داده است. ما نمی‌توانیم او را ستایش کنیم آن‌گونه که شایستۀ اوست. ستایشی که شایستۀ اوست، عبارت است از ستایشی که ایشان از خود به‌عمل آورده است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاَلْقٰی فِی الْاَرْضِ رَوَاسِیَ اَنْ تَمِیْدَ بِكُمْ وَاَنْهٰرًا وَّسُبُلًا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُوْنَ ۟ۙ
﴿وَأَلۡقَىٰ فِي ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِيَ﴾ و خداوند برای بندگانش در زمین، کوه‌های بزرگی قرار داد تا زمین آنها را نلرزاند، و بتوانند کشاورزی نمایند و ساخت و ساز کنند و روی زمین راه بروند. و از رحمت الهی، این است که در زمین رودخانه‌هایی پدید آورد که آبها را از سرزمین دوردست به سرزمینی می‌آورد که به آن نیاز دارد تا از آن بنوشید، و چهارپایانتان نیز از آن بنوشند، و کشتزارهایتان به وسیلۀ آن آبیاری شوند. رودخانه‌هایی روی زمین پدید آورده، و رودخانه‌هایی در درون زمین قرار داده است که برای بیرون آوردن آن، زمین را حفر می‌نمایید، و چون به آب برسد، آن را به وسیلۀ ادواتی که خداوند برایتان مسخر نموده است، بیرون می‌آورید. و از رحمت الهی، این است که در روی زمین راه‌هایی قرار داده است که انسان به وسیلۀ آن به سرزمین‌های دور می‌رسد. ﴿لَّعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ﴾ تا راه یابید. حتی خداوند در زمینی که کاملاً کوهستانی است و کوه‌ها به صورت زنجیره‌ای به هم پیوسته‌اند، راه‌ها و گذرگاه‌هایی قرار داده است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَعَلٰمٰتٍ ؕ— وَبِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُوْنَ ۟
﴿وَأَلۡقَىٰ فِي ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِيَ﴾ و خداوند برای بندگانش در زمین، کوه‌های بزرگی قرار داد تا زمین آنها را نلرزاند، و بتوانند کشاورزی نمایند و ساخت و ساز کنند و روی زمین راه بروند. و از رحمت الهی، این است که در زمین رودخانه‌هایی پدید آورد که آبها را از سرزمین دوردست به سرزمینی می‌آورد که به آن نیاز دارد تا از آن بنوشید، و چهارپایانتان نیز از آن بنوشند، و کشتزارهایتان به وسیلۀ آن آبیاری شوند. رودخانه‌هایی روی زمین پدید آورده، و رودخانه‌هایی در درون زمین قرار داده است که برای بیرون آوردن آن، زمین را حفر می‌نمایید، و چون به آب برسد، آن را به وسیلۀ ادواتی که خداوند برایتان مسخر نموده است، بیرون می‌آورید. و از رحمت الهی، این است که در روی زمین راه‌هایی قرار داده است که انسان به وسیلۀ آن به سرزمین‌های دور می‌رسد. ﴿لَّعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ﴾ تا راه یابید. حتی خداوند در زمینی که کاملاً کوهستانی است و کوه‌ها به صورت زنجیره‌ای به هم پیوسته‌اند، راه‌ها و گذرگاه‌هایی قرار داده است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اَفَمَنْ یَّخْلُقُ كَمَنْ لَّا یَخْلُقُ ؕ— اَفَلَا تَذَكَّرُوْنَ ۟
پس از آنکه خداوند به بیان مخلوقات بزرگ ونعمت‌های فراگیر خود پرداخت، فرمود: هیچ کس مانند او نیست، و هیچ همتا و نظیری ندارد: ﴿أَفَمَن يَخۡلُقُ﴾ آیا کسی که همۀ مخلوقات را می‌آفریند و او هر چیزی که بخواهد، انجام می‌دهد، ﴿كَمَن لَّا يَخۡلُقُ﴾ مانند کسی است که هیچ چیزی را -نه کم و نه زیاد- نمی‌آفریند؟! ﴿أَفَلَا تَذَكَّرُونَ﴾ آیا پند نمی‌پذیرید و تشخیص نمی‌دهید کسی که همو آفریننده است، سزاوار پرستش است؟ پس همان‌طور که او در آفریدن و تدبیر یگانه است، در الوهیت و توحید و پرستش نیز یگانه است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاِنْ تَعُدُّوْا نِعْمَةَ اللّٰهِ لَا تُحْصُوْهَا ؕ— اِنَّ اللّٰهَ لَغَفُوْرٌ رَّحِیْمٌ ۟
و همان‌طور که خداوند در آفرینش شما و دیگران شریکی ندارد، در عبادت و پرستش وی نیز شریک و همتا قرار ندهید، بلکه عبادت را، تنها برای او انجام دهید. ﴿وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ﴾ و اگر بخواهید نعمت‌های الهی را بشمارید، به جای آنکه سپاس وی را به جای آورید، ﴿لَا تُحۡصُوهَآ﴾ نمی‌توانید آن را بشمارید، گذشته از اینکه بتوانید سپاس آن را به جای آورید، به درستی که نعمت‌های ظاهری و باطنی خداوند که به بندگانش عطا نموده، به اندازۀ نَفَس‌ها و لحظه‌ها است، و از انواع نعمت‌ها [را به بندگان داده است] ، نعمت‌های فراوانی که بندگان، برخی از آنها را می‌شناسند و هنوز از بقیه سر در نیاورده‌اند، و مصیبت‌های زیادی را نیز از آنان دفع کرده است، [در مجموع نعمت‌های خداوند] بیشتر از آنند که به شمارش در آیند. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ﴾ بی‌گمان خداوند آمرزنده و مهربان است؛ و چنانچه مقداری شکرگزار باشید، از شما خشنود می‌شود، با وجود اینکه نعمت‌های بسیار زیادی را به شما داده است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاللّٰهُ یَعْلَمُ مَا تُسِرُّوْنَ وَمَا تُعْلِنُوْنَ ۟
و همان‌طور که رحمت خداوند، گسترده؛ و احسان او، فراگیر است؛ و آمرزش او، همۀ بندگان را فراگرفته است؛ دانش او نیز، همه را احاطه کرده است. ﴿يَعۡلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعۡلِنُونَ﴾ آنچه را که پنهان می‌دارید، و آنچه را که آشکار می‌سازید، می‌داند. برخلاف بت‌ها و کسانی که به جای خدا پرستش می‌کنید؛ زیرا آنها، ﴿لَا يَخۡلُقُونَ شَيۡ‍ٔٗا﴾ کوچک‌ترین چیزی را نمی‌آفرینند، ﴿وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ﴾ بلکه خودشان آفریده می‌شوند. پس چگونه می‌توانند چیزی را بیافرینند، در حالی که آنها در آفرینش خود نیازمند خداوند متعال هستند؟!
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَالَّذِیْنَ یَدْعُوْنَ مِنْ دُوْنِ اللّٰهِ لَا یَخْلُقُوْنَ شَیْـًٔا وَّهُمْ یُخْلَقُوْنَ ۟ؕ
و همان‌طور که رحمت خداوند، گسترده؛ و احسان او، فراگیر است؛ و آمرزش او، همۀ بندگان را فراگرفته است؛ دانش او نیز، همه را احاطه کرده است. ﴿يَعۡلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعۡلِنُونَ﴾ آنچه را که پنهان می‌دارید، و آنچه را که آشکار می‌سازید، می‌داند. برخلاف بت‌ها و کسانی که به جای خدا پرستش می‌کنید؛ زیرا آنها، ﴿لَا يَخۡلُقُونَ شَيۡ‍ٔٗا﴾ کوچک‌ترین چیزی را نمی‌آفرینند، ﴿وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ﴾ بلکه خودشان آفریده می‌شوند. پس چگونه می‌توانند چیزی را بیافرینند، در حالی که آنها در آفرینش خود نیازمند خداوند متعال هستند؟!
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اَمْوَاتٌ غَیْرُ اَحْیَآءٍ ؕۚ— وَمَا یَشْعُرُوْنَ ۙ— اَیَّانَ یُبْعَثُوْنَ ۟۠
هیچ چیزی از صفت‌های کمال، در آنها وجود ندارد؛ نه آگاهی دارند و نه شعور، ﴿ أَمۡوَٰتٌ غَيۡرُ أَحۡيَآءٖ﴾ مرده‌اند و بی‌جان، نمی‌شنوند و نمی‌بینند، و چیزی نمی‌فهمند. آیا چنین چیزهایی به جای پروردگار جهانیان به خدایی گرفته می‌شوند؟! پس وای بر عقل مشرکان!! چقدر عقل‌هایشان فاسد و سرگشته است! زیرا موجوداتِ پوچی را به خدایی گرفته، و آنچه را که از هر جهت ناقص است، و نه صفات کمالی دارد، و نه کاری را انجام می‌دهد؛ با ذاتی که از هر جهت کامل است، و دارای هر صفت کمالی است؛ و در هر صفتی کامل‌ترین و بزرگ‌ترین آن را دارا است، برابر قرار داده‌اند! پس خداوند، دارای علم و دانش فراگیر و رحمت گسترده است، و رحمت او همۀ دنیا را پر کرده است؛ ستوده و بزرگوار و دارای عظمت و کبریا است، و هیچ کس نمی‌تواند برخی از اوصاف او را به خود اختصاص دهد. بنابراین فرمود:
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اِلٰهُكُمْ اِلٰهٌ وَّاحِدٌ ۚ— فَالَّذِیْنَ لَا یُؤْمِنُوْنَ بِالْاٰخِرَةِ قُلُوْبُهُمْ مُّنْكِرَةٌ وَّهُمْ مُّسْتَكْبِرُوْنَ ۟
﴿إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ﴾ معبود بر حق شما، معبود یکتایی است؛ و آن، خداوند یگانه و بی‌نیاز است که نه فرزندی دارد و نه از کسی متولد شده است، و هیچ همتایی ندارد. پس اهل ایمان و عقل و دل، او را بزرگ می‌دانند، و وی را به شدت دوست می‌دارند، و تمام عبادت‌های بدنی و مالی و قلبی را، برای او انجام داده، و او را با نام‌های نیکو و صفات و افعال مقدسش، ستایش می‌کنند. ﴿فَٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنكِرَةٞ﴾ و آن کسانی که به آخرت ایمان نمی‌آورند، قلباً این امر بزرگ را که توحید است، انکار می‌کنند، درحالی‌که جز نادان‌ترین و جاهل‌ترین مخلوق، کسی آن را انکار نمی‌کند، ﴿وَهُم مُّسۡتَكۡبِرُونَ﴾ و آنها با خود بزرگ بینی، از عبادتِ او سر باز می‌زنند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
لَا جَرَمَ اَنَّ اللّٰهَ یَعْلَمُ مَا یُسِرُّوْنَ وَمَا یُعْلِنُوْنَ ؕ— اِنَّهٗ لَا یُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِیْنَ ۟
﴿لَا جَرَمَ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعۡلِنُونَ﴾ قطعاً خداوند، کارهای زشتی را که پنهان می‌دارند، و آنچه را که آشکار می‌سازند، می‌داند. ﴿إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُسۡتَكۡبِرِينَ﴾ همانا او، مستکبران را دوست ندارد؛ بلکه به شدت مورد نفرت الهی هستند و به زودی آنها را، به سزایی از نوع عملشان خواهد رساند. ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِي سَيَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ﴾ بی‌گمان کسانی که با خود بزرگ بینی، از دعا و عبادت من سرباز می‌زنند، وارد جهنم خواهند شد و در آن می‌مانند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاِذَا قِیْلَ لَهُمْ مَّاذَاۤ اَنْزَلَ رَبُّكُمْ ۙ— قَالُوْۤا اَسَاطِیْرُ الْاَوَّلِیْنَ ۟ۙ
خداوند متعال خبر می‌دهد که مشرکان به شدت آیات خدا را تکذیب می‌کنند: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَآ أَنزَلَ رَبُّكُمۡ﴾ و هنگامی که در رابطه با قرآن و وحی از آنها سؤال شود؛ قرآنی که بزرگ‌ترین هدیۀ خداوند برای بندگان است، و گفته شود شما در مورد قرآن چه می‌گویید؟ آیا شکر این نعمت را به جای می‌آورید و آن را می‌پذیرید، یا به آن کفر می‌ورزید و با آن مخالفت می‌کنید؟ آنها زشت‌ترین پاسخ را داده و می‌گویند: ﴿أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ﴾ این قرآن، دروغی است که محمد آن را به خدا نسبت می‌دهد، و آن را از پیش خود ساخته است؛ و قرآن، چیزی جز داستان‌های گذشتگان نیست که نسل به نسل مردم آن را به یکدیگر منتقل می‌نمایند، و برخی از این افسانه‌ها راست، و برخی دروغ‌اند. پس این را گفته، و پیروانشان را به سوی آن فراخوانده‌اند،
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
لِیَحْمِلُوْۤا اَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً یَّوْمَ الْقِیٰمَةِ ۙ— وَمِنْ اَوْزَارِ الَّذِیْنَ یُضِلُّوْنَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ ؕ— اَلَا سَآءَ مَا یَزِرُوْنَ ۟۠
و در روز قیامت، بار گناه خود و گناه کسانی را که از آنها پیروی کرده‌اند، به دوش خواهند کشید. ﴿وَمِنۡ أَوۡزَارِ ٱلَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيۡرِ عِلۡمٍ﴾ و بار گناهانِ تقلیدکنندگانی را حمل خواهند کرد که علم و آگاهی ندارند. پس آنها، گناه کسانی را به دوش می‌کشند که آنان را به سوی کفر دعوت کردند؛ و اما کسانی که می‌دانند، و با آگاهی از کفر و گناه پیروی می‌کنند، هریک جرم و گناهی مستقل دارد، چون از روی شناخت و آگاهی عمل کرده‌اند. ﴿أَلَا سَآءَ مَا يَزِرُونَ﴾ و چه بد است بار سنگین گناهانشان، و گناه کسانی که گمراه ساخته‌اند؛ پس آن را بر پشت خود حمل می‌نمایند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
قَدْ مَكَرَ الَّذِیْنَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَاَتَی اللّٰهُ بُنْیَانَهُمْ مِّنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَیْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَاَتٰىهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لَا یَشْعُرُوْنَ ۟
﴿قَدۡ مَكَرَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ﴾ همانا کسانی که پیش از ایشان بوده‌اند، علیه پیامبران توطئه کرده، و انواع نیرنگ‌ها را، برای رد کردن آنچه آورده بودند، به کار گرفتند، و از نیرنگ‌هایشان قصرهای بلندی ساختند. ﴿فَأَتَى ٱللَّهُ بُنۡيَٰنَهُم مِّنَ ٱلۡقَوَاعِدِ﴾ ولی فرمان خداوند به سراغ بنیاد آنان رفته، و آن را از اساس ویران کرد. ﴿فَخَرَّ عَلَيۡهِمُ ٱلسَّقۡفُ مِن فَوۡقِهِمۡ﴾ و سقف از بالای سرشان بر آنان فرو افتاد؛ و آنچه که آنها ساخته بودند، برای آنان تبدیل به عذابی شد. ﴿وَأَتَىٰهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَشۡعُرُونَ﴾ و عذاب از جایی که نمی‌دانستند، به آنان رسید؛ زیرا گمان می‌بردند که بنیادشان به آنها فایده خواهد داد و آنان را از عذاب مصون می‌دارد، اما آنچه ساخته بودند و اصل و اساسش را محکم بنا نهاده بودند، مایۀ عذابشان شد. و این بهترین مثال است برای باطل شدن نیرنگ دشمنان خدا؛
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
ثُمَّ یَوْمَ الْقِیٰمَةِ یُخْزِیْهِمْ وَیَقُوْلُ اَیْنَ شُرَكَآءِیَ الَّذِیْنَ كُنْتُمْ تُشَآقُّوْنَ فِیْهِمْ ؕ— قَالَ الَّذِیْنَ اُوْتُوا الْعِلْمَ اِنَّ الْخِزْیَ الْیَوْمَ وَالسُّوْٓءَ عَلَی الْكٰفِرِیْنَ ۟ۙ
زیرا آنها، آنچه را پیامبران آورده بودند، تکذیب کردند؛ و برای خود، اصول و قواعدی از باطل پایه‌ریزی نموده و به آن مراجعه می‌کردند، و بدین وسیله آنچه را پیامبران آورده بودند، ردّ می‌نمودند. و نیز برای زیان رساندن به پیامبران و پیروانشان، توطئه‌ها کردند؛ اما توطئه و نیرنگشان عذابی برای آنها شد، و تدبیر و نقشۀ آنها، مایۀ هلاکت و نابودی‌شان گشت؛ چون مکر آنها بد بود، ﴿وَلَا يَحِيقُ ٱلۡمَكۡرُ ٱلسَّيِّئُ إِلَّا بِأَهۡلِهِۦ﴾ و مکر و نیرنگ بد، جز به صاحبش برنمی‌گردد. این در دنیاست؛ و عذاب آخرت، از این خوارکننده‌تر می‌باشد. بنابراین فرمود: ﴿ثُمَّ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يُخۡزِيهِمۡ﴾ سپس روز قیامت، در ملاء عام آنان را رسوا می‌کند، و دروغ پردازی و افتراهایشان را برملا می‌سازد. ﴿وَيَقُولُ﴾ و به آنها می‌فرماید: ﴿أَيۡنَ شُرَكَآءِيَ ٱلَّذِينَ كُنتُمۡ تُشَٰٓقُّونَ فِيهِمۡ﴾ کجا هستند شریکان من که شما به خاطر آن، با خداوند و حزب و گروه او جنگیده و دشمنی می‌کردید، و ادّعا می‌کردید شریکان خدا هستند؟! خداوند این سؤال را از آنها می‌پرسد، اما جز اعتراف به گمراهی و عناد خود، پاسخی ندارند. پس می‌گویند: ﴿ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ كَٰفِرِينَ﴾ [خدایان دروغین] از پیش ما گم شدند، و برخود گواهی می‌دهند که آنان کافر بوده‌اند. ﴿قَالَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ﴾ علمای ربانی می‌گویند: ﴿إِنَّ ٱلۡخِزۡيَ ٱلۡيَوۡمَ وَٱلسُّوٓءَ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾ همانا خواری و رسوایی، عذاب و بدیِ روز قیامت، نصیب کافران است. واین، اشاره به فضیلت اهل علم است؛ زیرا آنها، در این دنیا و در روز قیامت، سخن حق را بر زبان می‌آورند؛ و سخن آنها، نزد خدا و خلق خدا، دارای اعتبار وارزش است. سپس خداوند آنچه را که در حالت مرگ و در روز قیامت با آنها انجام می‌شود، بیان نمود و فرمود:
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
الَّذِیْنَ تَتَوَفّٰىهُمُ الْمَلٰٓىِٕكَةُ ظَالِمِیْۤ اَنْفُسِهِمْ ۪— فَاَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوْٓءٍ ؕ— بَلٰۤی اِنَّ اللّٰهَ عَلِیْمٌۢ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُوْنَ ۟
﴿ٱلَّذِينَ تَتَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ظَالِمِيٓ أَنفُسِهِمۡ﴾ آنان در حالی که به خود ستم کرده‌اند، و ستم و گمراهی‌شان زیاد است، فرشتگان جانشان را می‌ستانند، و ستمگران در این حالت، با انواع عذاب و رسوایی و اهانت مواجه می‌شوند. ﴿فَأَلۡقَوُاْ ٱلسَّلَمَ﴾ پس تسلیم می‌شوند، و آنچه را که به جای خدا پرستش می‌کردند، انکار نموده و می‌گویند: ﴿مَا كُنَّا نَعۡمَلُ مِن سُوٓءِۢ﴾ ما کار بدی نکرده‌ایم. پس به آنان گفته می‌شود: ﴿بَلَىٰٓ﴾ آری! شما کار بد می‌کردید. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾ و خداوند به آنچه می‌کردید، داناست، پس انکارتان به شما سودی نمی‌رساند. آنان در قیامت آنچه‌را که در دنیا برآن بودند، انکار می‌نمایند؛ چون گمان می‌برند این کار به آنها سود می‌بخشد؛ اما آنگاه اعضای بدنشان، علیه آنها شهادت داده، و آنچه‌را که می‌کرده‌اند، آشکار می‌سازد، و به گناه خود اقرار و اعتراف می‌نمایند. بنابراین تا وقتی که به گناهانشان اعتراف نکنند، وارد جهنم نمی‌شوند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
فَادْخُلُوْۤا اَبْوَابَ جَهَنَّمَ خٰلِدِیْنَ فِیْهَا ؕ— فَلَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَكَبِّرِیْنَ ۟
پس وقتی که وارد درهای جهنم شدند، هرکس از دری که شایستۀ حالات و عمل اوست، وارد می‌شود. ﴿فَلَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَكَبِّرِينَ﴾ و چه بد است جایگاه متکبران، و آن آتش جهنم است! جهنمی که جایگاه حسرت و ندامت و منزل بدبختی و درد، و محل غم و ناراحتی و خشم خداوند است. عذاب جهنم، بر آنان تخفیف نمی‌یابد و حتی یک روز از عذاب دردناک جهنم در استراحت نخواهند بود. پروردگار مهربان از آنها روی گردانده، و عذاب بزرگ را به آنان می‌چشاند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَقِیْلَ لِلَّذِیْنَ اتَّقَوْا مَاذَاۤ اَنْزَلَ رَبُّكُمْ ؕ— قَالُوْا خَیْرًا ؕ— لِلَّذِیْنَ اَحْسَنُوْا فِیْ هٰذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ ؕ— وَلَدَارُ الْاٰخِرَةِ خَیْرٌ ؕ— وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِیْنَ ۟ۙ
وقتی خداوند، سخن کسانی را ذکر کرد که آنچه را او نازل نموده بود، تکذیب ‌کردند؛ به ‌بیان سخن پرهیزگاران پرداخت که ‌اعتراف می‌کنند آنچه خداوند نازل نموده است، نعمت و خیر بزرگی است، و خداوند با دادنِ آن به بندگان، بر آنها منّت نهاده است. پس پرهیزگاران این نعمت را پذیرفتند، و تسلیم فرمان پروردگار شدند، و شکرِ خدا را به خاطرِ آن به جای آوردند، و آن را شناختند و به آن عمل نمودند. ﴿لِّلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ﴾ برای کسانی که عبادت خدا را به خوبی و نیکی انجام داده، و با بندگانِ خدا نیکی کرده‌اند، ﴿فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٞ﴾ روزی زیاد و زندگی خوب و آرامش و امنیت و شادی این دنیا، پاداش آنها خواهد بود. ﴿وَلَدَارُ ٱلۡأٓخِرَةِ خَيۡرٞ﴾ و جهان آخرت، از همۀ لذت‌ها و نعمت‌های آن بهتر است؛ زیرا نعمت‌های این جهان، اندک و همراه با آفت‌ها و مشکلات است و تمام می‌شوند. به خلاف نعمت‌های آخرت، که چنین نیستند. بنابراین فرمود: ﴿وَلَنِعۡمَ دَارُ ٱلۡمُتَّقِينَ﴾ و چه خوب است سرای پرهیزگاران!
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
جَنّٰتُ عَدْنٍ یَّدْخُلُوْنَهَا تَجْرِیْ مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهٰرُ لَهُمْ فِیْهَا مَا یَشَآءُوْنَ ؕ— كَذٰلِكَ یَجْزِی اللّٰهُ الْمُتَّقِیْنَ ۟ۙ
﴿جَنَّٰتُ عَدۡنٖ يَدۡخُلُونَهَا تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ لَهُمۡ فِيهَا مَا يَشَآءُونَ﴾ و سرای پرهیزگاران، باغ‌های بهشت است که به آن وارد می‌شوند، و جویبارها از زیر درختان آن جاری است، و هرچه دلشان بخواهد و آرزو کنند، به کامل‌ترین صورت به آنان می‌رسد. پس هرگاه نعمتی را بخواهند که باعث شادی ارواح و دل‌ها ‌شود، در برابرشان حاضر می‌گردد. بنابراین خداوند به اهل بهشت، هرآنچه را که بخواهند، می‌بخشد؛ حتی خداوند به آنها نعمت‌هایی می‌دهد که به خاطرشان نیامده است. پس با برکت است خداوندی که کرم و احسان او بی نهایت است، و اقیانوس جود و بخشش او بیکران است؛ خداوندی که هیچ کس در صفات ذاتش و در صفات افعالش مانند او نبوده، و هیچ چیزی در عظمت و پادشاهی شبیه او نیست. ﴿كَذَٰلِكَ يَجۡزِي ٱللَّهُ ٱلۡمُتَّقِينَ﴾ خداوند این چنین به پرهیزگارانی که با انجام دادن آنچه از فرایض و واجبات قلبی و بدنی و زبانی در حق او و حق بندگانش بر آنان واجب نموده است، و با ترک کردن آنچه که خداوند آنان را از آن نهی کرده است، از خشم و عذاب او می‌پرهیزند، پاداش می‌دهد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
الَّذِیْنَ تَتَوَفّٰىهُمُ الْمَلٰٓىِٕكَةُ طَیِّبِیْنَ ۙ— یَقُوْلُوْنَ سَلٰمٌ عَلَیْكُمُ ۙ— ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُوْنَ ۟
﴿ٱلَّذِينَ تَتَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ﴾ آنان که فرشتگان در حالی جانشان می‌گیرند که بر تقوای خود پایدار بوده‌اند ﴿طَيِّبِينَ﴾ و درحالی که از هر نقص و آلودگی که به ایمانشان خلل وارد کند، پاک و پاک داشته شده هستند. پس دل‌هایشان با شناخت و محبت خدا، و زبان‌هایشان با ذکر و ستایش خدا، و اعضای بدنشان با طاعت و توجه به خدا پاک شده است. ﴿يَقُولُونَ سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمُ﴾ می‌گویند: درود بر شما باد! و از هر آفت و بلایی به‌دور باشید، و شما از هر آنچه که نمی‌پسندید، در امان هستید. ﴿ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾ به خاطر کارهای خوبی که می‌کردید، از قبیل: ایمان به خدا، و فرمان بردن از دستورش وارد بهشت شوید. به درستی که عمل و رفتار، علت اصلی وارد شدن به بهشت، و رهایی یافتن از آتش جهنم است، و چنین عمل و رفتاری، در سایۀ رحمت و منت خداوند بر آنان، برایشان حاصل گشته است، نه با قوت و توانایی خودشان.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
هَلْ یَنْظُرُوْنَ اِلَّاۤ اَنْ تَاْتِیَهُمُ الْمَلٰٓىِٕكَةُ اَوْ یَاْتِیَ اَمْرُ رَبِّكَ ؕ— كَذٰلِكَ فَعَلَ الَّذِیْنَ مِنْ قَبْلِهِمْ ؕ— وَمَا ظَلَمَهُمُ اللّٰهُ وَلٰكِنْ كَانُوْۤا اَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُوْنَ ۟
خداوند متعال می‌فرماید: آیا کسانی که نشانه‌ها و معجزات [فراوان] پیش آنان آمد و ایمان نیاوردند، و پند داده شدند و نپذیرفتند، انتظاری دارند، ﴿إِلَّآ أَن تَأۡتِيَهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ﴾ جز اینکه فرشتگان برای ستاندن روحشان به سراغشان بیایند، ﴿أَوۡ يَأۡتِيَ أَمۡرُ رَبِّكَ﴾ یا فرمان پروردگارت مبنی بر عذابی که آنها را فرا خواهد گرفت در رسد، درحالی که آنان مستحق مبتلا شدن به عذاب هستند؟! ﴿كَذَٰلِكَ فَعَلَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ﴾ کسانی که پیش از ایشان بودند نیز این چنین کردند؛ پیامبران را تکذیب نمودند و کفر ورزیدند و ایمان نیاوردند، تا اینکه عذاب بر آنها فرود آمد. ﴿وَمَا ظَلَمَهُمُ ٱللَّهُ وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ﴾ و خداوند که آنها را عذاب داد بر آنها ستم نکرد، بلکه خودشان به خویشتن ستم کردند، زیرا آنها برای عبادت خداوند آفریده شدند تا به بهشت در آیند، اما آنها بر خویشتن ستم کرده و آنچه را که برای آن آفریده شده بودند رها کردند و خویشتن را در معرض اهانت همیشگی و بدبختی پیوسته قرار دادند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
فَاَصَابَهُمْ سَیِّاٰتُ مَا عَمِلُوْا وَحَاقَ بِهِمْ مَّا كَانُوْا بِهٖ یَسْتَهْزِءُوْنَ ۟۠
﴿فَأَصَابَهُمۡ سَيِّ‍َٔاتُ مَا عَمِلُواْ﴾ پس کیفر و مجازات گناهانی که می‌کردند به آنان رسید، ﴿وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ﴾ و چیزی را که به تمسخر گرفته بودند آنان را دربر گرفت. زیرا هرگاه پیامبرانشان آنان را از عذاب خدا می‌ترساندند، آنان را و آنچه را که از آن خبر داده بودند به تمسخر می‌گرفتند، پس چیزی را که به تمسخر گرفته بودند آنان را فرا گرفت.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَقَالَ الَّذِیْنَ اَشْرَكُوْا لَوْ شَآءَ اللّٰهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُوْنِهٖ مِنْ شَیْءٍ نَّحْنُ وَلَاۤ اٰبَآؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ دُوْنِهٖ مِنْ شَیْءٍ ؕ— كَذٰلِكَ فَعَلَ الَّذِیْنَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ— فَهَلْ عَلَی الرُّسُلِ اِلَّا الْبَلٰغُ الْمُبِیْنُ ۟
مشرکان، شرک خود را توجیه کرده و گفتند: اگر خواست خدا نبود، آنها شرک نمی‌ورزیدند؛ و هیچ چیزی را، از چهارپایانی که خداوند حلال نموده، حرام نمی‌شمردند، مانند «بحیره» و «حام» و «وصیله» و امثال آن. واین، دلیل باطلی است؛ زیرا اگر این دلیل درست بود، خداوند کسانی را که پیش از ایشان بوده‌اند، مجازات نمی‌کرد؛ زیرا پیشینیان وقتی که شرک ورزیدند، خداوند آنها را به شدت مجازات نمود. و اگر خداوند این کار آنها را می‌پسندید، هرگز آنان را عذاب نمی‌داد. و مشرکان از این سخن، هدفی جز رد کردن حقی که پیامبران آورده‌اند، ندارند. وگرنه آنها می‌دانند که هیچ دلیلی برای شرک ورزیدنشان ندارند؛ زیرا خداوند آنان را امر و نهی نموده، و به آنها توانایی انجام چیزی را داده است که بدان مکلف شده‌اند؛ و کارهایشان، از توانایی و خواستشان سرچشمه می‌گیرد. پس متوسل شدن به تقدیر و قضای الهی، از پوچ‌ترین دلایل است. و همه می‌دانند که انسان، توانایی انجام هر کاری را دارد؛ و هرچه که بخواهد، انجام می‌دهد. و این قضیه، جای هیچ نزاع و جدلی نیست. پس مشرکان، هم خدا و هم پیامبرانشان را تکذیب کردند، و هم امور عقلی و حسی را. ﴿فَهَلۡ عَلَى ٱلرُّسُلِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ﴾ پس آیا پیامبران، وظیفه‌ای جز تبلیغ روشن و آشکار که به دل‌ها می‌رسد و برای هیچ کس دلیلی باقی نمی‌گذارد، دارند؟ پس وقتی پیامبران امر و نهی پروردگارشان را به آنان رساندند، اما آنها برای مشرک شدن خود، تقدیر خدا را بهانه کردند، وظیفۀ پیامبران انجام شده، و مسئولیت دیگری ندارند، و حساب مشرکان با خداست.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِیْ كُلِّ اُمَّةٍ رَّسُوْلًا اَنِ اعْبُدُوا اللّٰهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوْتَ ۚ— فَمِنْهُمْ مَّنْ هَدَی اللّٰهُ وَمِنْهُمْ مَّنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلٰلَةُ ؕ— فَسِیْرُوْا فِی الْاَرْضِ فَانْظُرُوْا كَیْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِیْنَ ۟
خداوند متعال خبر می‌دهد که حجت او، برهمۀ ملت‌ها اقامه شده، و هیچ امت پسین یا پیشینی نبوده است، مگر اینکه خداوند در میان آنان پیامبری را معبوث نموده است، و همۀ پیامبران، بر تبلیغ یک پیام و یک دین اتفاق داشته‌اند، و آن پرستش خداوند یگانه است که شریکی ندارد.﴿أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ﴾ اینکه خدا را بپرستید، و از طاغوت بپرهیزید. ملت‌ها، برحسب پذیرفتن دعوت پیامبران و نپذیرفتن آن، به دو گروه تقسیم شده‌اند: ﴿فَمِنۡهُم مَّنۡ هَدَى ٱللَّهُ﴾ گروهی بودند که خداوند آنان را هدایت نمود، و از پیامبران پیروی کردند، و تعالیم آنها را آموخته، و بدان عمل نمودند. ﴿ وَمِنۡهُم مَّنۡ حَقَّتۡ عَلَيۡهِ ٱلضَّلَٰلَةُ﴾ و کسانی هم بودند که گمراهی بر آنها واجب گردید، و به بیراه رفتند. ﴿فَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾ پس با جسم و قلب‌هایتان در زمین گردش کنید، ﴿فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُكَذِّبِينَ﴾ و بنگرید و ببینید که سرانجامِ تکذیب‌کنندگان چگونه شد؟! زیرا چیزهای عجیبی خواهید دید، و هیچ تکذیب‌کننده‌ای را نمی‌بینید مگر اینکه سرانجام او نابودی و هلاکت بوده است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اِنْ تَحْرِصْ عَلٰی هُدٰىهُمْ فَاِنَّ اللّٰهَ لَا یَهْدِیْ مَنْ یُّضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِّنْ نّٰصِرِیْنَ ۟
﴿إِن تَحۡرِصۡ عَلَىٰ هُدَىٰهُمۡ﴾ اگر بر هدایت آنان آزمند باشی، و تمام کوشش خود را در این مورد مبذول داری، ﴿فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَن يُضِلُّ﴾ بدان که خداوند کسی را که گمراه نماید، هدایت نمی‌کند؛ و چنانچه هر سببی را فراهم نماید، جز خدا او را هدایت نمی‌کند. ﴿وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ﴾ و آنان یاورانی ندارند که آنها را از عذاب خداوند نجات دهد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاَقْسَمُوْا بِاللّٰهِ جَهْدَ اَیْمَانِهِمْ ۙ— لَا یَبْعَثُ اللّٰهُ مَنْ یَّمُوْتُ ؕ— بَلٰی وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا وَّلٰكِنَّ اَكْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُوْنَ ۟ۙ
خداوند متعال از مشرکانِ تکذیب کنندۀ پیامبرش خبر داده و می‌فرماید: ﴿وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ﴾ و برای تکذیب خداوند، و اینکه وی نمی‌تواند مردگان را پس از اینکه خاک شدند، زنده نماید؛ مؤکدانه سوگند خوردند، خداوند نیز ادعای آنها را تکذیب نموده و می‌فرماید: ﴿بَلَىٰ﴾ آری! خداوند مردگان را بر خواهد انگیخت، و آنها را در روزی که در آن شکی نیست، گرد می‌آورد. ﴿وَعۡدًا عَلَيۡهِ حَقّٗا﴾ زنده گرداندن مردگان، وعدۀ راستین خدا است، و آن را تغییر نمی‌دهد. ﴿وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ﴾ ولی بیشتر مردم نمی‌دانند، و به سبب نادانی بزرگشان، رستاخیز و روز جزا را انکار می‌نمایند. سپس حکمت جزا و زنده گرداندن مردگان را بیان نمود و فرمود:
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
لِیُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِیْ یَخْتَلِفُوْنَ فِیْهِ وَلِیَعْلَمَ الَّذِیْنَ كَفَرُوْۤا اَنَّهُمْ كَانُوْا كٰذِبِیْنَ ۟
﴿لِيُبَيِّنَ لَهُمُ ٱلَّذِي يَخۡتَلِفُونَ فِيهِ﴾ تا مسایل کوچک و بزرگی را که در آن اختلاف می‌ورزند، برای آنان بیان کند، و حقایق را روشن گرداند. ﴿وَلِيَعۡلَمَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ كَانُواْ كَٰذِبِينَ﴾ و تاکافران، در آن هنگام که اعمالشان را می‌بینند که مایۀ حسرتشان شده است؛ و در آن هنگام که فرمان پروردگارت فرا می‌رسد، می‌بینند معبودانی که به جای خدا می‌پرستیدند، هیزم جهنم می‌شوند؛ و در آن هنگام که در هم پیچیده شدن خورشید و ماه و از هم پاشیدگی ستارگان را مشاهده می‌نمایند، کسانی که ماه و خورشید و ستارگان را می‌پرستیدند، درمی‌یابند که اینها بندگانی مسخر هستند، و در همۀ حالت‌ها به خداوند نیازمندند، [تا در این اوقات] دریابند که دروغگو بوده‌اند. و این کارها برای خدا سخت و مشکل نیست، زیرا خداوند وقتی بخواهد چیزی را انجام دهد، به آن فرمان می‌دهد که بشو، پس آن چیز می‌شود و پدید می‌آید؛ بدون اینکه نیاز به کشمکش باشد، و بدون اینکه آن چیز، از انجام یافتن، امتناع ورزد؛ بلکه طبق آنچه خداوند خواسته است، انجام می‌یابد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَیْءٍ اِذَاۤ اَرَدْنٰهُ اَنْ نَّقُوْلَ لَهٗ كُنْ فَیَكُوْنُ ۟۠
﴿لِيُبَيِّنَ لَهُمُ ٱلَّذِي يَخۡتَلِفُونَ فِيهِ﴾ تا مسایل کوچک و بزرگی را که در آن اختلاف می‌ورزند، برای آنان بیان کند، و حقایق را روشن گرداند. ﴿وَلِيَعۡلَمَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ كَانُواْ كَٰذِبِينَ﴾ و تاکافران، در آن هنگام که اعمالشان را می‌بینند که مایۀ حسرتشان شده است؛ و در آن هنگام که فرمان پروردگارت فرا می‌رسد، می‌بینند معبودانی که به جای خدا می‌پرستیدند، هیزم جهنم می‌شوند؛ و در آن هنگام که در هم پیچیده شدن خورشید و ماه و از هم پاشیدگی ستارگان را مشاهده می‌نمایند، کسانی که ماه و خورشید و ستارگان را می‌پرستیدند، درمی‌یابند که اینها بندگانی مسخر هستند، و در همۀ حالت‌ها به خداوند نیازمندند، [تا در این اوقات] دریابند که دروغگو بوده‌اند. و این کارها برای خدا سخت و مشکل نیست، زیرا خداوند وقتی بخواهد چیزی را انجام دهد، به آن فرمان می‌دهد که بشو، پس آن چیز می‌شود و پدید می‌آید؛ بدون اینکه نیاز به کشمکش باشد، و بدون اینکه آن چیز، از انجام یافتن، امتناع ورزد؛ بلکه طبق آنچه خداوند خواسته است، انجام می‌یابد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَالَّذِیْنَ هَاجَرُوْا فِی اللّٰهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوْا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً ؕ— وَلَاَجْرُ الْاٰخِرَةِ اَكْبَرُ ۘ— لَوْ كَانُوْا یَعْلَمُوْنَ ۟ۙ
خداوند از فضیلت مؤمنانی که مورد آزمایش قرار گرفته‌اند، خبر داده و می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي ٱللَّهِ﴾ و کسانی که در راه خدا و برای طلب خشنودی وی هجرت کردند، ﴿مِنۢ بَعۡدِ مَا ظُلِمُواْ﴾ پس از آنکه مورد ظلم و اذیت و شکنجۀ قومشان قرار گرفتند تا آنها را به کفر و شرک بازگردانند. پس آنان وطن و دوستان خود را ترک نمودند؛ و به خاطر فرمانبرداری از خدا، از دیار و دوستانشان جدا شدند. خداوند برای آنان دو پاداش در نظر گرفته است: یک پاداش را در دنیا به آنان می‌دهد، از قبیل: روزیِ فراوان و زندگی مرفه. و آن را با چشمان خود مشاهده کردند؛ زیرا پس از اینکه هجرت نمودند، بر دشمنان خود پیروز شدند و شهرها را فتح کردند وغنیمت‌های بزرگی را به‌دست آوردند و سرمایه‌دار شدند و خداوند در دنیا به آنان خیر و برکت فراوانی داد. ﴿وَلَأَجۡرُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَكۡبَرُ﴾ و البته پاداش آخرت که خداوند توسط پیامبرش به آنان وعده داده است، از پاداش دنیا بزرگ‌تر است. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ أَعۡظَمُ دَرَجَةً عِندَ ٱللَّهِۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ يُبَشِّرُهُمۡ رَبُّهُم بِرَحۡمَةٖ مِّنۡهُ وَرِضۡوَٰنٖ وَجَنَّٰتٖ لَّهُمۡ فِيهَا نَعِيمٞ مُّقِيمٌ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِيمٞ﴾ کسانی که ایمان آوردند ‌و هجرت نمودند و با مال‌ها و جان‌هایشان در راه خدا جهاد کردند، نزد خدا دارای مقام بزرگ‌تر و برتری هستند و ایشان رستگاران‌اند. پروردگارشان آنان را به رحمتی از جانب خویش، و خشنودی و باغ‌هایی مژده می‌دهد که آنان را در این باغ‌ها نعمت‌های پایداری است، و برای همیشه در بهشت جاودان‌اند. به راستی نزد خداوند پاداش بزرگی است. ﴿لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ﴾ یعنی اگر آنها از پاداش و اجری که پروردگار برای کسی که به او ایمان آورده و در راهش هجرت نموده است مهیا کرده، آگاهی یقین بخش داشته باشند، احدی از آن تخلف نمی‌ورزید.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
الَّذِیْنَ صَبَرُوْا وَعَلٰی رَبِّهِمْ یَتَوَكَّلُوْنَ ۟
سپس خداوند صفت دوستانش را بیان نمود و فرمود: ﴿ٱلَّذِينَ صَبَرُواْ﴾ [دوستان من] کسانی [هستند] که بر اطاعت خدا و انجام دستورات او، شکیبایی ورزیده و خویشتن را از نواهی الهی بازداشته، و هنگام پیش آمدن مصیبت‌ها صبر کرده، و در مسیر اذیت و رنج‌هایی که در راه خدا برایشان پیش می‌آید، بردباری ‌کنند. ﴿وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ﴾ و در مسیر اجرای آنچه خداوند دوست دارد، بر او توکل می‌نمایند نه بر خودشان؛ زیرا با بردباری و توکل است که در کارهایشان موفق می‌شوند، و حالاتشان سامان می‌یابد. صبر و توکل، رمز موفقیت همۀ کارهاست، و هرگاه آدمی خیر و برکتی را از دست بدهد، این بدان خاطر است که در راستای آنچه که از او خواسته شده است، صبر پیشه نکرده و تلاش مبذول نداشته و بر خدا توکل ننموده است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَمَاۤ اَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ اِلَّا رِجَالًا نُّوْحِیْۤ اِلَیْهِمْ فَسْـَٔلُوْۤا اَهْلَ الذِّكْرِ اِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُوْنَ ۟ۙ
خداوند متعال به پیامبرش محمد صلی الله علیه وسلم می‌فرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ إِلَّا رِجَالٗا﴾ و پیش از تو، جز مردانی را که به آنان وحی کردیم، نفرستاده‌ایم؛ یعنی تو پیامبر تازه‌ای نیستی، و ما پیش از تو، فرشتگانی را به عنوان پیامبر نفرستاده‌ایم؛ بلکه پیامبران پیش از تو، مرد بوده و زن نبوده‌اند. ﴿نُّوحِيٓ إِلَيۡهِمۡ﴾ شرایع و احکام را به آنان وحی نمودیم، که قوانین و احکام الهی، فضل و احسان خدا بر بندگان است. و پیامبران آنچه را بر آنان وحی می‌شد، تبلیغ ‌کردند، بدون اینکه از طرف خودشان چیزی بگویند. ﴿فَسۡ‍َٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ﴾ در این زمینه از اهل کتاب‌های پیشین بپرسید، ﴿إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ﴾ اگر شما اخبار گذشتگان را نمی‌دانید، و شک دارید که خدا مردانی را به عنوان پیامبر فرستاده است یا نه؟ پس در این مورد، از اهل علم بپرسید؛ کسانی که کتاب‌ها و آیات روشنگر الهی بر آنان نازل شده است و آن را شناخته و فهمیده‌اند، و برای آنان ثابت شده است که خداوند جز مردانی از اهل آبادی‌ها، که برآنان وحی فرستاده می‌شد، روانه نکرده است. این آیه اهل علم را مورد ستایش قرار می‌دهد و بالاترین نوع علم و دانش، دانستن کتاب خداوند است؛ زیرا خداوند به کسی که بهره‌ای از علم ندارد، دستور داده تا در همۀ اتفاقات به اهل علم مراجعه نماید. در این آیه، به صورت ضمنی از اهل علم، به عنوان انسان‌های عادل و پاکیزه سخن رفته است؛ زیرا خداوند دستور داده، از آنها پرسیده شود، و اینکه جاهل و نادان، با سؤال از دانا، از مسئولیت و عاقبت بد، رهایی می‌یابد. واین آیه دلالت می‌نماید که خداوند، علما را امانت دار وحی و قرآن خویش قرارداده است، و به آنان دستور داده است که به خودسازی و پاکیزه کردن نفس خویش، و متصف شدن به صفت‌های کمال بپردازند. و بهترین اهل علم، کسانی هستند که از این قرآن بزرگ آگاهی داشته باشند. و در حقیقت عالمان قرآن، اهل علم حقیقی هستند، و از دیگران به این نام [اهل علم] اولی‌ترند. بنابراین خداوند متعال فرمود:
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
بِالْبَیِّنٰتِ وَالزُّبُرِ ؕ— وَاَنْزَلْنَاۤ اِلَیْكَ الذِّكْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ اِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُوْنَ ۟
﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلذِّكۡرَ﴾ و قرآن را بر تو فرو فرستادیم که تمام امور ظاهری و باطنی، دینی و دنیایی مورد نیاز بندگان، در آن وجود دارد. ﴿لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيۡهِمۡ﴾ تا چیزی را که برای مردم فرو فرستاده شده است، روشن سازی. و این، شامل روشنگری کلمات و مفاهیم قرآن می‌باشد. ﴿وَلَعَلَّهُمۡ يَتَفَكَّرُونَ﴾ شاید که در قرآن بیندیشند و برحسب استعداد و توانایی خود، گنج‌ها و علوم آن را بیرون بیاورند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اَفَاَمِنَ الَّذِیْنَ مَكَرُوا السَّیِّاٰتِ اَنْ یَّخْسِفَ اللّٰهُ بِهِمُ الْاَرْضَ اَوْ یَاْتِیَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لَا یَشْعُرُوْنَ ۟ۙ
در اینجا خداوند کافران و تکذیب‌کنندگان و گناهکاران را تهدید نموده، و از عذاب ناگهانی خود برحذر می‌دارد؛ زیرا بعید نیست که عذاب خداوند آنان را فراگیرد، در حالی که آنان نمی‌دانند. یا خداوند آنان را از بالای سرشان به عذاب خویش گرفتار نماید؛ یا با فرو بردنشان در دل زمین، آنها را عذاب دهد؛ و یا در حال رفت و آمدشان، و زمانی که از عذاب الهی در بیم و هراس نیستند؛ یا زمانی که از عذاب خدا بیمناک و هراسان‌اند، آنان را عذاب دهد. پس آنان در هیچ حالتی از این حالت‌ها نمی‌توانند از دست خداوند بگریزند، و او را درمانده کنند، بلکه پیشانی‌هایشان به دست خدا است. اما خداوند رئوف و مهربان است و گناهکاران‌را فوراً عذاب نمی‌دهد، بلکه به آنها مهلت، سلامتی و روزی می‌دهد، درحالی که آنها، او و دوستانش را اذیت می‌کنند. با وجود این، خداوند درهای توبه را به روی آنها می‌گشاید، و از آنان می‌خواهد تا از گناهان و بدی‌هایی که به ایشان زیان می‌رساند، دست بکشند؛ ودر مقابل توبه و دست کشیدن از گناهان، بهترین نعمت‌ها را به آنان وعده داده و گناهانی را که از آنان سرزده است، می‌آمرزد. پس مجرم و گناهکار باید از پروردگارش شرم نماید؛ چراکه نعمت‌های خود را در همۀ حالت‌ها بر او فرو می‌ریزد، اما گناهان او در همۀ حالات بالا می‌رود. و بداند که خداوند مهلت می‌دهد، اما فراموش نمی‌کند؛ و هرگاه گناهکاران را بگیرد، آنان را رسوا خواهد کرد. پس گناهکاران باید توبه نمایند و به سوی او باز گردند؛ زیرا او مهربان و توبه پذیر است. پس بشتابید به سوی رحمت گسترده و احسان فراگیر الهی، و راهی را درپیش گیرید که انسان را به فضل پروردگارِ مهربان می‌رساند. آری! راه پرهیزگاری و ترس از خدا و عمل کردن به فرامین او را در پیش گیرید.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اَوْ یَاْخُذَهُمْ فِیْ تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُمْ بِمُعْجِزِیْنَ ۟ۙ
در اینجا خداوند کافران و تکذیب‌کنندگان و گناهکاران را تهدید نموده، و از عذاب ناگهانی خود برحذر می‌دارد؛ زیرا بعید نیست که عذاب خداوند آنان را فراگیرد، در حالی که آنان نمی‌دانند. یا خداوند آنان را از بالای سرشان به عذاب خویش گرفتار نماید؛ یا با فرو بردنشان در دل زمین، آنها را عذاب دهد؛ و یا در حال رفت و آمدشان، و زمانی که از عذاب الهی در بیم و هراس نیستند؛ یا زمانی که از عذاب خدا بیمناک و هراسان‌اند، آنان را عذاب دهد. پس آنان در هیچ حالتی از این حالت‌ها نمی‌توانند از دست خداوند بگریزند، و او را درمانده کنند، بلکه پیشانی‌هایشان به دست خدا است. اما خداوند رئوف و مهربان است و گناهکاران‌را فوراً عذاب نمی‌دهد، بلکه به آنها مهلت، سلامتی و روزی می‌دهد، درحالی که آنها، او و دوستانش را اذیت می‌کنند. با وجود این، خداوند درهای توبه را به روی آنها می‌گشاید، و از آنان می‌خواهد تا از گناهان و بدی‌هایی که به ایشان زیان می‌رساند، دست بکشند؛ ودر مقابل توبه و دست کشیدن از گناهان، بهترین نعمت‌ها را به آنان وعده داده و گناهانی را که از آنان سرزده است، می‌آمرزد. پس مجرم و گناهکار باید از پروردگارش شرم نماید؛ چراکه نعمت‌های خود را در همۀ حالت‌ها بر او فرو می‌ریزد، اما گناهان او در همۀ حالات بالا می‌رود. و بداند که خداوند مهلت می‌دهد، اما فراموش نمی‌کند؛ و هرگاه گناهکاران را بگیرد، آنان را رسوا خواهد کرد. پس گناهکاران باید توبه نمایند و به سوی او باز گردند؛ زیرا او مهربان و توبه پذیر است. پس بشتابید به سوی رحمت گسترده و احسان فراگیر الهی، و راهی را درپیش گیرید که انسان را به فضل پروردگارِ مهربان می‌رساند. آری! راه پرهیزگاری و ترس از خدا و عمل کردن به فرامین او را در پیش گیرید.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اَوْ یَاْخُذَهُمْ عَلٰی تَخَوُّفٍ ؕ— فَاِنَّ رَبَّكُمْ لَرَءُوْفٌ رَّحِیْمٌ ۟
در اینجا خداوند کافران و تکذیب‌کنندگان و گناهکاران را تهدید نموده، و از عذاب ناگهانی خود برحذر می‌دارد؛ زیرا بعید نیست که عذاب خداوند آنان را فراگیرد، در حالی که آنان نمی‌دانند. یا خداوند آنان را از بالای سرشان به عذاب خویش گرفتار نماید؛ یا با فرو بردنشان در دل زمین، آنها را عذاب دهد؛ و یا در حال رفت و آمدشان، و زمانی که از عذاب الهی در بیم و هراس نیستند؛ یا زمانی که از عذاب خدا بیمناک و هراسان‌اند، آنان را عذاب دهد. پس آنان در هیچ حالتی از این حالت‌ها نمی‌توانند از دست خداوند بگریزند، و او را درمانده کنند، بلکه پیشانی‌هایشان به دست خدا است. اما خداوند رئوف و مهربان است و گناهکاران‌را فوراً عذاب نمی‌دهد، بلکه به آنها مهلت، سلامتی و روزی می‌دهد، درحالی که آنها، او و دوستانش را اذیت می‌کنند. با وجود این، خداوند درهای توبه را به روی آنها می‌گشاید، و از آنان می‌خواهد تا از گناهان و بدی‌هایی که به ایشان زیان می‌رساند، دست بکشند؛ ودر مقابل توبه و دست کشیدن از گناهان، بهترین نعمت‌ها را به آنان وعده داده و گناهانی را که از آنان سرزده است، می‌آمرزد. پس مجرم و گناهکار باید از پروردگارش شرم نماید؛ چراکه نعمت‌های خود را در همۀ حالت‌ها بر او فرو می‌ریزد، اما گناهان او در همۀ حالات بالا می‌رود. و بداند که خداوند مهلت می‌دهد، اما فراموش نمی‌کند؛ و هرگاه گناهکاران را بگیرد، آنان را رسوا خواهد کرد. پس گناهکاران باید توبه نمایند و به سوی او باز گردند؛ زیرا او مهربان و توبه پذیر است. پس بشتابید به سوی رحمت گسترده و احسان فراگیر الهی، و راهی را درپیش گیرید که انسان را به فضل پروردگارِ مهربان می‌رساند. آری! راه پرهیزگاری و ترس از خدا و عمل کردن به فرامین او را در پیش گیرید.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اَوَلَمْ یَرَوْا اِلٰی مَا خَلَقَ اللّٰهُ مِنْ شَیْءٍ یَّتَفَیَّؤُا ظِلٰلُهٗ عَنِ الْیَمِیْنِ وَالشَّمَآىِٕلِ سُجَّدًا لِّلّٰهِ وَهُمْ دٰخِرُوْنَ ۟
خداوند متعال می‌فرماید: ﴿أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ﴾ آیا کسانی که در یگانگی و عظمت و کمال پروردگارشان شک دارند، ﴿إِلَىٰ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ مِن شَيۡءٖ يَتَفَيَّؤُاْ ظِلَٰلُهُۥ عَنِ ٱلۡيَمِينِ وَٱلشَّمَآئِلِ﴾ به همۀ آفریده‌های خداوند نمی‌نگرند و اینکه سایه‌هایشان به راست و چپ می‌گرداند؟! ﴿سُجَّدٗا لِّلَّهِ﴾ همه در برابر پروردگارشان سجده می‌برند، و در برابر عظمت و شکوه الهی فروتن‌اند. ﴿وَهُمۡ دَٰخِرُونَ﴾ آنها فروتن و خاضع هستند؛ و تحت تسخیر و تدبیر قدرت الهی، سر کرنش فرود آورده‌اند، و پیشانی همۀ آنان در دست خداوند است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَلِلّٰهِ یَسْجُدُ مَا فِی السَّمٰوٰتِ وَمَا فِی الْاَرْضِ مِنْ دَآبَّةٍ وَّالْمَلٰٓىِٕكَةُ وَهُمْ لَا یَسْتَكْبِرُوْنَ ۟
﴿وَلِلَّهِۤ يَسۡجُدُۤ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ مِن دَآبَّةٖ﴾ و آنچه که در آسمان‌ها و آنچه در زمین است و حیوانات ناطق و غیر ناطقی که در زمین هستند، خدا را سجده می‌برند، ﴿وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ﴾ و فرشتگان نیز برای خدا سجده می‌کنند. بعد از بیان عموم سجده کنندگان؛ فرشتگان را، به خاطر فضیلت و شرافتشان، و به خاطر کثرت و زیادی عبادتشان به طور خاص بیان نمود. بنابراین فرمود: ﴿وَهُمۡ لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ﴾ و آنها از انجام عبادت الهی تکبر نمی‌ورزند، با اینکه تعدادشان زیاد است، و بزرگ و قوی هستند، همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿لَّن يَسۡتَنكِفَ ٱلۡمَسِيحُ أَن يَكُونَ عَبۡدٗا لِّلَّهِ وَلَا ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ٱلۡمُقَرَّبُونَ﴾ مسیح و فرشتگان مقرّب، از اینکه بندۀ خدا باشند، هرگز ابا نورزیده‌اند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
یَخَافُوْنَ رَبَّهُمْ مِّنْ فَوْقِهِمْ وَیَفْعَلُوْنَ مَا یُؤْمَرُوْنَ ۟
﴿يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ﴾ پس از آنکه خداوند متعال فرشتگان را، به خاطر کثرت طاعت، و فروتنی در مقابل خدا ستایش نمود؛ آنان را به خاطر ترس از خدا ستود، خداوندی که از حیث ذات و چیره‌گی بر بالای آنان قرار دارد. پس آنان در برابر قدرت او همواره فروتن‌اند. ﴿وَيَفۡعَلُونَ مَا يُؤۡمَرُونَ﴾ و خداوند آنان را به هرچه فرمان دهد، فرمانش را از روی رغبت و اختیار اطاعت می‌نمایند. سجدۀ مخلوقات برای خداوند، دو نوع است: یکی سجدۀ اضطراری است که بر صفات کمال خداوند دلالت می‌نماید. و این برای مؤمن و کافر، نیکوکار و فاسق، حیوان ناطق و غیره عام است. و دیگری سجدۀ اختیاری که ویژۀ بندگان مؤمن و دوستان خدا و فرشتگان و دیگر مخلوقات است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَقَالَ اللّٰهُ لَا تَتَّخِذُوْۤا اِلٰهَیْنِ اثْنَیْنِ ۚ— اِنَّمَا هُوَ اِلٰهٌ وَّاحِدٌ ۚ— فَاِیَّایَ فَارْهَبُوْنِ ۟
خداوند متعال دستور می‌دهد تا تنها او، به یگانگی پرستش شود، و در این راستا چنین استدلال می‌نماید که تنها اوست نعمت‌ها را می‌دهد، پس فرمود: ﴿لَا تَتَّخِذُوٓاْ إِلَٰهَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِ﴾ دو معبود برمگیرید؟ یعنی در عبادت، هیچ شریکی را برای خدا قرار ندهید؛ چرا که ﴿إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ﴾ او تنها معبود یگانه و یکتاست؛ و در صفت‌های بزرگش و در همۀ کارهایش، یگانه و یکتاست. پس همان‌طور که او، در ذات و اسما و صفات و کارهایش یکتاست؛ در عبادت نیز باید او را یکی بدانید. بنابراین فرمود: ﴿فَإِيَّٰيَ فَٱرۡهَبُونِ﴾ پس، از من بترسید و دستور مرا اطاعت کنید؛ و ازآنچه نهی نموده‌ام، بپرهیزید؛ و چیزی از مخلوقات را، با من شریک نکنید؛ زیرا مخلوقات همه، مملوک خدا می‌باشند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَلَهٗ مَا فِی السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ وَلَهُ الدِّیْنُ وَاصِبًا ؕ— اَفَغَیْرَ اللّٰهِ تَتَّقُوْنَ ۟
﴿وَلَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَهُ ٱلدِّينُ وَاصِبًا﴾ و آنچه در آسمان‌ها و زمین است، از آن اوست، و دین ماندگار نیز از آن اوست؛ یعنی دین و عبادت و کرنش، در همۀ اوقات برای خدای یگانه است. پس دین را فقط از آن خدا بدانید، و عبادت را فقط برای خدا انجام دهید، و به عبادت و بندگی پروردگار متعال بپردازید. ﴿أَفَغَيۡرَ ٱللَّهِ تَتَّقُونَ﴾ آیا از غیر خدا؛ از اهل زمین و آسمان‌ها می‌ترسید؟! آنها نمی‌توانند به شما سود یا زیانی برسانند؛
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَمَا بِكُمْ مِّنْ نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللّٰهِ ثُمَّ اِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَاِلَیْهِ تَجْـَٔرُوْنَ ۟ۚ
و خداوند در بخشیدن و دادن، یگانه و یکتاست. ﴿وَمَا بِكُم مِّن نِّعۡمَةٖ﴾ و نعمت‌های ظاهری و باطنی که از آن برخوردار هستید، ﴿فَمِنَ ٱللَّهِ﴾ همه از سوی خداست، و هیچ‌کس در آن با خداوند شریک نیست. ﴿ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ ٱلضُّرُّ﴾ سپس چون زیانی از قبیل: فقر و بیماری و سختی به شما برسد، ﴿ فَإِلَيۡهِ تَجۡ‍َٔرُونَ﴾ او را با ناله و زاری به فریاد می‌خوانید؛ چون می‌دانید هیچ کس جز او، زیان و سختی را دور نمی‌کند. پس عبادت؛ تنها شایستۀ خدایی است که آنچه را دوست دارید، به شما بخشیده؛ و آنچه را که دوست ندارید، از شما دور نموده است. اما بیشتر مردم برخود ستم می‌نمایند؛ و نعمت الهی را که برآنان انعام نموده است، انکار می‌کنند؛ و چون درحالت آسایش قرار بگیرند، برخی ازمخلوقات و آفریده‌های خداوند را که ‌خودشان محتاج‌اند، شریک او می‌سازند. بنابراین فرمود:
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
ثُمَّ اِذَا كَشَفَ الضُّرَّ عَنْكُمْ اِذَا فَرِیْقٌ مِّنْكُمْ بِرَبِّهِمْ یُشْرِكُوْنَ ۟ۙ
و خداوند در بخشیدن و دادن، یگانه و یکتاست. ﴿وَمَا بِكُم مِّن نِّعۡمَةٖ﴾ و نعمت‌های ظاهری و باطنی که از آن برخوردار هستید، ﴿فَمِنَ ٱللَّهِ﴾ همه از سوی خداست، و هیچ‌کس در آن با خداوند شریک نیست. ﴿ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ ٱلضُّرُّ﴾ سپس چون زیانی از قبیل: فقر و بیماری و سختی به شما برسد، ﴿ فَإِلَيۡهِ تَجۡ‍َٔرُونَ﴾ او را با ناله و زاری به فریاد می‌خوانید؛ چون می‌دانید هیچ کس جز او، زیان و سختی را دور نمی‌کند. پس عبادت؛ تنها شایستۀ خدایی است که آنچه را دوست دارید، به شما بخشیده؛ و آنچه را که دوست ندارید، از شما دور نموده است. اما بیشتر مردم برخود ستم می‌نمایند؛ و نعمت الهی را که برآنان انعام نموده است، انکار می‌کنند؛ و چون درحالت آسایش قرار بگیرند، برخی ازمخلوقات و آفریده‌های خداوند را که ‌خودشان محتاج‌اند، شریک او می‌سازند. بنابراین فرمود:
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
لِیَكْفُرُوْا بِمَاۤ اٰتَیْنٰهُمْ ؕ— فَتَمَتَّعُوْا ۫— فَسَوْفَ تَعْلَمُوْنَ ۟
﴿لِيَكۡفُرُواْ بِمَآ ءَاتَيۡنَٰهُمۡ﴾ تا درحق آنچه به آنان بخشیده‌ایم، از قبیل اینکه: آنها را از سختی‌ها نجات دادیم و از مشقت رهانیدیم، ناسپاسی نمایند. ﴿فَتَمَتَّعُواْ﴾ پس اندکی از دنیای خود بهره‌مند شوید، ﴿فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ﴾ بالاخره سرانجام کفرتان را خواهید دانست.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَیَجْعَلُوْنَ لِمَا لَا یَعْلَمُوْنَ نَصِیْبًا مِّمَّا رَزَقْنٰهُمْ ؕ— تَاللّٰهِ لَتُسْـَٔلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُوْنَ ۟
خداوند متعال از جهالتِ مشرکین و ستمگری‌شان و دروغ بستن آنها بر خدا، خبر داده و می‌فرماید: آنها برای بت‌هایشان- که چیزی نمی‌دانند، و فایده و ضرری نمی‌توانند به کسی برسانند- از روزی‌هایی که خداوند به ایشان داده، بهره‌ای قرار می‌دهند. پس مشرکان از رزق الهی، برای شرک ورزیدن به خدا کمک می‌گیرند؛ و به وسیلۀ روزیِ الهی، به بت‌هایی که خود تراشیده‌اند، تقرب و نزدیکی می‌جویند. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَجَعَلُواْ لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ ٱلۡحَرۡثِ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ نَصِيبٗا فَقَالُواْ هَٰذَا لِلَّهِ بِزَعۡمِهِمۡ وَهَٰذَا لِشُرَكَآئِنَاۖ فَمَا كَانَ لِشُرَكَآئِهِمۡ فَلَا يَصِلُ إِلَى ٱللَّهِ﴾ و مشرکان، از آنچه خداوند از کشتزارها و چهارپایان پدید آورده است، برای وی بهره‌ای مقرر کرده، و به گمان خودشان گفتند: این برای خداست؛ و این برای بت‌های ما؛ پس آنچه که آنها برای بت‌های خود مقرر می‌داشتند، به خدا نمی‌رسید. و خداوند متعال فرموده است: ﴿تَٱللَّهِ لَتُسۡ‍َٔلُنَّ عَمَّا كُنتُمۡ تَفۡتَرُونَ﴾ سوگند به خدا که از این دروغ و بهتان‌هایتان سؤال خواهد شد. خداوند می‌فرماید: ﴿ءَآللَّهُ أَذِنَ لَكُمۡۖ أَمۡ عَلَى ٱللَّهِ تَفۡتَرُونَ وَمَا ظَنُّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ﴾ آیا خداوند شما را به این فرمان داده، یا بر خداوند دروغ می‌بندید؟! و کسانی که بر خدا دروغ می‌بندند، دربارۀ عذابی که خداوند در روز قیامت به آنان می‌چشاند، چه گمان می‌دارند؟! بدون شک خداوند در روز قیامت، آنها را به خاطر افترا و دروغ بستنشان، به شدت مجازات می‌نماید.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَیَجْعَلُوْنَ لِلّٰهِ الْبَنٰتِ سُبْحٰنَهٗ ۙ— وَلَهُمْ مَّا یَشْتَهُوْنَ ۟
﴿وَيَجۡعَلُونَ لِلَّهِ ٱلۡبَنَٰتِ سُبۡحَٰنَهُۥ﴾ و برای خداوند دخترانی قرار می‌دهند، خداوند پاک و منزه است. مشرکان در مورد فرشتگان -که بندگان مقرب الهی هستند، می‌گفتند: فرشتگان، دختران خدا هستند. ﴿وَلَهُم مَّا يَشۡتَهُونَ﴾ و برای خود آنچه را دوست داشتند، قرار می‌دادند؛ آنان، پسران را برای خود قرار می‌دادند، و به شدت دختران را ناپسند می‌داشتند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاِذَا بُشِّرَ اَحَدُهُمْ بِالْاُ ظَلَّ وَجْهُهٗ مُسْوَدًّا وَّهُوَ كَظِیْمٌ ۟ۚ
﴿وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِٱلۡأُنثَىٰ ظَلَّ وَجۡهُهُۥ مُسۡوَدّٗا وَهُوَ كَظِيمٞ﴾ و هرگاه به یکی از آنان، مژدۀ تولد دختری داده می‌شد، از شدت ناراحتی که به او دست می‌داد، چهره‌اش سیاه می‌گردید؛ و حزن و تأسفی را که به هنگام مژده داده شدن به او دست می‌داد، فرو می‌خورد؛ و پیش همنوعان خود، احساس رسوایی و خواری می‌کرد؛ و به علت مژدۀ بدی که به او داده می‌شد، خویشتن را از آنان پنهان می‌کرد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
یَتَوَارٰی مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوْٓءِ مَا بُشِّرَ بِهٖ ؕ— اَیُمْسِكُهٗ عَلٰی هُوْنٍ اَمْ یَدُسُّهٗ فِی التُّرَابِ ؕ— اَلَا سَآءَ مَا یَحْكُمُوْنَ ۟
سپس از فکر و اندیشۀ فاسدش بهره می‌گرفت که با این دختر چکار کند؟ ﴿أَيُمۡسِكُهُۥ عَلَىٰ هُونٍ﴾ آیا او را نکشد، و با سر شکستگی نگاهش دارد؟ ﴿أَمۡ يَدُسُّهُۥ فِي ٱلتُّرَابِ﴾ یا او را زنده به گور نماید؟! و خداوند به خاطر زنده به گور کردن دختران، مشرکین را مذمت و نکوهش نموده است، ﴿أَلَا سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ﴾ هان چه قضاوت بدی می‌کردند! زیرا داشتن فرزند را که شایستۀ شکوه و عظمت خدا نیست، به وی نسبت می‌دادند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
لِلَّذِیْنَ لَا یُؤْمِنُوْنَ بِالْاٰخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ ۚ— وَلِلّٰهِ الْمَثَلُ الْاَعْلٰی ؕ— وَهُوَ الْعَزِیْزُ الْحَكِیْمُ ۟۠
سپس به این اکتفا نکردند، تا اینکه آنچه را که بدترین قسمت بود، به خداوند نسبت دادند؛ و آن، دختران بودند که آنها را برای خود ننگ و عار می‌پنداشتند و از آنها بیزار بودند. پس چگونه چیزی را که برای خود نمی‌پسندند، به خدا نسبت می‌دهند؟‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍! پس قضاوت آنها، بسیار قضاوت بدی است. و از آنجا که این صفت، از صفت‌های بدی بود که مشرکین به خداوند نسبت می‌دادند، فرمود: ﴿لِلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ مَثَلُ ٱلسَّوۡءِ﴾ کسانی که به آخرت باور ندارند، دارای صفت بد و زشتی هستند. ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡمَثَلُ ٱلۡأَعۡلَىٰ﴾ و صفتِ برتر از آنِ خداست، و آن تمام صفت‌های کمال است؛ زیرا کمال مطلق ازآنِ خداست، و خداوند از هرگونه نقص و کمبودی مبرّا است؛ و چون در دل بندگانش از جایگاه والایی برخوردار است، همگی به سوی او برمی‌گردند و او را دوست می‌دارند و سرِ توبه و انابت را بر آستانش می‌سایند. ﴿وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ﴾ و او پیروزمند و باقدرت است، و بر هرچیزی چیره است، و همۀ مخلوقات منقاد اویند. ﴿ٱلۡحَكِيمُ﴾ فرزانه و باحکمت است؛ هر چیزی را در جای مناسبش قرار می‌دهد. پس به هیچ چیز امر نمی‌کند و از هیچ چیز نهی نمی‌نماید مگر اینکه بر آن ستایش می‌شود، و بر کمالِ او در آن مورد، حمد و ثنا قرار می‌گیرد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللّٰهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ مَّا تَرَكَ عَلَیْهَا مِنْ دَآبَّةٍ وَّلٰكِنْ یُّؤَخِّرُهُمْ اِلٰۤی اَجَلٍ مُّسَمًّی ۚ— فَاِذَا جَآءَ اَجَلُهُمْ لَا یَسْتَاْخِرُوْنَ سَاعَةً وَّلَا یَسْتَقْدِمُوْنَ ۟
پس از آنکه خداوند آنچه را ستمگران به دروغ به او نسبت داده بودند، بیان کرد، کمال بردباری و صبر خویشتن را بیان نمود و فرمود: ﴿وَلَوۡ يُؤَاخِذُ ٱللَّهُ ٱلنَّاسَ بِظُلۡمِهِم﴾ و اگر خداوند مردمان را به سبب ستمشان کیفر می‌داد، ﴿مَّا تَرَكَ عَلَيۡهَا مِن دَآبَّةٖ﴾ بر روی زمین هیچ جنبنده‌ای باقی نمی‌گذاشت؛ یعنی اضافه بر کسانی که دست به ارتکاب گناه می‌زدند، چهارپایان و حیوانات را نیز نابود می‌ساخت؛ زیرا براثر شومی گناه، کشتزارها و نسل‌ها نیز نابود می‌شود. ﴿وَلَٰكِن يُؤَخِّرُهُمۡ﴾ اما آنها را تا مدت معینی مهلت می‌دهد، و به عذاب گرفتارشان نمی‌سازد، و آن موعد قیامت است. ﴿فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ لَا يَسۡتَ‍ٔۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَلَا يَسۡتَقۡدِمُونَ﴾ پس چون وقت مقرر آنان فرا رسد، لحظه‌ای باز پس نمی‌مانند، و لحظه‌ای پیش نمی‌روند. پس باید بپرهیزند و بهراسند از زمانی که در آن به کسی مهلت داده نمی‌شود.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَیَجْعَلُوْنَ لِلّٰهِ مَا یَكْرَهُوْنَ وَتَصِفُ اَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ اَنَّ لَهُمُ الْحُسْنٰی ؕ— لَا جَرَمَ اَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَاَنَّهُمْ مُّفْرَطُوْنَ ۟
خداوند متعال خبر می‌دهد که مشرکان ﴿وَيَجۡعَلُونَ لِلَّهِ مَا يَكۡرَهُونَ﴾ چیزهایی را که برای خود نمی‌پسندند، [از قبیل: دختران و صفت‌های زشت] به خداوند نسبت می‌دهند؛ و آن، شرک ورزیدن و انجام عبادت برای برخی از مخلوقات و بندگان خدا بود؟ پس، آنها که نمی‌پسندیدند بردگانشان ـ در صورتی که با آنان از یک نوع هستند ـ در روزی‌هایی که خداوند به آنان داده است، شریک آنها باشند، چگونه بردگان، و بندگان خدا را شریک وی قرار می‌دهند؟! ﴿وَ﴾ و با وجود این کردار زشت، ﴿تَصِفُ أَلۡسِنَتُهُمُ ٱلۡكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ ٱلۡحُسۡنَىٰ﴾ [بر] زبان‌هایشان سخن دروغ رانده و می‌گویند: آنها در دنیا و آخرت دارای حالتی نیکو خواهند بود. خداوند سخن آنها را رد نمود و فرمود: ﴿لَا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ ٱلنَّارَ وَأَنَّهُم مُّفۡرَطُونَ﴾ بدون شک آتش دوزخ بهرۀ ایشان است، و آنها به سوی آن برده می‌شوند، و در آن برای همیشه باقی می‌مانند، و هرگز از آن بیرون نخواهند شد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
تَاللّٰهِ لَقَدْ اَرْسَلْنَاۤ اِلٰۤی اُمَمٍ مِّنْ قَبْلِكَ فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطٰنُ اَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ اَلِیْمٌ ۟
خداوند برای پیامبرش بیان نمود که او، اولین پیامبر تکذیب شده نیست، ﴿تَٱللَّهِ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِكَ﴾ سوگند به خداوند که به سوی امت‌های پیش از تو [نیز] پیامبرانی فرستادیم که آنها را به توحید و یکتاپرستی دعوت می‌کردند، ﴿فَزَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ﴾ و شیطان کارهایشان را، در نظر ایشان، زیبا جلوه داد. پس پیامبران را تکذیب کردند و گمان بردند آنچه آنها بر آن هستند، حق است، و آنان را از هر چیز ناپسندی نجات می‌دهد، و گمان بردند که آنچه پیامبران آنها را به سوی آن فرا می‌خوانند، باطل است. پس چون شیطان کارهایشان را در نظر ایشان زیبا جلوه داد، ﴿فَهُوَ وَلِيُّهُمُ﴾ آنها را در دنیا و آخرت یاور و سرپرست است. و از شیطان پیروی کردند و او را به دوستی برگرفتند. ﴿أَفَتَتَّخِذُونَهُۥ وَذُرِّيَّتَهُۥٓ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِي وَهُمۡ لَكُمۡ عَدُوُّۢۚ بِئۡسَ لِلظَّٰلِمِينَ بَدَلٗا﴾ آیا شیطان و فرزندانش را به جای خدا به دوستی می‌گیرید، حال آنکه آنان دشمنان شما هستند؟! آنچه ستمگران به جای خدا انتخاب کرده‌اند، بد چیزی است. ﴿وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ﴾ و آنان در آخرت عذاب دردناکی دارند؛ زیرا از دوستی با خدا اعراض نموده، و به دوستی و یاوری شیطان خشنود شده‌اند، بنابراین سزاوار عذابِ خوار کننده شده‌اند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَمَاۤ اَنْزَلْنَا عَلَیْكَ الْكِتٰبَ اِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوْا فِیْهِ ۙ— وَهُدًی وَّرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُّؤْمِنُوْنَ ۟
خداوند متعال می‌فرماید: ای محمد! ما این قرآن را بر تو نازل نکرده‌ایم مگر به خاطر اینکه در آنچه دارند، از قبیل: توحید و قَدَر و احکام و حالات معاد، حق را بیان نمایی؛ و قرآن را نازل نکرده‌ایم مگر به خاطر اینکه هدایت کامل و رحمت فراگیری باشد برای گروهی که به خداوند و به کتابی که نازل کرده است، ایمان دارند. ﴿وَٱللَّهُ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ﴾ خداوند در این آیه یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌ها را بیان می‌دارد تا [مردمان] پندها و تذکرهای الهی را درک نمایند، و یقین حاصل کنند که خداوند معبود به حق است، و عبادت جز برای او شایسته نیست؛ زیرا خداوند با فرو فرستادن باران و رویاندن انواع گیاهان، بندگان را مورد انعام قرار می‌دهد، تا دریابند که او بر هر چیزی تواناست؛ و پی ببرند خداوندی که زمین را -پس از خشک شدن و مردن- زنده می‌نماید، بر زنده کردن مردگان نیز تواناست؛ و پی ببرند که خداوند، دارای رحمت گسترده و بخشش فراوان است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاللّٰهُ اَنْزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَاَحْیَا بِهِ الْاَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ؕ— اِنَّ فِیْ ذٰلِكَ لَاٰیَةً لِّقَوْمٍ یَّسْمَعُوْنَ ۟۠
﴿وَٱللَّهُ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ﴾ خداوند در این آیه یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌ها را بیان می‌دارد تا [مردمان] پندها و تذکرهای الهی را درک نمایند، و یقین حاصل کنند که خداوند معبود به حق است، و عبادت جز برای او شایسته نیست؛ زیرا خداوند با فرو فرستادن باران و رویاندن انواع گیاهان، بندگان را مورد انعام قرار می‌دهد، تا دریابند که او بر هر چیزی تواناست؛ و پی ببرند خداوندی که زمین را -پس از خشک شدن و مردن- زنده می‌نماید، بر زنده کردن مردگان نیز تواناست؛ و پی ببرند که خداوند، دارای رحمت گسترده و بخشش فراوان است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاِنَّ لَكُمْ فِی الْاَنْعَامِ لَعِبْرَةً ؕ— نُسْقِیْكُمْ مِّمَّا فِیْ بُطُوْنِهٖ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَّدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَآىِٕغًا لِّلشّٰرِبِیْنَ ۟
﴿وَإِنَّ لَكُمۡ فِي ٱلۡأَنۡعَٰمِ لَعِبۡرَةٗ﴾ بدون شک چهارپایانی که خداوند در راستای منافع شما برایتان مسخر نموده، مایۀ عبرت است و باید از آن درس بیاموزید و از این رهگذر به کمال قدرت خداوند و گستردگی احسان او پی ببرید؛ چرا که خداوند از شکم این چهارپایان که مشتمل بر سرگین و خون است، شیری خالص بیرون می‌آورد که برای نوشندگان لذیذ و گواراست؛ و این کار، جز از قدرت الهی، از هیچ قدرت دیگری ساخته نیست. چه نیرویی در جهان هستی، علفی را که چهارپایان خورده، و آب شیرین و شوری را که می‌نوشند، به شیر خالص و گوارا تبدیل می‌نماید؟!
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَمِنْ ثَمَرٰتِ النَّخِیْلِ وَالْاَعْنَابِ تَتَّخِذُوْنَ مِنْهُ سَكَرًا وَّرِزْقًا حَسَنًا ؕ— اِنَّ فِیْ ذٰلِكَ لَاٰیَةً لِّقَوْمٍ یَّعْقِلُوْنَ ۟
و خداوند متعال از میوه‌های درختان خرما و انگور، منافع و مصالحی از قبیل: انواع روزی‌های نیکو که بندگانش آن را، به صورت تر و تازه و آماده و ذخیره شده، و به صورت غذا و نوشیدنی استفاده می‌کنند، قرار داده است؛ نوشیدنی‌ای که از عصاره و نبیذ این میوه‌ها برگرفته می‌شود؛ نیز نوشیدنی مست‌کننده‌ای از این میوه‌ها به دست می‌آید که قبلا حلال بود، اما خداوند آن را حرام نمود؛ و در عوض، انواع نوشیدنی‌های لذیذ و جایزرا حلال نمود. بنابراین برخی گفته‌اند: منظور از «سَکَر» در این آیه، خوردنی‌ها و نوشیدنی‌های لذیذ است و این از گفتۀ اول بهتر است که می‌گوید: «شراب مست‌کننده در ابتدا حلال بود، و بعداً حکم حلال بودن آن نسخ شده است.» ﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ﴾ بی‌گمان در این، نشانه‌ای است برای کسانی که خرد می‌ورزند، و به کمال اقتدار خداوند می‌اندیشند؛ خداوندی که این میوه‌های لذیذ و خوشمزه را، از درختانی شبیه چوب خشک بیرون آورده است، [آری! این میوه‌ها نشانه‌ای است] برای بندگانی که به شمول و فراگیری رحمت الهی پی برده، و به آن می‌اندیشند؛ خدایی که این میوه‌ها را در دسترس عموم بندگانش قرار داده است. سپس درمی‌یابند که خداوند، معبود یگانه است؛ چون او به تنهایی اینها را آفریده است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاَوْحٰی رَبُّكَ اِلَی النَّحْلِ اَنِ اتَّخِذِیْ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوْتًا وَّمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُوْنَ ۟ۙ
آنچه که ذکر شد، آیاتی است دال بر عظمت خدا، برای کسانی که در آفرینش این زنبور کوچک که خداوند آن را به صورتی شگفت انگیز رهنمون کرده، و مکان‌های مکیدن شهد، و سپس بازگشت به کندوها را برای آنها آسان نموده است، می‌اندیشند. خداوند به او آموخته و وی را هدایت کرده است؛ سپس از شکم آن، عسل لذیذی که بر حسب اختلاف سرزمین و چراگاه‌ها دارای انواع مختلفی است، بیرون می‌آید؛ عسلی که مایۀ شفا و بهبودی بیماری‌های مختلف است. پس این، دلیلی بر کمال عنایت خداوند و لطف او نسبت به بندگانش می‌باشد؛ و دلیلی است براینکه شایسته نیست کسی غیر از خداوند خوانده شود و مورد محبت قرار بگیرد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
ثُمَّ كُلِیْ مِنْ كُلِّ الثَّمَرٰتِ فَاسْلُكِیْ سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا ؕ— یَخْرُجُ مِنْ بُطُوْنِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ اَلْوَانُهٗ فِیْهِ شِفَآءٌ لِّلنَّاسِ ؕ— اِنَّ فِیْ ذٰلِكَ لَاٰیَةً لِّقَوْمٍ یَّتَفَكَّرُوْنَ ۟
آنچه که ذکر شد، آیاتی است دال بر عظمت خدا، برای کسانی که در آفرینش این زنبور کوچک که خداوند آن را به صورتی شگفت انگیز رهنمون کرده، و مکان‌های مکیدن شهد، و سپس بازگشت به کندوها را برای آنها آسان نموده است، می‌اندیشند. خداوند به او آموخته و وی را هدایت کرده است؛ سپس از شکم آن، عسل لذیذی که بر حسب اختلاف سرزمین و چراگاه‌ها دارای انواع مختلفی است، بیرون می‌آید؛ عسلی که مایۀ شفا و بهبودی بیماری‌های مختلف است. پس این، دلیلی بر کمال عنایت خداوند و لطف او نسبت به بندگانش می‌باشد؛ و دلیلی است براینکه شایسته نیست کسی غیر از خداوند خوانده شود و مورد محبت قرار بگیرد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاللّٰهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ یَتَوَفّٰىكُمْ وَمِنْكُمْ مَّنْ یُّرَدُّ اِلٰۤی اَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَیْ لَا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْـًٔا ؕ— اِنَّ اللّٰهَ عَلِیْمٌ قَدِیْرٌ ۟۠
خداوند متعال خبر می‌دهد که او بندگان را آفریده است، و آنان را از حالتی به حالتی دیگر برمی‌گرداند، و پس از آنکه مدت زندگی آنان به پایان رسید، آنها را می‌میراند. و برخی از بندگان هستند که خداوند عمرشان را بالا می‌برد تا به خوارترین حد فرتوتی برسند، که در آن سنین، نیروهای ظاهر و باطنی انسان ضعیف می‌شوند، حتی عقل او ضعیف می‌گردد؛ عقلی که جوهر انسان است، و به ضعف آن افزوده می‌شود تا جایی که انسان همۀ معلوماتش را فراموش می‌نماید، و عقل او، همانند عقل کودکی شیرخوار می‌شود. بنابراین فرمود: ﴿لِكَيۡ لَا يَعۡلَمَ بَعۡدَ عِلۡمٖ شَيۡ‍ًٔاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٞ قَدِيرٞ﴾ تا جایی که پس از علم و آگاهی، چیزی نخواهد دانست و خداوند دانای تواناست؛ یعنی علم و آگاهی و توانایی او همه چیز را احاطه کرده است. از جمله قدرت الهی، این است که انسان‌را در مراحل آفرینش، از حالتی به حالتی دیگر می‌برد. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن ضَعۡفٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعۡدِ ضَعۡفٖ قُوَّةٗ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٖ ضَعۡفٗا وَشَيۡبَةٗۚ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡقَدِيرُ﴾ خداوند ذاتی است که شما را به گونه‌ای ضعیف و ناتوان آفریده است؛ سپس بعد از آن ضعف و ناتوانی، به شما نیرو بخشید؛ و بعد از قدرت و نیرو باز شما را ناتوان و پیر می‌گرداند. هرچه بخواهد، می‌آفریند؛ و او دانای تواناست.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاللّٰهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلٰی بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ ۚ— فَمَا الَّذِیْنَ فُضِّلُوْا بِرَآدِّیْ رِزْقِهِمْ عَلٰی مَا مَلَكَتْ اَیْمَانُهُمْ فَهُمْ فِیْهِ سَوَآءٌ ؕ— اَفَبِنِعْمَةِ اللّٰهِ یَجْحَدُوْنَ ۟
این، از دلایل یگانگی پروردگار، و دلیلی بر زشتی شرک ورزیدن به خداست. خداوند متعال می‌فرماید: همۀ شما مخلوق او هستید و به شما روزی می‌دهد، اما خداوند ‌﴿فَضَّلَ بَعۡضَكُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ فِي ٱلرِّزۡقِ﴾ برخی از شما را بر برخی دیگر، از نظر روزی، برتری داده است؛ بنابراین برخی از شما را، آزادگانی قرار داد که دارای مال و ثروت هستند؛ و برخی دیگر را، بردگانی قرار داد که مالک چیزی از دنیا نمی‌باشند. پس آقایان که خداوند آنها را بر بردگانشان در رزق و روزی برتری داده است، حاضر نیستند ﴿بِرَآدِّي رِزۡقِهِمۡ عَلَىٰ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُمۡ﴾ ثروت و دارایی خود را به بردگان خود بدهند، و آنها را شریک قدرت و ثروت خود بسازند، و این کار را ناممکن می‌دانند. نیز کسانی را که شما شریک خدا قرار می‌دهید؛ بردگان هستند، و به اندازۀ ذرّه‌ای مالک چیزی نیستند. پس چگونه شما آنها را شریک خدا قرار می‌دهید؟! آیا شریک قراردادن آنها برای خدا، بزرگ‌ترین ستم و انکار نعمت الهی نیست؟ بنابراین فرمود: ﴿أَفَبِنِعۡمَةِ ٱللَّهِ يَجۡحَدُونَ﴾ آیا نعمت خدا را انکار می‌کنند؟! پس اگر به نعمت خدا اقرار می‌کردند و آن را به خداوند نسبت می‌دادند، هیچ کس را با او شریک نمی‌ساختند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاللّٰهُ جَعَلَ لَكُمْ مِّنْ اَنْفُسِكُمْ اَزْوَاجًا وَّجَعَلَ لَكُمْ مِّنْ اَزْوَاجِكُمْ بَنِیْنَ وَحَفَدَةً وَّرَزَقَكُمْ مِّنَ الطَّیِّبٰتِ ؕ— اَفَبِالْبَاطِلِ یُؤْمِنُوْنَ وَبِنِعْمَتِ اللّٰهِ هُمْ یَكْفُرُوْنَ ۟ۙ
خداوند متعال از منّت بزرگش بر بندگان خود خبر می‌دهد که برای آنها همسرانی قرار داد تا در کنارشان بیاسایند و آرام بگیرند؛ و از همسرانشان برای آنان فرزندانی آفرید که به آنان دل خوش ‌کنند و فرزندانشان به آنها خدمت ‌نمایند، و کارهایشان را انجام ‌دهند و در زیر سایۀ آنان بیارامند؛ و خوردنی‌ها و نوشیدنی‌های پاکیزه و نعمت‌های فراوان دیگری را به آنها بخشیده است، به طوری که بندگان نمی‌توانند آن همه نعمت را بشمارند. ﴿أَفَبِٱلۡبَٰطِلِ يُؤۡمِنُونَ وَبِنِعۡمَتِ ٱللَّهِ هُمۡ يَكۡفُرُونَ﴾ آیا به باطلی ایمان می‌آورند که هیچ اصل و اساسی ندارد و نابود ‌شده و از بین می‌رود و بهره‌ای جز نابودی ندارد؛ نمی‌آفریند و روزی نمی‌دهد و هیچ کاری را انجام نمی‌دهد؟! و این، شامل همۀ چیزهایی است که به جای خداوند پرستش می‌شود. بنابراین همۀ معبودانی که به جای خدا پرستش می‌شوند، باطل‌اند. پس چگونه مشرکین آنها را به جای خداوند می‌پرستند ﴿وَبِنِعۡمَتِ ٱللَّهِ هُمۡ يَكۡفُرُونَ﴾ و به نعمت خداوند ناسپاسی می‌کنند و آن را انکار می‌نمایند، و نعمت الهی را در راستای نافرمانی خدا و کفر ورزیدن به او به کار می‌گیرند؟! آیا این بزرگ‌ترین ستم و بزرگ‌ترین فساد و بی‌خردی نیست؟!
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَیَعْبُدُوْنَ مِنْ دُوْنِ اللّٰهِ مَا لَا یَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقًا مِّنَ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ شَیْـًٔا وَّلَا یَسْتَطِیْعُوْنَ ۟ۚ
خداوند متعال از جهالت مشرکان و ستمشان خبر می‌دهد که به جای او، معبودانی را می‌پرستند و آنها را شریک خدا قرار می‌دهند، درحالی که آن معبودانِ باطل، در آسمان‌ها و زمین اختیارِ روزی دادن را ندارند، و آنها باران و رزقی را فرو نمی‌فرستند، و هیچ چیزی از گیاهان زمین را نمی‌رویانند، و به اندازۀ ذره‌ای در آسمان‌ها و زمین مالک چیزی نیستند، و اختیاری ندارند و نمی‌توانند این کارها را بکنند؛ زیرا کسی که چیزی در اختیار ندارد، بعضی اوقات قدرت و توانایی دارد که هرکس با او ارتباط برقرار نماید، به او فایده برساند؛ اما اینها نه چیزی در اختیار دارند، و نه قدرتی دارند. این است صفتِ معبودان آنها. پس چگونه آنها، چنین معبودان باطلی را در ردیف خدا قرار داده، و آنها را با مالک آسمان‌ها و زمین -که تمام فرمانروایی از آنِ اوست، و ستایش کاملاً از آنِ اوست، و تمام قدرت از آنِ اوست- تشبیه کرده‌اند؟! بنابراین فرمود:
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
فَلَا تَضْرِبُوْا لِلّٰهِ الْاَمْثَالَ ؕ— اِنَّ اللّٰهَ یَعْلَمُ وَاَنْتُمْ لَا تَعْلَمُوْنَ ۟
﴿فَلَا تَضۡرِبُواْ لِلَّهِ ٱلۡأَمۡثَالَ﴾ برای خداوند مثل‌ها نزنید، و برای او شبیه و نظیر قرار مدهید، مثل‌هایی که بیانگر تساوی او و آفریده‌هایش ‌باشد. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ﴾ همانا خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید. پس برماست که بدون علم و آگاهی، چیزی دربارۀ خدا نگوییم، و مثال‌هایی را که خداوند دانا بیان نموده است، مد نظر قرار بدهیم.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
ضَرَبَ اللّٰهُ مَثَلًا عَبْدًا مَّمْلُوْكًا لَّا یَقْدِرُ عَلٰی شَیْءٍ وَّمَنْ رَّزَقْنٰهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ یُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَّجَهْرًا ؕ— هَلْ یَسْتَوٗنَ ؕ— اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ ؕ— بَلْ اَكْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُوْنَ ۟
بنابراین خدا، دو مثال برای خود و برای کسانی که به جای او پرستش می‌شوند، بیان کرده است؛ یکی بردۀ مملوکی که اختیار خودش را ندارد و دارای هیچ مال و ثروتی در دنیا نیست، و دومی که آزاد و ثروتمند است و خداوند از جانب خویش به او روزی فراوان بخشیده است. این فرد، نیکوکار است و از آن مال، آشکارا و پنهان می‌بخشد. آیا این فرد با آن برده برابر است؟ قطعاً برابر نیستند، با اینکه هر دو مخلوق‌اند، اما برابر بودنشان غیرممکن است. پس اگر این دو یکسان نیستند، چگونه مخلوق و بنده‌ای -که ملک و قدرتی ندارد، و از هرجهت نیازمند پروردگاری است که مالک همۀ دارایی‌هاست و بر هر چیزی توانا می‌باشد- با خداوند آفریننده- که مالک تمام ممالک است، و بر هر چیزی تواناست- برابر است؟! بنابراین خداوند از مقام والای خویش تجلیل به‌عمل آورد، و هر نوع حمد و ستایش را خاص خود قرار داد و فرمود: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ﴾ هر نوع حمد و ستایش مخصوص خداست. انگار در این سؤالی مطرح می‌شود که اگر این‌طور است، پس چرا مشرکان معبودان خودرا با «الله» برابر قرار می‌دهند؟ به همین جهت فرمود: ﴿بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ﴾ بلکه بیشتر آنها نمی‌دانند؛ زیرا اگر واقعاً می‌دانستند، بر ارتکاب شرک جرأت نمی‌کردند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَضَرَبَ اللّٰهُ مَثَلًا رَّجُلَیْنِ اَحَدُهُمَاۤ اَبْكَمُ لَا یَقْدِرُ عَلٰی شَیْءٍ وَّهُوَ كَلٌّ عَلٰی مَوْلٰىهُ ۙ— اَیْنَمَا یُوَجِّهْهُّ لَا یَاْتِ بِخَیْرٍ ؕ— هَلْ یَسْتَوِیْ هُوَ ۙ— وَمَنْ یَّاْمُرُ بِالْعَدْلِ ۙ— وَهُوَ عَلٰی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیْمٍ ۟۠
و مثال دوم، ﴿رَّجُلَيۡنِ أَحَدُهُمَآ أَبۡكَمُ لَا يَقۡدِرُ عَلَىٰ شَيۡءٖ﴾ مثال دو مرد است که یکی از آن دو گنگ است؛ نه می‌شنود و نه حرف می‌زند، و بر انجام کمترین کاری توانایی ندارد، ﴿وَهُوَ كَلٌّ عَلَىٰ مَوۡلَىٰهُ﴾ و او سربارِ صاحب و خواجۀ خویش است؛ یعنی خواجه‌اش به وی خدمت می‌کند، و او نمی‌تواند کارهای خود را انجام دهد، پس چنین کسی از هر جهت کمبود دارد؛ آیا او، با کسی که به عدل و داد فرمان می‌دهد و بر راه راست قرار دارد وگفتارش عادلانه و درست است، برابر می‌باشد؟ پس همان گونه که این دو مرد با هم برابر نیستند، کسی که به جای خدا پرستش می‌شود و توانایی انجام دادن کوچک‌ترین کاری را ندارد و اگر خداوند به او قدرت ندهد هیچ کاری را نخواهد توانست انجام بدهد، با خداوند‌ی برابر نیست که جز حق چیزی نمی‌فرماید و جز کاری که به خاطر آن مورد ستایش قرار می‌گیرد انجام نمی‌دهد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَلِلّٰهِ غَیْبُ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ ؕ— وَمَاۤ اَمْرُ السَّاعَةِ اِلَّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؕ— اِنَّ اللّٰهَ عَلٰی كُلِّ شَیْءٍ قَدِیْرٌ ۟
فقط خداوند غیب آسمان‌ها و زمین را می‌داند؛ و جز او، کسی پوشیده‌ها و نهان‌ها و رازها را نمی‌داند. از جمله امور ناپیدا و پنهان، دانستن قیامت است؛ پس هیچ کس جز خدا نمی‌داند قیامت کی برپا می‌شود، و وقوع قیامت به اندازۀ چشم برهم زدن و یا کمتر از آن است. پس مردم از قبرهایشان به سوی محشر و رستاخیز بلند می‌شوند و دیگر مهلتی داده نمی‌شود. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ﴾ بی‌گمان خداوند بر انجام هر کاری تواناست؛ پس زنده کردن مردگان، از دایرۀ قدرت فراگیر الهی خارج نیست.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاللّٰهُ اَخْرَجَكُمْ مِّنْ بُطُوْنِ اُمَّهٰتِكُمْ لَا تَعْلَمُوْنَ شَیْـًٔا ۙ— وَّجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْاَبْصَارَ وَالْاَفْـِٕدَةَ ۙ— لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُوْنَ ۟
یعنی فقط خداوند این نعمت‌ها را داده است؛ ﴿أَخۡرَجَكُم مِّنۢ بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ شَيۡ‍ٔٗا﴾ شما را از شکم‌های مادرانتان بیرون آورد، درحالی‌که چیزی نمی‌دانستید و توانایی انجام کاری را نداشتید، سپس او، ﴿جَعَلَ لَكُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفۡ‍ِٔدَةَ﴾ به شما گوش و چشم و دل داد. این سه عضو را به خاطر برتری و اهمیتشان بیان نمود، چون این اعضا، کلید هر آگاهی و دانشی می‌باشند؛ زیرا هر آگاهی و دانشی که به انسان می‌رسد، از طریق یکی از این سه وارد می‌شود، وگرنه سایر عضوها و توانایی‌های ظاهری و باطنی را خداوند بخشیده است، و هر یک را رفته رفته رشد می‌دهد تا به حالت تکامل خود برسند، و این بدان خاطر است که بندگان با به‌کارگرفتن این اعضا، در راستای طاعت خدا عمل کنند و شکر او را به جای آورند. وهرکس این عضوها را در مسیر معصیت خدا به کار ببرد، حجتی علیه او خواهند بود؛ و چنین فردی، نعمت‌های خدا را با قبیح‌ترین روش پاسخ داده است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اَلَمْ یَرَوْا اِلَی الطَّیْرِ مُسَخَّرٰتٍ فِیْ جَوِّ السَّمَآءِ ؕ— مَا یُمْسِكُهُنَّ اِلَّا اللّٰهُ ؕ— اِنَّ فِیْ ذٰلِكَ لَاٰیٰتٍ لِّقَوْمٍ یُّؤْمِنُوْنَ ۟
این، مایۀ عبرت مؤمنان است، چون آنها از نشانه‌ها و آیات الهی بهره‌مند می‌شوند و در هر نشانه‌ای می‌اندیشند؛ و اما غیر از مؤمنان، به چنین نشانه‌هایی از روی سرگرمی و غفلت می‌نگرند. و آیه این مطلب را گوشزد می‌کند که خداوند پرندگان را طوری آفریده است که می‌توانند پرواز نمایند، سپس خداوند این هوای لطیف را برایشان مسخر نموده، و به آنها توانایی حرکت در هوا را داده است، و این دلیلی بر حکمت و آگاهی و علم گستردۀ الهی و کمال اقتدار اوست. فرخنده خدایی است پروردگار جهانیان!
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاللّٰهُ جَعَلَ لَكُمْ مِّنْ بُیُوْتِكُمْ سَكَنًا وَّجَعَلَ لَكُمْ مِّنْ جُلُوْدِ الْاَنْعَامِ بُیُوْتًا تَسْتَخِفُّوْنَهَا یَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَیَوْمَ اِقَامَتِكُمْ ۙ— وَمِنْ اَصْوَافِهَا وَاَوْبَارِهَا وَاَشْعَارِهَاۤ اَثَاثًا وَّمَتَاعًا اِلٰی حِیْنٍ ۟
خداوند نعمت‌های خویش را به بندگان خود یادآور می‌شود، و از آنها می‌خواهد تا سپاس وی را به جای بیاورند، و به آن اعتراف ‌نمایند. بنابراین فرمود: ﴿وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنۢ بُيُوتِكُمۡ سَكَنٗا﴾ و خداوند خانه‌ها و قصرها و منزل‌هایتان را محل آسایش و آرامش شما قرار داده است؛ شما را از سرما و گرما محافظت ‌نموده، و شما و فرزندان و کالاهایتان را می‌پوشانند، و دیگر فوایدی که خانه‌ها دارند. ﴿وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ﴾ و از پوست چهارپایان یا از مو و پشم و کرکی که بر پوست می‌روید، ﴿بُيُوتٗا تَسۡتَخِفُّونَهَا﴾ چادرهایی برایتان ساخته است که آن را، ﴿يَوۡمَ ظَعۡنِكُمۡ وَيَوۡمَ إِقَامَتِكُمۡ﴾ در سفر و حضرتان سبک می‌یابید، و به آسانی جابه‌جا می‌کنید؛ و در جاهایی که قصد اقامت همیشگی را در آن ندارید، به آسانی برپا می‌کنید، و شما را از گرما و سرما و باران در امان داشته، و اثاث‌هایتان را از گزند باران محافظت می‌کند. ﴿وَمِنۡ أَصۡوَافِهَا وَأَوۡبَارِهَا وَأَشۡعَارِهَآ أَثَٰثٗا﴾ و از پشم و کرک و موی چهارپایان، وسائل منزل و موجبات رفاه و آسایش شما را فراهم کرده است. و این، همۀ چیزهایی که از پشم و کرک و مو ساخته می‌شود، از قبیل: ساک و چمدان‌ها، زیراندازها، لباس‌ها، زین‌ها و غیره را شامل می‌شود. ﴿وَمَتَٰعًا إِلَىٰ حِينٖ﴾ تا مدتی در این دنیا از آنها بهره‌مند شوید. پس آنچه ذکر شد، از جملۀ چیزهایی هستند که خداوند توفیق ساخت و تهیۀ آن را به بندگان داده است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاللّٰهُ جَعَلَ لَكُمْ مِّمَّا خَلَقَ ظِلٰلًا وَّجَعَلَ لَكُمْ مِّنَ الْجِبَالِ اَكْنَانًا وَّجَعَلَ لَكُمْ سَرَابِیْلَ تَقِیْكُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِیْلَ تَقِیْكُمْ بَاْسَكُمْ ؕ— كَذٰلِكَ یُتِمُّ نِعْمَتَهٗ عَلَیْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُوْنَ ۟
﴿وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلَٰلٗا﴾ و خداوند از چیزهایی که آفریده است و شما در آفرینش آن نقشی ندارید، برایتان سایه‌ها قرار داد، مانند سایۀ درختان و کوه‌ها و تپه‌ها و امثال آن که انسان‌ها از این سایه‌ها استفاده می‌نمایند. ﴿وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلۡجِبَالِ أَكۡنَٰنٗا﴾ و از کوه‌ها برایتان غارها قرار داد که شما را از سرما و گرما و باران و دشمن مصون می‌دارند، ﴿وَجَعَلَ لَكُمۡ سَرَٰبِيلَ تَقِيكُمُ ٱلۡحَرَّ﴾ و برایتان تن پوش‌ها و لباس‌هایی پدید آورد که شما را از گرما محافظت می‌کنند. و خداوند سردی را بیان نکرد؛ زیرا در اول این سوره، نعمت‌های اصلی بیان شده‌اند؛ و در پایان آن، متمم ومکمل نعمت‌ها بیان می‌شوند، و حفاظت از سرما از نعمت‌های اصلی است؛ زیرا یک نیاز و ضرورت اساسی است، و خداوند در اول سوره آن را بیان نمود و فرمود: ﴿لَكُمۡ فِيهَا دِفۡءٞ وَمَنَٰفِعُ﴾ مایۀ گرمای شما هستند، و در آن منافعی دارید. ﴿وَسَرَٰبِيلَ تَقِيكُم بَأۡسَكُمۡ﴾ و تن‌پوش‌ها و لباس‌هایی برایتان پدید آورد که هنگام جنگ شما را از آسیب ضربات اسلحه مصون می‌دارد، مانند زره‌ها و امثال آن. و این چنین خداوند نعمت خویش را به طور کامل به شما عطا می‌کند ـ چراکه نعمت‌های بی‌شماری را به شما ارزانی نموده است ـ ﴿لَعَلَّكُمۡ تُسۡلِمُونَ﴾ تا وقتی نعمت‌های خدا را یاد کردید و دیدید که نعمات و برکات الهی از هر سو شما را در بر گرفته است، تسلیم شکوه و عظمت خدا شوید، و از دستور و فرمان او اطاعت کنید و نعمت‌های خدا را در راستای اطاعت و فرمانبرداری از وی به‌کار بگیرید. پس فراوان بودن نعمت‌ها، موجب شکرگزاری بیشتر و ستایش خداوند بر این نعمت‌ها است. اما ستمگران جز سرکشی و مخالفت، چیزی را نمی‌دانند. بنابراین خداوند در مورد ستمگران فرموده است:
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
فَاِنْ تَوَلَّوْا فَاِنَّمَا عَلَیْكَ الْبَلٰغُ الْمُبِیْنُ ۟
﴿فَإِن تَوَلَّوۡاْ﴾ و چنانچه پس ‌از اینکه به ‌نعمت‌ها و آیات خداوند تذکر داده ‌شدند، رویگردان شوند، ﴿ فَإِنَّمَا عَلَيۡكَ ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ﴾ وظیفۀ تو تنها تبلیغ آشکار است؛ یعنی هدایت کردن و توفیق ‌دادن آنها، بر تو لازم نیست؛ بلکه فقط از تو خواسته می‌شود که آنها را پند و اندرز بدهی، و آنها را بترسانی و از نافرمانی خدا بر حذر بداری.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
یَعْرِفُوْنَ نِعْمَتَ اللّٰهِ ثُمَّ یُنْكِرُوْنَهَا وَاَكْثَرُهُمُ الْكٰفِرُوْنَ ۟۠
پس اگر وظیفه‌ات را انجام دهی، حساب آنها باخداست؛ زیرا آنان احسان را می‌بینند ونعمت خدا را می‌شناسند، اما آن را انکار می‌کنند. ﴿وَأَكۡثَرُهُمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ﴾ و بیشترشان کافرند، و خیری در آنها وجود ندارد، و پی‌درپی آمدن نشانه‌ها و آیات به آنها فایده‌ای نمی‌رساند؛ زیرا ضمیر و احساساتشان فاسد شده، و اهدافی نادرست دارند. و آنان خواهند دید که ‌خداوند آدم‌های سرکش، و کسانی را که شکر نعمت‌هایش را به جای نمی‌آورند و از خدا و پیامبرش سرپیچی می‌کنند، چگونه سزا می‌دهد!
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَیَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ اُمَّةٍ شَهِیْدًا ثُمَّ لَا یُؤْذَنُ لِلَّذِیْنَ كَفَرُوْا وَلَا هُمْ یُسْتَعْتَبُوْنَ ۟
خداوند از حالت کافران در روز قیامت خبر داده و می‌فرماید: عذری از آنها پذیرفته نمی‌شود، و عذاب از آنان رفع نمی‌گردد؛ و همانا کسانی که شریک خدا ساخته بودند، از آنان بیزاری می‌جویند، و ایشان به کفر و دروغ بستن بر خدا اعتراف می‌نمایند. پس خداوند فرمود: ﴿وَيَوۡمَ نَبۡعَثُ مِن كُلِّ أُمَّةٖ شَهِيدٗا﴾ و روزی که از هر امتی، شاهدی را برمی‌انگیزیم که بر آنها و بر کارهایشان گواهی می‌دهد. این شاهد، گواهی می‌دهد که آنها دعوتگر هدایت را چه پاسخی دادند. و گواهانی را که خداوند برمی‌انگیزد، پاک ترین و عادل ترین گواهان‌اند؛ و آنها پیامبران هستند؛ همان کسانی که چون شهادت دهند، حجت خداوند بر مردم پایان می‌یابد. ﴿ثُمَّ لَا يُؤۡذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ﴾ و به کافران اجازۀ عذرآوردن داده نمی‌شود؛ زیرا عذرآوردن آنها، دروغین است و به آنها فایده‌ای نمی‌رساند؛ و نیز اگر بخواهند به دنیا برگردند تا آنچه را که از دست داده‌اند جبران نمایند، خواستۀ آنان مورد پذیرش خدا واقع نمی‌شود، بلکه بی درنگ به عذاب سختی گرفتار می‌گردند که از آن کاسته نمی‌شود؛ نیز به آنها مهلت داده نمی‌شود که در راستای رهانیدن خود از عذاب الهی، دست به اقدامی بزنند؛ چون اعمال نیک آنها، آنقدر اندک و ناچیز است که می‌توان آن را در چند موردی خلاصه کرد و برشمرد؛ و خود نیز به ناچیز بودن آن، اقرار می‌نمایند و رسوا می‌شوند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاِذَا رَاَ الَّذِیْنَ ظَلَمُوا الْعَذَابَ فَلَا یُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَلَا هُمْ یُنْظَرُوْنَ ۟
خداوند از حالت کافران در روز قیامت خبر داده و می‌فرماید: عذری از آنها پذیرفته نمی‌شود، و عذاب از آنان رفع نمی‌گردد؛ و همانا کسانی که شریک خدا ساخته بودند، از آنان بیزاری می‌جویند، و ایشان به کفر و دروغ بستن بر خدا اعتراف می‌نمایند. پس خداوند فرمود: ﴿وَيَوۡمَ نَبۡعَثُ مِن كُلِّ أُمَّةٖ شَهِيدٗا﴾ و روزی که از هر امتی، شاهدی را برمی‌انگیزیم که بر آنها و بر کارهایشان گواهی می‌دهد. این شاهد، گواهی می‌دهد که آنها دعوتگر هدایت را چه پاسخی دادند. و گواهانی را که خداوند برمی‌انگیزد، پاک ترین و عادل ترین گواهان‌اند؛ و آنها پیامبران هستند؛ همان کسانی که چون شهادت دهند، حجت خداوند بر مردم پایان می‌یابد. ﴿ثُمَّ لَا يُؤۡذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ﴾ و به کافران اجازۀ عذرآوردن داده نمی‌شود؛ زیرا عذرآوردن آنها، دروغین است و به آنها فایده‌ای نمی‌رساند؛ و نیز اگر بخواهند به دنیا برگردند تا آنچه را که از دست داده‌اند جبران نمایند، خواستۀ آنان مورد پذیرش خدا واقع نمی‌شود، بلکه بی درنگ به عذاب سختی گرفتار می‌گردند که از آن کاسته نمی‌شود؛ نیز به آنها مهلت داده نمی‌شود که در راستای رهانیدن خود از عذاب الهی، دست به اقدامی بزنند؛ چون اعمال نیک آنها، آنقدر اندک و ناچیز است که می‌توان آن را در چند موردی خلاصه کرد و برشمرد؛ و خود نیز به ناچیز بودن آن، اقرار می‌نمایند و رسوا می‌شوند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاِذَا رَاَ الَّذِیْنَ اَشْرَكُوْا شُرَكَآءَهُمْ قَالُوْا رَبَّنَا هٰۤؤُلَآءِ شُرَكَآؤُنَا الَّذِیْنَ كُنَّا نَدْعُوْا مِنْ دُوْنِكَ ۚ— فَاَلْقَوْا اِلَیْهِمُ الْقَوْلَ اِنَّكُمْ لَكٰذِبُوْنَ ۟ۚ
﴿وَإِذَا رَءَا ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ شُرَكَآءَهُمۡ﴾ و در روز قیامت هنگامی که مشرکان، شریک‌ها و انبازهایشان را می‌بینند و باطل بودن آنها محرز می‌گردد، به گونه‌ای که نمی‌توانند این حقیقت را انکار کنند، ﴿قَالُواْ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ شُرَكَآؤُنَا ٱلَّذِينَ كُنَّا نَدۡعُواْ مِن دُونِكَ﴾ می‌گویند: پروردگارا! اینان شریکان ما هستند که آنان را به جای تو می‌پرستیدیم، و به فریاد می‌خواندیم. اینک نمی‌توانند هیچ سودی به ما برسانند، و نمی‌توانند شفاعتی بکنند؛ پس خودشان باطل بودن آنها را خاطرنشان می‌کنند، و به آنها کفر می‌ورزند، و دشمنی و نفرت میان آنها و معبودانشان آشکار می‌گردد. ﴿فَأَلۡقَوۡاْ إِلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلَ﴾ شریکانشان در پاسخ به آنها می‌گویند: ﴿إِنَّكُمۡ لَكَٰذِبُونَ﴾ شما دروغ گفتید که ما را شریک خدا قرار دادید، و ما را همراه خدا پرستش کردید، ما شما را به این کار فرمان ندادیم و چنین نپنداشتیم که شایستۀ عبادت هستیم. پس سرزنش و ملامت برشما باد!
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاَلْقَوْا اِلَی اللّٰهِ یَوْمَىِٕذِ ١لسَّلَمَ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَّا كَانُوْا یَفْتَرُوْنَ ۟
در این هنگام در پیشگاه خدا سرتسلیم فرود می‌آورند و در برابر حکم او سر می‌نهند و می‌دانند که آنها سزاوار عذاب هستند. ﴿وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ﴾ و آنچه به افترا می‌بستند، از آنان گم و ناپیدا می‌شود. پس وارد جهنم می‌شوند، در حالی که از خود بیزارند و دل‌هایشان سرشار از ستایش پروردگار است؛ و می‌دانند که آنها جز به خاطر کارهایی که کرده‌اند، مجازات نشده‌اند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اَلَّذِیْنَ كَفَرُوْا وَصَدُّوْا عَنْ سَبِیْلِ اللّٰهِ زِدْنٰهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوْا یُفْسِدُوْنَ ۟
خداوند متعال در این آیه، عاقبت و سرانجام مجرمان را بیان می‌دارد، آنها که کفر ورزیدند و آیات خدا را تکذیب کردند و با پیامبران خدا مبارزه نمودند و مردم را از راه خدا بازداشتند و دعوتگرانی به سوی گمراهی گردیدند، پس سزاوار عذابی چند برابر شدند، چراکه جرمشان بسیار زیاد بود، و در زمین خدا فساد کردند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِیْ كُلِّ اُمَّةٍ شَهِیْدًا عَلَیْهِمْ مِّنْ اَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِیْدًا عَلٰی هٰۤؤُلَآءِ ؕ— وَنَزَّلْنَا عَلَیْكَ الْكِتٰبَ تِبْیَانًا لِّكُلِّ شَیْءٍ وَّهُدًی وَّرَحْمَةً وَّبُشْرٰی لِلْمُسْلِمِیْنَ ۟۠
خداوند متعال در آیات قبل بیان کرد که در میان هرامتی، گواهی را برمی‌انگیزد، اینجا نیز همان مطلب را بیان کرد و از میان گواهان، پیامبر گرامی اسلام را به طور ویژه بیان نمود و فرمود: ﴿وَجِئۡنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ﴾ و تو را بر امتت گواه می‌گیریم تا بر خیر و شر آنها گواهی دهی. و این از کمال عدل الهی است که هر پیامبری بر امتش گواهی ‌دهد؛ چون هر یک، در مورد اعمال امتش، بیشتر از دیگران آگاهی دارد؛ و در مورد امتش، مهربان تر و منصف‌تر از دیگران است؛ و از آنجا که نسبت به آنها مهربان است، به آنچه که نکرده‌اند، گواهی نمی‌دهد. و این مانند فرمودۀ الهی است که می‌فرماید: ﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَيَكُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَيۡكُمۡ شَهِيدٗا﴾ و این چنین شما را امتی میانه قرار داده‌ایم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر [نیز] بر شما گواه خواهد بود. و خداوند متعال فرموده است: ﴿فَكَيۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن كُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِيدٖ وَجِئۡنَا بِكَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِيدٗا يَوۡمَئِذٖ يَوَدُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَعَصَوُاْ ٱلرَّسُولَ لَوۡ تُسَوَّىٰ بِهِمُ ٱلۡأَرۡضُ﴾ پس چگونه است آنگاه که از هرامتی گواهی آوریم و تو را بر اینها گواه گیریم؟! در آن روز، کسانی که کفر ورزیده و از پیامبر فرمان نبرده‌اند، دوست دارند که با خاک یکسان ‌شوند. ﴿وَنَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ﴾ و کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزی در اصول و فروع دین و احکام هر دو جهان است؛ و همۀ آنچه که بندگان بدان نیاز دارند، در آن به طور کامل و با کلماتی واضح و مفاهیمی بزرگ بیان شده است. حتی خداوند در این کتاب، امور بزرگی را ـ‌که قلب به آن نیاز دارد و در هر زمانی باید آن را یاد کند و در هر لحظه‌ای آن را تکرار نماید‌ـ با کلمات مختلف و دلایل متنوعی بازگو می‌نماید تا در دل‌ها جای گیرد، و خیر و نیکی را بر حسب ثبوت آن در دل به بار آورد. و خداوند در کلمات اندکی، مفاهیم زیادی را جمع می‌نماید، به گونه‌ای که کلمه، به مانند قاعده و اساس قرار گرفته، و مفاهیم فراوانی از آن متفرع می‌شود. شما به آیه‌ای که بعد از این آیه می‌آید، دقت کنید که در آن، انواع فرمان‌ها و نواهی جمع شده است. پس چون این قرآن، بیانگر هر چیزی است، حجت خدا بر همۀ بندگان است؛ و بر همین اساس، ستمگران دیگر دلیلی نخواهند داشت، و مسلمین از آن منتفع می‌گردند. پس مایۀ هدایت آنها شده، و به وسیلۀ آن به امور دینی و دنیایی خود راهیاب می‌شوند. و رحمتی است برای آنان؛ و به وسیلۀ آن، تمام خیر و خوبی‌های دنیا و آخرت را به دست می‌آورند. و هدایت، همان علم مفید و عمل صالحی است که مسلمین بدان دست یافته‌اند؛ و رحمت، همان پاداش نیک دنیا و آخرت است که در نتیجۀ علم مفید و عمل صالح به‌دست می‌آورند، مانند صلاح قلب و آرامش آن. و نیز مانند عقل کامل که جز با تربیت و پرورش آن در پرتو مفاهیم قرآن که بزرگ‌ترین و برترین مفاهیم هستند، به کمال نمی‌رسد. و نیز مانند اعمال درست و اخلاق نیکو و روزی زیاد و پیروزی بر دشمنان در سخن و در عمل، و به دست آوردن رضای خدا و بهشت الهی که نعمت‌های جاویدانی در آن وجود دارد؛ نعمت‌هایی که جز پروردگار مهربان، کسی آن را نمی‌داند، و همگی در سایۀ علم مفید و عمل صالح به دست می‌آیند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اِنَّ اللّٰهَ یَاْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْاِحْسَانِ وَاِیْتَآئِ ذِی الْقُرْبٰی وَیَنْهٰی عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْیِ ۚ— یَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُوْنَ ۟
عدالت و دادگری که خداوند به آن دستور می‌دهد، شامل دادگری در حق او، و در حق بندگانش می‌باشد. و بنده باید، تمام حقوق مالی و بدنی را که خداوند در حق خود و بندگانش بر او واجب نموده است، ادا کند و با مردم به عدالت کامل رفتار نماید. پس هر حاکم و فرمانروایی باید تمام حقوق ملت و رعیت خود را بپردازد، خواه فرمانروای حکومت باشد، یا ریاست قضاوت را به دست داشته، یا نیابت و نمایندگی حاکم یا قاضی را عهده دار باشد. خداوند عدالت و دادگری را، در کتابش و نیز توسط پیامبرش بر مردم فرض نموده، و به آنان دستور داده تا عدالت را پیشه کنند. و از جملۀ عدالت، این است که در خرید و فروش وسایر دادوستدها، تمام حقی را که برگردن توست، بپردازی. و نباید از حق مردم بکاهی و آنها را فریب بدهی و به آنها ستم کنی. پس رعایت عدالت، در تمامی کارها واجب است. و احسان، فضیلت و ارزشی مستحب می‌باشد، مانند فایده رساندن به مردم با مال و بدن، و بهره‌مند ساختن آنها به وسیلۀ علم و دانش و دیگر انواع خدمات و فایده‌ها، و حتی نیکی با چهارپایانی که گوشتشان خورده می‌شود و دیگر حیوانات، در زمرۀ احسان است. و خداوند، بخشیدن و کمک کردن به خویشاوندان را به طور ویژه بیان کرد، گرچه به صورت کلی، خویشاوندان هم شامل‌اند؛ ولی خداوند خواسته است بر حقوق آنها تأکید کرده، و بیان نماید که باید صلۀ رحم آنها را برقرار داشت، و با آنها به نیکی رفتار نمود، و در این زمینه کوشا بود. و در این امر، همۀ نزدیکان و خویشاوندان داخل‌اند؛ اما هرکس که ‌نزدیک‌تر است، به ‌نیکی ‌کردن سزاوارتر می‌باشد. ﴿وَيَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ﴾ و از زشتی‌ها باز می‌دارد؛ و آن هرگناه بزرگی است که شریعت‌ها و سرشت‌ها آن را زشت قرار داده‌اند؛ مانند شرک ورزیدن به ‌خدا وکشتن مردم به ناحق، و زنا و سرقت و خود بزرگ بینی و تکبر و حقیر دانستن مردم، ودیگر زشتی‌ها. و هرگناه و معصیتی درحق خدا، در این داخل است. و خدا آدمی را از تجاوز باز می‌دارد؛ و تجاوز، هر نوع پایمال کردن حقوق مردم را شامل می‌شود. ریختن خون و آبروی مردم و خوردن مال آنان به ناحق از مصادیق تجاوز می‌باشند. پس این آیه تمامی دستورات و نواهی را دربرگرفته، و هیچ چیزی باقی نمانده مگر در آن داخل است. و این قاعده ایست که سایر جزئیات را در بر می‌گیرد. پس هر مسئله‌ای که مشتمل بر دادگری، احسان، یا بخشش به خویشان باشد، از جمله چیزهایی است که خداوند به آن فرمان داده است؛ و هر مسئله‌ای که مشتمل بر منکر یا تجاوز باشد، خداوند از آن باز می‌دارد. و به‌وسیلۀ این آیه، خوبی آنچه که خداوند به آن دستور داده، و زشتی آنچه که از آن نهی کرده است، معلوم می‌شود. وگفته‌های مردم، در پرتو این قاعده سنجیده می‌شوند؛ و سایر حالات به آن برگردانده می‌شود. پس با برکت است آن ذاتی که سخنش هدایت و شفا و نور و فرقان هر چیزی است. بنابراین فرمود: ﴿يَعِظُكُمۡ﴾ به وسیلۀ آنچه در کتابش برایتان بیان نموده است، شما را اندرز می‌دهد؛ و شما را به آنچه که صلاح و بهبودی‌تان در آن نهفته است، دستور می‌دهد؛ و از آنچه به زیان شماست، باز می‌دارد. ﴿لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ﴾ تا آنچه را که به شما اندرز می‌دهد، به یاد آورید و بفهمید و در آن بیندیشید. پس هرگاه آن را به یاد آوردید و فهمیدید و به مقتضای آن عمل کردید، به سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت دست می‌یابید؛ چنان سعادتی که هیچ شقاوت و بدبختی با آن همراه نیست. پس چون به آنچه که در اصل شرع واجب است، امر نمود؛ دستور داد به آنچه که بنده بر خود واجب گردانده است، وفا شود و فرمود:
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاَوْفُوْا بِعَهْدِ اللّٰهِ اِذَا عٰهَدْتُّمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْاَیْمَانَ بَعْدَ تَوْكِیْدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللّٰهَ عَلَیْكُمْ كَفِیْلًا ؕ— اِنَّ اللّٰهَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُوْنَ ۟
این دو آیه همۀ عهدهایی را که بنده با پروردگارش بسته، از قبیل: عبادت‌ها و نذرها و سوگندهایی که مبنی بر انجام دادن کار نیک خورده است، شامل می‌شود. و نیز پیمانی را که بنده با کسی دیگر می‌بندد، مانند پیمان‌هایی که دو طرف با هم می‌بندند، و وعده‌ای که بنده به کسی دیگر می‌دهد و آن را بر خود استوار می‌گرداند، شامل می‌شود. پس بر بنده لازم است که در همۀ این موارد، به عهد و سوگند خود وفا کند، و در صورت توانایی، آن را به طور کامل به اتمام رساند. بنابراین خداوند از شکستن عهد و سوگند نهی کرده و فرموده است: ﴿وَلَا تَنقُضُواْ ٱلۡأَيۡمَٰنَ بَعۡدَ تَوۡكِيدِهَا﴾ و پس از آنکه به نام خدا سوگند خوردید، آن را نشکنید. ﴿وَقَدۡ جَعَلۡتُمُ ٱللَّهَ عَلَيۡكُمۡ كَفِيلًا﴾ درحالی که [شما ای دو طرفی که پیمان بسته‌اید!] خدا را بر خود نگهبان و مراقب قرار داده‌اید. پس برای شما جایز نیست به آنچه که خداوند را در آن ضامن قرار داده‌اید، عمل نکنید؛ زیرا اگر به آن پایبند نباشید و بدان وفا نکنید، این کار باعث ترک تعظیم خداوند و توهین به وی می‌شود، درحالی که طرف دیگر، به قسم شما و اینکه خداوند را کفیل و نگهبان خویش قرار داده‌ای، رضایت داده و قانع شده است. پس همان‌طور که طرف دیگر شما را امین قرار داده و نسبت به شما حسن ظن دارد، شما نیز باید به آنچه گفته‌ای و بر خود استوار و مؤکّد نموده‌ای، وفا بکنی. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا تَفۡعَلُونَ﴾ بی‌گمان خداوند می‌داند آنچه را که می‌کنید. پس هر عمل‌کننده‌ای را، طبق عملش و بر حسب نیت و هدفش سزا و جزا می‌دهد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَلَا تَكُوْنُوْا كَالَّتِیْ نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ اَنْكَاثًا ؕ— تَتَّخِذُوْنَ اَیْمَانَكُمْ دَخَلًا بَیْنَكُمْ اَنْ تَكُوْنَ اُمَّةٌ هِیَ اَرْبٰی مِنْ اُمَّةٍ ؕ— اِنَّمَا یَبْلُوْكُمُ اللّٰهُ بِهٖ ؕ— وَلَیُبَیِّنَنَّ لَكُمْ یَوْمَ الْقِیٰمَةِ مَا كُنْتُمْ فِیْهِ تَخْتَلِفُوْنَ ۟
﴿وَلَا تَكُونُواْ﴾ و در شکستن پیمان‌هایتان، از زشت ترین الگو پیروی نکنید، الگویی که بر زشتی و نادانی انجام دهندۀ آن دلالت می‌نماید، و آن نمونه ﴿كَٱلَّتِي نَقَضَتۡ غَزۡلَهَا مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٍ﴾ زنی است که رشته‌های خود را محکم می‌تابید، و پس از اینکه کاملاً تابیده شده و محکم می‌گردیدند، رشتۀ خود را از هم وا می‌کرد. پس هم در تابیدن خسته شد، و هم در واکردن رشته‌ها. پس، جز ناکامی و خستگی و بی‌خردی، سودی نبرد. همچنین کسی که پیمان خود را بشکند، ستمگر و جاهل و بی‌خرد است، و در دین و جوانمردی کمبود دارد، و همانند این زن می‌باشد. ﴿تَتَّخِذُونَ أَيۡمَٰنَكُمۡ دَخَلَۢا بَيۡنَكُمۡ أَن تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرۡبَىٰ مِنۡ أُمَّةٍ﴾ شما نباید سوگندهایتان را در میان خود، مایۀ فریب سازید تا گروهی از گروهی دیگر فزون‌تر گردد؛ یعنی شایسته نیست که سوگند مؤکّد بخورید و برای شکستن آن، منتظر فرصت باشید؛ به گونه‌ای که کسی که سوگند خورده است، اگر از نظر امکانات مادی ضعیف باشد به سوگند خود وفا کند، اما نه به خاطر تعظیم سوگندی که خورده است، بلکه به خاطر ناتوانی در پرداخت جریمۀ نقض کردن سوگندش، به آن وفا می‌کند اما چنانچه کسی که سوگند خورده است از نظر امکانات مادی قوی باشد، و ببیند که شکستن سوگند به سود اوست بدون توجه به پیمان خدا و سوگند، خود آن را می‌شکند. همۀ این کارها به تبعیت از هواهای نفس، و تقدیم آن بر آنچه خدا از آنان خواسته است، صورت می‌گیرد. نیز این کار بدان جهت صورت می‌گیرد که هواهای نفسانی بر مروّت انسانی و اخلاق پسندیده تقدیم داشته شده است، تا گروهی بر گروهی دیگر در تعداد و نیرو بیشتر گردد. ﴿إِنَّمَا يَبۡلُوكُمُ ٱللَّهُ بِهِۦ﴾ بدون شک خداوند با وفای به عهد، شما را مورد آزمایش قرار می‌دهد؛ زیرا خداوند اسبابی را تدارک دیده است که به وسیلۀ آن، راستگوییِ وفادار را مورد آزمایش قرار می‌دهد، و او را از فاسقِ بدبخت متمایز می‌نماید. ﴿وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ﴾ و قطعاً خداوند در روز قیامت آنچه را که در آن اختلاف می‌ورزید، برایتان آشکار می‌سازد. پس هرکس را طبق عملش مجازات می‌نماید، و عهدشکن و فریبکار را خوار می‌گرداند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَلَوْ شَآءَ اللّٰهُ لَجَعَلَكُمْ اُمَّةً وَّاحِدَةً وَّلٰكِنْ یُّضِلُّ مَنْ یَّشَآءُ وَیَهْدِیْ مَنْ یَّشَآءُ ؕ— وَلَتُسْـَٔلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُوْنَ ۟
﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ﴾ واگر خداوند می‌خواست، همۀ مردم را بر هدایت جمع می‌نمود و آنان را ﴿أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ﴾ یک امت قرار می‌داد؛ اما تنها خداست که هدایت می‌نماید و گمراه می‌سازد، و هدایت کردن و گمراه نمودن، کار اوست و تابع حکمت و علم او می‌باشد؛ به فضل خویش، هدایت را به کسی می‌بخشد که مستحق آن است؛ و کسی را که سزاوار هدایت نیست، بر اساس عدالت خویش از آن محروم می‌نماید. ﴿وَلَتُسۡ‍َٔلُنَّ عَمَّا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾ و از خیر و شری که می‌کردید، پرسیده خواهید شد؛ و خداوند به طور کامل و به منصفانه ترین وجه، شما را بر آن سزا و جزا می‌دهد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَلَا تَتَّخِذُوْۤا اَیْمَانَكُمْ دَخَلًا بَیْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوْتِهَا وَتَذُوْقُوا السُّوْٓءَ بِمَا صَدَدْتُّمْ عَنْ سَبِیْلِ اللّٰهِ ۚ— وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِیْمٌ ۟
﴿وَلَا تَتَّخِذُوٓاْ أَيۡمَٰنَكُمۡ دَخَلَۢا بَيۡنَكُمۡ﴾ و سوگندها و پیمان‌هایتان را تابع خواست‌های خود مسازید؛ هرگاه خواستید، به آن وفا کنید؛ و هرگاه دلتان خواست، آن را بشکنید؛ زیرا اگر چنین کنید، گام‌هایتان پس از استوار شدن بر راه راست می‌لغزد. ﴿وَتَذُوقُواْ ٱلسُّوٓءَ﴾ و عذابی را بچشید که شما را ناگوار آید و به غم و اندوه اندازد ﴿بِمَا صَدَدتُّمۡ عَن سَبِيلِ ٱللَّه﴾ به سبب جلوگیری شما از راه خدا، بدانگاه که گمراه شدید و دیگران را گمراه نمودید، ﴿ وَلَكُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ﴾ و در آخرت، عذابی بزرگ و چند برابر خواهید داشت.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَلَا تَشْتَرُوْا بِعَهْدِ اللّٰهِ ثَمَنًا قَلِیْلًا ؕ— اِنَّمَا عِنْدَ اللّٰهِ هُوَ خَیْرٌ لَّكُمْ اِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُوْنَ ۟
خداوند متعال بندگانش را، از شکستن پیمان‌ها وسوگندهایشان به خاطر برخورداری از منافع دنیا، برحذر داشته و می‌فرماید: ﴿وَلَا تَشۡتَرُواْ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ ثَمَنٗا قَلِيلًا﴾ و پیمان خدا را به بهای اندک نفروشید، و به خاطر دنیا آن را نشکنید، بلکه به آن وفادار باشید. ﴿إِنَّمَا عِندَ ٱللَّهِ﴾ همانا پاداشی که در دنیا و آخرت نزد خداست، برای کسی که خشنودی خدا را بر هرچیز ترجیح داده و به پیمان خدا وفا نموده است، ﴿هُوَ خَيۡرٞ﴾ از متاع فانی دنیا، بهتر است. ﴿إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ﴾ اگر شما بدانید.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
مَا عِنْدَكُمْ یَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللّٰهِ بَاقٍ ؕ— وَلَنَجْزِیَنَّ الَّذِیْنَ صَبَرُوْۤا اَجْرَهُمْ بِاَحْسَنِ مَا كَانُوْا یَعْمَلُوْنَ ۟
نعمت‌هایی که نزد شماست، فانی و ناپایدار است؛ و آنچه نزد خدا می‌باشد، ماندگار و باقی است. بنابراین آنچه را که ماندگار و باقی است، برآنچه که ازبین می‌رود، ترجیح دهید؛ زیرا آنچه شما دارید، گرچه خیلی زیاد هم باشد، ﴿يَنفَدُ﴾ از میان می‌رود و فنا می‌شود ﴿وَمَا عِندَ ٱللَّهِ بَاقٖ﴾ و آنچه نزد خداوند است، باقی می‌ماند و از بین نمی‌رود. پس هرکس چیز فانی و بی‌ارزش را، بر آنچه که ماندگار و باارزش است، ترجیح دهد، عاقل نیست. و این مانند فرمودۀ الهی است که فرموده است: ﴿بَلۡ تُؤۡثِرُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓ﴾ بلکه زندگی دنیا را ترجیح می‌دهید، حال آنکه آخرت، بهتر وماندگارتر است. ﴿وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَيۡرٞ لِّلۡأَبۡرَارِ﴾ و آنچه نزد خداوند است، برای نیکوکاران بهتر است. در این آیات، آدمی به زهد و بی‌توجهی به دنیا تشویق شده، به ویژه زهدی که بر بندگان لازم است، و آن زهد در اموری است که به زیان بنده می‌باشد، و باعث می‌شود بنده بدان مشغول شود و خداوند را فراموش کند، و آن را بر حق خدا مقدم دارد. پس چنین زهدی واجب است. و از اسبابِ زهد، یکی این است که بنده لذت‌های دنیا و شهوتهای آن را، با خوبی‌های آخرت مقایسه نماید؛ و چون دنیا و آخرت را با یکدیگر مقایسه نماید، چنان فرق و تفاوتی میان این دو بیند که او را وادار ‌کند تا آنچه را که برتر است، ترجیح دهد. زهدی که مورد پسند خدا و پیامبر است، آن نیست که آدمی تنها به عبادت‌هایی از قبیل: نماز و روزه و ذکر و... روی آوَرَد که نفع و سودشان فقط عاید انجام دهنده می‌گردد، بلکه زاهد واقعی کسی است که به اندازۀ توانایی خود، دستورات ظاهری و باطنی شریعت را انجام دهد، و با گفتار و کردار به سوی خدا و دین خدا دعوت دهد. پس زهد حقیقی؛ به معنی فاصله گرفتن از چیزی است که نه به سود دین است، و نه به سود دنیا؛ و اینکه آدمی به چیزی علاقمند باشد و در مسیرش تلاش کند که برای او مفید است. ﴿وَلَنَجۡزِيَنَّ ٱلَّذِينَ صَبَرُوٓاْ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ﴾ و به کسانی که بر طاعت خدا بردباری کردند و خویشتن را از نافرمانی و معصیت او باز داشتند و به شهوات نیالودند، پاداششان را بهتر و زیباتر از آنچه می‌کردند، می‌دهیم؛ یک نیکی، ده برابر می‌شود و تا هفتصد برابر افزایش می‌یابد و بیش از آن نیز افزایش می‌یابد. وخداوند پاداش کسی را که عملی خوب انجام دهد، ضایع نمی‌کند. بنابراین پاداش دنیوی و اخروی کسانی را که عمل نیک انجام می‌دهند، بیان نمود و فرمود:
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّنْ ذَكَرٍ اَوْ اُ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهٗ حَیٰوةً طَیِّبَةً ۚ— وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ اَجْرَهُمْ بِاَحْسَنِ مَا كَانُوْا یَعْمَلُوْنَ ۟
﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ﴾ هرکس ـ چه زن و چه مرد ـ کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد [به او زندگی پاک و گوارایی می‌بخشیم]. پس ایمان، برای صحّت و پذیرفته شدن اعمال صالح شرط است؛ بلکه اعمالِ بدون ایمان، صالح و شایسته نامیده نمی‌شود؛ زیرا ایمان، اقتضا می‌نماید تا انسان کار شایسته انجام دهد. ایمان، یعنی تصدیق قطعی و باور راستین، که ثمرۀ آن، اعمال واجب و مستحب جوارح است. پس هرکس ایمان داشته باشد و کارشایسته انجام دهد، ﴿فَلَنُحۡيِيَنَّهُۥ حَيَوٰةٗ طَيِّبَةٗ﴾ به او زندگی گوارا و خوشایندی می‌بخشیم، به گونه‌ای که قلب او سرشار از آرامش می‌گردد، و از هر تشویش و پریشانی مصون خواهد بود؛ و خداوند، روزیِ پاکی را از جایی که گمان نمی‌برد، به او می‌دهد. ﴿وَلَنَجۡزِيَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ﴾ و در روز قیامت، پاداششان را برحسب بهترین عملی که انجام می‌دادند، می‌دهیم؛ و آنها را با انواع لذت‌ها و شادی‌هایی که هیچ چشمی مانند آن را ندیده و هیچ گوشی اخبار آن را نشنیده و به قلب هیچ انسانی خطور نکرده است، پاداش می‌دهیم. پس خداوند به چنین کسی، در دنیا و آخرت، خوبی و نیکی می‌کند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
فَاِذَا قَرَاْتَ الْقُرْاٰنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّٰهِ مِنَ الشَّیْطٰنِ الرَّجِیْمِ ۟
هرگاه خواستی کتاب خدا را بخوانی -که بهترین و بزرگ‌ترین کتاب‌هاست و صلاح دل‌ها و علوم فراوانی در آن نهفته است- به خدا پناه ببر؛ زیرا هرگاه انسان بخواهد کار خوبی را شروع کند، شیطان برای منصرف کردن وی بسیار تلاش می‌نماید تا او را از فهمیدن و پرداختن به مفاهیم و معانی آن باز دارد. پس راه در امان ماندن از شر شیطان، این است که انسان به خدا پناه ببرد. بنابراین خوانندۀ قرآن باید بگوید: «أعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»، و باید به معنی این جمله فکر کند، و در دل به خدا توکل نماید، و کوشش کند تا وسوسه‌ها و افکار بد شیطان را دفع نماید، و سعی کند قوی‌ترین سبب دفع وسوسه را دارا باشد و آن خود آرایی با زینت ایمان و توکل است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اِنَّهٗ لَیْسَ لَهٗ سُلْطٰنٌ عَلَی الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا وَعَلٰی رَبِّهِمْ یَتَوَكَّلُوْنَ ۟
شیطان ﴿لَيۡسَ لَهُۥ سُلۡطَٰنٌ﴾ هیچ‌گونه تسلطی ندارد، ﴿عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ﴾ بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگار یگانه توکل می‌نمایند. پس خداوند، شر شیطان را از کسانی که ایمان دارند و بر او توکل می‌کنند، دور می‌نماید، و شیطان راهی برای تسلط بر آنان ندارد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اِنَّمَا سُلْطٰنُهٗ عَلَی الَّذِیْنَ یَتَوَلَّوْنَهٗ وَالَّذِیْنَ هُمْ بِهٖ مُشْرِكُوْنَ ۟۠
﴿إِنَّمَا سُلۡطَٰنُهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ يَتَوَلَّوۡنَهُۥ﴾ بلکه تسلط شیطان، تنها بر کسانی است که او را دوست خود قرار می‌دهند. و دوست قرار دادن شیطان، بدین صورت انجام می‌شود که آدمی خود را از خداوند دور ‌نماید، و از شیطان پیروی کند، و به حزب و گروه او بپیوندد. پس آنها کسانی‌اند که شیطان را یاور و سرپرست خود قرار داده، ودر نتیجه، شیطان آنها را به سوی ارتکاب گناهان کشانده، و به طرف جهنم سوق می‌دهد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاِذَا بَدَّلْنَاۤ اٰیَةً مَّكَانَ اٰیَةٍ ۙ— وَّاللّٰهُ اَعْلَمُ بِمَا یُنَزِّلُ قَالُوْۤا اِنَّمَاۤ اَنْتَ مُفْتَرٍ ؕ— بَلْ اَكْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُوْنَ ۟
خداوند متعال بیان می‌کند کسانی که قرآن را تکذیب می‌کنند، از چیزی پیروی می‌نمایند که گمان می‌کنند دلیلی است برای [صحت ادعای] آنان، و حال آنکه خداوند متعال ‌که حاکم و حکیم و قانون گذار است و بر اساس حکمت و رحمتش حکمی را جایگزین حکمی دیگر می‌نماید. پس تکذیب کنندگان وقتی این را می‌بینند، از پیامبر و آنچه آورده است، خرده می‌گیرند و ﴿قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مُفۡتَرِۢ﴾ می‌گویند: «تو بر خدا دروغ می‌بندی.» خداوند متعال می‌فرماید: ﴿بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ﴾ بلکه بیشتر آنها نمی‌دانند. پس آنها نادان هستند، و پروردگار خود و شریعت او را نمی‌شناسند. و مشخص است خرده گرفتن جاهلی که بدون علم و دانش صورت می‌گیرد، اعتباری ندارد؛ زیرا نقد کردن چیزی، مستلزم آن است که آدمی بدان چیز علم کافی داشته باشد؛ یعنی باید شخص چیزی را به خوبی بداند، آنگاه از آن عیب بگیرد یا به ستایش آن بپردازد. بنابراین خداوند حکمت آن را بیان نمود و فرمود:
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
قُلْ نَزَّلَهٗ رُوْحُ الْقُدُسِ مِنْ رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِیُثَبِّتَ الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا وَهُدًی وَّبُشْرٰی لِلْمُسْلِمِیْنَ ۟
﴿قُلۡ نَزَّلَهُۥ رُوحُ ٱلۡقُدُسِ مِن رَّبِّكَ﴾ بگو: قرآن را جبرئیل مقدس -که از هر عیب و خیانت و آفتی پاک است- از سوی پروردگارت نازل کرده است ﴿بِٱلۡحَقِّ﴾ یعنی نازل شدن آن از جانب خدا، به حق است و قرآن مشتمل بر اخبار، اوامر و نواهی حق است، و هیچ کس راهی برای انتقاد صحیح در آن ندارد؛ چون وقتی بداند که قرآن حق است، خواهد دانست که آنچه با قرآن معارض و مخالف باشد، باطل است. ﴿لِيُثَبِّتَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾ تا مؤمنان را، هنگام نزول آیات قرآن بر آنها، ثابت قدم گرداند. پس همواره حق به تدریج به دل‌هایشان می‌رسد تا ایمانشان از کوه‌های محکم، استوارتر ‌شود. نیز آنها می‌دانند که قرآن حق است، و هرگاه خداوند حکمی از احکام را مشروع نماید، سپس آن را منسوخ کند، مؤمنان می‌دانند که خداوند به جای آن، حکمی دیگر مانند آن یا بهتر از آن‌را جایگزین می‌نماید. و می‌دانند که منسوخ شدن آن، با حکمت الهی و اقتضای عقل تناسب دارد. ﴿وَهُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُسۡلِمِينَ﴾ و هدایت و بشارتی برای مسلمانان است؛ یعنی آنها را به حقایق اشیا راهنمایی می‌کند، و برای آنها حق را از باطل، و هدایت را از گمراهی، مشخص می‌نماید، و به آنان مژده می‌دهد که پاداش نیکی دارند، و همواره در آن باقی می‌مانند. بنابراین نزول تدریجی قرآن، مایۀ هدایت و بشارت بیشتر آنها می‌گردد؛ و اگر قرآن یک دفعه برآنان نازل می‌شد، فکر آنها پراکنده می‌شد؛ بلکه ابتدا خداوند حکم و بشارتی را نازل می‌کند، سپس چون آن را فهمیدند و درک نمودند و منظور آن را دانستند و از آن سیراب شدند، مجدداً حکمی دیگر را نازل می‌نماید و این روند را ادامه می‌دهد. بنابراین اصحاب به‌وسیلۀ قرآن به جایگاه والایی رسیدند، و اخلاق و سرشت آنها تغییر کرد، و از فضایل و مکارم شایسته‌ای برخوردار شدند، به گونه‌ای که از گذشتگان و آیندگان گوی سبقت را ربودند. و برای کسانی که بعد از اصحاب می‌آیند، برتر و بهتر این است که خود را با علوم قرآن تربیت نمایند، و با اخلاق آن خوی بگیرند، و در تاریکی‌های گمراهی و جهالت به وسیلۀ نور آن راهشان را روشن نمایند، و در همۀ حالت‌ها قرآن را پیشوای خود قرار دهند و با این کار امور دینی و دنیوی خود را سامان بخشند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَلَقَدْ نَعْلَمُ اَنَّهُمْ یَقُوْلُوْنَ اِنَّمَا یُعَلِّمُهٗ بَشَرٌ ؕ— لِسَانُ الَّذِیْ یُلْحِدُوْنَ اِلَیْهِ اَعْجَمِیٌّ وَّهٰذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُّبِیْنٌ ۟
خداوند متعال از گفتۀ مشرکانی خبر می‌دهد که پیامبر را تکذیب می‌کردند و اینکه، ﴿أَنَّهُمۡ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُۥ بَشَرٞ﴾ آنها می‌گویند: «قرآنی که پیامبر آورده است، انسانی به‌او می‌آموزد.» اما انسانی که مد نظر آنان است عجمی زبان وغیر عرب است، ﴿وَهَٰذَا لِسَانٌ عَرَبِيّٞ مُّبِينٌ﴾ و این قرآن، به زبان روشن عربی است. آیا این امکان دارد؟ آیا چنین سخنی صادق است؟ اما دروغگو، دروغ می‌گوید و به دروغش فکر نمی‌کند که نتیجه‌اش به کجا می رسد. بنابراین سخن او دارای تناقض و فساد می‌گردد؛ و این تضاد و فساد، باعث می‌شود تا سخنش رد شود.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اِنَّ الَّذِیْنَ لَا یُؤْمِنُوْنَ بِاٰیٰتِ اللّٰهِ ۙ— لَا یَهْدِیْهِمُ اللّٰهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ اَلِیْمٌ ۟
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِ‍َٔايَٰتِ ٱللَّهِ﴾ بدون شک کسانی که به آیات خدا -که به صراحت بر حق روشن دلالت می‌نمایند- ایمان نمی‌آورند و آن را رد ‌کرده و نمی‌پذیرند، ﴿لَا يَهۡدِيهِمُ ٱللَّه﴾ خداوند آنها را هدایت نمی‌کند؛ چرا که هدایت پیش آنها آمد، اما آن را نپذیرفتند. پس به سزا و کیفرِ نپذیرفتنِ هدایت، از آن محروم شدند و خداوند خوارشان گردانید. ﴿وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾ و در آخرت عذاب دردناکی پیش رو دارند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اِنَّمَا یَفْتَرِی الْكَذِبَ الَّذِیْنَ لَا یُؤْمِنُوْنَ بِاٰیٰتِ اللّٰهِ ۚ— وَاُولٰٓىِٕكَ هُمُ الْكٰذِبُوْنَ ۟
﴿إِنَّمَا يَفۡتَرِي ٱلۡكَذِبَ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ﴾ همانا دروغ بستن، کار کسانی است که به آیات خدا ایمان ندارند؛ مانند کسانی که پس از اینکه نشانه‌های روشن پیش آنها آمد، با پیامبر خدا مخالفت ورزیدند. ﴿وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَٰذِبُونَ﴾ در حقیقت خود ایشان‌اند که دروغگویند، و دروغگویی در آنها منحصر است، و آنها بیش از دیگران سزاوارند که دروغگو نامیده شوند. اما محمد صلی الله علیه وسلم، که به آیات خدا ایمان دارد و در برابر پروردگارش فروتن می‌باشد، محال است که بر خدا دروغ ببندد، و به دروغ چیزهایی را به او نسبت دهد که خداوند نگفته است. دشمنانش او را به دروغگویی ـ‌که صفت خودشان است‌ـ متهم کردند، اما خداوند خوارشان نمود و رسوایشان کرد. و ستایش از آنِ خداست.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
مَنْ كَفَرَ بِاللّٰهِ مِنْ بَعْدِ اِیْمَانِهٖۤ اِلَّا مَنْ اُكْرِهَ وَقَلْبُهٗ مُطْمَىِٕنٌّۢ بِالْاِیْمَانِ وَلٰكِنْ مَّنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللّٰهِ ۚ— وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیْمٌ ۟
خداوند از زشتی حالت کسی خبر می‌دهد که ﴿كَفَرَ بِٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ إِيمَٰنِهِۦٓ﴾ پس از ایمان آوردنش، کافر شود. چنین کسی پس از اینکه بینا شده، کور گشته؛ و بعد از اینکه هدایت شده، به گمراهی بازگشته و سینه‌اش را برای پذیرش مجدد کفر گشوده و به آن راضی و مطمئن شده است. خداوند می‌فرماید: چنین کسانی به خشم شدیدی از سوی پروردگار مهربان گرفتار می‌شوند. خداوند هرگاه به خشم بیاید، هیچ چیزی در برابر خشم او توان مقاومت را ندارد، و همه چیز بر چنین کسانی خشمگین می‌شود. ﴿وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ﴾ و ایشان عذاب بزرگ و مستمرّی در پیش روی دارند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
ذٰلِكَ بِاَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَیٰوةَ الدُّنْیَا عَلَی الْاٰخِرَةِ ۙ— وَاَنَّ اللّٰهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْكٰفِرِیْنَ ۟
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ ٱسۡتَحَبُّواْ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا عَلَى ٱلۡأٓخِرَةِ﴾ این بدان خاطر است که آنان، زندگانی دنیا را بر آخرت ترجیح دادند؛ و به طمع متاع دنیا، و به سبب علاقه نداشتن به آخرت، به عقب برگشتند. پس وقتی که کفر را بر ایمان ترجیح دادند، خداوند آنها را از هدایت محروم نمود؛ چون کفر، تبدیل به صفت و حالت همیشگی آنها شد. بنابراین خداوند بر دل‌هایشان مهر نهاد، به‌گونه‌ای که هیچ خیری به دل‌هایشان وارد نمی‌شد؛ وبر گوش و چشمانشان مهر نهاد، به نحوی که نمی‌توانستند چیزی را بشنوند یا ببینند که به آنها فایده برساند. پس غفلت و خواری، آنها را در بر گرفت و از رحمت خدا ـ که هر چیز‌ی را در گسترۀ خود جای داده است ـ محروم شدند. چون رحمت الهی به نزد آنها آمد، ولی آن را نپذیرفتند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اُولٰٓىِٕكَ الَّذِیْنَ طَبَعَ اللّٰهُ عَلٰی قُلُوْبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَاَبْصَارِهِمْ ۚ— وَاُولٰٓىِٕكَ هُمُ الْغٰفِلُوْنَ ۟
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ ٱسۡتَحَبُّواْ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا عَلَى ٱلۡأٓخِرَةِ﴾ این بدان خاطر است که آنان، زندگانی دنیا را بر آخرت ترجیح دادند؛ و به طمع متاع دنیا، و به سبب علاقه نداشتن به آخرت، به عقب برگشتند. پس وقتی که کفر را بر ایمان ترجیح دادند، خداوند آنها را از هدایت محروم نمود؛ چون کفر، تبدیل به صفت و حالت همیشگی آنها شد. بنابراین خداوند بر دل‌هایشان مهر نهاد، به‌گونه‌ای که هیچ خیری به دل‌هایشان وارد نمی‌شد؛ وبر گوش و چشمانشان مهر نهاد، به نحوی که نمی‌توانستند چیزی را بشنوند یا ببینند که به آنها فایده برساند. پس غفلت و خواری، آنها را در بر گرفت و از رحمت خدا ـ که هر چیز‌ی را در گسترۀ خود جای داده است ـ محروم شدند. چون رحمت الهی به نزد آنها آمد، ولی آن را نپذیرفتند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
لَا جَرَمَ اَنَّهُمْ فِی الْاٰخِرَةِ هُمُ الْخٰسِرُوْنَ ۟
﴿لَا جَرَمَ أَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ﴾ بدون شک آنان در آخرت، همان زیانکاران‌اند، که خود و اموال و خانوادۀ خود و نعمت پایدار و همیشگی را از دست می‌دهند، و به عذاب دردناک گرفتار می‌شوند. به خلاف کسانی است که مجبور به اظهار کفر می‌شوند -اما دل‌هایشان سرشار از ایمان است و به ایمان علاقه دارند- برای چنین افرادی که به‌ناچار اظهار کفر می‌کنند، اشکالی ندارد و بر آنها گناهی نیست؛ و درصورتی که مجبور شوند، می‌توانند کلمۀ کفر را بر زبان بیاورند. و این دلالت می‌نماید کسی که از روی اجبار زنش را طلاق می‌دهد یا برده‌اش را آزاد می‌کند، یا مجبور به خریدن یا فروختن چیزی می‌شود، و یا سایر عقدها و معاملاتی که به زور و اجبار می‌بندد، اعتباری ندارد و هیچ حکم شرعی بر آن مترتب نمی‌شود؛ چون اگر انسان از روی اکراه و اجبار کلمۀ کفر را بر زبان بیاورد مورد مؤاخذه قرار نگیرد، در دیگر موارد به طریق اولی مؤاخذه نمی‌شود.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
ثُمَّ اِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِیْنَ هَاجَرُوْا مِنْ بَعْدِ مَا فُتِنُوْا ثُمَّ جٰهَدُوْا وَصَبَرُوْۤا ۙ— اِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُوْرٌ رَّحِیْمٌ ۟۠
پروردگارت نسبت به بندگان مخلص خویش که آنهارا با لطف و احسان خود پرورانده است، آمرزندۀ مهربان است؛ کسانی که در راه او هجرت نموده، و سرزمین و اموالشان را برای طلب رضای خدا رها کرده، و بر دینش مورد شکنجه قرار گرفته‌اند تا به کفر بازگردند، اما همچنان بر ایمان و یقین، استوار و ثابت قدم بوده؛ و با دشمنان خدا، با زبان و دست خویش جهاد نموده تا آنان را وارد دین خدا نمایند؛ و بر این عبادت‌ها که برای بیشتر مردم سخت و دشوارند، شکیبایی نمودند، بی‌گمان خداوند برای چنین کسانی، آمرزنده و مهربان است. و این بزرگ‌ترین سببی است که به وسیلۀ آن می‌توان به بزرگ‌ترین و بهترین بخشش دست یازید، و آن مغفرت و آمرزش الهی است که تمام گناهان کوچک و بزرگ را در بر می‌گیرد. و از هر چیز ناگواری، در امان می‌مانند؛ و به وسیلۀ رحمت الهی، حالات آنها و امور دینی و دنیایی‌شان سامان می‌یابد، و در روز قیامت از رحمت خداوند بهره‌مند می‌شوند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
یَوْمَ تَاْتِیْ كُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَنْ نَّفْسِهَا وَتُوَفّٰی كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُوْنَ ۟
﴿يَوۡمَ تَأۡتِي كُلُّ نَفۡسٖ تُجَٰدِلُ عَن نَّفۡسِهَا﴾ روزی [خواهد آمد] که هر شخصی از خود به دفاع برمی‌خیزد، و هر یک به نجات خودش می‌اندیشد، و هیچ چیزی جز خودش برای او مهم نیست. در چنین روزی، بنده محتاج ذره‌ای از نیکی خواهد بود، ﴿وَتُوَفَّىٰ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ﴾ و به هرکسی پاداش آنچه از خیر و شر انجام داده است، به تمام و کمال داده می‌شود. ﴿وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ﴾ و ایشان ستم نمی‌بینند. پس به گناهان و بدی‌هایشان افزوده نشده، و نیز از نیکی‌هایشان کاسته نمی‌شود. ﴿فَٱلۡيَوۡمَ لَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَيۡ‍ٔٗا وَلَا تُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾ پس امروز بر هیچ کس ستمی نمی‌شود، و جز آنچه که می‌کردید، پاداش نمی‌بینید.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَضَرَبَ اللّٰهُ مَثَلًا قَرْیَةً كَانَتْ اٰمِنَةً مُّطْمَىِٕنَّةً یَّاْتِیْهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِاَنْعُمِ اللّٰهِ فَاَذَاقَهَا اللّٰهُ لِبَاسَ الْجُوْعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوْا یَصْنَعُوْنَ ۟
این شهر، مکۀ معظمه بود که در امن و امان به سر می‌برد؛ هیچ کس درآن مورد حمله قرار نمی‌گرفت، و جاهلان به آن احترام می‌گذاشتند تا جایی که اگر کسی قاتل پدر و برادرش را در مکه می‌دید -علی رغم اینکه شدت غیرت و تعصّب جاهلانه‌ای که در وی بود- به او حمله‌ور نمی‌شد. پس آنها در مکه، از امنیت کامل و روزی فراوان بر خوردار بودند، طوری که چنین امنیت و روزی فراوان، در جایی دیگر یافت نمی‌شد. مکه شهری بود که کشتزار و درختی در آن وجود نداشت، اما خداوند روزی را، از هر طرف به سوی ساکنانش سرازیر نمود. پس پیامبری، از خود اهل مکه، پیش آنان آمد که به امانتداری و راستگویی او واقف بودند. سپس آنها را به سوی بهترین کارها فرا خواند و از کارهای بد بازداشت، اما آنها او را تکذیب کردند و نعمت خدا را ناسپاسی نمودند. بنابراین خداوند آنها را، به عکس آنچه که درآن به سر می‌بردند، گرفتار نمود؛ و آنها را، دچار ناامنی و هراس و فقر و تنگدستی کرد، و این به خاطر عملکرد و ناسپاسی و کفر آنها بود: ﴿وَ ما ظَلَمَهُمُ ٱللَّهُ وَلَٰكِنۡ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ﴾ و خداوند بر آنها ستم نکرد، بلکه آنها خودشان بر خود ستم می‌کردند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَلَقَدْ جَآءَهُمْ رَسُوْلٌ مِّنْهُمْ فَكَذَّبُوْهُ فَاَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ ظٰلِمُوْنَ ۟
این شهر، مکۀ معظمه بود که در امن و امان به سر می‌برد؛ هیچ کس درآن مورد حمله قرار نمی‌گرفت، و جاهلان به آن احترام می‌گذاشتند تا جایی که اگر کسی قاتل پدر و برادرش را در مکه می‌دید -علی رغم اینکه شدت غیرت و تعصّب جاهلانه‌ای که در وی بود- به او حمله‌ور نمی‌شد. پس آنها در مکه، از امنیت کامل و روزی فراوان بر خوردار بودند، طوری که چنین امنیت و روزی فراوان، در جایی دیگر یافت نمی‌شد. مکه شهری بود که کشتزار و درختی در آن وجود نداشت، اما خداوند روزی را، از هر طرف به سوی ساکنانش سرازیر نمود. پس پیامبری، از خود اهل مکه، پیش آنان آمد که به امانتداری و راستگویی او واقف بودند. سپس آنها را به سوی بهترین کارها فرا خواند و از کارهای بد بازداشت، اما آنها او را تکذیب کردند و نعمت خدا را ناسپاسی نمودند. بنابراین خداوند آنها را، به عکس آنچه که درآن به سر می‌بردند، گرفتار نمود؛ و آنها را، دچار ناامنی و هراس و فقر و تنگدستی کرد، و این به خاطر عملکرد و ناسپاسی و کفر آنها بود: ﴿وَ ما ظَلَمَهُمُ ٱللَّهُ وَلَٰكِنۡ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ﴾ و خداوند بر آنها ستم نکرد، بلکه آنها خودشان بر خود ستم می‌کردند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
فَكُلُوْا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّٰهُ حَلٰلًا طَیِّبًا ۪— وَّاشْكُرُوْا نِعْمَتَ اللّٰهِ اِنْ كُنْتُمْ اِیَّاهُ تَعْبُدُوْنَ ۟
خداوند بندگانش را دستور می‌دهد تا از چهارپایان و دانه‌ها و میوه‌ها و چیز‌های دیگری که به آنها داده است، بخورند، ﴿حَلَٰلٗا طَيِّبٗا﴾ در حالی که این روزی‌ها، دارای این دو صفت‌اند: حلال و پاکیزه؛ یعنی حرام نبوده، و آن را به زور از دیگران نگرفته باشند. پس، از آنچه که خداوند برایتان آفریده است، بدون اسراف وتجاوز استفاده کنید، ﴿وَٱشۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ﴾ و شکرِ نعمت خدا را به جای آورید؛ و با اعتراف به نعمت‌هایش و با به‌کارگیری آنها در مسیر طاعت خدا، شکر آن را به جای آورید. ﴿إِن كُنتُمۡ إِيَّاهُ تَعۡبُدُونَ﴾ اگر عبادت و پرستش را خالصانه و فقط برای او انجام می‌دهید، پس سپاس او را به جای آورید، و نعمت‌هایش را فراموش نکنید.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْكُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیْرِ وَمَاۤ اُهِلَّ لِغَیْرِ اللّٰهِ بِهٖ ۚ— فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَّلَا عَادٍ فَاِنَّ اللّٰهَ غَفُوْرٌ رَّحِیْمٌ ۟
﴿إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيۡكُمُ﴾ خداوند تنها چیزهای مضر را بر شما حرام نموده است تا شما را از آن دور بدارد. این اشیای مضر مانند: ﴿ٱلۡمَيۡتَةَ﴾ مردار. و آن شامل هر چیزی است که به صورت غیرشرعی ذبح شده باشد. اما در این میان، ملخ و ماهی مستثنی هستند. ﴿وَٱلدَّمَ﴾ و خون جاری، اما آنچه در رگ‌ها و گوشت باقی می‌ماند، زیانی ندارد. ﴿وَلَحۡمَ ٱلۡخِنزِيرِ﴾ و گوشت خوک به خاطر آلودگی اش حرام است، و این شامل گوشت و چربی و تمام اجزای آن می‌باشد. ﴿وَمَآ أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ﴾ و هرآنچه که به هنگام ذبح، نام غیر خدا بر آن برده شده باشد، مانند حیوانی که برای بت‌ها و قبرها و امثال آن ذبح می‌شود؛ زیرا هدف از این ذبیحه، شرک ورزیدن است. ﴿فَمَنِ ٱضۡطُرَّ﴾ پس هرکس مجبور گردد تا از چیزی از این موارد حرام بخورد؛ به این صورت که مجبور شود یا بترسد که اگر نخورد، هلاک گردد، بر او ایرادی نیست، ﴿غَيۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ﴾ اما به شرطی که علاقه‌مند نبوده و متجاوز نباشد؛ یعنی به شرطی که خوردن حرام را، در حالتی که مجبور نیست، قصد نکند و از حلال به حرام تجاوز ننماید؛ یا اینکه از اندازۀ نیاز، بیشتر نخورد. اینها چیزهایی هستند که خداوند حرام نموده است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَلَا تَقُوْلُوْا لِمَا تَصِفُ اَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هٰذَا حَلٰلٌ وَّهٰذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُوْا عَلَی اللّٰهِ الْكَذِبَ ؕ— اِنَّ الَّذِیْنَ یَفْتَرُوْنَ عَلَی اللّٰهِ الْكَذِبَ لَا یُفْلِحُوْنَ ۟ؕ
﴿وَلَا تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلۡسِنَتُكُمُ ٱلۡكَذِبَ هَٰذَا حَلَٰلٞ وَهَٰذَا حَرَامٞ﴾ و با نسبت دادن دروغ به خداوند، ازجانب خود چیزی‌را حرام یا حلال نکنید. ﴿لِّتَفۡتَرُواْ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ لَا يُفۡلِحُونَ﴾ تا بر خدا دروغ ببندید؛ بدون شک کسانی که بر خدا دروغ می‌بندند، نه در دنیا رستگار می‌شوند و نه در آخرت، و حتماً خداوند آنها را رسوا خواهد کرد،
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
مَتَاعٌ قَلِیْلٌ ۪— وَّلَهُمْ عَذَابٌ اَلِیْمٌ ۟
گر چه در دنیا بهره‌مند شوند؛ زیرا دنیا، ﴿مَتَٰعٞ قَلِيلٞ﴾ کالایی اندک است و سرنوشت و سرانجامِ آنها، به سوی جهنم است، ﴿وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ﴾ و آنان عذاب دردناکی دارند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَعَلَی الَّذِیْنَ هَادُوْا حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَیْكَ مِنْ قَبْلُ ۚ— وَمَا ظَلَمْنٰهُمْ وَلٰكِنْ كَانُوْۤا اَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُوْنَ ۟
پس خداوند جز چیزهای آلوده را بر ما حرام نکرده است، و این فضل اوست تا از هر آلودگی مصون بمانیم. خداوند به سبب کفر و ستم یهودیان، چیزهای پاکی را که برایشان حلال بود، بر آنان حرام نمود، آن‌گونه که در سورۀ انعام آمده است: ﴿وَعَلَى ٱلَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٖۖ وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ وَٱلۡغَنَمِ حَرَّمۡنَا عَلَيۡهِمۡ شُحُومَهُمَآ إِلَّا مَا حَمَلَتۡ ظُهُورُهُمَآ أَوِ ٱلۡحَوَايَآ أَوۡ مَا ٱخۡتَلَطَ بِعَظۡمٖۚ ذَٰلِكَ جَزَيۡنَٰهُم بِبَغۡيِهِمۡۖ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ﴾ و هر [حیوان] ناخن‌داری را بر یهودیان حرام کردیم؛ و از گاو وگوسفند، پیه‌ها و چربی‌های آنها را بر آنان حرام نمودیم، مگر پیه‌ها و چربی‌هایی که بر پشت آنها قرار دارد، یا پیه‌ای که با آنچه در داخل شکم است، مخلوط شده است. بدینسان نظر به سرکشی آنان، مجازاتشان کردیم و بی‌گمان ما راستگوییم.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
ثُمَّ اِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِیْنَ عَمِلُوا السُّوْٓءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوْا مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ وَاَصْلَحُوْۤا اِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُوْرٌ رَّحِیْمٌ ۟۠
در اینجا خداوند بندگانش را به توبه کردن تشویق می‌نماید، و آنها را به بازگشت به سوی خود فرا می‌خواند. پس خداوند خبر داده است که هرکس از روی نادانی، کار بدی انجام بدهد؛ و نداند عواقب آن چیست ـ گر چه قصداً آن گناه را مرتکب شده باشد ـ حتماً به هنگام ارتکاب گناه، از آگاهی او نسبت به زشتی و عواقب گناه کاسته می‌شود. پس وقتی که توبه کند و به درستکاری و اصلاح بپردازد؛ گناه را ترک نماید و از آن پشیمان شده و اعمالش را اصلاح کند، خداوند او را می‌آمرزد، و بر او رحم می‌نماید و توبه‌اش را می‌پذیرد و او را به حالت اولی‌اش یا به حالتی بهتر از آن برمی‌گرداند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اِنَّ اِبْرٰهِیْمَ كَانَ اُمَّةً قَانِتًا لِّلّٰهِ حَنِیْفًا ؕ— وَلَمْ یَكُ مِنَ الْمُشْرِكِیْنَ ۟ۙ
خداوند متعال از آنچه به ابراهیم ارزانی نموده، و از فضایل و مناقب عالی و کاملی که به وی اختصاص داده بود، خبر داده و می‌فرماید: ﴿إِنَّ إِبۡرَٰهِيمَ كَانَ أُمَّةٗ﴾ به راستی ابراهیم، پیشوایی بود که همۀ خصلت‌های خوب را داشت و هدایتگر بود. ﴿قَانِتٗا لِّلَّهِ﴾ مطیع، و بر طاعت پروردگارش مداوم بود، و دین و عبادت را خالصانه برای خدا انجام می‌داد، ﴿حَنِيفٗا﴾ از سر محبت و توبه و بندگی، روی آورنده به خدا بود و از غیر او رویگردان بود. ﴿وَلَمۡ يَكُ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ﴾ و در گفتار و کردار و تمام حالاتش از مشرکان بیزار بود؛ چون ابراهیم، امام و پیشوای موحّدان و یکتا پرستان است.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
شَاكِرًا لِّاَنْعُمِهٖ ؕ— اِجْتَبٰىهُ وَهَدٰىهُ اِلٰی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیْمٍ ۟
﴿شَاكِرٗا لِّأَنۡعُمِهِ﴾ او سپاسگزار نعمت‌های خدا بود؛ یعنی خداوند در دنیا به او خوبی و نیکی داده، و نعمت‌های ظاهری و باطنی به وی بخشیده بود، و او شکر آن را به جای آورد. پس در نتیجۀ برخورداری از این عادت‌های زیبا و عالی ﴿ٱجۡتَبَىٰهُ﴾ پروردگارش او را برگزید و دوست و خلیل خود قرار داد؛ و ایشان را از برگزیدگان خلق خود، و از منتخبان و از بهترین بندگان مقربش گرداند. ﴿وَهَدَىٰهُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ﴾ و او را در علم و عمل به راه راست هدایت نمود، پس او حق را شناخت و بر هرچیزی ترجیح داد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاٰتَیْنٰهُ فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً ؕ— وَاِنَّهٗ فِی الْاٰخِرَةِ لَمِنَ الصّٰلِحِیْنَ ۟ؕ
﴿وَءَاتَيۡنَٰهُ فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ﴾ و در دنیا با او نیکی کردیم. روزیِ زیاد و همسر زیبا و فرزندان صالح و شایسته و اخلاق پسندیده ازجملۀ نیکی‌هایی بود که به او دادیم. ﴿وَإِنَّهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ لَمِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ﴾ و بی‌گمان در آخرت هم از زمرۀ صالحان خواهد بود؛ کسانی که دارای مقام‌های عالی، و مقرب خداوند متعال هستند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
ثُمَّ اَوْحَیْنَاۤ اِلَیْكَ اَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ اِبْرٰهِیْمَ حَنِیْفًا ؕ— وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِیْنَ ۟
و از بزرگ‌ترین فضیلت‌های ابراهیم، این است که خداوند به کامل‌ترین انسان و سرور انسانیت [حضرت محمد صلی الله علیه وسلم] وحی نمود که از آیین ابراهیم پیروی نماید، و او و امتش، ایشان را پیشوای خود قرار دهند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَی الَّذِیْنَ اخْتَلَفُوْا فِیْهِ ؕ— وَاِنَّ رَبَّكَ لَیَحْكُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیٰمَةِ فِیْمَا كَانُوْا فِیْهِ یَخْتَلِفُوْنَ ۟
خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا جُعِلَ ٱلسَّبۡتُ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ﴾ بزرگداشت شنبه، بر کسانی واجب گشت که دربارۀ آن اختلاف ورزیدند، آنگاه که در مورد جمعه گمراه شدند. و آنها یهودیان بودند. پس اختلاف ورزیدن آنان سبب شد تا بزرگداشت روز شنبه بر آنها واجب شود، وگرنه در حقیقت روز جمعه برتر و با فضیلت‌تر است، و جمعه روزی است که خداوند این امت را به بزرگداشت آن رهنمون کرده است. ﴿وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ﴾ و بی‌گمان پروردگارت روز قیامت میان آنان دربارۀ آنچه در آن اختلاف ورزیدند داوری خواهد کرد. و اهل حق را از اهل باطل، نیز آنان که سزاوار پاداش اند و آنهایی که سزاوار عذاب هستند از یکدیگر جدا می‌نماید.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اُدْعُ اِلٰی سَبِیْلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِیْ هِیَ اَحْسَنُ ؕ— اِنَّ رَبَّكَ هُوَ اَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیْلِهٖ وَهُوَ اَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِیْنَ ۟
دعوت و فراخوانی مردم ـ چه مسلمان و چه کافر ـ به راه راست پروردگار که مشتمل بر علم مفید و عمل صالح می‌باشد باید ﴿بِٱلۡحِكۡمَةِ﴾ با حکمت باشد؛ یعنی هر یک را، طبق حالت و فهم و پذیرش و اطاعت او دعوت کن. و از جملۀ حکمت در دعوت این است که دعوت، آگاهانه و از روی دانش انجام شود نه از روی نادانی و جهالت. و نیز حکمت، این است که باید از آنچه مهم‌تر و به ذهن مردم نزدیک‌تر است و بیشتر آن را می‌پذیرند، آغاز کرد؛ و با نرمی و مهربانی دعوت داد. اگر مخاطب، به وسیلۀ فراخوانی حکیمانه، منقاد شد چه بهتر؛ واگر حکمت کارساز نشد، باید با وی، از بابِ ﴿وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِ﴾ در آید، و آن عبارت است از امر و نهیِ همراه با تشویق و ترهیب. پس یا منافع بی‌شمار چیزهایی که خداوند به آن دستور داده است، و مضرات فراوان چیزهایی که از آن نهی کرده است، بیان کند؛ و یا به ذکر تکریم و رفعت مقام کسی بپردازد که دین خدا را اقامه نموده است، و پستی جایگاه کسی را بیان نماید که دین خدا را اقامه ننموده است. و یا به ذکر ثواب دنیوی و اخرویی بپردازد که خداوند برای فرمانبرداران آماده نموده است؛ و به عذاب دنیوی و اخرویی که برای گناهکاران در نظر گرفته است، بپردازد. چنانچه فردی که دعوت داده می‌شود خود را بر حق بداند، و یا انگیزه و علّتی موجود باشد که او را به سوی باطل فرا خواند، در این صورت دعوتگر باید ﴿بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ﴾ به شیوۀ نیکوتر و بهتر با او گفتگو و مجادله نماید. و این راه‌هایی است که عقلاً و نقلاً باعث می‌شود تا مخاطب دعوت و پیام را بپذیرد. از جملۀ مجادله و گفتگو به شیوۀ بهتر، این است با دلایلی که منکر به آن معتقد است، علیه او استدلال شود؛ زیرا با این کار، بهتر می‌توان به هدف دست یافت. و نباید مجادله و گفتگو به ناسزاگویی و دشمنی منجر شود؛ زیرا در آن صورت، مجادله از هدف و مقصود خود خارج شده وفایده‌ای دربر نخواهد داشت؛ چراکه هدف از مجادله و گفتگو، هدایت کردن مردم به سوی حق است، نه هدف شکست دادن و پیروز شدن. ﴿إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ﴾ بی‌گمان پروردگارت، به حال کسی که از راه او گمراه و منحرف می‌شود، آگاه‌تر است؛ یعنی سببی را که باعث شده او گمراه شود، بهتر می‌داند؛ و اعمالی را، که از گمراهی‌اش ناشی می‌شوند، بهتر می‌داند، و خداوند او را مجازات خواهد کرد. ﴿وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ﴾ و او به راه یافتگان داناتر است، و می‌داند که آنها شایستۀ هدایت‌اند، بنابراین آنان را هدایت نموده، سپس بر آنها منت گذارده و آنان را برمی‌گزیند.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوْا بِمِثْلِ مَا عُوْقِبْتُمْ بِهٖ ؕ— وَلَىِٕنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِّلصّٰبِرِیْنَ ۟
خداوند متعال در حالی که عدالت را، امری مباح می‌شمارد؛ و فضل و احسان را، بهتر می‌ستاید، می‌فرماید: ﴿وَإِنۡ عَاقَبۡتُمۡ﴾ و اگر کسی را که با گفتار و کردار با شما بدی کرده است، مجازات کردید، ﴿فَعَاقِبُواْ بِمِثۡلِ مَا عُوقِبۡتُم بِهِۦ﴾ به همان اندازه که کیفر یافته‌اید، او را کیفر دهید و مجازات کنید، بدون اینکه بیشتر از آنچه با شما کرده، با او انجام دهید. ﴿وَلَئِن صَبَرۡتُمۡ﴾ و اگر از مجازات دادن، خودداری کنید؛ و جنایت آنها را ببخشید، ﴿لَهُوَ خَيۡرٞ لِّلصَّٰبِرِينَ﴾ قطعاً گذشت و صبرکردن، برای بردباران، از انتقام بهتر است. و آنچه نزد خداوند برای شما هست، بهتر می‌باشد. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِ﴾ پس هرکس عفو کرد و اصلاح نمود، پاداشش بر خداست.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ اِلَّا بِاللّٰهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَلَا تَكُ فِیْ ضَیْقٍ مِّمَّا یَمْكُرُوْنَ ۟
سپس خداوند پیامبرش را دستور داد تا در دعوت دادن مردم به سوی او صبر پیشه کند؛ و در این مورد، از خداوند یاری بجوید و بر خودش تکیه ننماید. پس فرمود: ﴿وَٱصۡبِرۡ وَمَا صَبۡرُكَ إِلَّا بِٱللَّهِ﴾ و شکیبایی و بردباری پیشه کن، و شکیبایی‌ات جز در پرتو لطف و یاری و توفیق خداوند میسّر نیست؛ و اوست که تو را بر بردباری نمودن یاری می‌نماید، و ثابت قدم و استوار می‌گرداند. ﴿وَلَا تَحۡزَنۡ عَلَيۡهِمۡ﴾ و چون آنها را دعوت دادی و دعوت تو را نپذیرفتند، غمگین مشو؛ زیرا اندوهگین شدن، چیزی را برای تو به‌بار نمی‌آورد. ﴿وَلَا تَكُ فِي ضَيۡقٖ مِّمَّا يَمۡكُرُونَ﴾ و در برابر مکر و نیرنگی که می‌ورزند، تنگدل و ناراحت مباش؛ زیرا توطئه و مکرشان، به خودشان بر می‌گردد و تو از پرهیزگارانِ نیکوکار هستی.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
اِنَّ اللّٰهَ مَعَ الَّذِیْنَ اتَّقَوْا وَّالَّذِیْنَ هُمْ مُّحْسِنُوْنَ ۟۠
و بدون شک خداوند، با یاری و توفیق و استوار داشتن، با پرهیزگاران و نیکوکاران است؛ و آنان کسانی‌اند که از کفر و معاصی پرهیز نموده، و عبادت خدای خود را به بهترین وجه انجام داده‌اند؛ او را طوری پرستش کرده‌اند که انگار وی را می‌بینند ـ و اگر وی را نمی‌بینند، می‌دانند که او آنان را می‌بیند ـ و با بندگان خدا نیز نیکی نموده، و به هر طریق ممکن به آنان نفع رسانده‌اند. از خداوند متعال مسئلت می‌نماییم که ما را از زمرۀ پرهیزگاران و نیکوکاران قرار دهد.
Các Tafsir tiếng Ả-rập:
 
Ý nghĩa nội dung Chương: Chương Al-Nahl
Mục lục các chương Kinh Số trang
 
Bản dịch ý nghĩa nội dung Qur'an - Dịch thuật tiếng Pháp - Tafsir Al-Saadi - Mục lục các bản dịch

Dịch Tafsir Al-Saadi sang tiếng Pháp.

Đóng lại